به گزارش خبرگزاری آنا؛ حسین افشین، معاون علمی رئیسجمهور، در نشست اخیر خود با خبرنگاران تخصصی حوزه علم و فناوری که بهانه برگزاری آن گرامیداشت روز خبرنگار بود گزارشی کوتاه از روند جذب نخبگان در دستگاههای اجرایی کشور ارائه داد.
به گفته وی، تاکنون ۳۷۰۰ نفر برای جذب در نهادهای دولتی اعلام آمادگی کردهاند که از این میان، ۱۲۰۰ نفر در مرحله نهایی جذب قرار دارند.
افشین همچنین اعلام کرد که بیشترین درخواست جذب از سوی متقاضیان مربوط به وزارت نفت بوده و کمترین تقاضا به وزارت جهاد کشاورزی اختصاص داشته است. در عین حال، وزارت آموزش و پرورش بیشترین تقاضا برای جذب نخبگان در دستگاههای اجرایی را دارد.
گرایش معنادار نخبگان به دستگاههای اجرایی
این آمارها نشاندهنده گرایش نخبگان به برخی دستگاههای اجرایی خاص است؛ دستگاههایی که بهواسطه ماهیت مأموریت، مزایای شغلی، یا چشمانداز حرفهای، جذابیت بیشتری برای نیروهای متخصص دارند. در مقابل، برخی وزارتخانهها با وجود نیاز جدی به نیروی انسانی نخبه، با استقبال کمتری مواجه هستند.
چرا وزارت نفت جذابترین مقصد نخبگان است؟
وزارت نفت با توجه به اینکه در افکار عمومی همواره به عنوان ثروتمندترین وزارتخانه و دستگاه دولتی کشور شناخته میشود و در عین حال یک دستگاه فنی نیز به حساب میآید، همواره جذابترین مقصد شغلی برای نخبگان و عموم کارجویان در میان دستگاههای اجرایی طی سالهای اخیر بوده است.
این جذابیت ناشی از چند عامل کلیدی است؛ حقوق و مزایای بالاتر نسبت به سایر دستگاهها، پروژههای فناورانه و بینالمللی، امکان ارتقاء شغلی در ساختارهای تخصصی، و دسترسی به منابع مالی و زیرساختی گسترده. همچنین، حضور در حوزه انرژی بهعنوان یک صنعت راهبردی، انگیزه مضاعفی برای نخبگان ایجاد میکند تا آینده شغلی خود را در این وزارتخانه و دستگاههای زیر مجموعه آن ادامه دهند.
دلایل استقبال کم از وزارت جهاد کشاورزی
وزارت جهاد کشاورزی در نقطه مقابل با کمترین میزان تقاضا برای جذب نخبگان مواجه است. این موضوع را میتوان به چند عامل نسبت داد؛ محدودیتهای بودجهای، ساختار اجرایی کمتر فناورانه، و نبود چشمانداز روشن برای ارتقاء حرفهای از نظر کارجویان خارج از این سازمان همچنین، فاصله مأموریتهای این وزارتخانه با حوزههای نوآورانه و فناورانه باعث شده تا نخبگان کمتر به جذب در آن علاقه نشانه دهند.
وزارت آموزش و پرورش بیشترین علاقه به جذب نخبگان را دارد
نکته قابل توجه، ثبت بیشترین تقاضا برای جذب نخبگان از سمت وزارت آموزش و پرورش است. این گرایش را میتوان به دغدغههای اجتماعی و فرهنگی آموزش و پرورش برای بهرهگیری از نخبگان در فرایند آموزش نسبت داد. به نظر میرسد که آموزش و پرورش در این سالها دریافته است که مسیر تربیت یک نسل نخبه، از بهرهگیری هرچه بیشتر از متخصصان جوان و علاقهمندند به امر تعلیم و تربیت میگذرد.
همچنین، گستردگی جغرافیایی و نیاز فراگیر آموزش و پرورش به نیروی انسانی متخصص، زمینهساز این استقبال شده است.
تأثیر حضور نخبگان در نظام آموزشی
جذب نخبگان در وزارت آموزش و پرورش میتواند آثار بلندمدتی بر توسعه کشور داشته باشد. حضور نیروهای نخبه در نظام آموزشی، کیفیت تدریس، طراحی برنامههای درسی، و تربیت نسل آینده را متحول میکند.
این تحول در حوزه علمی و در ارتقاء فرهنگی، اخلاقی و اجتماعی دانشآموزان نیز تأثیرگذار خواهد بود.
چالشهای ساختاری در مسیر جذب
دستگاههای اجرایی برای جذب نخبگان با چالشهای متعددی مواجه هستند. یکی از مهمترین چالشها، شکاف دستمزدی میان بخش دولتی و خصوصی است. در بسیاری موارد، نخبگان با پیشنهادهای مالی جذابتری از سوی شرکتهای خصوصی یا حتی شرکتهای خارجی مواجه میشوند که امکان همکاری دورکاری و دریافت دستمزد ارزی را فراهم میکنند.
مهاجرت نخبگان به بخش خصوصی و خارجی
این تفاوت در مزایا باعث شده تا بسیاری از نخبگان ترجیح دهند در بخش خصوصی فعالیت کنند یا به همکاری با شرکتهای بینالمللی روی آورند. این روند، موجب کاهش ظرفیت تخصصی در دستگاههای اجرایی میشود و در بلندمدت به تضعیف توان مدیریتی و فناورانه نهادهای دولتی منجر خواهد شد.
پیامدهای تمرکز نخبگان در نهادهای خاص
باید به این نکته توجه داشت که تمرکز نخبگان در چند دستگاه خاص و عدم توزیع متوازن آنها، موجب ایجاد خلأ تخصصی در بخشهایی از دولت میشود که اتفاقاً بیشترین نیاز را به تحول دارند. این عدم تعادل، بهرهوری اجرایی را کاهش داده و مانع تحقق اهداف توسعهای در سطح ملی میشود.
راهکارهای سیاستگذاری برای جذب متوازن
جهت رفع این چالشها، لازم است سیاستگذاریهای جدیدی در حوزه منابع انسانی نخبگان صورت گیرد. از جمله این سیاستها میتوان به اصلاح نظام پرداخت در دستگاههای اجرایی، ایجاد مسیرهای ارتقاء شغلی روشن، و تعریف مأموریتهای فناورانه در نهادهای کمتر جذاب برای نخبگان اشاره کرد.
مشوقهای غیرمالی برای حفظ نخبگان
همچنین، ارائه مشوقهای غیرمالی مانند فرصتهای پژوهشی، امکان ادامه تحصیل، مشارکت در پروژههای ملی، و نقشآفرینی در سیاستگذاریهای کلان میتواند انگیزه نخبگان را برای حضور در دستگاههای اجرایی افزایش دهد.
نگاه راهبردی به سرمایه انسانی
جذب متوازن نخبگان در دستگاههای اجرایی نیازمند یک نگاه ملی و راهبردی است؛ نگاهی که نخبگان را نه صرفاً بهعنوان نیروی کار، بلکه بهعنوان سرمایه انسانی تحولساز در مسیر توسعه کشور ببیند و برای حفظ و بهرهبرداری از این سرمایه، برنامهریزی دقیق و بلندمدت داشته باشد.
انتهای پیام/