خبرنگار پل ارتباطی میان مردم و واقعیتهای پنهانشده در پس پردههای قدرت و پیچیدگیهای ساختارهای رسمی است؛ پلی از جنس آگاهی، صداقت و مسئولیت.
در جهان پرشتاب امروز، خبرنگار نه فقط راوی و ناقل خبر بلکه تحلیلگر دقیق تحولات، ناظر وجدانمند وقایع، کنشگر اجتماعی و حتی در مواردی حافظ امنیت روانی و انسجام فکری جامعه است. او در خط مقدمِ نبرد نابرابر میان حقیقت و تحریف، میان آگاهی و عوامفریبی ایستاده است؛ بیآنکه زرهی جز تعهد اخلاقی و وجدانی مسلحش کرده باشد.
خبرنگار با عبور از لایههای مختلف قدرت، ساختارهای اداری و مناسبات اجتماعی، تلاش میکند واقعیتهای پیچیده و بعضاً آزاردهنده را به گونهای مستند و منصفانه روایت کند. این تلاش بیوقفه او را به عضوی فعال در فرآیند حکمرانی شفاف، مطالبهگری عمومی و پرسشگری نقادانه بدل کرده است؛ نقشی که در بسیاری موارد، از مسئولیتهای رسمی نهادهای نظارتی هم اثرگذارتر است.
با این حال آنچه اغلب در سایه این مسئولیت خطیر دیده نمیشود، وضعیت دشوار، بیثبات و بعضاً فرساینده خود خبرنگاران است. نبود نظام حمایتی پایدار، نبود امنیت شغلی، فقدان بیمه، قراردادهای غیررسمی، دستمزدهای اندک و ناعادلانه، محدودیتهای گسترده در دسترسی آزاد به اطلاعات، سانسور ساختاری و خودسانسوری تنها بخشی از چالشهای پیشروی فعالان این عرصه است.
در چنین شرایطی، خبرنگاری در ایران نه تنها به یک حرفه تخصصی، بلکه به نوعی مبارزهی روزمره برای حفظ وجدان حرفهای و ماندن در مدار حقیقت تبدیل شده است؛ مبارزهای خاموش و بیادعا، اما تأثیرگذار و حیاتی.
روز خبرنگار باید فراتر از یک مناسبت نمادین دیده شود. این روز فرصتی است برای بازتعریف و بازاندیشی جایگاه خبرنگار در ساختار اجتماعی و سیاسی کشور. نه با چند تقدیرنامه و پیام تبریک کلیشهای، بلکه از مسیر سیاستگذاریهای واقعگرایانه، تضمین امنیت شغلی، بهبود معیشت، به رسمیت شناختن حقوق حرفهای و قانونی خبرنگاران و در نهایت ایجاد فضای آزاد و ایمن برای فعالیت رسانهای مستقل و مسئولانه.
به مناسبت فرارسیدن روز خبرنگار، ایسنا با جمعی از خبرنگاران و عکاسان خبری مشهد به گفتوگو نشسته است تا از زبان فعالان این عرصه، واقعیتهای این حرفه، دشواریهای روزمره و دغدغههای نادیده آنها را بشنود. آنها از سختیهای کار میگویند؛ از فشارهای شغلی، کمتوجهی به شأن و جایگاه خبرنگار در جامعه و همچنین مطالباتی که سالهاست بیپاسخ ماندهاند.
فرسودگی شغلی، سهم کسانی که حقیقت را بازتاب میدهند
آیناز یاحسینیپور، دبیر ایکنا خراسان رضوی بیان میکند: یکی از نکات اساسی این است که به شأن و جایگاه خبرنگار آنگونه که شایسته است، توجه نمیشود. معتقدم جایگاه خبرنگاری باید نسبت به گذشته ارتقا یابد و مسئولان در برابر خبرنگاران پاسخگو باشند. نباید روند پاسخگویی به پرسشهای خبرنگاران به تعویق بیفتد یا با وعدههای امروز و فردا همراه شود. مسئولان موظفاند در برابر پرسشها، متعهدانه و شفاف پاسخ دهند.
از سوی دیگر موضوع بازنگری در حقوق خبرنگاران مسئلهای جدی و ضروری است. خبرنگاری شغلی سخت، پرتنش و فرسایشی است؛ هر کسی که به این عرصه وارد میشود، اگر برای مدت طولانی به فعالیت ادامه دهد، ناگزیر در معرض فرسودگی شغلی و روحی قرار خواهد گرفت. بر همین اساس لازم است مجموعهای از حمایتهای شغلی و معیشتی برای خبرنگاران تعریف و اجرایی شود.
