به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا، «مسعود پزشکیان» رئیسجمهور کشورمان، در نخستین سفر رسمی دوجانبه خود پس از پایان جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل، روز شنبه ۱۱ مرداد راهی اسلامآباد میشود؛ سفری که نهتنها با هدف تعمیق روابط سیاسی و اقتصادی با پاکستان انجام میشود، بلکه پیامهای مهمی در سطح منطقهای و فرامنطقهای به همراه دارد. این سفر در شرایطی صورت میگیرد که منطقه همچنان در تبعات سیاسی، امنیتی و روانی درگیری نظامی اخیر به سر میبرد و نگاه بسیاری از تحلیلگران به این سفر، ناظر بر پیوند آن با تحولات امنیتی و دیپلماتیک پس از جنگ است.
در جریان جنگ ۱۲ روزه، پاکستان با اتخاذ موضعی روشن، تجاوز اسرائیل و آمریکا به خاک ایران را به شدت محکوم کرد و حمایت معنوی قابل توجهی از جمهوری اسلامی ایران به عمل آورد. نماینده پاکستان در شورای امنیت سازمان ملل، در هر دو نشست اضطراری این شورا که با موضوع تجاوز اسرائیل به ایران برگزار شد، از جمله کشورهایی بود که یکی از محکمترین مواضع را اتخاذ کرد. این مواضع سبب شد جایگاه پاکستان در نگاه دیپلماسی منطقهای ایران ارتقا یابد و همین مسئله به سفر رئیسجمهور ایران به اسلامآباد معنایی فراتر از یک دیدار تشریفاتی ببخشد.
انتظار میرود دو کشور در این سفر بر گسترش همکاریها در حوزههای تجارت، انرژی، مرزها و امنیت منطقهای تمرکز کنند. این تعامل سازنده، بستر مناسبی برای احیای برخی پروژههای مشترک از جمله خط لوله گاز، تسهیل تبادلات مرزی و تسریع در توافقات اقتصادی خواهد بود.
افزون بر این، انتخاب پاکستان در این مقطع زمانی، نشانهای روشن از اولویت راهبردی شرق در سیاست خارجی دولت جدید تهران است. در حالی که روابط ایران با کشورهای غربی در سایه بحرانهای هستهای و تنشهای امنیتی در حال رکود است، نگاهی عملگرایانه به همسایگان شرقی، بخشی از رویکرد تعدیلی دستگاه سیاست خارجی ایران محسوب میشود. همزمانی این سفر با روندهای جدید در مناسبات منطقهای، از جمله شکلگیری محورهای امنیتی تازه و افزایش فعالیت گروههای تندرو در مرزهای مشترک، باعث شده تا این سفر صرفاً یک دیدار دوجانبه تلقی نشود، بلکه در چارچوبی بزرگتر از بازتعریف معادلات امنیتی در آسیای جنوبی و غربی نیز مورد توجه قرار گیرد.
برای بررسی ابعاد، اهداف و دستاوردهای مورد انتظار از این سفر با «ماشاالله شاکری» سفیر پیشین کشورمان در پاکستان گفتوگو کردیم.
پاکستان در حال تجربه روابط متفاوتی با ایالات متحده است
رئیس جمهور ایران روز شنبه عازم پاکستان خواهد شد ارزیابی شما از این سفر و اهمیت آن در روابط دو کشور به ویژه در مقطع کنونی چیست؟
برای این سفر میتوان ابعاد مختلفی را در نظر گرفت که از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ در چارچوب بستر روابط با کشورهای همسایه نیز سفر آقای رئیسجمهور واجد اهمیت بوده و جنبههای مختلف فرهنگی، اقتصادی، تمدنی و حتی هویتی را میتوان برای آن برشمرد؛ که همگی در جای خود اهمیت دارند.
