شناسهٔ خبر: 74142602 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: شفقنا | لینک خبر

عبدلباری عطوان: «به رسمیت شناختن فلسطین، یک بازی سیاسی و یک فریب بزرگ برای نجات اسرائیل است»

صاحب‌خبر -

شفقنا- رای الیوم نوشت: بحثی که این روزها درباره به رسمیت شناختن تشکیل دولت فلسطین مطرح شده، به‌نوعی جنگ نسل‌کشی و قحطی در نوار غزه را تحت‌الشعاع قرار داده و به مطالبات و شروط اسرائیل برای خلع سلاح مقاومت مشروعیت بخشیده است؛ به گونه‌ای که سلاح مقاومت به‌عنوان مانع اصلی در راه تشکیل این دولت معرفی می‌شود، نه دولت اشغالگر اسرائیل که نوار غزه را به گورستانی باز تبدیل کرده است.

به گزارش شفقنا، عبدالباری عطوان با اشاره به این موضوع در روزنامه اینترنتی رای الیوم آورده است: چهار موضع وجود دارد که باید در آنها دقیق شد و نشان‌دهنده نیت‌های واقعی پشت این حرکت ظاهری و کهنه برای به رسمیت شناختن این دولت موهومی است:

۱.  اظهارات استارمر، نخست‌وزیر بریتانیا، مبنی بر اینکه کشورش در سپتامبر آینده (ماه ۹) رسماً دولت فلسطین را به رسمیت خواهد شناخت مگر اینکه اسرائیل اقداماتی مانند بهبود شرایط نوار غزه انجام دهد. این نشان می‌دهد که این موضوع یک چانه زنی بیش نیست.

۲.  به تعویق افتادن به رسمیت شناختن این دولت خیالی تا سپتامبر آینده، نه اکنون، که یعنی بیش از یک ماه به اسرائیل فرصت داده شده تا ماموریت خود را در نسل‌کشی دو میلیون نفر از ساکنان نوار غزه با گرسنگی یا گلوله، یا کوچ اجباری به صحرای سینا یا کشورهای بسیار دور از فلسطین مانند لیبی، اندونزی و اتیوپی به انجام برساند.

۳.  توافق کشورهایی که در کنفرانس راه حل دو دولت در نیویورک شرکت کردند برای پیوند دادن تشکیل این دولت به خلع سلاح مقاومت، یعنی جنبش‌های حماس و جهاد اسلامی، و واگذاری آن به «سازمان آزادیبخش فلسطین». جالب اینکه شش کشور عربی از جمله مصر، عربستان سعودی و قطر این گام را پذیرفته‌اند.

۴.   مخالفت ترامپ، رئیس کشوری که سردمدار «جهان آزاد» است، با تشکیل این دولت حتی به صورت نمادین، زیرا آن را «پاداشی» برای حماس می‌داند. این یعنی حق وتوی آمریکا کنار چماق سخت آن آماده است و برخی متحدان عربش نخستین کسانی خواهند بود که عقب‌نشینی و اطاعت می‌کنند.

هیچ‌یک از کشورهایی که تهدید به به رسمیت شناختن دولت فلسطین کرده‌اند، جرات نکرده‌اند مانند روسیه، کره شمالی، افغانستان، عراق، لیبی و ایران، دولت اشغالگر را محکوم کنند یا خواستار تحریم آن شوند و بدتر اینکه برخی از این کشورها مانند بریتانیا و فرانسه همچنان به تامین مهمات، موشک و سلاح‌های پیشرفته برای اسرائیل ادامه می‌دهند.