همچنین باید فضایی فراهم شود که خبرنگار بتواند آنچه را که واقعاً رخ داده، بدون سانسور و حذف روایت کند و آن را صادقانه و شفاف در اختیار مردم قرار دهد. رسالت خبرنگار بازتاب حقیقت است و نباید با محدودیتهای بیمورد، این رسالت تضعیف شود.
رسانه شریک مردم است، نه رقیب مسئولان
الهام حدادیان، خبرنگار سابق ایسنا خراسان میگوید: ۱۷ مرداد، روز خبرنگار، نه تنها فرصتی است برای تقدیر از زحمات بیوقفه فعالان عرصه خبر و رسانه، بلکه زمانی است برای بازگو کردن خواستهها، دغدغهها و نیازهایی که گاه در هیاهوی اخبار روزمره به فراموشی سپرده میشود. ما خبرنگاران در مشهد و استان خراسان رضوی در کنار عشق به قلم و تعهد به حقیقت، با چالشهایی جدی دست و پنجه نرم میکنیم. خواسته ما بیش از هر چیز امنیت شغلی، دسترسی آزادتر به اطلاعات، احترام به استقلال حرفهای و فراهمبودن بسترهای آموزش و توانمندسازی رسانهای است.
توقع داریم مسئولان به نقش حیاتی خبرنگار در توسعه و شفافیت اجتماعی باور داشته باشند و رسانه را نه رقیب، بلکه شریک دلسوز در مسیر خدمت به مردم بدانند. خبرنگاری، تنها شغل نیست، بلکه مسئولیتی است اجتماعی، که بیپشتوانه نمیماند مگر با حمایت نهادهای اجرایی، فرهنگی و اقتصادی. در این روز به جای گل و لوح تقدیر، امیدواریم صدایمان شنیده شود و قدمی برای بهبود وضعیت حرفهای این قشر پرتلاش برداشته شود. باور داریم جامعهای که به خبرنگار خود احترام بگذارد، مسیر پیشرفت، شفافیت و عدالت را هموار کرده است.
خبرنگاری، حرفهای پرچالش با کمترین پشتیبانی
حدیثه عطاپور خبرنگار حوزه فرهنگ نیز میگوید: به عنوان یک خبرنگار، مهمترین خواستهام از افرادی که با آنان گفتوگو میکنم اعم از مسئولان یا سایر مصاحبهشوندگان آن است که از کلیگویی و ارائه پاسخهای کلیشهای پرهیز کنند. بر این باورم که گفتوگو و مصاحبهای اثربخش و تأثیرگذار، تنها در گرو وظایف و رسالتهای خبرنگار نیست، بلکه بخشی از مسئولیت آن، بر دوش مصاحبهشونده نیز قرار دارد. اگر افراد با صداقت، شفافیت و بر اساس مستندات واقعی پاسخ دهند، نتیجه گفتوگو بیتردید مفیدتر و کارآمدتر خواهد بود.
در خصوص انتظارم از جایگاه خبرنگاری باید بگویم خبرنگاران، آیینههای روشن حقیقت هستند. حرفه ما حرفهای پرچالش و مملو از فراز و نشیب است؛ با این حال متأسفانه بسیاری از نیازها و دغدغههای خبرنگاران مورد غفلت قرار میگیرد. به باور من، خبرنگاری بیش از هر زمان دیگری نیازمند حمایتهای جدی و مؤثر مسئولان در سطوح مختلف است. گام نخست این حمایت، پذیرش خبرنگار به عنوان همراهی صادق و دلسوز است. اگر چنین نگاهی شکل بگیرد، میتوان امیدوار بود که حمایتهای همهجانبه از این قشر زحمتکش نیز محقق شود.
بیتوجهی به خبرنگار، خدمترسانی را ناتمام میگذارد
زهرا اسماعیلی، خبرنگار حوزه زیارت و گردشگری اظهار میکند: به عنوان یک خبرنگار مهمترین خواسته من این است که مسئولان استانی در برابر پرسشها و پیگیریهای خبرنگاران پاسخگو باشند و به آنها اهمیت بدهند.
