به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، کارشناس برنامه وسط سوال مجری که او را خانم «ف» خطاب کرد، با جدیت گفت؛ من دکتر هستم، دکترا دارم. قابل درک است که آقا یا خانم دکتر صدا شدن لذتبخش است؛ اما آیا به این نکته توجه داریم که اولویت با مدرک است یا سواد؟!
مدرکگرایی معضل این روزهای آموزش عالی در ایران و بسیاری از کشورهای جهان است. به عقیده کارشناسان جامعهای که افرادش فقط به دنبال دریافت یک تکه کاغذ به نام مدرک تحصیلی هستند و اهمیتی برای مهارتآموزی قائل نیستند، با بحران مدرکگرایی مواجه است.
آغاز مدرکگرایی در ایران به تاسیس دارالفنون در نیمه قرن ۱۹ میلادی برمیگردد. به عبارت دیگر، تاسیس دانشگاهها در ایران، آغازگر جایگاه نمادین علم بود. سپس در دهههای ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۰ شمسی آموزش عالی در ایران گسترش بسیاری یافت و بیش از پیش به مدرک توجه شد. نهایتا در دهههای ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۰ با رشد قارچگونه مراکز دانشگاهی، تقاضا برای مدرک دانشگاهی بین جوانان افزایش یافت.
کارشناسان معتقدند مدرکگرایی در نتیجه بیتوجهی به افراد خلاق، فعال و کارآفرین ایجاد میشود و یکی از مهمترین پیامدهای آن افزایش بیکاری است. همچنین توجه نهادها و سازمانها به مدرک افراد به جای تخصص در جذب نیرو، یکی از عوامل تشدید مدرکگرایی است. منصور غلامی وزیر اسبق علوم، تحقیقات و فناوری در مورد پدیده مدرکگرایی در جامعه ایران معتقد بود که تب مدرک گرایی در جامعه مانع اشتغالزایی میشود.
بیکاری ۱۰۰ هزار دانشجوی دکتری در ایران
امیر محمودحریرچی جامعه شناس در گفتوگو با ایسکانیوز با بیان این که مدرک گرایی شدیدا در ایران افزایش داشته است، گفت: تعداد فارغ التحصیلان در کشور بسیار زیاد است؛ یعنی از ۸۰ میلیون جمعیت ایران ۲۲ میلیون زیر ۱۸ سال هستند و ۲۰ میلیون نیز مدرک دانشگاهی دارند. این موضوع خیلی برای ما بد است؛ زیرا مهارت و آموزشی به این نفرات نداده ایم،این افراد تنها مدرک دانشگاهی دارند و از طرفی شغلی برای این فارغ التحصیلان وجود ندارد.
وی افزود: ۱۰۰ هزار دانشجوی دکتری که پی اچ دی دارند در ایران بیکار هستند و ۱۷ هزار پزشک حتی به نظام پزشکی هم مراجعه نکرده اند و به کارهای آزاد روی آورده اند تا درآمد بیشتری داشته باشند. آمار اتحادیه بنگاهداران کشور نشان میدهد که بیش از ۱۷۰۰ پزشک، بنگاه معاملات ملکی باز کردهاند.
بر اساس اطلاعات مرکز آمار ایران، بررسی نرخ بیکاری جمعیت ۱۵ساله و بیشتر فارغ التحصیلان آموزش عالی در بهار ۱۴۰۳ نشان می دهد ۱۰.۴ درصد از جمعیت فعال فارغ التحصیلان آموزش عالی بیکار بوده اند. شاید این آمار چندان بالا نباشد؛ اما وقتی نگرانکننده میشود که بدانیم نرخ بیکاری فارغالتحصیلان نسبت به بیکاری عمومی در ۴۰ سال گذشته افزایش یافته است. به طوری که هماکنون حدود ۴۰ درصد بیکاران، فارغالتحصیل دانشگاهها هستند. سید مالک حسینی معاون اشتغال وزارت کار در این زمینه گفت؛ در سال ۶۵ که شروع به بررسی نرخ بیکاری شد. نرخ فارغ التحصیلان تا یک دهه بعد از آن از متوسط نرخ بیکاری عمومی پایین تر بوده است.
دلایل مختلفی برای افزایش مدرکگرایی در ایران مطرح شده است. برخی معتقدند که گسترش بیرویه دانشگاهها در ۳ دهه گذشته از جمله دلایل افزایش مدرکگرایی در کشور بوده است.
