شناسهٔ خبر: 74205895 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

بوی بهبود در فضای حکمرانی ایران

تهران - ایرنا- حکمرانی در ایران امروز در نقطه‌ای حساس و سرنوشت‌ساز قرار گرفته است که دیگر نمی‌توان به ساختارهای بسته و انحصاری بسنده کرد. جنگ ۱۲ روزه و تجربه تلخ و عبرت‌آموز آن نشان داد که پایداری و مشروعیت نظام تنها با حضور و همراهی همه مردم، نه اقلیت محدود هسته سخت، می‌تواند تضمین شود.

صاحب‌خبر -

اما مهم‌تر از همه، این است که بوی بهبود و گشایش در فضای گفت‌وگوی واقعی و شفاف میان حکومت و جامعه به مشام برسد؛ گفت‌وگویی که در آن نظام حکمرانی هم سخن بگوید و هم با گوش باز شنونده باشد. البته این بدان معنا نیست که راه‌حل، کنار گذاشتن هسته سخت و گروه‌های مرجع قدرت باشد، بلکه ضروری است توافقی نوین و فراگیر با جامعه شکل گیرد، توافقی که اگرچه ممکن است همه را در بر نگیرد، اما بخش بسیار گسترده‌تر و واقعی‌تری از مردم در آن حضور داشته باشند.

دستیابی به این توافق، شرط اولش گفت‌وگو است؛ گفت‌وگویی صریح، دوسویه و بی‌لغزش، نه با زبان الکن و گوش سنگین که امروز متاسفانه نشانه‌های آن را در فضای حکمرانی شاهدیم. واقعیت این است که مهم‌ترین فرصت برای پیشرفت و تحول، آمادگی بیشتر حکومت برای شنیدن صدای واقعی جامعه است؛ صدایی که نه تنها انعکاس اعتراض‌ها، بلکه نماد خواست صادقانه تغییر و اصلاح است. امروز بیش از هر زمان دیگری ظرفیت و زمینه برای بازتعریف رابطه میان حاکمیت و مردم فراهم شده است.

اگر بخش‌های مختلف قدرت بتوانند فراتر از تقسیم‌بندی‌های سنتی «مردم همراه» و «مردم ناهمراه»، به یک فهم مشترک و فراگیر برسند، می‌توانند گام‌های موثری برای گشودن درهای گفت‌وگو و مشارکت واقعی بردارند. این رویکرد نویدبخش، راه را برای شکل‌گیری توافقی جدید و مستحکم هموار خواهد کرد که آینده‌ای روشن‌تر برای ایران رقم می‌زند. نگاهی به سه دهه گذشته پروژه‌های راهبردی، نشان می‌دهد چگونه سیاست‌های کلان، به‌رغم مخاطرات جدی برای زندگی و آینده مردم، همچنان توانسته‌اند با اتکا به اقلیتی وفادار و کنترل دقیق بر رگ‌ خواب آنان، از تزلزل مشروعیت حکمرانی جلوگیری کنند.

این وضعیت باعث شده است که نقش و عاملیت واقعی مردم، چه در معنای عام و چه در بزنگاه‌های حساس سیاسی که اغلب دستخوش دستکاری‌های جدی شده‌اند، رنگ و بوی کم‌اهمیتی به خود بگیرد. در چنین فضایی، پرسش بنیادین «کدام مردم؟» بیش از پیش برجسته می‌شود؛ پرسشی که نه تنها در تحلیل مفهوم عاملیت، بلکه در درک دقیق چگونگی حکمرانی امروز ایران، کلیدی و تعیین‌کننده است. از سوی دیگر، فرصت بزرگ و درخشانی پیش روی حکمرانی ایران قرار دارد تا روایت روشنی و شفاف از آینده کشور به افکار عمومی ارایه دهد.