ما خبرنگاران در کنار مسئولان، پل ارتباطی میان مردم و حاکمیت هستیم. اگر مسئولان به پرسشهای ما پاسخ ندهند، ما نیز نمیتوانیم پاسخی روشن و شفاف به مردم ارائه کنیم. از سوی دیگر حتی اگر مسئولان اقدام یا خدمتی انجام دهند، اما آن را با خبرنگار در میان نگذارند و اطلاعرسانی مناسبی انجام نشود، گویی آن اقدام نیز در سکوت و بیثمر باقی مانده است.
اطلاعرسانی مؤثر از طریق خبرنگار، حلقه تکمیلکننده عملکرد مسئولان است و بیتوجهی به این بخش، خلأیی جدی در مسیر خدمترسانی به جامعه ایجاد میکند.
وقتی کارت خبرنگاری، پاس امنیتی نمیشود
صادق حاتمی، عکاس خبری ایسنا اظهار میکند: یکی از بزرگترین مشکلات و موانع پیش روی عکاسی خبری، که طی چند نسل نیز استمرار داشته، نبودِ نیروهای ثابت و پایدار در این حوزه است؛ مهمترین عامل این ناپایداری، نبود ثبات شغلی است.
ما که در رسانهها فعالیت میکنیم با تغییر دولت، ناچار به تطبیق با سلایق و سیاستهای تیم مدیریتی جدید هستیم؛ چراکه تقریباً تمام رسانههای قدرتمند کشور، دولتی یا نیمهدولتی هستند و کمتر رسانهای را میتوان یافت که کاملاً مستقل باشد. در نتیجه هر چهار سال باید انتظار داشته باشیم که فضای کاریمان دستخوش تغییر شود و اگر با این فضا همراه نشویم، بهراحتی جایگاه خود را از دست خواهیم داد.
مسئله مهم دیگر به رسمیت نشناختن جایگاه و نقش حرفهای ما است؛ موضوعی که متأسفانه در سالهای اخیر و به ویژه با حوادث اخیر تشدید شده است. نگاه امنیتی به دوربینهای حرفهای عکاسی همچنان وجود دارد؛ در حالی که همه میدانیم هیچ جاسوسی در جهان از دوربین حرفهای برای فعالیت خود استفاده نمیکند، چراکه با پیشرفتهای امروزی تکنولوژی، ابزارهای بسیار پیشرفتهتر و نامحسوستری برای این امور وجود دارد.
با این حال این سوءظن نسبت به ما پابرجاست. موارد متعددی بوده که با وجود در دست داشتن کارت شناسایی معتبر از خبرگزاری، مانع فعالیت ما شدهاند؛ حتی گاهی کار به مراجع قضایی نیز کشیده است.
این تجربههای تلخ باعث شده تا ما عملاً در برخی حوزهها، از جمله عکاسی خیابانی یا مستند اجتماعی، کمتر ورود کنیم؛ چراکه پس از ۱۰ تا ۱۲ سال فعالیت حرفهای، ورود آگاهانه به دردسر، آخرین اولویت ما است. به همین دلیل ترجیح میدهیم بیشتر در برنامههای پوششی و همایشی فعالیت داشته باشیم؛ کاری که بیشتر به ساختار روابط عمومی شباهت دارد تا عکاسی حرفهای در سبک فتوژورنالیسم.
وقتی کانالهای تلگرامی، جای رسانههای رسمی را میگیرند
فاطمه مهدوی، خبرنگار اقتصادی میگوید: یکی از دغدغههای اساسی ما در حوزه خبرنگاری استان مسئله تفاوت و تمایز میان رسانههای رسمی و غیررسمی است. متأسفانه در حال حاضر تفاوتی بین رسانههای معتبر و رسمی با رسانههایی همچون کانالهای تلگرامی یا شبکههای مجازی که اغلب فاقد اعتبار هستند، قائل نمیشوند. این عدم تمایز ناشی از فضای فکری اشتباهی است که وجود دارد و باعث شده تا مخاطب و حتی برخی مسئولان تفاوتی میان این دو قائل نباشند.
متأسفانه به دلیل وجود مدیران کمتجربه و کمدانش در برخی حوزهها، این موضوع به درستی مورد رسیدگی قرار نمیگیرد و به همان نسبت، بحرانها و مشکلاتی در این زمینه به وجود میآید. تجربه سالها فعالیت من در حوزه خبرنگاری، با فعالیت در نهادهای مختلف، چه در بخش خصوصی و چه دولتی، به من این امکان را داده که این مسئله را عمیقتر درک کنم. انتظار ما این است که در پرداختن به رسانهها، تفاوت واقعی میان رسانههای رسمی، رسانههای زرد و رسانههای غیررسمی به روشنی لحاظ شود.
