به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا از آرت نیوز سم بارسکی (Sam Barsky) در سال ۱۹۹۹، پس از آنکه به یک بیماری مزمن مبتلا و مجبور به ترک دانشکده پرستاری شد، به بافندگی روی آورد.
او از کتابخانه یک کتاب امانت گرفت، خودش بافتن را آموخت و خیلی زود از بافندههای حرفهای پیشی گرفت. نخستین ژاکت او تصویری از آسمانی ابری، یک پل چوبی سرپوشیده و آبشاری زیبا را نشان میداد، آن هم فقط پس از ۱۷ ماه بافتن.
از آن زمان تا امروز، بارسکی همچنان ژاکت میبافد. بیشتر آثارش مناظر و مکانهایی را به تصویر میکشند که یا از آنها بازدید کرده، یا آرزوی دیدنشان را دارد، یا بخشی از خاطراتش هستند.
کمی پیش از حادثه یازده سپتامبر، ژاکتی با تصویر برجهای دوقلو بافت. در نمایشگاه انفرادی اخیرش برخی از ژاکتها مکانهایی آشنا را به نمایش گذاشته بودند: پارک مرکزی نیویورک، فانوس دریایی پورتلند در ایالت مین، و پل لندن.
ژاکتها از سقف آویزان بودند، با چوبلباسیهای فلزی که شانههای لباس را به شکل طبیعی نگه میداشتند. یکی از ژاکتها حتی برای پوشیدن طراحی شده بود و بازدیدکنندگان میتوانستند آن را بپوشند و عکس سلفی بگیرند.
سلفی گرفتن، در واقع بخشی از فرآیند هنری بارسکی است: او اغلب در همان مکانهایی که تصویر آن را روی ژاکتها بافته، از خود عکس میگیرد و آثارش را به چیزی میان «یادگار سفر» و «هنر محیطی» تبدیل میکند.
او هر روز ژاکتهای خودش را میپوشد، بنابراین برای آبوهوای مختلف، ژاکتهایی از جنس پشم، نخ پنبه، آستینبلند یا بدون آستین میبافد.
بافتنی ذاتاً او را وادار میکند تا تصاویر ذهنیاش را به شکل انتزاعی و رنگی بازآفرینی کند. نحوه انجام این کار توسط او همزمان بسیار پیشرفته و کودکانه به نظر میرسد. گاهی از نخهای چندرنگ یا بافتهای متنوع استفاده میکند. ژاکتی با تصویر غروب آفتاب ممکن است شبیه آثار برند میسونی باشد، اما ژاکت مربوط به سد هوور بیشتر به نقاشیهای السورث کلی شباهت دارد. ژاکت آبشار کاملاً منحصربهفرد است و بهراستی بینقص.
در حال حاضر، بارسکی در فضای مجازی شناختهشدهتر از دنیای هنر است. پس از سالها تلاش برای پذیرفته شدن در اجتماع، سرانجام دریافت که ژاکتها و سلفیهایش راهی برای یافتن جامعه دوستدار او هستند. مردم به او پیام میدادند، و حتی در خیابان او را میشناختند. شوخطبعی او در توصیف آثارش هم جذاب است؛ مثلاً روی دیوار نمایشگاه، ژاکتی بدون آستین با نقش «تانکی روی تانک» نامگذاری کرده بود و افزوده بود: «اهل جنگ نیستم، اما به تاریخ علاقه دارم.»
نمایشگاهی که این هفته در مرکز هنر کولر به پایان رسید، نخستین نمایشگاه موزهای بارسکی بود؛ و مهمتر از همه، از مخاطب میخواست تا مهارت استثنایی او را نه به چشم سرگرمی، بلکه بهعنوان هنر واقعی ببیند و با دقت و تأمل بیشتر از آنچه در اینترنت مرسوم است، به آثارش نگاه کند.