شناسهٔ خبر: 74242108 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

ضرورت‌ها و فرصت‌های خانه‌های ادبیات و فرهنگ- ۵

خانه شعر و ادبیات؛ ضرورتی فرهنگی برای اراک/ نقش فرهنگ در توسعه فراموش شده است

مرکزی– نبود خانه شعر و ادبیات در استان مرکزی به ویژه اراک یکی از خلاءهای فرهنگی در این منطقه به شمار می‌رود، کمبودی که انسجام، تعامل و بالندگی فضای ادبی استان را با چالش مواجه کرده است.

صاحب‌خبر -

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - یدالله رحمتعلی: فقدان خانه شعر و ادبیات در استان مرکزی به ویژه در مرکز استان یعنی شهر اراک باعث شده انسجام لازم در فضای ادبی منطقه شکل نگیرد. این در حالی است که تاثیر تاسیس چنین نهادی (خانه شعر و ادبیات) می‌تواند نقش موثری در شناسایی و پرورش استعدادهای ادبی ایفا کند. خانه شعر و ادبیات به عنوان محفلی برای تعامل و هم‌افزایی میان شاعران، نویسندگان، پژوهشگران، مؤلفان و منتقدان زمینه‌ساز ارتقای کیفی تولیدات ادبی و گسترش فرهنگ گفت‌وگو در حوزه ادبیات خواهد بود.

در شرایطی که در بسیاری از استان‌های کشور با راه‌اندازی خانه‌های شعر و ادبیات بستری مناسب برای رشد و بالندگی استعدادهای ادبی و فضایی برای گفت‌وگو میان شاعران، نویسندگان، پژوهشگران و منتقدان و مؤلفان ایجاد کرده‌اند، استان مرکزی همچنان از داشتن چنین ساختار و فضای سازنده‌ای محروم است. بدون شک شکل‌گیری خانه شعر و ادبیات در اراک می‌تواند ضمن فراهم کردن فضایی خلاقانه و پویا برای تعامل اهل قلم، نقش بسزایی در ارتقای کیفی تولیدات ادبی استان ایفا کند و به انسجام فرهنگی و هویتی جامعه کمک کند.

با وجود پیشینه غنی فرهنگی و ادبی استان مرکزی نبود نهادهای منسجمی همچون خانه شعر و ادبیات یکی از چالش‌های اساسی در مسیر توسعه فرهنگی این منطقه به شمار می‌رود.

در همین راستا به منظور بررسی ابعاد و پیامدهای نبود خانه شعر و ادبیات در استان مرکزی گفت‌وگویی با تعدادی از شاعران، نویسندگان، پژوهشگران استان انجام شده است.

خانه شعر و ادبیات؛ ضرورتی فرهنگی برای اراک/ نقش فرهنگ در توسعه فراموش شده است

زیرساخت‌های فرهنگی مانند نان شب ضروری‌اند

مرتضی لطیفی، استاد ادبیات فارسی در گفت‌وگو با خبرنگار ایبنا به نقش حیاتی ادبیات در ارتقاء هویت فردی و اجتماعی پرداخت و با انتقاد از کم‌توجهی به زیرساخت‌های فرهنگی در شهرها، خواستار نگاهی جدی‌تر از سوی مدیران شهری و صنعتی به مقوله فرهنگ و هنر شد.

وی افزود: یادمان باشد ادبیات، خواندن، حفظ یا گذر کردن‌های سطحی از یک متن به قصد سرگرمی نیست. در جهانی که با شتاب به‌سوی تکنولوژی و رفتارهای مکانیکی و ماشینی می‌رود و انسان هر روز از طبیعت بیرونی و درونی خویش فاصله می‌گیرد، پرداختن به ادبیات به‌عنوان شتاب‌دهنده یا کاتالیزور برای بازگرداندن آدمی به اصل و هویت اخلاقی‌اش، یک ضرورت است.

مرتضوی ادامه داد: بگذارید این‌طور بگویم؛ ایجاد فضا و بستر عرضه ادبیات و هنر از سوی تصمیم‌گیران و مدیران شهری، حتی مدیران صنعت، نه یک کنش معمولی یا صرفاً یک وظیفه فرهنگی، بلکه یک «واجبِ اولویت‌دارِ بزرگ» است؛ مانند نان شب.

این استاد دانشگاه عنوان کرد: ایجاد کانون‌های ادبی و هنری با مدیریت و راهبری افرادی که از کارکرد اخلاقی، معرفتی و رام‌کننده ادبیات آگاه‌اند، چیزی جز پالایش روانی و اخلاقی در یک شهر و جامعه نیست.