۲۲ ماه است که مذاکرات در قاهره و دوحه تحت نظارت آمریکا ادامه دارد و هرگز موفق نشده‌اند جنگ نسل‌کشی را متوقف کنند. آیا این‌ها می‌توانند دولت فلسطین را تشکیل دهند؟ کجاست این دولت؛ در غزه ویران یا کرانه باختری که کنیست اسرائیل رسماً آن را الحاق کرده؟

«جشن» گرفتن اعلام قصد برخی کشورها برای به رسمیت شناختن دولت فلسطین تعجب آور است؛ گویی سیب آرشمیدس است که جهان را تغییر خواهد داد و تمام مسائل خاورمیانه را حل می‌کند. بد نیست اینجا به مثل معروفی اشاره می‌کنیم که می‌گوید: «عزا گرم است ولی مرده سگ است» . در اینجا لازم است به ذکر نکاتی بپردازیم:

  • وعده بالفور انگلیس که به یهودیان حق ساختن موجودیت‌شان بر زمین فلسطین را داد، احترام به حقوق مردم فلسطین را تایید کرده بود.
  • قطعنامه تقسیم شماره ۱۸۱ سازمان ملل در ۱۹۴۷ تشکیل دولت فلسطین در کنار دولت اسرائیل را تأیید کرد.
  • قطعنامه ۲۴۲ شورای امنیت پس از جنگ شش روزه ۱۹۶۷ نیز تشکیل دولت فلسطین را تایید کرد که سازمان آزادی‌بخش فلسطین آن را پذیرفت.
  • توافق‌های اسلو در سپتامبر ۱۹۹۳ که در حیاط کاخ سفید امضا شد و امضاکنندگان آن (چه فلسطینی، چه اسرائیلی، چه آمریکایی) جایزه نوبل صلح گرفتند، آیا تشکیل دولت فلسطین را مطرح نکرد؟
  • کمیته چهارجانبه بین‌المللی در سال ۲۰۰۲ نقشه راه تشکیل دولت فلسطین را ارائه داد، شامل سازمان ملل، روسیه، آمریکا و اتحادیه اروپا، برای پایان دادن به انتفاضه مسلح فلسطینی که رژیم اسرائیل را لرزاند. پس این نقشه کجاست؟
  • ۱۴۲ کشور از جمله فرانسه در جلسه مجمع عمومی سازمان ملل دولت فلسطین را در کرانه باختری و غزه به رسمیت شناختند؛ امروز چه چیز جدیدی رخ داده شده است؟
  • دولت باراک اوباما با حمایت تونی بلر در سال ۲۰۰۷ دکتر سلام فیاض را به ریاست تشکیلات خودگردان فلسطین رساند تا زیرساخت‌های دولت فلسطین را آماده کند که رئیس‌جمهور آمریکا اعلام کرد ظرف دو سال برپا خواهد شد و از مجمع عمومی سازمان ملل شروع می‌شود.

این هیاهوی نمایشی جهانی که برخی کشورهای اروپایی بویژه آن را پیش می‌برند و حول «وعده» به رسمیت شناختن دولت فلسطین می‌چرخد، برای نجات اسرائیل از خشم و انزجار فزاینده جهانی و غربی به ویژه پس از شکست‌هایش در حمله به نوار غزه است.

اندوهناک است که تشکیلات رام‌الله که بزرگ‌ترین خیانت تاریخ را انجام داده و به ابزار خدمت به اشغالگر در فلسطین بدل شده، یکی از مشتاق‌ترین‌ها برای این به رسمیت شناختن خیالی دولت است. در حالی که ۳۲ سال است با اسرائیل برای اجرای توافق‌های اسلو مذاکره می‌کند و در عین حال، اسرائیل کرانه باختری را می‌بلعد و ۸۵۰ هزار شهرک‌نشین را به عنوان پاداش همکاری در آنجا مستقر کرده و الحاق عملی آن را با تصویب قانونی کنیست کامل کرده است.

این فریب بزرگی است که نامش «به رسمیت شناختن»، شفاهی، کاغذی و بالینی به دولت فلسطین است آن هم توسط چه کسانی؟ کسانی که با حمایت برخی گواهان ناحق عرب، به اسرائیل اسلحه، پول و برنامه‌های هسته‌ای می‌دهند.

ما این توهم را نمی‌خریم و نمی‌خواهیم امت‌مان بار دهم از یک سوراخ گزیده شود بی آنکه عبرت بگیرد. راه شاعر و متفکر بزرگ، معین بسیسو، فرزند غزه را می‌پیماییم که در یکی از اشعارش گفت:
«اگر حرف بزنی می‌میری، اگر سکوت کنی می‌میری، پس بگو و بمیر!»

متن مطلب در رای الیوم