به گزارش ایرنا، «تاکر کارلسون»، مجری سابق شبکه خبری «فاکس نیوز» اکنون برنامه اینترنتی خود را مدیریت میکند و در آن با افراد سرشناس گفتوگو میکند. کارلسون اخیرا با «تونی آگوایر» افسر بازنشسته آمریکایی که به تازگی از غزه بازگشته است درباره شرایط این منطقه و نقش آمریکا و رژیم اسرائیل در تشدید بحران در آن مصاحبه کرده است. متن کامل این مصاحبه ۸۵ دقیقهای را در روزهای آتی طی چند قسمت منتشر خواهیم کرد. بخشاول و بخشدوم پیش تر منتشر شده است. بخشسوم این گفتوگو در ادامه آمده است.
ارتش اسرائیل با غیرنظامیان فلسطینی چگونه رفتار میکرد؟
آنها با فلسطینیها دقیقاً مثل حیوان رفتار میکردند. حتی رفتار نیروهای شرکت «UG Solutions» و کارکنان «SRS» که در محل حضور داشتند برایم نگرانکننده بود. چون من این روند را در سالهای حضورم در عراق دیده بودم؛ وقتی از عبارات خاص و تحقیرآمیز استفاده میکنید در واقع فرآیند «انسانیتزدایی» را آغاز کردهاید. حتی پیمانکاران آمریکایی حاضر در محل، به فلسطینیها میگفتند «گله زامبیها». در ارتش اسرائیل و در بعضی موارد حتی در بین نیروهای آمریکای این مردم دیگر بهعنوان «انسان» شناخته نمیشدند. یکی از دلایلی که میخواهم درباره این موضوع صحبت کنم و آن را علنی کنم این است که من این انسانها را با چشم خودم دیدهام. همان مردمی که ما داریم از انسانیت ساقط میکنیم، در مقیاس گسترده میکشیم، از غذا و آب محروم میکنیم و عملاً شکنجهشان میکنیم چون اصلاً چیزی برای خوردن ندارند.
شغل من ایجاب میکرد به همه سایتها بروم. در تمام این مدت، حتی یک بار هم شاهد تهدید و اقدام خصمانه از سوی فردی نبودم. عملیات توزیع غذا نیازمند انضباط، درک، بلوغ و شایستگی لازم برای مدیریت درست است، اما اینجا این شرایط وجود ندارد. اینجا مثل غرب وحشی است. با آنها بدون هیچ کرامتی مثل حیوان رفتار میکنیم.
شما گفتید که شاهد هیچ تهدیدی نبودید. باز هم میخواهم برای بار پنجم تأکید کنم که من افراد کمی را دیدهام که تجربهای به اندازه شما در موقعیتهای اینچنینی داشته باشند؛ آشوب، کشور خارجی، تیراندازی، سربازان، سردرگمی. بنابراین شما تجربه زیادی در تفسیر مشاهدات خود دارید. گفتید شاهد هیچ تهدیدی نبودید، فلسطینیها را مسلح ندیدید، احساس خطر نکردید. با این حال گفتید تیراندازی وجود داشت. چه کسی به چه کسی شلیک میکرد و چرا؟
بگذارید برای همه توضیح بدهم که روند کار در یک سایت توزیع چگونه است و چگونه ممکن است مردم هدف تیراندازی قرار بگیرند. صبح زود، فلسطینیها چون اجازه ندارند با خودرو به سمت جنوب بروند مجبورند پیاده بیایند. باید از مسیرهای نظامی تعیینشده عبور کنند و فقط یک مسیر برای رسیدن دارند. نمیتوانند مستقیم به سایت بیایند، بلکه باید اول به سمت غرب بروند تا به «کریدور ساحلی» برسند و بعد از آن مسیر به سمت سایتها حرکت کنند. این یعنی آنها باید چیزی بین ۸ تا ۱۲ کیلومتر را فقط در یک مسیر، پیاده طی کنند تا به سایت برسند.
وقتی صبح زود در محل تقاطع «کریدور» و «جاده ساحلی» صف میکشند و این صف به هزاران نفر میرسد، ارتش اسرائیل آنها را با استقرار تانکها متوقف میکند. وقتی نیروهای «UG Solutions» با بیسیم به ارتش اطلاع میدهند که سایت آماده است، جمعیت در یک موج عظیم و بیوقفه آزاد میشود و به سمت سایت هجوم میآورد، چون گرسنهاند.
