سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - هاجرخاتون قدمی جویباری، مترجم و پژوهشگر حوزه کتاب کودک و نوجوان: ادبیات نوجوان ایران، در هیاهوی تولدِ هرسالهی آثار تازه، با بحرانی ساختاری، اما پنهان مواجه است؛ بحرانی که نه با لغزشهای روایی کوچک یا آسیبهای گفتمانی، بلکه با ریشهایترین پرسش مربوط به هویت ادبی سر و کار دارد: چرا رمان نوجوان ایرانی، در مقابل رمانهای ترجمهشدهی معاصر، از فقدان ریسکپذیری فرمی و تخیل نوخاسته رنج میبرد؟
ریشهی مسأله، برخلاف آنچه برخی فعالان حوزه کودک و نوجوان میپندارند، در سانسور یا ضعف بازار نیست، بلکه به سلطهی تاریخیِ نوعی ذهنیت نئوکلاسیک بر تولید ادبیات نوجوان بازمیگردد. دیسیپلین میراث نئوکلاسیسیسم، تا امروز همچون معیار و ناظمِ پشتپردهی رمان نوجوان ایرانی عمل میکند و «خلاقیت فرمی» را به حاشیه میراند.
برای واکاوی این سیطره باید نئوکلاسیسیسم را نه صرفاً بهعنوان یک سبک، که همچون صورتِ نهادمندِ یک جهانبینی نوعی نگاه به نظم، عقلانیت و الفبای زیبایی در نظر گرفت.
در غرب، نئوکلاسیسیسم از دل دغدغهی سامانیابی و پیروی از قواعد بیرون آمد: هنر و ادبیات، بر بساط اصول رومی و یونانی، خود را به قاعده و قانون سپردند تا هم اخلاقساز باشند و هم ذائقهی جامعه را به سمت تعادل سوق دهند؛ الگویی که در دنیای مدرن، بهویژه پس از آشوبهای رنسانس و عصر روشنگری، پاسخی به بحران هویت بود.
ذهنیت نئوکلاسیک چگونه در تاروپود روایتهای نوجوان ایرانی رخنه کرده است؟
الف) اخلاقگرایی معلممحور
رمان نوجوان ایرانی، بهرغم سعی در «بازنمایی تجربه زیستهی نوجوان»، عموماً حامل پیامهای مستقیم آموزگارانه یا کنش اجتماعی محافظهکارانه است. شخصیتها اغلب نه در فرایندهای پیچیدهی تحولِ روانی و هویت، بلکه در سایهی یک قهرمان / راوی راهبلد رشد میکنند و محصول گفتمان اخلاقگرا و هدفگذاریشده هستند.
ب) ساختار خطی، فرم محافظهکارانه
چه در روایت، چه در زبان، فرم رمان نوجوان ایرانی محاط بر الگویی خطی و خالی از تجربهگرایی است. داستانها، حول محور علیتِ روشن و تعادل ساختاری میچرخند. واژگان و سطرها اقتصاد زبانی محافظهکار را بازتاب میدهند و نوعی فاصلهگذاری تنبیهی میان «خود ادبی» و «دیگری مخاطب» ایجاد میکنند. دیسیپلین در هر سطر موج میزند.
ج) بازنویسی؛ دامنهی نفوذ در فرم
ادبیات نوجوان ایران، خصوصاً در دورههای مدرسهای و کارکردی، متکی بر بازنویسی از متون کلاسیک فارسی، متون اخلاقی و الگوسازی از تاریخ یا اسطوره است. فرم غالب، تقلید و آموزندگی است، نه تجربه زیسته و ریسکپذیری فرمی. این بازنویسیها، از حیث ساختار، همپیمان با اندیشهی نئوکلاسیستیاند و نیز فرم را به بند قاعده میکشند.
در برابر این عقلانیت و علیتِ حاکم، ادبیات نوجوان جهانی - خاصه در آثار موفق ترجمه شده - بر بازی با فرم، تمثیلهای روانشناختی نوین، چندصدایی، سیالیت روایت، زاویهدیدهای چندگانه و حتی تعلیق در پیام اخلاقی بنا شده است.
در رمانهای برجستهی معاصر جهان، مخاطب نوجوان را به جای یک «شاگرد خوب»، چونان «کاوشگر معانی پنهان» تلقی میکنند. پیوند ریسک فرمی با تجربهی زیستی، آزمون گرایشهای فلسفی و هویتی نوجوان را ممکن میسازد. شخصیتها واجد تضاد، لایههای درونی پیچیده و حتی مرزهای روانشناختیاند. فرم، صیقلی از ذهنیت معاصر است: ترکیبی گاه پارهپاره و سرشار از اصوات و روایتهای پشتپرده.