وی ادامه داد: در شگفتم که چرا در شهر ما، این ادراک و ضرورت، چه از سوی مدیران صنعت که آنها هم وظیفه دارند، و چه حتی از سوی مدیران حوزه فرهنگ، هنر و ادبیات، جدی گرفته نشده است.

مرتضوی عنوان کرد: به عنوان کسی که حدود ۳۵ سال است با حوزه فرهنگی، ادبی و مطبوعاتی شهر آشنایی نزدیک و پیگیر دارم، شگفت‌زده‌ام که چرا مسئولان، به جای پرداختن به کارهای زیربنایی یا بسترساز، رسالت خود را به اقداماتی کم‌اثر، میان‌مدت و البته پرهزینه مانند برگزاری همایش‌ها تقلیل داده‌اند.

وی افزود: با خوش‌بینی اخلاقی می‌گویم که شاید می‌خواهند کاری انجام دهند، اما نمی‌دانند چه کنند یا در مواردی به کارکرد و نقش ادبیات و هنر زیاد فکر نکرده‌اند. چقدر خوب است که با آگاهی از نقش شگفتی‌آفرین ادبیات در ساخت، پالایش و هدایت جامعه، وارد عمل شوند.

مرتضوی بیان کرد: نخست اینکه دستگاه‌های دخیل، بعد از فراهم کردن و تجهیز مکان‌هایی مانند خانه فرهنگ، سالن‌های کتابخانه‌ای، هنرسراها و فرهنگسراها (به‌عنوان سخت‌افزار)، باید بانک اطلاعاتی از استادان تحصیل‌کرده، کاربلد، دارای تجربه، انگیزه و کارنامه تهیه کنند. سپس از این افراد در راستای برگزاری کلاس‌های آموزشی مستمر، جلسات ادبی و فعالیت‌های مؤثر حمایت کنند.

این استاد دانشگاه عنوان کرد: دعا می‌کنم مسئولان شهر این موارد را جدی‌تر از گذشته بگیرند و به‌کار ببندند. همه می‌دانند اتوبان‌ها، پل‌ها و زیرگذرها، زیرساخت‌های فیزیکی و مکانیکی یک شهرند؛ اما فضاها و اتمسفر فرهنگی، جان و روح هستی‌ساز آن است. انسان فقط به نیازهای فیزیولوژیکی وابسته نیست. برای احساس رضایت، هویت، معنا و تعلق، نیاز به فضاهایی دارد که تجربه جمعی و تبادل اندیشه در آن‌ها رخ دهد. فضاهایی مانند کتابخانه، فرهنگسرا، تئاتر و… مردم را گردهم می‌آورد و حس انزوا را کاهش داده، پیوندهای اجتماعی را تقویت می‌کند.

لزوم راه‌اندازی خانه شعر و ادبیات در اراک؛ مسئولان به جای آمارسازی به فکر فرهنگ باشند

پژوهشگر و شاعر فولکلور استان مرکزی نیز در گفت‌وگو با خبرنگار ایبنا با انتقاد از نبود خانه شعر و ادبیات در این استان تأکید کرد: ایجاد این نهاد فرهنگی از خواسته‌های جدی اهالی فرهنگ و هنر است و بی‌توجهی مسئولان به این مطالبه، نتیجه‌ای جز رکود ادبی در پی نخواهد داشت.

محمد علمدار با اشاره به فقدان خانه شعر و ادبیات در شهر اراک گفت: سامان دادن به این وضعیت نیازمند یک اراده جدی و همتی بلند است. تأسیس خانه شعر و ادبیات در اراک یکی از خواسته‌های مهم اهالی فرهنگ و ادب استان است.

وی با انتقاد از برخی مدیران فرهنگی اظهار داشت: متأسفانه برخی مسئولان نه‌تنها با این حوزه آشنایی ندارند، بلکه نگاهشان به هنرمندان کاملاً ابزاری است. آن‌ها به جای ارتقای سطح فرهنگ و ادبیات شهر، بیشتر در پی نمایش و ارائه آمار به مدیران بالادستی هستند.

علمدار ادامه داد: با صراحت می‌گویم که مقامات ارشد باید عملکرد مدیران فرهنگی استان را با دقت ارزیابی و تحلیل کنند و توجه بیشتری به خواسته‌های اهل هنر و ادب نشان دهند.