وقتی آنها به سمت سایت میآیند، ارتش اسرائیل به سمتشان شلیک میکند؛ با تیربار، خمپاره، گلوله تانک، و توپخانه. من همه اینها را فیلم گرفته ام. ظرف دو دقیقه و پانزده ثانیه، صدها فلسطینی به سایت میرسند. این صحنه بهشدت تأثیرگذار است. من آنجا بودم، و در سپیدهدم بر فراز مدیترانه، هزاران فلسطینی را دیدم که به سمت سایت میدوند، و بر فراز سرشان رد تیرها، گلولههای تانک، و آتش توپخانه دیده میشد. این کار را انجام میدهند تا فلسطینیها را در «مسیر درست» نگه دارند. پیشنهاد من از همان اول این بود که از تابلوهای راهنما استفاده کنیم بهجای شلیک گلوله تانک مرکاوا. گفتند نه هزینهاش زیاد است، انجام نمیدهیم.
همانطور که مردم غزه برای دریافت غذا به سمت سایت میآیند و زیر آتش گلوله قرار میگیرند، هوا هنوز تاریک است. نیروهای اسرائیلی در جنوب، سربازان وظیفهی ذخیره هستند، نه نیروهای ارتش فعال. آموزش چندانی نمیبینند، به ندرت فرصت تیراندازی پیدا میکنند، و اصلاً تجهیزات دید در شب ندارند. پس در تاریکی به سمت هزاران نفر شلیک میکنند بعد وقتی خورشید بالا میآید و اجساد در طول جاده پراکنده است، ارتش اسرائیل میگوید: «ما این کار را نکردیم.» واقعاً؟ پس چطور این اتفاق افتاد؟ میگویند: «این کار حماس بود.» اما اینجا اصلاً حماس نیست.
تمام این منطقه یک محدوده کاملاً نظامی و تحت کنترل است. حماس اینجا نیست. من گفتم اگر حماس توانسته وارد اینجا شود، یعنی شما اصلاً کارتان را انجام ندادهاید. نه حماسی وجود دارد، نه کسی با سلاح. فقط مردم کشتهشده که در خیابانها افتادهاند. پس وقتی در اخبار میبینید که در بیمارستان «ناصر» بیماران آورده میشوند میگویند: «این فقط تبلیغات حماس است»، نه، این تبلیغات حماس نیست. این تیراندازی است، تیراندازی بیهدف بهمحض اینکه جمعیت انبوه وارد سایت میشود.
وقتی جمعیت وارد سایت میشود، من اسمش را گذاشتم «هشت دقیقهی هرجومرج». ظرف هشت دقیقه، ۲۵ هزار جعبه مواد غذایی کاملاً تخلیه میشود. هشت دقیقه. این یکی از آشفتهترین، محرومکنندهترین و غیرانسانیترین صحنههایی است که در زندگی دیدهام.
در پایان، وقتی فقط چند نفر ماندهاند که باقیمانده کمکها مانند کمی لوبیا، کمی برنج را جمع کنند، نیروهای «UG Solutions» جمعیت را با روشهایی که از ارتش اسرائیل فرا گرفتهاند پراکنده میکنند روشهایی مانند پرتاب نارنجک صوتی، پاشیدن اسپری فلفل. آنها حالا دستگاههای جدیدی دارند، تقریباً به اندازه یک کپسول آتشنشانی با شیلنگ مهپاش، که برای پخش گاز اشکآور استفاده میشود و حالا از این روش استفاده میکنند.
وقتی به دروازه میرسند و درها بسته میشود، نگهبانان ارتش اسرائیل طبق روال به سمتشان شلیک میکنند. به پایشان، بالای سرشان و به هوا و همانطور که GHF در کنفرانس مطبوعاتی تأیید کرد به سمت غیرنظامیان شلیک شده، اما ما فقط به پایشان، بالای سرشان و به هوا شلیک میکنیم. بله، دقیقاً همین کاری است که میکنید، و این را تأیید میکنم. اما وقتی با اسلحه خودکار به سمت جمعیت هزاراننفری شلیک میکنید چون خاکریز و گردوغبار و موانع دید وجود دارد و نمیتوانید ببینید کجا میرود و فقط دارید شلیک میکنید، حتماً یک نفر را میکشید. شلیک به غیرنظامیان بیدفاع و بیسلاح در میدان، با هدف کنترل آنها یا کنترل جمعیت، باز هم یک «جنایت جنگی» دیگر است. بنابراین وقتی این کارها را انجام میدهیم، بهشدت در حال نقض استانداردهای بینالمللی هستیم؛ همان استانداردهایی که خود ما آمریکاییها ادعای پایبندی به آنها را داریم.
ادامه دارد...