گسترش بیرویه آموزش عالی و دانشگاههای کمکیفیت
طی دهههای اخیر، نظام آموزش عالی ایران شاهد رشد چشمگیری در تعداد دانشگاهها، مؤسسات غیرانتفاعی، پیامنور و علمیکاربردی بوده است. این گسترش کمّی که در بسیاری از موارد بدون توجه کافی به کیفیت آموزشی، زیرساخت، اعضای هیئتعلمی و استانداردهای پژوهشی صورت گرفت، زمینهساز تولید انبوه مدرک شد. دانشگاهها و مؤسسات جدید به جای رقابت در کیفیت، بر پایه جذب هرچه بیشتر دانشجو برای کسب درآمد حرکت کردند و مدرکمحوری بهجای مهارتمحوری تقویت شد. در چنین شرایطی، بسیاری از فارغالتحصیلان بدون تجربه عملی، مهارت فنی یا تفکر نقادانه وارد بازار کار میشوند؛ بازاری که همزمان از نظر جذب نیرو اشباع شده و هم اعتماد خود را به ارزش واقعی مدارک از دست داده است. گسترش آموزش عالی بدون ارزیابی نیازهای بازار کار، نهتنها مشکلات اشتغال را کاهش نداد، بلکه با مدرکگرایی بیشتر، ناامیدی تحصیلکردگان و فرسایش سرمایه انسانی را نیز در پی داشت.
مدرکگرایی آسیبهای بسیاری برای جامعه به همراه خواهد داشت. عباس بازرگان استاد دانشگاه تهران در گفتوگو با ایسکانیوز درباره معایب مدرکگرایی در آموزش عالی ایران گفت: مدرکخواهی به ادامه فعالیت دانشگاههای بی کیفیت دامن میزند. تشنگی برای دریافت مدرک دکتری در جوامع در حال توسعه بسیار زیاد است و این مشکل را تشدید می کند.
ضعف مهارتآموزی در نظام آموزشی و دانشگاهی ایران
یکی از دلایل بنیادی رشد مدرکگرایی در ایران، ضعف مزمن در آموزش مهارتمحور از مدرسه تا دانشگاه است. نظام آموزشی کشور بیش از آنکه بر یادگیری مهارتهای کاربردی، حل مسئله، تفکر انتقادی یا آموزش عملی تکیه کند، بر حفطیات، امتحان و نمرهمحوری تمرکز دارد. دانشآموزان و دانشجویان اغلب در فضایی تحصیل میکنند که یادگیری برای امتحان دادن و مدرک گرفتن تعریف شده، نه برای ورود مؤثر به زندگی یا بازار کار.
در نتیجه، فارغالتحصیلان نه مهارت تخصصی دارند، نه تجربه عملی، و نه توانمندیهای نرم مانند ارتباط مؤثر، کار تیمی یا مدیریت زمان. این شکاف باعث میشود مدرک بهتنهایی نتواند شایستگی افراد را اثبات کند و افراد برای جبران این کمبودها، مدرک بالاتری طلب میکنند؛ به امید آنکه سطح تحصیلات، کمبود مهارت را بپوشاند. این چرخه معیوب، مدرکگرایی را تقویت و کارآمدی دانشگاهها را کاهش میدهد.
در بسیاری از کشورهای پیشرو، آموزشهای فنی و مهارتی در مدارس و دانشگاهها همردیف آموزش نظری قرار دارد. اما در ایران، آموزشهای مهارتی معمولاً به حاشیه رانده شدهاند و فاقد حمایت مالی، برنامهریزی منسجم یا پیوند با صنعت هستند؛ وضعیتی که باید اصلاح شود تا مدرک جای مهارت را نگیرد.
البته وزارت علوم در سالهای اخیر اقداماتی برای حل این مشکلات انجام داده است. برای مثال با تصویب سند آمایش آموزش عالی، برنامهریزی بلندمدتی برای ساماندهی مراکز آموزش عالی و تعطیلی مراکز دانشگاهی بدون دانشجو یا بیکیفیت شده است. در این راستا، اصغر کشت کار معاون آموزشی سابق دانشگاه جامع علمی کاربردی اعلام کرد که ۷۰ مرکز آموزش دانشگاه علمی کاربردی تعطیل شدند. چرا که تطبیق با برنامه آمایش سرزمینی استان خود نداشتند. همچنین ابراهیم تقیزاده رئیس سابق دانشگاه پیامنور از تعطیلی 360 واحد دانشگاه پیامنور در آینده خبر داد.
یکی دیگر از اقدامات وزارت علوم تعریف پیوست مهارتی برای هر رشته تحصیلی است. بر اساس این طرح همه دانشجویان موظف به گذراندن واحدهای مهارتی هستند. منیژه بها میریان دستیار معاون آموزشی وزارت علوم در این زمینه تصریح کرد که در حوزه سرفصلهای درسی، محتوای برنامههای درسی متناسب با نیاز جامعه تغییر کرده است، یعنی ۱۵ واحد، دروس مأموریتی، ۱۵ واحد دروس اشتغال پذیری، کارورزی، کار بینی و کارآموزی به دروس اضافه شده است.
انتهای پیام/