به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا، در آستانه سفر رسمی مسعود پزشکیان، رئیسجمهور کشورمان به اسلامآباد، نگاهها به ظرفیتهای مغفولمانده روابط تهران و پاکستان دوخته شده است؛ سفر رئیس جمهور بهعنوان نخستین سفر خارجی دوجانبه او پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه میتواند آغازی تازه برای تقویت همکاریهای راهبردی، اقتصادی و امنیتی میان دو کشور همسایه باشد؛ کشورهایی که نهتنها در تاریخ و فرهنگ، بلکه در منافع منطقهای نیز اشتراکات فراوانی دارند.
برای بررسی ابعاد، اهداف و دستاوردهای مورد انتظار از این سفر مهم با «حسین نوشآبادی» سفیر پیشین کشورمان در عمان و تحلیلگر مسائل منطقه گفتوگو کردیم.
سفر پیش روی رئیس جمهور به پاکستان را در ابعاد مختلف چگونه ارزیابی میکنید؟
سفر قریبالوقوع مسعود پزشکیان، رئیس جمهور به کشور پاکستان، پیامدهای مثبتی از منظر سیاسی، امنیتی و اقتصادی در بر دارد. پاکستان یکی از مهمترین همسایگان شرقی ایران است که حدود ۹۹۰ کیلومتر مرز مشترک آبی و خاکی با کشورمان دارد و روابط جمهوری اسلامی با این کشور، از جنبههای گوناگون سیاسی، امنیتی و اقتصادی، حائز اهمیت است. روابط ایران و پاکستان به عنوان دو کشور همسایه با پیوندهای تاریخی و جغرافیایی، اهمیت ویژهای در تحولات سیاسی و امنیتی جنوب آسیا دارد. لذا اولین سفر رسمی رئیسجمهور ایران، از ابعاد مختلف دارای اهمیت است.
روابط ایران و پاکستان به عنوان دو کشور همسایه با پیوندهای تاریخی و جغرافیایی، اهمیت ویژهای در تحولات سیاسی و امنیتی جنوب آسیا دارد. لذا اولین سفر رسمی رئیسجمهور ایران، از ابعاد مختلف دارای اهمیت است. ایران و پاکستان از نظر تمدنی و فرهنگی قرابتهای تاریخی و عمیقی با یکدیگر دارند. این کشور یکی از همسایگان مهم ایران به شمار میرود که در طول تاریخ، روابط نزدیک و پیوستهای با ایران داشته است. بر اساس اسناد تاریخی، ایران نخستین کشوری بود که استقلال پاکستان را به رسمیت شناخت و در مقابل، اولین کشوری که جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت شناخت، پاکستان بود. از این رو، سفر رؤسای جمهور و مقامات عالیه دو کشور، همواره موجب پیشرفت روابط و گسترش مناسبات در حوزههای گوناگون شده است. بدون تردید، سفر دکتر پزشکیان میتواند در شرایط کنونی، به لحاظ منطقهای و بینالمللی، بسیار مهم و تأثیرگذار تلقی شود.
از بعد بینالمللی، چنین سفری فرصت مناسبی برای تبادل نظر و دستیابی به درک مشترک از تحولات منطقهای و جهانی است. تماس مستقیم میان دو مقام ارشد ایران و پاکستان، میتواند سوءتفاهمهایی که توسط بازیگران ثالث در روابط دوجانبه ایجاد شده است را کاهش دهد. هستهی اصلی رابطه ایران و پاکستان هویتی است و مردم این دو کشور، ریشه در یک هویت دارند و دارای تاریخ و فرهنگ مشترک هستند، بهطوری که کشور پاکستان، خود را بخشی از گهواره تمدنی ایران میداند.
ایران و پاکستان همواره در محافل بینالمللی از دنیای اسلام با محوریت فلسطین دفاع کردهاند و از حامیان جدی فلسطین و مخالفان جدی اسرائیل محسوب میشوند. این مواضع مشترک آنان را در مسائل منطقهای همسو کرده است. پاکستان، به عنوان یک قدرت اتمی و تنها کشور اسلامی برخوردار از قدرت هستهای، از برنامه هستهای صلحآمیز جمهوری اسلامی ایران حمایت کرده است. لذا سیاست جمهوری اسلامی ایران همواره مبتنی بر اصل حسن همجواری، تعامل دیپلماتیک و تلاش برای مدیریت بحران از طریق گفتوگو با مقامات پاکستانی بوده است.