پاکستان اکنون در شرایطی ویژه قرار دارد و تحولات خاصی در مناسبات این کشور با ایالات متحده رخ داده است. از جمله میتوان به سفر ژنرال «عاصم منیر» به واشنگتن و ضیافت ناهاری اشاره کرد که «دونالد ترامپ» برای ژنرال پنجستاره و فرمانده ارتش پاکستان، ترتیب داد. در آن دیدار، عبارتی معنادار از سوی ترامپ مطرح شد: «شما ایران را بهتر از بسیاری دیگر میشناسید و روابط شما با اسرائیل نیز چندان بد نیست.»پاکستان یکی از همسایگان قدرتمند جمهوری اسلامی ایران در عرصه بینالمللی است. این کشور در حال حاضر ریاست شورای امنیت را نیز بر عهده دارد. در خصوص جنگ تحمیلی علیه کشور ما، همچنین پیش از آن در موضوع غزه و تجاوز رژیم صهیونیستی به آن منطقه، مواضع پاکستان از جمله برجستهترین مواضع کشورهای اسلامی و منطقهای بوده است. حمایت نرمافزاری پاکستان از ایران در عرصه بینالمللی نیز همواره در زمره حمایتهای شاخص قرار داشته و از این منظر، ما قدردان آن هستیم.
با این حال نباید فراموش کرد که پاکستان اکنون در شرایطی ویژه قرار دارد و تحولات خاصی در مناسبات این کشور با ایالات متحده رخ داده است. از جمله میتوان به سفر ژنرال «عاصم منیر» به واشنگتن و ضیافت ناهاری اشاره کرد که «دونالد ترامپ» رئیسجمهور وقت آمریکا، برای ژنرال پنجستاره و فرمانده ارتش پاکستان، ترتیب داد. در آن دیدار، عبارتی معنادار از سوی ترامپ مطرح شد: «شما ایران را بهتر از بسیاری دیگر میشناسید و روابط شما با اسرائیل نیز چندان بد نیست.» این جمله، عبارتی دو وجهی بود و در کنار آن، اقدام بیسابقه رئیسجمهور آمریکا در ترتیب دادن ناهار برای فرمانده ارتش پاکستان، معنای قابلتوجهی داشت.
پس از آن، سفر ژنرال ظهیر احمد بابر، فرمانده نیروی هوایی پاکستان، به ایالات متحده و نیز سفر آقای اسحاق دار، وزیر امور خارجه و دیدار او با مقامات آمریکایی نظیر مارکو روبیو، همتای آمریکایی اسحاقدار، نکاتی است که در ارتباط با سفر رئیسجمهور ایران به پاکستان باید مدنظر قرار گیرد. همچنین اعطای عالیترین نشان نظامی به ژنرال آمریکایی، مایکل کوریلا، از سوی آصف علی زرداری، رئیسجمهور پاکستان، نشاندهنده روندی است که طی آن، اسلامآباد در حال بازسازی روابط خود با واشنگتن چه به ابتکار خود و چه بر حسب علایق و خواستهای آمریکاییها است.
پاکستان کشوری است که مهارت بالایی در ایجاد توازن در روابط خارجی خود دارد. همانگونه که روابطش با چین را حفظ کرده، تلاش کرده است روابط خود با آمریکا را نیز حفظ کند. از این رو، مجموعه این مولفهها باید از سوی مقامات عالیرتبه جمهوری اسلامی ایران در گفتوگوها و مناسباتشان با مسئولان پاکستانی مدنظر قرار گیرد.
من بعید نمیدانم که پاکستان در شرایط کنونی، نوعی رسالت منطقهای را برای خود، بهویژه در جهت ایجاد آرامش در منطقه قائل است. با این حال، این آرامش باید از منظر جمهوری اسلامی ایران نیز مورد ادراک پاکستان قرار گیرد. در عین حال، ما نیز باید شرایط ویژه پاکستان را درک کنیم. بهگمان من، این درک متقابل و سطح بالای فهم سیاسی، در میان مقامات کشور ما وجود دارد.
معذوریتهای نهادهای قدرت را در کشورهای مختلف درک میکنیم
با توجه به شرایط فعلی پاکستان و نگاه خاصی که در دولت دوم دونالد ترامپ متوجه اسلام آباد شده است، آیا ایران با توجه به مناسبات منحصر به فرد خود با این کشور، میتواند از ظرفیت همسایه شرقی در حوزه روابط با آمریکا بهره ببرد؟
بله، همانطور که بسیاری از کشورهای حوزه خلیج فارس توانستند منویات عالیه خود را از طریق ارتباطات خاص به طرف آمریکایی منتقل کنند و در این مسیر نیز موفق بودند، بهنظر من، پاکستانیها نیز باید نوعی رسالت دوجانبه را بر عهده داشته باشند. البته ما انتظار نداریم که همه کشورها در تمامی موضعگیریهای خود جانبدارانه از ایران حمایت کنند، چرا که بههرحال، ما معذوریتهای نهادهای قدرت را در کشورهای مختلف، از جمله در آمریکا و پاکستان، درک میکنیم و میدانیم که تا چه اندازه برخی از این مواضع تحت تأثیر ساختار و منافع آمریکا شکل میگیرد.