مشاهدات ما در نشستهای خبری، کنگرهها و همایشها نشان میدهد که برخی افراد که به عنوان خبرنگار یا فعال رسانه معرفی میشوند، رفتارهایی از خود بروز میدهند که شایسته جایگاه یک رسانه و فعال حوزه رسانه نیست. این مسئله ضرورت دارد که نهادهای متولی از جمله وزارت ارشاد، برای تعیین و تمایز دقیقتر و اصلاح رفتارهای مرتبط با فعالان رسانهای، فکری اساسی کنند.
اگر قرار نیست آزمون یا ضوابط مشخصی برای ورود به عرصه رسانه وضع شود، حداقل باید آموزشها و فرهنگسازیهای لازم انجام شود تا کسانی که در این حوزه فعالیت میکنند، با اخلاق حرفهای و فرهنگ متناسب با جایگاه خود آشنا شوند؛ چراکه حضور افرادی با رفتارهای نامناسب در مراسم و رویدادها، به اعتبار رسانههای رسمی لطمه میزند و موجب کاهش شأن این حرفه میشود.
دغدغه دیگر ما، ضعف حمایتهای وزارت ارشاد به عنوان نهاد متولی رسانه است. متأسفانه ارشاد نه تنها پشتیبان واقعی رسانههای رسمی و فعالان حقیقی این حوزه نیست، بلکه گاهی حمایتهای خود را بیشتر به سمت رسانههای غیررسمی سوق میدهد تا از محبوبیت ظاهری در فضای مجازی بهرهمند شود. برای مثال در مواردی که شکایتی علیه فعالان رسانههای غیررسمی مطرح میشود، وزارت ارشاد به شدت وارد عمل میشود؛ اما در مقابل رسانههای رسمی که حق و حقوق خود را مطالبه میکنند، حمایت قابل توجهی مشاهده نمیشود.
خبرنگاری، شغلی پرخطر و مسئولیتی بیوقفه
زهرا نیکدل، خبرنگار سیاسی ایسنا اظهار میکند: خبرنگار کسی است که به صورت شبانهروزی درگیر وقایع و رخدادهای جامعه است. هر زمان حادثهای روی میدهد، خبرنگار در کنار صنف یا گروه درگیر ماجرا حضور دارد؛ بهعنوان مثال در بحران کرونا در کنار کادر درمان بود، در زمان وقوع آتشسوزی همراه آتشنشانان و در هر رویداد دیگری نیز دوشادوش کسانی که در خط مقدم قرار دارند، فعالیت میکند. این حضور مداوم و بیوقفه نشان میدهد که خبرنگاری صرفاً یک شغل نیست، بلکه مسئولیتی اجتماعی و تعهدی مستمر در برابر مردم است. با این حال متأسفانه در مواقع بحران، کمترین توجه و رسیدگی به خبرنگاران انجام میشود.
وضعیت رفاهی خبرنگاران بسیار ضعیف است، حقوق آنها متناسب با سختیهای شغلشان نیست و اغلب نیز با بیپاسخماندن از سوی مسئولان مواجهاند. همین بیتوجهیها باعث دلسردی بسیاری از فعالان این عرصه میشود و این در حالی است که خبرنگاری هم شغلی پرخطر و هم نیازمند توجه و حمایت ویژه است.
درخواست من همچون دیگر همکارانم، این است که نگاه دقیقتر و مسئولانهتری به این قشر شکل بگیرد. باید بهخاطر داشت که خبرنگار، صدای جامعه است؛ اگر این صدا تضعیف شود، جامعه از حق دانستن و مطالبهگری محروم خواهد شد.
چالش روابط عمومیها در مسیر خبررسانی حرفهای
زهره رضانژاد، خبرنگار حوزه اجتماعی میگوید: یکی از مسیرهای معمول که برای پیگیری یک خبر باید طی شود، هماهنگی با روابط عمومیها است؛ همکاری اکثر روابط عمومیها بسیار خوب است و بارها شده حتی هماهنگی انجام مصاحبه برای چندین سوژه همزمان را هم برای خبرنگار فراهم میکنند که جای تشکر دارد، اما حکایت بعضی از روابط عمومیها حکایت بعضی منشیهاست؛ گاهی اوقات مسیر پیگیری از طریق روابط عمومی آنقدر طولانی میشود که خبرنگار خود نیز سوژهاش را فراموش میکند. در صورتی که بسیار تجربه شده که خود مسئول مربوطه در دسترستر از روابط عمومی است.
