شناسهٔ خبر: 74301067 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: خبرنامه دانشجویان ایران | لینک خبر

خبرنامه دانشجویان ایران بررسی می‌کند؛

واگذاری زنگزور؛ چرخشی تاریخی در معادلات ژئوپلیتیکی قفقاز و پیامدهای آن برای ایران

در هفته‌های اخیر، موضوع واگذاری کریدور زنگزور میان ارمنستان و جمهوری باکو، به یکی از داغ‌ترین مسائل ژئوپلیتیکی منطقه قفقاز تبدیل شده است. این توافق که با حمایت ضمنی و فعال قدرت‌های فرامنطقه‌ای همچون آمریکا و ترکیه شکل گرفته، نه تنها معادلات امنیتی و سیاسی قفقاز جنوبی را دگرگون کرده، بلکه تهدیدی مستقیم و جدی برای امنیت و منافع ملی ایران به شمار می‌رود. از آنجا که این کریدور، مسیر حیاتی ارتباطی بین مناطق مختلف منطقه و همچنین راه نفوذ بی‌سابقه‌ای برای قدرت‌های غربی فراهم می‌کند، ایران ناگزیر است با دقتی بی‌سابقه و در چارچوبی راهبردی، ابعاد مختلف این تحولات را رصد کرده و واکنش مناسبی اتخاذ کند. در این مقاله به بررسی دقیق پیامدهای سیاسی، امنیتی و راهبردی کریدور زنگزور پرداخته و تاثیرات آن بر موقعیت کشورمان را تحلیل خواهیم کرد.

صاحب‌خبر -

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ توافقی که اخیراً میان ارمنستان و جمهوری باکو با میانجی‌گری دولت ترامپ در کاخ سفید به امضا رسید، ظاهراً نقطه پایانی بر نزاع و جنگی است که بیش از سه دهه در قفقاز جنوبی جریان داشت. اما حقیقت ماجرا بسیار پیچیده‌تر از آن است که صرفاً یک توافق صلح تلقی شود. پروژه‌ای که تحت عنوان «کریدور زنگزور» شناخته می‌شود، در واقع یک پروژه ژئوپلیتیکی و راهبردی بسیار کلان است که در آن منافع بسیاری از قدرت‌های بزرگ در تقابل قرار دارد و می‌تواند به شکل‌گیری یک محاصره استراتژیک علیه کشورمان تبدیل شود.

ریشه‌های تاریخی غفلت

برای درک چرایی این بحران و پروژه کریدور زنگزور، باید نگاهی عمیق به تاریخ و جغرافیای سیاسی منطقه داشت. یکی از اشتباهات بزرگ و تاریخی، به دوران پهلوی اول برمی‌گردد؛ زمانی که منطقه قره‌سو به ترکیه واگذار شد. این واگذاری، مسیر زمینی مستقیمی را بین ترکیه و نخجوان فراهم آورد که تا پیش از آن، ایران نقش اصلی و تعیین‌کننده‌ای در اتصال جغرافیایی و اقتصادی منطقه داشت.

این اشتباه تاریخی باعث شد ایران از جایگاه راهبردی و کلیدی در مسیرهای ترانزیتی قفقاز به آسیای میانه و اروپا کنار گذاشته شود. در واقع، این نقطه‌ضعف به مرور زمینه‌ساز نفوذ و حضور بیشتر قدرت‌های غربی و ترکیه در منطقه شد، به ویژه وقتی که پروژه کریدور زنگزور شکل گرفت.

ابعاد ژئوپلیتیکی کریدور زنگزور

در ظاهر، کریدور زنگزور یک مسیر حمل‌ونقل و ترانزیتی بین دو بخش از خاک آذربایجان است، اما در لایه‌های پنهان، این پروژه نقش یک اهرم فشار ژئوپلیتیکی بزرگ را ایفا می‌کند. این مسیر نه تنها ایران را از نقش ترانزیتی خود کنار می‌زند، بلکه به شکل بالقوه، راه را برای حضور نظامی و سیاسی آمریکا، ناتو و رژیم صهیونیستی در این منطقه حساس باز می‌کند.

این تغییر ژئوپلیتیکی موجب کاهش نفوذ ایران در بازارهای منطقه‌ای، تضعیف جایگاه اقتصادی و امنیتی کشور در منطقه، و در نهایت تقویت جای پای ترکیه و آذربایجان خواهد شد. کریدور زنگزور می‌تواند به منزله باز کردن دروازه‌هایی برای گسترش نفوذ غرب در قفقاز جنوبی و محاصره ایران به شمار آید.

ضعف و غفلت دولت‌های منطقه‌ای؛ فرصتی برای دشمنان

از سوی دیگر، ضعف و اشتباه محاسباتی برخی دولت‌های منطقه‌ای، از جمله ارمنستان، نقش مهمی در شکل‌گیری این بحران داشته است. سیاست غرب‌گرایانه نیکول پاشینیان، نخست‌وزیر ارمنستان، و پذیرش پروژه کریدور زنگزور بدون در نظر گرفتن منافع و امنیت ملی ارمنستان و منطقه، موجب شد تا غرب و آمریکا فرصت را برای تثبیت حضور استراتژیک خود در قفقاز بیابند.

