خبرنگاری در جهان امروز بهعنوان یکی از ارکان آگاهیبخش و هویتساز جامعه، جایگاهی مهم و تأثیرگذار یافته است، اما پرسش اینجاست که آیا این نقش در فرهنگ و ادبیات گذشته ما نیز سابقهای داشته است؟ خبررسانی در متون کهن چگونه بوده و چه نسبتی با نقش امروزین خبرنگار دارد؟ و آیا میتوان میان زبان رسانه و ادبیات فارسی، رابطهای دوسویه و پویا ترسیم کرد؟
در گفتوگو با محمد مرادی، عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز، به این موضوعات پرداختهایم؛ گفتوگویی که همزمان با ۱۷ مرداد، روز خبرنگار میتواند نگاهی تازه به نسبت میان ادبیات، زبان و رسانه بیفکند.
وی در گفتوگو با خبرنگار ایسنا به واکاوی نسبت میان خبرنگاری و ادبیات پرداخت و گفت: خبرنگاری به معنای جدید، زاییده جهان مدرن است و در ایران نیز سابقهای حدوداً دو قرن دارد، از دوران عباس میرزا و فتحعلیشاه قاجار و روزنامههایی مثل «کاغذ اخبار» و فعالیت افرادی چون صالح شیرازی.
خبر برای پادشاهان، اعلام از زبان جارچیان
مرادی با تأکید بر اینکه در گذشته، آنچه ما بهعنوان خبر میشناختیم، بیشتر ناظر به اطلاعرسانیهای دربار برای تصمیمگیریهای حکومتی بود، گفت: خبرها عمدتاً در حوزههای نظامی، سیاسی و اقتصادی جمعآوری و در اختیار حاکمان قرار میگرفت. افراد خاصی بهعنوان خبررسان در خدمت پادشاهان بودند و بعضی از این خبرها بنا به مصلحت حکومت، بهصورت عمومی نیز اعلام میشد.
وی با اشاره به نقش «جارچیان» افزود: در دربارهای قدیم، شغلهایی وجود داشت که نقش امروزی خبرنگار را تا حدی ایفا میکردند. مثلاً جارچیان خبرهایی مثل پیروزی در جنگ، شکستها، مرگ پادشاه یا اعلام جانشین را در مکانهای عمومی اطلاعرسانی میکردند. این خبرها در زمانهای خاصی اعلام میشد و شکل رسمی داشت. در آن زمان هر اتفاقی که میافتاده است، حاکمان، پادشاهان و امیران معمولاً منشیان، مورخان و شاعران را همراه خود میبردند، شاید از مهمترین کسانی که نقش خبرنگاران را در انعکاس خبری انجام میدادند، همین قشر بودند. شاید شاعران خودشان به عنوان یکی از کسانی بودند که نقش خبرنگار را به ویژه در دوران غزنویان و تا حدودی سلجوقیان ایفا میکردند. گاه هم برخی خطبا در نماز جمعهها یا منابر، برخی اخبار حکومتی را منتقل میکردند.
این استاد دانشگاه شیراز با اشاره به جایگاه خبررسان در متون ادبی گفت: در شعر کلاسیک فارسی، پیکان و قاصدان نقش مهمی دارند. در «شاهنامه» و بسیاری از متون حماسی، پیکان نقش خبررسان دارند و در متون عاشقانه، «باد صبا» نمادی از پیامآور است. سعدی میگوید: «سواب لطف بگو آن غزاله رعنا را / که سر به کوه و بیابان تو دادهای ما را» یا در جای دیگر: «ای پادشاه، از ما زمین خواهی کرد / رخ در رخ یار نازنین خواهی کرد»، که باد نقش انتقال پیام را ایفا میکند.
وی تأکید کرد: این نوع خبررسانی در ادبیات، جنبه نمادین دارد و نمیتوان آن را با کارکرد ساختارمند و هدفدار خبررسانی در عصر مدرن مقایسه کرد، اما نشاندهنده وجود نهاد خبر و انتقال پیام در فرهنگ کهن ماست.