مورد دیگر کمبود آموزشهای به روز و همگام با استانداردهای روز دنیا برای خبرنگاران است. با توجه به اهمیت نقش رسانه در دنیای امروز، نیاز به همگام و همراه شدن خبرنگاران با آموزشهای به روز و متناسب با استانداردهای جهانی از ضروریات است، اما متاسفانه معمولا آموزشها همان آموزشهای کلیشهای و همیشگی است که بسیاری از آنها شاید با فضای رسانهای امروز همخوانی نداشته باشد.
حقالتحریرهای ناچیز؛ توهین به تلاش خبرنگاران
مرجان حسینزاده، خبرنگار فرهنگی ایبنا بیان میکند: در آستانه روز خبرنگار که معمولا فرصتی برای تجلیل از ایثار و تلاشهای بیوقفه خبرنگاران است، یادآوری تبعیضها و نابرابریهایی که خبرنگاران در این حرفه با آن دست و پنجه نرم میکنند، شایسته است.
خبرنگاری بیشک شغلی پرماجرا، پرمخاطره و پرمسئولیت است. با وجود تمام سختیها و محدودیتها، تلاش میکنیم واقعیتها را آنگونه که هست به تصویر بکشیم و در مسیر آگاهیبخشی به جامعه گام برداریم اما متاسفانه این رسالت خطیر در سایه مشکلات معیشتی و عدم امنیت شغلی، رنگ میبازد.
در شرایطی که دغدغه اصلی بسیاری از خبرنگاران تامین هزینههای اولیه زندگی است، چگونه میتوان انتظار داشت که آنها با فراغ بال به مسائل مهم جامعه بپردازند و نقش موثر خود را ایفا کنند؟ نرخ حقالتحریرهای ناچیز، توهینی آشکار به زحمات و تلاشهای ما است. این مبالغ حتی کفاف هزینههای رفت و آمد و پژوهش و تحقیق خبرنگار را هم نمیدهد. در میان خبرنگاران، آن دسته از خبرنگاران آزاد و فریلنسر که استخدام روزنامه یا خبرگزاریای نیستند، مظلومترین قشر این جامعه رسانهای هستند. آنها که بدون هیچگونه حمایت و پشتوانهای، با کمترین دستمزد و بیشترین فشار به فعالیت خود ادامه میدهند. نه بیمهای دارند، نه مزایایی و نه هیچگونه تسهیلاتی.
متاسفانه نهادهای متولی نظیر وزارت ارشاد و خانه مطبوعات و... نیز آنطور که باید به وظایف خود عمل نمیکنند. خبرنگاران فریلنسر مثل کارمندان دیگر سازمانها و ارگانها در طول سال نه دارای بن تخفیفی هستند، نه بیمه دارند و نه تسهیلات و خدمات رفاهی خاصی شامل حالشان میشود.
سانسور و فشار؛ دو تیغ بر روح خبرنگاران
لیلی قرایی، خبرنگار اقتصادی اظهار میکند: گفتن از مطالبات خبرنگاران برای کسانی که همواره به دنبال پیگیری مطالبات دیگران هستند و کمتر به خود و خواستههایشان توجه کردهاند، کاری سخت است. به نظرم وضعیت خبرنگاران تابعی از وضعیت جامعه است. آنها این روزها با مشکلات گوناگون اقتصادی و اجتماعی و... مواجه هستند و رفع این تنگناها ضروری است.
خبرنگاران در جستجوی حقیقت هستند، اما گویا هرچه میکاوند بیشتر نیرنگ و ریا مییابند تا حقیقت. دراین میان تیغ سانسور و خودسانسوری خبرنگاران را با فرسایش روحی عمیقی روبرو میکند. فشارهای سیاسی گاه و بیگاه برای خبرنگاران دردسرساز است. آنها قلم و گفتارشان را مدام باید سانسور کنند تا درگیر تهدیدات نشوند. عجیب نیست که خبرنگاری در زمره مشاغل سخت شناخته شده، فشار کاری سخت و پیوسته، مهلت مشخص و محدود برای تهیه مطالب و پوشش فوری اخبار، ساعات کاری نامنظم حتی در منزل و نبود نظم مشخص در زندگی، خبرنگاران و فعالان عرصه رسانه را با مشکل مواجه میکند.