ارمنستان که به‌عنوان یکی از بازیگران کلیدی منطقه شناخته می‌شود، به دلیل تحولات سیاسی داخلی و فشارهای خارجی، فرصت را برای طرف‌های ثالث فراهم کرد تا به منافع حیاتی ایران و منطقه آسیبی جدی وارد کنند.

واکنش ایران؛ موضعی قاطع اما نیازمند هماهنگی داخلی

ایران همواره نسبت به تغییرات مرزی و ژئوپلیتیکی در قفقاز جنوبی حساس بوده و موضعی قاطع در قبال این پروژه‌ها اتخاذ کرده است. دیدار مقام معظم رهبری با نخست‌وزیر ارمنستان و هشدارهای ایشان درباره پیامدهای این پروژه، نشان‌دهنده اهمیت موضوع برای تهران است.

با این حال، در بخش‌هایی از دولت ایران، برخی اظهارنظرها نسبت به اهمیت این موضوع به‌گونه‌ای بود که پروژه کریدور زنگزور را یک مسئله «جزئی» و کم‌اهمیت معرفی کردند که می‌تواند سیگنال‌های نادرستی برای دشمنان ارسال کند. این ساده‌انگاری و کم‌اهمیتی دادن به تهدیدهای راهبردی می‌تواند موجب تشویق بازیگران خارجی به پیشروی بیشتر در منطقه شود.

بنابراین ضروری است که دولت ایران ضمن حفظ موضع قوی، یک اجماع داخلی و هماهنگی کامل در حوزه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی و امنیتی ایجاد کند تا در برابر تهدیدات فراروی کشور ایستادگی نماید.

ترکیه؛ بازیگری متناقض و کلیدی

یکی از بازیگران اصلی این معادله، ترکیه است. سیاست‌های توسعه‌طلبانه و جاه‌طلبانه آنکارا در قفقاز جنوبی، به ویژه حمایت از پروژه‌های ترانزیتی که ایران را کنار می‌زنند، با دیدگاه‌هایی که در حوزه‌های دیگر منطقه از جمله غزه دنبال می‌کند، کاملاً متفاوت و دوگانه است.

ترکیه در حالی در بحران‌های منطقه‌ای گاهی منفعل یا حتی متناقض رفتار می‌کند که در حوزه ژئوپلیتیک شمال ایران، سیاستی تهاجمی و هماهنگ با آمریکا و اسرائیل دارد. این تضاد رفتاری نشان‌دهنده بازی پیچیده ترکیه است که در عین تلاش برای حفظ قدرت در منطقه، ممکن است در بلندمدت هزینه‌های سنگینی را متحمل شود.

روسیه؛ بازنده بزرگ در غیاب هماهنگی منطقه‌ای

از منظر بازیگران بزرگ منطقه‌ای، روسیه همواره نفوذ سنتی و تاریخی در قفقاز جنوبی داشته است، اما بحران اوکراین و تمرکز نیروهای نظامی روسیه در غرب، توان مقابله این کشور را با نفوذ روزافزون غرب و آمریکا در قفقاز محدود کرده است.

نبود هماهنگی استراتژیک و همکاری نزدیک میان ایران و روسیه، در چنین شرایطی به زیان هر دو کشور است. ضعف در این زمینه، فرصت را برای واشنگتن و متحدانش فراهم می‌آورد تا حضور خود را تثبیت کنند و معادلات منطقه را به نفع خود تغییر دهند.

پیامدهای راهبردی و ضرورت تحرک فوری ایران

اگر به گذشته و وضعیت امروز منطقه نگاه کنیم، به وضوح درخواهیم یافت که ساده‌انگاری و کوچک شمردن مسئله کریدور زنگزور، به معنای نادیده گرفتن یکی از بزرگ‌ترین تهدیدات راهبردی ایران است. این پروژه صرفاً یک مسیر حمل‌ونقل نیست بلکه ابزاری برای محاصره اقتصادی، سیاسی و امنیتی کشور به شمار می‌آید.

ایران باید با بسیج تمام ظرفیت‌های سیاسی، اقتصادی، دیپلماتیک و حتی نظامی خود، با این پروژه مقابله کند. همکاری‌های منطقه‌ای با کشورهای همسایه، تحکیم روابط راهبردی با روسیه و چین، و استفاده هوشمندانه از ظرفیت‌های دیپلماتیک بین‌المللی، تنها راه مقابله با این تهدید جدی است.

اجاره و واگذاری منطقه حساس زنگزور به آمریکا و ورود قدرت‌های خارجی به این منطقه، نتیجه زنجیره‌ای از اشتباهات و غفلت‌های تاریخی و سیاسی است؛ از اشتباه راهبردی واگذاری قره‌سو در دوران پهلوی، تا ضعف و ناهماهنگی دولت‌های منطقه‌ای و در نهایت، ساده‌انگاری برخی مسئولان ایرانی در مواجهه با تهدیدات ژئوپلیتیکی.

این پروژه یک بازی بزرگ ژئوپلیتیکی است که امنیت و منافع حیاتی ایران را به شدت به خطر انداخته و می‌تواند منجر به تغییرات بنیادین در توازن قدرت منطقه شود. ایران باید با هوشیاری، دقت و قاطعیت تمام توان خود را به کار گیرد تا از تکرار اشتباهات گذشته جلوگیری کند و جایگاه استراتژیک خود را حفظ نماید.

گزارش از امیر صفره