شناسهٔ خبر: 74132338 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

نگاهی به یک پژوهش؛

امنیت ایران یعنی امنیت جریان نفت و گاز؛ حمله اسرائیل چگونه بازار انرژی را به هم ریخت؟

تهران- ایرنا- جنگ دوازده‌روزه فراتر از یک تنش منطقه‌ای، به یک نقطه بحرانی ژئوپولیتیک با پیامدهای گسترده برای بازار جهانی انرژی تبدیل شد. این درگیری نه تنها به دلیل ماهیت نظامی و سیاسی آن، بلکه به خاطر نقش ایران در تامین و انتقال انرژی، توجه تحلیلگران و سرمایه‌گذاران بین‌المللی را جلب کرد.

صاحب‌خبر -

در پی تجاوزگری و جنگ‌افروزی اسرائیل علیه ایران، بازار انرژی شاهد نوسانات کم‌سابقه‌ای در قیمت نفت بود. این وضعیت، بازارهای انرژی دنیا را دچار تکانه‌هایی کرد اما با برقراری آتش‌بس، قیمت نفت خام که در اوج تجاوز رژیم صهیونیستی به سرزمین ایران به شکلی معنادار افزایش پیدا کرده بود، تا حدودی کاهش یافت.

با توجه به نقش ایران در بازار انرژی و از آن مهم‌تر موقعیت تنگه استراتژیک هرمز که روزانه حدود یک پنجم نفت جهان از آن عبور می‌کند، در صورت بروز تنش‌، انتقال نفت از حوزه خلیچ فارس با چالش‌های متعددی روبرو می‌شود و بروز تکانه‌های جدید در بازار انرژی دور از ذهن نیست.

در این پیوند، برخی نگاه‌ و تحلیل‌های بلندمدت‌تری را در این زمینه ارائه داده‌اند. به گزارش ایرنا، گمانه‌زنی‌ها درباره تصمیم ایران به بستن تنگه هرمز، هرچند عملی نشد، قیمت نفت برنت را به بالاترین سطح در دو ماه گذشته رساند و هزینه عبور نفتکش‌ها را بیش از دو برابر کرد. این وضعیت از دید بسیاری از تحلیلگران غربی، ضرورت تسریع در گذار به انرژی‌های تجدیدپذیر را تقویت می‌کند.

در نوشته پیش‌رو خلاصه‌ای از گزارشی تحت عنوان «جنگ اسرائیل علیه ایران و تاثیر آن بر بازارهای انرژی» را که با همکاری «امیرعلی حسن زاده»، «مریم هاشمی نژاد»، «علی فریادرس» و «عباس ملکی» در موسسه جهان انرژی وابسته به دانشگاه صنعتی شریف منتشر شده، می‌خوانیم: 􀷂

تولید کلی اوپک طی چند دهه تقریبا ثابت مانده و جهان با رشد تقاضا، کاهش ظرفیت مازاد و تحول در الگوهای مصرف، خصوصا در آسیا مواجه شده است. بنابراین هرگونه اختلال در تولید یا صادرات نفت ایران می‌تواند بازار را به سرعت وارد بحران کند؛ به ویژه آن که زیرساخت‌های انرژی جهانی به دلایل مختلفی از جمله کاهش ذخایر استراتژیک، لجستیک و فرسودگی زیرساخت‌ها نسبت به گذشته آسیب‌پذیرتر شده‌اند

جنگ اسرائیل علیه ایران و پیامدهایش در بازار انرژی

جنگ میان ایران و اسرائیل، فراتر از یک تنش منطقه‌ای صرف، به یک نقطه بحرانی ژئوپولیتیکی با پیامدهای گسترده برای بازار جهانی انرژی تبدیل شد. این درگیری نه تنها به دلیل ماهیت نظامی و سیاسی آن، بلکه به خاطر نقش راهبردی ایران در زیرساخت‌های حیاتی انرژی، توجه تحلیلگران و سرمایه‌گذاران بین المللی را جلب کرده است.

یکی از محورهای اصلی نگرانی، تنگه هرمز است؛ گذرگاهی استراتژیک که روزانه حدود یک پنجم از نفت جهان از آن عبور می‌کند. ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی‌اش در مجاورت مستقیم این تنگه، اهرم فشار بزرگی بر بازار انرژی جهانی دارد. در دوره‌های تنش، بازارهای نفت با در نظر گرفتن ریسک احتمالی حق بسته شدن یا اخلال در عبور نفت از این مسیر، واکنش نشان داده و قیمت‌ها را با چیزی موسوم به «حق بیمه ژئوپولتیکی» افزایش می‌دهند.