خانه شعر و ادبیات؛ ضرورتی فرهنگی برای اراک/ نقش فرهنگ در توسعه فراموش شده است

درخواست جدی برای ایجاد نهادی فرهنگی در خور شأن اراک

حسین معافی، مدرس دانشگاه و فعال فرهنگی اجتماعی نیز با تأکید بر فقدان «خانه شعر و ادبیات» در استان مرکزی، خواستار توجه جدی مسئولان به تأسیس این مرکز فرهنگی در شهر اراک شد.

وی عنوان کرد: ادبیات، همواره حافظ هویت ملی، تاریخی و فرهنگی ملت‌ها بوده است. ایران عزیز ما، سرزمینی است با پیشینه‌ای کهن در شعر و ادب؛ سرزمینی که از نخستین روزگاران تا به امروز، شاعران و نویسندگان آن نه‌تنها چراغ راه فرهنگ این مرز و بوم بوده‌اند، بلکه به‌منزله سفیرانی برای معرفی روح ایرانی در سطح جهان نیز شناخته شده‌اند.

معافی ادامه داد: شعر فارسی، از فردوسی خردمند تا مولوی عارف، از حافظ لسان‌الغیب تا نیما و سهراب، آیینه‌ای از عشق، آزادی، عدالت و انسانیت است. همین میراث عظیم فرهنگی، نیازمند پاسداشت و زنده نگه‌داشتن از سوی نهادهایی پویا و تخصصی است.

جای خالی نهاد رسمی شعر و ادب در اراک

وی افزود: در این میان، نقش نهادهایی چون «خانه شعر و ادبیات» بسیار پررنگ و حیاتی است. این مراکز می‌توانند به‌عنوان پاتوق‌های فرهنگی، محل تعامل و گفت‌وگوی نسل‌های مختلف شعر و ادب و کانون‌هایی برای آموزش، نقد، اجرا و پرورش استعدادهای ادبی جوان عمل کنند.

معافی بیان کرد: خانه شعر، تنها محل گردهمایی شاعران نیست؛ بلکه مرکزی برای مستندسازی آثار، برگزاری جشنواره‌ها، نشست‌های تخصصی و برنامه‌های فرهنگی منسجم است. با این حال، با وجود پیشینه درخشان استان مرکزی در پرورش چهره‌های شاخص شعر و نویسندگی، این استان همچنان از داشتن چنین نهادی محروم است.

اراک؛ شایسته تبدیل‌شدن به قطب شعر و ادبیات منطقه

این فعال فرهنگی و اجتماعی ادامه داد: شهر اراک، به‌عنوان مرکز استان مرکزی، با توجه به جایگاه فرهنگی و تاریخی خود، شایسته آن است که به قطب شعر و ادبیات منطقه تبدیل شود. نبود یک نهاد رسمی مانند «خانه شعر و ادبیات» موجب پراکندگی فعالیت‌های ادبی، گسست بین نسل‌ها و کاهش انگیزه در میان جوانان علاقه‌مند به این حوزه شده است.

وی افزود: وجود خانه‌ای فرهنگی که در آن جلسات شعرخوانی، نقد ادبی، کلاس‌های آموزشی و مراسم تجلیل از بزرگان برگزار شود، نیاز امروز جامعه فرهنگی استان است. چنین مرکزی می‌تواند فضایی پویا و امیدبخش برای نوجوانان، جوانان و علاقه‌مندان ایجاد کند و بستر خلق آثار فاخر و ماندگار را فراهم آورد.

دعوت به اقدام از مسئولان استانی

معافی گفت: انتظار می‌رود که استاندار استان مرکزی، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی، فرماندار شهرستان اراک و شهردار و اعضای شورای شهر، با عزمی جدی و تلاشی منسجم، مقدمات تأسیس و راه‌اندازی «خانه شعر و ادبیات» را در اراک فراهم آورند.

بی‌تردید، راه‌اندازی این نهاد فرهنگی، اقدامی ماندگار در جهت اعتلای فرهنگ و ادبیات ایران‌زمین خواهد بود و تأثیری شگرف در رشد فرهنگی نسل‌های آینده خواهد داشت. نسل امروز بیش از هر زمان، نیازمند بازشناسی هویت اسلامی ایرانی خویش است و این مهم جز در سایه توجه به مسائل فرهنگی و هنری، شناخت سنت‌ها و احیای فرهنگ‌های بومی و محلی ممکن نیست. فراموش نکنیم که فرهنگ اگر بمیرد، تمدن خواهد پوسید. پس باید با برداشتن گامی فرهنگی، نهالی بکاریم که سایه‌اش برای نسل‌های آینده مأمنی برای اندیشه، احساس و آفرینش‌های ماندگار باشد.