این خلاقیت فرمی یا «ترکیبگرایی روایت»، نه تنها عنصر ضروری برای گرهگشایی از بحران هویتی نوجوان که زیست خود را پارهپاره در رسانههای امروز تجربه میکند که کلیدِ سرفصل تازهای در ادبیات نوجوان ایران است. جراتِ عبور از مرز نئوکلاسیسیسم، نیاز بنیادین ادبیات ماست.
پیامدهای تسلط نئوکلاسیک بر تولید و مصرف ادبیات نوجوان
الف) بحران هویت و فاصله از مخاطب
نوجوان ایرانیِ امروز، در متن جهانی چندصدایی و تصویری، با فرم ادبیاتی روبهرو میشود که تجربه زیستهاش را درک نمیکند. مختصات روایی تجویزی، نظم خطی و اندرزگرایی رمان تالیفی، پاسخگوی جهان آشفته، گسسته و چندلایه نوجوانان نیست و در نتیجه، شکاف میان او و ادبیات بومی افزایش مییابد.
ب) تضعیف جریان نویسندگان نوآور و اقتباسگران
رویکرد محافظهکارانه سیستم نشر، آموزش و حمایت، نویسندگان و مترجمان جوان را به سمت تکرار، بازنویسی و وفاداری به فرم کلاسیک سوق میدهد و خطرپذیری فرمی، دستکم گرفته یا حتی سرکوب میشود.
ج) از دست رفتن فرصتهای بینالمللی
در جهانی که نوآوری فرمی و صدای مستقل ادبیات هر سرزمین، محور جایزه و معرفی جهانی است، تکصدایی نئوکلاسیک، آثار ما را از فرصت دیدهشدن و ارتباط با مخاطب جهانی محروم کرده است.
افق آینده؛ نسخهای برای جراحی فرم
اگر هدف «نجات» ادبیات نوجوان از رکود فعلی است، باید یکبار دیگر کارکرد نئوکلاسیسیسم را از چشماندازی انتقادی بازخوانی کرد:
خروج از سایه نظم کلاسیک بهسوی تلفیقگرایی فرمی
خلق شخصیتهایی با هویت چندپاره و انتخابهای دشوار
الگوگیری از تکنیکهای روزآمد جهان: سیال ذهن، زاویهدید غیرخطی، تلفیق تصویر و متن، تغییر لحن و زبان بر اساس شاکله درونی شخصیتها
تشویق نویسنده به ریسک و حذف «ترسِ رد شدن» در جشنوارهها و ارزیابیها
تعریف دوباره کارکرد رمان نوجوان، از «آموزش» صرف به «تجربهی زیسته»، «بازی با فرم» و «نوعدوستی روایی».
پیشنهاد مشخص:
یک برنامهی راهبردی سهجانبه شامل:
۱. نقد ساختاری در شوراهای برنامهریزی و صنف نشر
۲. تشویق و حمایت کارگاههای تجربهگرای نویسندگی، ترجمه و اقتباس
۳. بنیان گذاشتن جشنوارههای ادبی ویژهی فرم و روایت مدرن نوجوان
و همزمان، برنامه آموزشی هوشمند برای تربیت نسل جدید «منتقدان نوجوان فرممحور» تا مطالبهگر این تحول باشند.
عبور از دیسیپلین، شجاعت تجربه
رخداد بزرگ رمان نوجوان ایرانی زمانی رقم خواهد خورد که از سلطهی دیسیپلین نئوکلاسیسیسم عبور کند و خلاقیت فرمی را چونان رویکردی اصیل و ضروری بپذیرد.
نوجوان ایرانی، زیستجهانی پارهپاره، اما امیدوار دارد؛ حدیث هویت را باید در بیقراریهای فرمی، در تلفیق ذهن و زبان، و در تجربههای نوظهور جستجو کرد.
ترس کمتر، جسارت بیشتر و میدان دادن به نوآوری؛ این است رمز عبور از دیوار قدیمی دیسیپلین و بازگشایی دریچههای روشن خلاقیت فرمی در ادبیات نوجوان ایران؛ دریچهای که روشنتر و عمیقتر از همیشه باید رو به آینده گشوده شود.
∎