شناسهٔ خبر: 74256207 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه اطلاعات | لینک خبر

رفوگری فرش ایرانی؛ شمع این هنر رو به خاموشی است

 رنگ به رنگ و رج‌ به رج هنر ناب ایرانی است که در قامت فرش بافته شده با سرانگشتانی هنرمند خودنمایی می‌کند و این استاد رفوگر است که کهنگی کهنسالی یا زخم و خراش بر پیکر این روح اصیل را می‌زداید تا باز هم همچون الماس بدرخشد. 

صاحب‌خبر -

اطلاعات نوشت: ایرانیان رسم و هنر و آیین و شغل‌های متفاوتی را در طول تاریخ تعریف و نسل به به نسل چرخانده‌اند و تفکر درباره هر کدامشان قصه هوشمندی و درایت گذشتگان مان را روایت می‌کند. ایرانیان هنرمند فرش دستبافی خلق می‌کردند که در کنار چشم نوازی رنگ‌ها و انتقال طراوت زندگی به بیننده با اعداد و ارقام و نقشه راهی همراه بود که آوازه فرش ایرانی را جهانی می‌کرد.
سپس همین ایرانیان هنرمند، با ذکاوت خود و البته ارزش قائل بودن برای دستبافته‌ها جراحی بر پیکر زخم خورده قالی را شروع کردند.اوایل شاید به وصله پینه کردن‌های جزیی ختم می‌شد، اما بعدترها با هنرمندی افرادی همچون استاد جواد زعفرانچی این جراحی شکل منسجم‌تر و دقیق‌تری به خود گرفت و به یک کار تخصصی تبدیل شد.

گذشتگان تکه‌های خراب شده فرش را در حقیقت طبق نقشه و رنگ فرش دوباره می‌بافتند و بعد از اتمام کار فرشی سالم تحویل داده می‌شد که در کنار هنرمندی و ظرافت این اقدام نشان می‌دهد گذشتگان تا چه حد برای کار هنری ارزش قائل بودند و وسایل را به راحتی از چرخه مصرف خارج نمی‌کردند.

شغل رفوگری چرخید و چرخید تا به امروز رسید. روزگاری رفوگری در استان مرکزی به عنوان استانی پررونق در زمینه فرش دستباف، اوقات خوشی داشت، اما امروز این شغل کمرنگ شده است و شاید اگر گذشتگان ما با آن تفکر امروز می‌زیستند برای بروزرسانی این شغل، حمایت از فرش دستباف و ترمیم بافته شده‌های قبلی چاره‌ سازی می‌کردند که هم شغل و هم هنر در کنار هم حفظ شود.

بازار اراک که در جای جای آن ردپای فرش دستباف دیده می‌شود و هنوز هم حجره‌های فرش‌فروشی رونق خودشان را دارند مامن شماری از رفوگران چیره دست و البته قدیمی است که روزگار گذشته کار و بارشان رونق بیشتری داشت.

استاد رفوگر «باقر روزبهانی» که حدود ۵۶ سال در سرای نوذری بازار اراک روزگار رفوگری را می‌گذراند حدود ۷۰ سال سن دارد و می‌گوید: ۱۲ سال از استادان این حرفه آموختم و توانستم استاد شوم، روزگاری کار رفوگری فرش دستباف رونق داشت، اما امروز حتی رفوگری هم به سمت فرش ماشینی رفته است.

هنری در شرف فراموشی

استاد رفوگر ادامه می‌دهد: رونق کار هنوز هم برای چند نفری که سال‌ها در همین بازار مشغول به کار هستیم بد نیست، اما متاسفانه نسل جوان به دلیل نامعلوم بودن آینده شغلی و از طرفی طولانی بودن فرایند یادگیری تمایلی به آموختن این حرفه ندارند.

محمد خندان استاد رفوگری دیگری است که می‌گوید: از سن ۷ سالگی با پدرم همراه می‌شدم و رفوگری پدر من را هم ترغیب و علاقه‌مند به این حرفه کرد و حدود ۷۰ سال است که رفوگری انجام می‌دهم.