دراین میان مشکلات معیشتی و تنگناهای اقتصادی درکنار ناامنی شغلی بر دوش خبرنگاران سنگینی میکند. درواقع این صنف از لحاظ مالی بسیار آسیبپذیر و بیپشتوانهاند. دستمزدهای خبرنگاران ناچیز، قرادادهای آنها غیر دائم و بدون بیمه و اخراج آنها آسان است.
خبرنگاران همواره باید بخوانند تا بیشتر بدانند و همین باعث میشود، برخی اوقات از گفتوگو شوندگان آگاهتر باشند. آنها برای تهیه یک گزارش، نوشتن مطلب یا مقالهای ساعتها مطالعه میکنند و خیلی اوقات آنطور که باید حرفشان شنیده نمیشود و در بیشتر اوقات پلی برای دیده شدن دیگران هستند و خودشان کمتر دیده میشوند.
با وجود نامگذاری روزی بهعنوان «روز خبرنگار» واقعیت آن است که این روز برای خبرنگاران بیشتر جنبهای صوری دارد؛ چراکه در عمل نه تنها قدردانی و تشویق مالی در کار نیست، بلکه حتی قدردانی اجتماعی نیز از آنان نمیشود. خبرنگاران گاهی از سوی مخاطبان و گاه از سوی حاکمیت، مورد هجمه قرار میگیرند.
مأموریتها پرخطر و بیمهها کمرنگ است
محدثه زارع، عکاس خبری میگوید: یکی از مهمترین دغدغههای عکاسان خبری، هزینه بالای تهیه تجهیزات، به ویژه دوربین حرفهای است که ابزار اصلی این حرفه به حساب میآید. این مسئله فشار مالی زیادی را به عکاسان وارد میکند، در حالیکه حرفه ما با چالشها و خطرات فراوانی همراه است. ما گاه در مأموریتهایی حضور مییابیم که از پیش نمیدانیم قرار است در چه موقعیتی قرار بگیریم یا با چه شرایطی مواجه شویم. با این حال هیچگونه بیمه کامل و مطمئنی برای ما در نظر گرفته نمیشود؛ نه بیمه تجهیزات و نه بیمه خودِ افراد. من که بیش از یک دهه در این عرصه فعالیت دارم، تنها حدود دو سال است که تحت پوشش بیمه قرار گرفتهام. این وضعیت تنها مختص من نیست و بسیاری از عکاسان خبری با آن دستوپنجه نرم میکنند.
از دیگر مشکلات ما، جایگاه نامناسب و نادیده گرفته شده خبرنگاران و عکاسان خبری در برنامهها و رویدادها است. متأسفانه در برخی از مراسم،ها برخورد درخوری با ما نمیشود. در مجموع باید گفت که خبرنگاران و بهویژه عکاسان خبری، از مظلومترین اقشار رسانهای هستند؛ کسانی که با وجود تمام سختیها و فشارها، همچنان با انگیزه و تعهد به کار خود ادامه میدهند، اما کمتر دیده و حمایت میشوند.
زمان، چالش همیشگی خبرنگاران در خط خبر
مهدیه شیردل، خبرنگار حوزه اجتماعی اظهار میکند: یکی از مشکلاتی که ما خبرنگاران با آن مواجهیم، فشار زمان است. خبرنگارها همیشه تحت فشار قرار دارند تا اخبار را سریع و به موقع گزارش کنند. یک خبر میتواند هر لحظه اتفاق بیفتد و خبرنگار باید آماده باشد تا سریعاً به محل حادثه برود، مصاحبه کند و خبر را به مخاطبان برساند. این موضوع باعث میشود خبرنگاران ساعات کاری نامنظم را طی کنند و گاهی اوقات لحظات مهم زندگی شخصی خود را از دست بدهند.
خبرنگارها ممکن است در شرایط خطرناک یا استرسزا کار کنند. از جنگ و درگیری گرفته تا بلایای طبیعی و اعتراضات خیابانی، خبرنگاران باید خود را به خطر بیندازند تا بتوانند واقعیت را به تصویر بکشند. همچنین گاهی اوقات خبرنگاران برای رسیدن به حقیقت با موانع زیادی روبرو میشوند. برخی مسئولان ممکن است از دادن اطلاعات خودداری کنند و منجر به گمراهی خبرنگار شوند. این تلاشهای بیوقفه برای پیدا کردن منابع موثق، برخی اوقات خبرنگار را خسته میکند.
انتهای پیام