با این حال، انتظار جمهوری اسلامی ایران باید این باشد که همانطور که ما معذوریتهای آنان را درک میکنیم، آنها نیز مواضع اصولی و انتظارات مردمی و مشروع کشور ما را درک کرده و به طرف آمریکایی منتقل کنند؛ بهگونهای که این مطالبات و نگرشها بهدرستی بازتاب یابد و از سوی آمریکا مورد توجه قرار گیرد.
ضرورت اجرای دقیق توافقات امنیتی میان تهران-اسلامآباد
در جریان سفر سال گذشته سرلشکر شهید باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح پیشین کشورمان به پاکستان و دیدار با ژنرال عاصم منیر، توافقی امنیتی میان دو کشور به امضا رسید که امیدهایی را برای ایجاد ثبات و امنیت در مرزهای شرقی کشورمان ایجاد کرد؛ آیا تسریع عملیاتی شدن این توافق میتوان در سفر رئیس جمهور مورد تاکید قرار بگیرد؟
آنچه میان سرلشکر شهید باقری و آقای عاصم منیر توافق شده، همچنان پابرجاست و میتواند تداوم یابد. این توافق بهعنوان تعهدی دوجانبه میان حاکمیت جمهوری اسلامی ایران و حاکمیت پاکستان تلقی میشود و طبیعتاً باید مورد توجه دو طرف باقی بماند.
پاکستان در حال حاضر با چالشهای متعددی در حوزه امنیتی مواجه است. از جمله اختلافات دیرینه میان پاکستان و هند که منجر به ناامنیهایی در مناطق مرزی شده است. همچنین، ناامنیهایی میان پاکستان و افغانستان نیز وجود دارد. اگرچه از پرداختن به وضعیت چین صرفنظر میکنیم، اما نباید فراموش کرد که در مناطق سینکیانگ نیز لایههایی از ناامنی وجود دارد که البته ورود به جزئیات آن در این مجال نمیگنجد.
توافق میان سرلشکر شهید باقری و عاصم منیر، بازتاب دغدغههای دیرین تهران بود که همواره به اسلامآباد منتقل شده است. با این حال، ابتکار عملی که از سوی سرلشکر شهید باقری صورت گرفت، به شکلگیری توافقی رسمی انجامید. با این وجود، باید اذعان داشت که زمانبر خواهد بود تا دولت پاکستان بتواند سیطره و کنترل خود را بر مناطق دورافتاده و کمدسترس تقویت کند. در خصوص روابط ایران و پاکستان نیز، هرچند در مقایسه با موارد ذکرشده، میزان ناامنی کمتر و محدودتر است، اما همچنان برخی نگرانیها پابرجاست. در داخل پاکستان، حوادث امنیتی بهویژه در ایالت بلوچستان، بهطور مکرر رخ میدهد. اگر اغراق نکرده باشیم، سالانه دهها حادثه امنیتی در این نواحی ثبت میشود. بخشی از این وضعیت ناشی از نارساییهای انتظامی و ضعف در کنترل امنیت در مناطقی مانند شمال بلوچستان، وزیرستان و پشتونستان است؛ مناطقی که عمدتاً هممرز با افغانستان هستند. این مناطق بهدلیل بافت قبیلهای و شرایط خاص جغرافیایی، بهطور مستمر شاهد فعالیتهای خرابکارانه هستند.
در این میان، بیشترین قربانیان را خود نیروهای نظامی و انتظامی پاکستان میدهند. حتی اتباع خارجی فعال در پروژههای مشترک با پاکستان، مانند چینیها، نیز در معرض تهدید قرار گرفتهاند. شواهد متعددی بر این وضعیت گواهی میدهد.
توافق میان سرلشکر شهید باقری و عاصم منیر موضوع جدیدی نبوده، بلکه بازتاب دغدغههای دیرین تهران است که همواره به اسلامآباد منتقل شده است. با این حال، ابتکار عملی که از سوی سرلشکر شهید باقری صورت گرفت، به شکلگیری توافقی رسمی انجامید. با این وجود، باید اذعان داشت که زمانبر خواهد بود تا دولت پاکستان بتواند سیطره و کنترل خود را بر مناطق دورافتاده و کمدسترس تقویت کند. هرچند این امر از مسئولیت اسلام آباد کم نمیکند اما از جانب جمهوری اسلامی ایران نیز لازم است با شکیبایی و در عین حال پیگیری مستمر، موضوع را دنبال کرد.