ادبیات و رسانه؛ رابطهای دوسویه
مرادی درباره نسبت میان ادبیات فارسی و زبان رسانهای گفت: این رابطه کاملاً دوسویه است. ادبیات کهن ما اغلب محدود به دربارها، خانقاهها و مراکز علمی و مذهبی بوده و مخاطب آن خواص بودهاند، درحالیکه خبرنگاری مدرن، مبتنی بر مخاطب عام است. همین فاصله باعث شد از دوره قاجار به بعد، ارتباط میان زبان مردم و زبان فرهیختگان بیشتر شود.
وی افزود: از زمان شکلگیری مطبوعات، ادبیات به میان مردم آمد و همزمان، زبان رسانهای نیز تحت تأثیر ادبیات قرار گرفت. روزنامهها نقش مهمی در سادهسازی زبان، ورود واژگان تازه (اعم از فارسی و بیگانه) و گسترش دامنه زبان ایفا کردند. همین تأثیر باعث شد دستور زبان تغییر کند، ساختارها سادهتر شوند و ادبیات نیز پویاتر و قابل فهمتر شود.
ادبیات روزنامهای؛ تولد زبان نو
مرادی ادامه داد: در عصر قاجار، بسیاری از آثار ادبی جهان از طریق مطبوعات به زبان فارسی وارد شد. روزنامههایی مثل «سور اسرافیل»، «نسیم شمال» و «ملا نصرالدین» نهتنها خبر میدادند، بلکه ادبیات تولید میکردند. این رسانهها با توجه به نیازهای روز، آثار ادبی را برای مخاطبان عام و به زبان قابل فهم منتشر میکردند.
وی تصریح کرد: زبان رسانهای، علاوه بر پویاسازی ادبیات، گاه ممکن است سلامت زبان را تهدید کند. از آنجا که مردم بیش از پیش تحت تأثیر زبان رسانهها هستند، ممکن است واژگان یا ساختارهایی وارد زبان شوند که با هویت زبانی ما سازگار نباشند. از این رو، نقش ادبیات در مراقبت از زبان رسانهای، ضروری است.
مرادی تأکید کرد: همانگونه که رسانهها باعث پویایی و چابکی زبان شدهاند، ادبیات نیز باید کمک کند تا اصالت زبان حفظ شود. این تعامل، رمز پیشرفت زبان فارسی است؛ هم برای حفظ ساختارهای ادبی، و هم برای ورود خلاقانه عناصر تازه به زبان امروز.
خبرنگار، نویسندهای با ذوق ادبی
عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز در پاسخ به این پرسش که آیا خبرنگار را میتوان نویسندهای خلاق دانست، گفت: قطعاً. هر جا خبرنگاری با ادبیات خلاق همراه باشد، موفقتر است. بسیاری از نویسندگان بزرگ دوران قاجار، روزنامهنگار نیز بودهاند. در شیراز، فرصتالدوله شیرازی نمونهای از این پیوند است. در سطح ملی نیز ملکالشعرای بهار، ادیبالممالک فراهانی و دیگران، هم ادیب و شاعر بودند و هم خبرنگار.
وی افزود: ارتباط ادبیات و رسانه در این افراد بسیار پررنگ است. آنها توانستهاند زبان رسانه را با عمق ادبیات همراه کنند. وقتی یک خبرنگار ادیب باشد، انتخاب تیتر برایش خلاقانهتر میشود. بعضی تیترها نهتنها معنا، بلکه لایههای ایهام، کنایه و جذابیتهای ادبی دارند که باعث جذب بیشتر مخاطب میشوند.
عنوان خبر؛ جایی برای بروز ادبیات خلاق
مرادی تأکید کرد: مهمترین جایی که ادبیات خلاق میتواند در روزنامهنگاری ظهور پیدا کند، انتخاب تیتر و روایتپردازی است. خیلی از خبرها بدون پرداخت ادبی، خشک و ساده هستند، اما اگر تیتر و روایت درست انتخاب شود، میتواند به یک متن ادبی بدل شود که هم حقیقت را منتقل میکند و هم خواندنی است.
عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز گفت: گزارشهای خبری با زبان روایی، ظرفیت زیادی برای استفاده از عناصر ادبی دارند. روزنامهنگاری اگر با ذوق و دقت زبانی همراه باشد، میتواند اثرگذارتر، ماندگارتر و تأثیرگذارتر از بسیاری از آثار صرفاً ادبی باشد.
انتهای پیام