با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی ایران و پاکستان و مسائل امنیتی موجود میان آنها، نگاه استراتژیک سیاستگذاران دو کشور در زمینههای مختلف، از مجرای محیط ژئو استراتژیک امنیتی و بالا بردن توان امنیتی خود در منطقه بوده است.

روابط اقتصادی ایران و پاکستان در چه وضعیتی است و چه نقشی در این سفر دارد؟
اهمیت سفر رئیسجمهور ایران از نظر روابط اقتصادی هم کمتر از مسائل امنیتی نیست. خط لوله صلح ایران و پاکستان در حال حاضر به یک زخم بهبود نیافته در روابط دو کشور تبدیل شده و مهمترین مانع و عامل عدم اجرای این پروژه، فشارها و تحریمهای آمریکا است که لازم است برای حل آن چارهاندیشی شود. موقعیت ژئوپلیتیکی ایران و پاکستان آنها را به حلقههای کلیدی کریدورهای ترانزیتی تبدیل کرده است. بندر چابهار ایران دسترسی به دریای عمان و اقیانوس هند را فراهم میکند، در حالی که بندر گوادر پاکستان، در فاصله کمتر از ۴۰۰ کیلومتر، بخشی از کریدور اقتصادی چین و پاکستان محسوب میشود. مطالعات نشان میدهد اتصال این دو بندر، میتواند حجم تجارت منطقهای را تا ۳۰ درصد افزایش دهد.
خط لوله صلح ایران و پاکستان در حال حاضر به یک زخم بهبود نیافته در روابط دو کشور تبدیل شده و مهمترین مانع و عامل عدم اجرای این پروژه، فشارها و تحریمهای آمریکا است که لازم است برای حل آن چارهاندیشی شود. ایران آمادگی خود را برای ترانزیت کالاهای پاکستانی به آسیای میانه، قفقاز و اروپا اعلام کرده است و اتصال چابهار و گوادر میتواند ایران و پاکستان را به محور تجارت جهانی تبدیل کند. همچنین با تقویت مناطق آزاد، جلب سرمایهگذاری چین، و برنامهریزی بلندمدت، ایران و پاکستان میتوانند به بازیگران کلیدی تجارت جهانی تبدیل شوند. همکاری دو کشور در کریدورهای ترانزیتی، میتواند تجارت دوجانبه را تا ۱۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۳۰ برساند.
چه محورهایی باید در سفر رئیس جمهور بیش از گذشته مورد توجه قرار گیرد؟
با توجه به اینکه تعداد نمایندگیهای سیاسی، کنسولی، بازرگانی، فرهنگی و رسانهای دو کشور در خاک یکدیگر به ۲۳ نمایندگی میرسد، شایسته است از سفر مهم رئیسجمهور اسلامی ایران به پاکستان بیشترین بهرهبرداری صورت گیرد و موضوعات مختلف اقتصادی و همکاریهای سیاسی و امنیتی مورد تأکید قرار گیرد. محورهای مهم این سفر میتواند شامل موارد زیر باشد:
- توسعه همکاریهای اقتصادی و زیرساختی مانند سرمایهگذاری در زیرساختهای مرزی، ایجاد بازارچههای مرزی جدید، و ارتقای امکانات گمرکی.
- گسترش مسیرهای حملونقل شامل تقویت خط ریلی زاهدان–کویته و توسعه مناطق آزاد تجاری پیشبرد پروژههای مشترک از جمله خط لوله گاز ایران–پاکستان، حذف موانع بانکی و تجاری، و پیمانهای پولی چندجانبه.
- افزایش تعاملات امنیتی برای مقابله با تهدیدات مرزی، ایجاد سازوکارهای امنیتی مشترک، و کمیسیونهای دائمی برای مسائل مرزی از جمله تروریسم و قاچاق.
- تقویت همکاری ضدتروریسم از طریق هماهنگی عملیاتی میان نیروهای امنیتی دو کشور.
- کنترل بیشتر بر مرزها با استفاده از سیستمهای گمرکی هوشمند، تسهیل صدور ویزا، و مقابله با قاچاق.
- تعمیق روابط دیپلماتیک و فرهنگی از طریق برگزاری نشستهای منظم دیپلماتیک، تقویت همکاریهای علمی و فرهنگی، و گفتوگوهای استراتژیک.