این مسئله باید در تمامی ملاقاتها، سفرها و گفتوگوهای دوجانبه مورد تأکید قرار گیرد و تقویت توافقات امنیتی میان دو کشور پیوسته به مقامات پاکستانی گوشزد شود. امیدوارم جناب آقای دکتر پزشکیان نیز در جریان این سفر، این موضوع مهم را در دیدار با مقامات پاکستان یادآور شوند و بر لزوم اجرای دقیق توافقات امنیتی تأکید نمایند.
زمینه برای همکاریهای اقتصادی متقابل میان تهران و اسلام آباد کاملاً فراهم است
در حال حاضر و به اذعان آمار و کارشناسان سطح روابط تجاری و اقتصادی دو کشور مطلوب و ایده آل نیست؛ موانع این عدم توسعه و راههای بهبود آن را چه می دانید؟
پیشرانههای اقتصادی، بهویژه در روابط ایران و پاکستان، بهنظر من باید در هر دو سو، یعنی هم در ایران و هم در پاکستان، توسط بخش خصوصی مدیریت و هدایت شوند. دولتها بیشتر نقش تسهیلگر در مناسبات دارند و میتوانند بهعنوان روانکار در تنظیم قراردادها و تدوین اسناد بالادستی ایفای نقش کنند.
در حال حاضر، میان ایران و پاکستان یک شرکت سرمایهگذاری مشترک تشکیل شده که عمر آن به حدود بیست سال میرسد، اما هنوز نتوانسته گام مؤثری در جهت نزدیکی اقتصادی میان دو کشور بردارد. بهنظر من، ما در ایران ظرفیت بسیار بالایی در حوزه خدمات فنی و مهندسی داریم و توانمندی خود را نیز در سطح جهانی اثبات کردهایم. در زمینه سازههای زیربنایی انرژی، حملونقل، پتروشیمی و سایر صنایع زیرساختی، جمهوری اسلامی ایران در منطقه دست بالا را دارد و این مزیت میتواند با کشور پاکستان به اشتراک گذاشته شود.
پیشرانههای اقتصادی، بهویژه در روابط ایران و پاکستان، بهنظر من باید در هر دو سو، یعنی هم در ایران و هم در پاکستان، توسط بخش خصوصی مدیریت و هدایت شوند. دولتها بیشتر نقش تسهیلگر در مناسبات دارند و میتوانند بهعنوان روانکار در تنظیم قراردادها و تدوین اسناد بالادستی ایفای نقش کنند. اگر جناب آقای رئیسجمهور در این سفر تمرکز ویژهای بر این موضوع داشته باشند و طرف پاکستانی را متقاعد کنند که این همکاری یک اقدام برد-برد برای هر دو کشور خواهد بود، میتوان امیدوار بود که بهنتایج ملموس اقتصادی دست یابیم. بهویژه در حوزههایی مانند صادرات انرژی از ایران به پاکستان، اعم از گاز، نفت یا فرآوردههای نفتی، ما در موضع برتری قرار داریم و میتوانیم به پاکستان کمک کنیم.
در مقابل، برخی از محصولات پاکستانی نیز در بازار ایران از کیفیت بالایی برخوردارند. محصولات باغی، کشاورزی، فرآوردههای گوشتی و همچنین تولیدات نساجی این کشور در سطح منطقه بسیار باکیفیتاند. بنابراین، زمینه برای همکاریهای متقابل کاملاً فراهم است. در این میان، ضروری است که به بخش خصوصی دو کشور امکان و فضای بیشتری برای فعالیت داده شود. رفتوآمدها باید افزایش یابد و بازرگانان دو کشور باید فرصت پیدا کنند تا یکدیگر را بهتر بشناسند، اعتمادسازی کنند و شبکههای ارتباطی خود را توسعه دهند. البته موانع بانکی نیز وجود دارد، اما برای آن هم میتوان راهکارهایی اندیشید. در مجموع، مسیر همکاری اقتصادی میان دو کشور وجود دارد، به شرطی که اراده، برنامهریزی و اعتمادسازی متقابل در دستور کار قرار گیرد.