وی تاکید می‌کند: رفوگری سراسر هنر و تخصص است، اما باید بپذیریم با این شیوه برای جوانان رغبتی ندارد چراکه آینده شغلی مشخصی ندارد و نمی‌توان انتظار داشت که نسل جوان زندگی خود را صرف یادگیری این حرفه و برگزیدن شغلی با آینده نامشخص کند به همین دلیل این حرفه رونق گذشته را ندارد.

اطلاعات نوشت: ایرانیان رسم و هنر و آیین و شغل‌های متفاوتی را در طول تاریخ تعریف و نسل به به نسل چرخانده‌اند و تفکر درباره هر کدامشان قصه هوشمندی و درایت گذشتگان مان را روایت می‌کند. ایرانیان هنرمند فرش دستبافی خلق می‌کردند که در کنار چشم نوازی رنگ‌ها و انتقال طراوت زندگی به بیننده با اعداد و ارقام و نقشه راهی همراه بود که آوازه فرش ایرانی را جهانی می‌کرد.
سپس همین ایرانیان هنرمند، با ذکاوت خود و البته ارزش قائل بودن برای دستبافته‌ها جراحی بر پیکر زخم خورده قالی را شروع کردند.اوایل شاید به وصله پینه کردن‌های جزیی ختم می‌شد، اما بعدترها با هنرمندی افرادی همچون استاد جواد زعفرانچی این جراحی شکل منسجم‌تر و دقیق‌تری به خود گرفت و به یک کار تخصصی تبدیل شد.

گذشتگان تکه‌های خراب شده فرش را در حقیقت طبق نقشه و رنگ فرش دوباره می‌بافتند و بعد از اتمام کار فرشی سالم تحویل داده می‌شد که در کنار هنرمندی و ظرافت این اقدام نشان می‌دهد گذشتگان تا چه حد برای کار هنری ارزش قائل بودند و وسایل را به راحتی از چرخه مصرف خارج نمی‌کردند.

شغل رفوگری چرخید و چرخید تا به امروز رسید. روزگاری رفوگری در استان مرکزی به عنوان استانی پررونق در زمینه فرش دستباف، اوقات خوشی داشت، اما امروز این شغل کمرنگ شده است و شاید اگر گذشتگان ما با آن تفکر امروز می‌زیستند برای بروزرسانی این شغل، حمایت از فرش دستباف و ترمیم بافته شده‌های قبلی چاره‌ سازی می‌کردند که هم شغل و هم هنر در کنار هم حفظ شود.

بازار اراک که در جای جای آن ردپای فرش دستباف دیده می‌شود و هنوز هم حجره‌های فرش‌فروشی رونق خودشان را دارند مامن شماری از رفوگران چیره دست و البته قدیمی است که روزگار گذشته کار و بارشان رونق بیشتری داشت.

استاد رفوگر «باقر روزبهانی» که حدود ۵۶ سال در سرای نوذری بازار اراک روزگار رفوگری را می‌گذراند حدود ۷۰ سال سن دارد و می‌گوید: ۱۲ سال از استادان این حرفه آموختم و توانستم استاد شوم، روزگاری کار رفوگری فرش دستباف رونق داشت، اما امروز حتی رفوگری هم به سمت فرش ماشینی رفته است.

هنری در شرف فراموشی

استاد رفوگر ادامه می‌دهد: رونق کار هنوز هم برای چند نفری که سال‌ها در همین بازار مشغول به کار هستیم بد نیست، اما متاسفانه نسل جوان به دلیل نامعلوم بودن آینده شغلی و از طرفی طولانی بودن فرایند یادگیری تمایلی به آموختن این حرفه ندارند.

محمد خندان استاد رفوگری دیگری است که می‌گوید: از سن ۷ سالگی با پدرم همراه می‌شدم و رفوگری پدر من را هم ترغیب و علاقه‌مند به این حرفه کرد و حدود ۷۰ سال است که رفوگری انجام می‌دهم.

وی تاکید می‌کند: رفوگری سراسر هنر و تخصص است، اما باید بپذیریم با این شیوه برای جوانان رغبتی ندارد چراکه آینده شغلی مشخصی ندارد و نمی‌توان انتظار داشت که نسل جوان زندگی خود را صرف یادگیری این حرفه و برگزیدن شغلی با آینده نامشخص کند به همین دلیل این حرفه رونق گذشته را ندارد.