حتی در برجام، غنی ســازی ۳.۶۷ درصد برای ایران به رســمیت شناخته شــد. در چهار دور نخست مذاکرات با استیو ویتکاف، هیچ گونه صحبتی درباره توقف کامل غنی ســازی مطرح نبود. اما در فاصلــه بین دور چهارم ً طرف و پنجــم، او این موضوع را مطرح کــرد و متعاقبًا آمریکایی نیز آن را به میان آورد. خیلی زود روشــن شد که این فشار ناشی از نفوذ و خواست اسرائیل بوده چراکه مذاکرات در وضعیت پیشــرفت قرار داشــت و اسرائیل نگــران حصول توافقــی موفق بین ایــران و قدرت های جهانی بود. اینجــا باید به یک تناقض آشــکار اشــاره کرد و آن این اســت که اســرائیل که خود عضو ان.پی.تی نیست و سالح هســتهای نیز در اختیــار دارد، اکنون از طریق فشار بر آمریکا خواستار توقف کامل غنی سازی در ایران شده اســت.
چنین رفتاری بی تردید به بن بست کشاندن مذاکرات منجر شــده اســت. در ادامه مذاکرات، وقتی دور پنجم برگزار شــد و ویتکاف جلسه را ترک کرد، قرار شد دور ششــم در روز یک شنبه برگزار شود؛ اما درست پیش از این دور، اســرائیل دســت به حملهای زد که به نظر میرســد یا با هماهنگی آمریکا صــورت گرفته بود یا دست کم آمریکا چشــم خود را بر آن بسته بود. برخی معتقدند که این اقدام بخشی از یک بازی طراحی شده از سوی آمریکا بود تا از طریق اسرائیل، ایران را تحت فشار قرار دهند. اما برداشت من این نیست؛ به نظر میرسد که اسرائیل به دنبال آن بود که آمریکا را در برابر عمل انجام شده، قرار دهد. با تمام این فــراز و فرودها باید توجه داشــت که در هیچ یک از قطعنامه های آژانس یا شورای حکام، بحثی درباره توقف کامل غنی ســازی ایران مطرح نشده است. تمرکز آنها بر این اســت که ایران از حدود تعیین شده در برجام )که در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت نیز پشتیبانی شده( عدول کرده اســت.
پاسخ ایران نیز روشن است و اعالم کــرده که با توجه به بازگشــت تحریمها، ایران نیز اقدامات جبرانی انجــام داده، از جمله غنی ســازی ۲۰ و ۶۰ درصدی، اســتفاده از ســانتریفیوژهای پیشرفته و محدودسازی نظارت های آژانس. در مذاکرات اخیر، حتی بحث هایی درباره چگونگی بازگشــت به تعهدات مطرح شــده بود؛ از جمله اینکه چه تحریم هایی باید لغو شــود و ایــران چگونه می تواند غنی ســازی مازاد را کاهــش دهد. با ایــن پیشزمینه، موضوع غنی سازی صفر درصد ناگهان توسط طرف های خاصی مطرح شــد که منشــأ اصلــی آن به اســرائیل بازمی گردد. ممکن است استناد شود که آژانس هم ایران را متهــم کرده اما حتــی در آن قطعنامه ها نیز صحبت از ً اشاره شده که توقف کامل غنی سازی نیست بلکه صرفًا ایران از سقف های تعیین شده در برجام عبور کرده است. از منظر حقوقی، ایران مطابق برجام و ان.پی. تی، حق دارد غنی سازی تا ۳.۶۷ درصد را حفظ کند. لذا پرسش مهم اینجاست که دیگران بر چه اساسی می خواهند، ایران را وادار کنند از این حق قانونی خود صرف نظر کند؟
غرب، تحت فشــار اسرائیل، مدعی اســت که چون ایران به ســطح ۶۰ درصدی غنی سازی رســیده و مقدار آن نیز از حد مجاز بسیار فراتر رفته (مثلا به بیش از ۴۰۰ کیلوگرم) پس نیت ایران، تولید سلاح هســتهای بوده است. اما ایران بارها اعلام کرده که اقداماتش صرفًا واکنشی به نقض تعهدات طرف مقابــل بوده و اگر طرف های مقابل به تعهدات برجامی شــان بازگردند، ایران نیــز اقدامات جبرانی خود را معکوس خواهد کرد.
در این میان عراقچی پیشــنهاد تشکیل کنسرسیوم را به شرط اســتقرار در ایران مورد اشــاره قرار داده و دکتر ظریف نیز از تشــکیل یک نهاد منطقهای شامل کشورهای همسایه، کشورهای غربی و سازمان ملل ســخن گفته است که نشان از وجــود راه حل های متعدد دارد. در حال حاضر، ایران اعلام کرده که آمادگی دارد، نگرانی های غرب درباره احتمال ادعایی غرب مبنی بر تولید سالح هستهای را رفع کند اما در عین حال تأکید می کند که نمی تواند، فرآیند غنی ســازی را واگذار کرده و به دیگران وابسته شــود چراکه تجربه بدعهدی های گذشته هنوز در حافظه تاریخی ایران باقی است. هماکنون ایران اجازه ورود بازرس های آژانس را نیز نداده است و تأکید دارد که این بازرسی ها نباید بهانهای برای ارائه اطلاعات به اسرائیل جهت اقدامات خرابکارانه باشــد. مجلس ایــران نیز مصوب کرده کــه تمام همکاری ها باید تحت نظارت شــورای عالی امنیت ملی انجام شــود.
با تغییراتی که در برخی ساختارهای کشور رخ میدهد، انتظار میرود روندهای سیاســت گذاری با دقت بیشــتری پیش برود و تلاش شــود که هم حقوق قانونی ایران حفظ شود و هم نگرانی های طرف های غربی که عمدتًا توسط اسرائیل القا شدهاند، پاسخ داده شوند.
اگر بخواهیم چشمانداز کوتاه مدت مذاکرات را ارزیابی کنیم باید گفت که در این فضای پیچیده، دولت ایران تلاش می کند هم مقاومت نشان دهد و هم از ابزارهای خود در مذاکرات استفاده کند تا امتیازات را حفظ نماید. با وجود مواضع تند و فشــارهای آشکار، می توان گفت، دو طرف در حال ارزیابی شرایط برای ورود یا عدم ورود فعًال به یک روند جدید مذاکراتی هســتند. آنچه روشن خواهد بود این اســت که نه ایران به طور کامل در را بســته و نه طرفهای مقابل تصمیم قطعی برای مصالحه گرفتهاند. اما نشانههایی از تمایل دو طرف برای جلوگیری از تشــدید تنش دیده میشود و ایــن میتواند، پنجرهای هرچند محــدود برای مذاکره باقی بگذارد. نکته نهایی اینکه در وضعیت فعلی به نظر می رسد که شرایط تا حدودی تعدیل شــده و ایران هم در حال استفاده از این فضای پیش آمده، است. این در حالی است که دیپلماسی عمومی و رســانه ها به صورت فعال، اقدامــات خود را پیش می برند و در این راســتا تغییرات احتمالی پیشرو این معنا را مخابره می کند کــه تمهیدات جدیدی در حال شــکلگیری است؛ به این معنا که دستها روی ماشه است اما در این راستا مذاکره و اقدامات دیپلماتیک را هم در دستور کار قرار دادهاند.
دیپلمات پیشین
منبع: سازندگی، ۱۴ مرداد ۱۴۰۴