انتظار از پاکستان برای کمک به ترمیم زیرساخت های نظامی ایران دور از واقعیت نیست
متعاقب پایان جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، ایران در حال ترمیم زیرساختهای نظامی خود است. این در حالی است که پاکستان به عنوان یکی از کشورهای حامی ایران در این جنگ، از قابلیت بالایی در حوزه نظامی برخوردار است و این قابلیت را در جنگ اخیر با هند نیز نشان داده است؛ آیا تهران میتواند در حوزه نظامی نیز دستور کار مشترکی را با اسلام آباد دنبال کند؟
انتظارات ما در این حوزه، انتظاراتی دور از واقعیت نیست. پاکستان در گذشته توانایی خود را در بهکارگیری جنگافزارهای مدرن نظامی بهخوبی نشان داده و حضورهای متعددی در عرصه تنشهای نظامی داشته است. همچنین، در همکاری با کشورهای اسلامی نیز عملکرد قابلتوجهی از خود نشان داده است.
از این رو، بهنظر من، چنین انتظاری میان دو کشور برادر، همسایه و همآهنگ، نه تنها دور از دسترس نیست، بلکه منطقی و مبتنی بر واقعیات میدانی و تاریخی است. البته مسئله اصلی در اینجا نحوه تبیین این انتظارات و رساندن آن به اطلاع طرف پاکستانی است؛ اینکه این مطالبات چگونه در چارچوب استراتژیهای نظامی پاکستان و در مناسبات همسایگیشان با ایران تعریف و گنجانده شود، موضوعی تخصصی است که طبیعتاً من در آن حوزه صاحبنظر نیستم و نمیتوانم بهطور دقیق اظهارنظر کنم.
پاکستان نگاه جدیتری به موضوع واردات گاز از ایران داشته باشد
موضوع خط لوله صلح ایران و پاکستان در حال حاضر به یک پرونده حقوقی در روابط دو کشور تبدیل شده، به نظر شما روند تعلل در اجرای این خط تا چه زمانی ادامه خواهد داشت و چرا طرف پاکستانی در این زمینه تردید دارد؟
قطعاً، ما انتظار داشتیم که آمادهسازیهایی که از سوی جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته، مورد توجه و پیگیری جدی طرف پاکستانی قرار گیرد. خط لولهای که از سمت ایران تا نزدیکی مرزهای پاکستان کشیده شده، خود نشانهای روشن از عزم جدی ما برای صادرات گاز به این کشور است. همانگونه که ایران به برخی دیگر از همسایگان خود گاز صادر میکند، از توانایی کافی برای صادرات به پاکستان نیز برخوردار است.
انتظار ایران این است که پاکستان نه صرفاً بهخاطر تعهدات همسایگی یا همکاری دوجانبه، بلکه بهخاطر منافع و رفاه مردم خود، نگاه جدیتری به موضوع واردات گاز از ایران داشته باشد و برای تحقق آن، تمهیدات و زیرساختهای لازم را فراهم در واقع، حجم گازی که پاکستان از مجموع تولیدات گاز ایران نیاز دارد، در مقایسه با ظرفیت بالای ما، چندان زیاد نیست. افزون بر آن، ما حتی میتوانیم گاز مورد نیاز را از دیگر کشورهای حوزه پیرامونی تأمین کرده و مازاد آن را به صورت سوآپ در اختیار پاکستان قرار دهیم.
با این حال، میزان سرمایهگذاری و ارادهای که از سوی پاکستان در این زمینه مشاهده میشود، متناسب با نیاز و علایق واقعی آن کشور نیست. این در حالی است که خود پاکستان بیشترین آسیب را از کمبود انرژی متحمل میشود و آثار آن مستقیماً بر اقتصاد و زندگی روزمره مردم این کشور نمایان است.
از اینرو، انتظار ما این است که پاکستان نه صرفاً بهخاطر تعهدات همسایگی یا همکاری دوجانبه، بلکه بهخاطر منافع و رفاه مردم خود، نگاه جدیتری به موضوع واردات گاز از ایران داشته باشد و برای تحقق آن، تمهیدات و زیرساختهای لازم را فراهم کند.
با توجه به ظرفیت بالای فنی و مهندسی که در ایران وجود دارد، ما آمادگی لازم برای ادامه لولهگذاری و توسعه زیرساختها را داریم. حال آنکه ادامه این مسیر نیازمند عزم متقابل و همکاری جدیتر طرف پاکستانی است.