روایتی که اطمینان‌بخش باشد و چشم‌اندازی واقعی، مثبت و امیدبخش برای فردا بسازد. حکمرانی که بر فلسفه‌ای پایدار و مسوولانه استوار باشد، می‌تواند با بیان روشن مقاصد و برنامه‌های خود، اعتماد مردم را جلب کند و موجبات همراهی و همدلی را فراهم آورد. اگرچه ساختارهای موجود چالش‌هایی ایجاد کرده‌اند، اما با اراده‌ای جدی و همت جمعی می‌توان این سدها را شکست و راه را برای اصلاحات بنیادین و تغییرات سازنده گشود.

امروز بیش از هر زمان دیگری، اصلاحات برای کشور به ضرورت انکارناپذیری تبدیل شده است؛ نیازی حیاتی و همانند نان شب که باید به سرعت تامین شود. خوشبختانه، این خواست اصلاح در میان بخش‌های مختلف جامعه به خوبی احساس می‌شود و نشانه‌های آن در گفت‌وگوها و مطالبات مردم به چشم می‌خورد. هرچند هنوز در میان تصمیم‌گیران، تنوع دیدگاه‌ها و تفاوت در میزان پذیرش تغییر وجود دارد، اما همین تنوع می‌تواند نقطه شروع گفت‌وگویی سازنده و یافتن راه‌حل‌های میانه باشد.

اگر این فرصت به درستی مدیریت شود، می‌توان انتظار داشت که بوی بهبود و عزم واقعی برای تحول در سطح کشور به‌طور گسترده‌تر و محسوس‌تری نمایان شود.

امید هنوز زنده است؛ کافی است حکمرانی با رویکردی منطقی، عمل‌گرا و اعتماد به توانایی‌های درونی کشور، مسیر ارتقای کیفیت زندگی مادی و معنوی مردم را در چارچوب ظرفیت‌ها و استعدادهای ملی دنبال کند نه در آرزوی‌های دور و دست‌نیافتنی، بلکه با هدف رسیدن به جایگاهی شایسته و متناسب با واقعیت‌های داخلی. این فلسفه‌ای است که هر حکومتی برای دوام و کسب مشروعیت باید در پیش گیرد.

خوشبختانه هنوز ظرفیت بزرگی برای بهره‌گیری از توانمندی نخبگان اهل اصلاح و نوآوری در کشور وجود دارد. بازگشایی فضا و اصلاح نظام گزینش‌ها می‌تواند زمینه ورود نسل جدیدی از افراد توانمند، دانشمند و خلاق را به عرصه تصمیم‌سازی فراهم کند. آنانی که امروز در قدرت حضور دارند، اگر انگیزه بازنگری و اصلاح را پیدا کنند، می‌توانند با همکاری نسل‌های تازه، گام‌های موثری برای تحول و بهبود شرایط بردارند و آینده‌ای بهتر برای کشور رقم زنند.

این چرخه معیوب با اراده‌ای راسخ و عزم مشترک قابل گسستن است. حکمرانی هوشمندانه، حکمرانی‌ای است که با مشارکت فعالانه جامعه و زبان گفت‌وگوی روشن و شنیداری دقیق همراه باشد.

هنگامی که این رویکرد به حقیقت بپیوندد، می‌توان به آینده‌ای روشن‌تر و جامعه‌ای متعادل‌تر امیدوار بود؛ جامعه‌ای که در آن، رابطه حکومت و مردم بر پایه تعامل سازنده و هم‌افزایی استوار شود و ایران به جایگاه شایسته خود در منطقه و جهان دست یابد.

آنچه بیش از هر چیز ضروری است، شنیده شدن بوی بهبود در فضای جامعه و حکمرانی است؛ بویی که نویدبخش تغییرات واقعی، امید به فردایی بهتر و اراده‌ای مستحکم برای ساختن ایرانی سربلند و شکوفا باشد. تنها با این عزم مشترک است که می‌توان افق‌های روشن را در برابر چشم همگان گشود و مسیر توسعه و پیشرفت را هموار ساخت.

پژوهشگر و مدرس ارتباطات و رسانه

منبع: روزنامه اعتماد ۱۳ مرداد ۱۴۰۴