در کنار اهمیت جغرافیایی، نقش ایران در عرضه واقعی نفت نیز پررنگ‌تر از همیشه شده است. طبق داده‌های اخیر، ایران اکنون حدود ۱۵.۵ درصد از کل تولید اوپک را به خود اختصاص داده که بالاترین سهم ثبت شده در تاریخ این سازمان است. این افزایش در سهم ایران در حالی اتفاق افتاده که تولید کلی اوپک طی چند دهه تقریباً ثابت مانده و جهان با رشد تقاضا، کاهش ظرفیت مازاد و تحول در الگوهای مصرف، خصوصا در آسیا مواجه شده است. بنابراین هرگونه اختلال در تولید یا صادرات نفت ایران می‌تواند بازار را به سرعت وارد بحران کند؛ به ویژه آن که زیرساخت‌های انرژی جهانی به دلایل مختلفی از جمله کاهش ذخایر استراتژیک، لجستیک و فرسودگی زیرساخت‌ها نسبت به گذشته آسیب‌پذیرتر شده‌اند.

با وجود این تهدیدات، به نظر می‌رسد که بازار انرژی جهانی همچنان ریسک‌های ناشی از این درگیری را کمتر از واقعیت در قیمت‌ها لحاظ کرده است؛ در حالی که سابقه تاریخی نشان می‌دهد تنش‌های خاورمیانه می‌توانند منجر به جهش‌های شدید قیمتی شوند، مانند دو برابر شدن قیمت نفت در جنگ خلیج فارس یا جهش ۲۰درصدی قیمت برنت در حمله به تاسیسات آرامکو در ۲۰۱۹، تحلیل‌ها نشان می‌دهند که بازار امروز حق بیمه ژئوپولیتیکی کمتری نسبت به شدت بحران در خود جای داده است. این موضوع هم فرصت و هم تهدید است: فرصت برای سرمایه‌گذارانی که زودتر به بازار وارد شوند و تهدید برای سرمایه‌گذارانی که نسبت به این شوک‌ها بیمه نشده‌اند.

در کنار انرژی، فلزات گران‌بهایی مانند طلا و نقره نیز نقش مهمی در شرایط بحرانی ایفا می‌کنند. طلا به عنوان دارایی امن در دوران نااطمینانی ژئوپولیتیکی و تورمی، تقاضای بالایی پیدا می‌کند. قیمت‌های رکوردی اخیر نیز مؤید همین روند است. نقره هم با توجه به الگوهای تکنیکال صعودی می‌تواند شاهد رشد شدیدی باشد. تحلیلگران نقره ر ا «ارزانترین فلز زمین» توصیف کرده‌اند که آماده جهش قیمتی است. سیاست‌های پولی انبساطی، کاهش نرخ بهره و تمایل بانک‌های مرکزی به حمایت از رشد اقتصادی نیز فشار بیشتری به سمت دارایی‌های فیزیکی وارد کرده و بر جذابیت فلزات گرانبها افزوده است.

در مجموع، درگیری ایران و اسرائیل نه تنها یک بحران ژئوپولیتیکی جدی، بلکه یک عامل تعیین‌کننده برای بازتوازن بازار انرژی و تخصیص سرمایه جهانی است. عدم تطابق بین واقعیت‌های بنیادی بازار انرژی و شیوه فعلی قیمت‌گذاری و سرمایه‌گذاری، هم تهدیدی بزرگ برای سبدهای محافظه‌کار است و هم فرصتی ارزشمند برای سرمایه‌گذارانی که زودتر وارد بازار شوند. در این میان، ترکیب سرمایه‌گذاری در سهام انرژی و فلزات گرانبها می‌تواند بهترین راهبرد پوششی در برابر ریسک‌های فزاینده ژئوپولیتیکی باشد.

سقوط قیمت نفت در پی برقراری آتش بس میان ایران و اسرائیل

سوم تیر ماه سال جاری بازار جهانی نفت شاهد سقوط چشمگیری بود که عمدتا در واکنش به تلاش‌های ایالات متحده و قطر برای برقراری آتش‌بس در بحران میان ایران و اسرائیل رقم خورد. قیمت «نفت خام وست تگزاس اینترمدییت» طی دو جلسه معاملاتی نزدیک به ۱۵ درصد کاهش یافت و به حدود ۶۴ دلار در هر بشکه رسید. در حالی که نفت برنت نیز تا سطح ۶۷ دلار افت کرد.

این کاهش پس از آن رخ داد که ترامپ در پیامی در شبکه‌های اجتماعی اعلام کرد که موفق به برقراری آتش‌بس شکننده‌ای میان تهران و تل آویو شده و همزمان خواستار تداوم جریان صادرات نفت ایران شد. اظهارات ترامپ مبنی بر اینکه چین می‌تواند به واردات نفت از ایران ادامه داده و ابراز امیدواری او نسبت به خرید نفت بیشتر از ایالات متحده، علامتی روشن به بازارها ارسال کرد.

برخلاف موضع گیری‌های پیشین دولت آمریکا که بر فشار حداکثری علیه صادرات نفت ایران تأکید داشت، این بار واشنگتن تمایل دارد مانع جریان عرضه انرژی از منطقه نشود. همین تغییر رویکرد موجب شد تا بخش عمده‌ای از ریسک ژئوپلیتیکی که در پی تشدید درگیری‌ها ایجاد شده بود، از قیمتها حذف شود.

تحلیلگران معتقدند بازار نفت اکنون به این درک رسیده که حملات نظامی اخیر، از جمله بمباران سایت‌های هسته‌ای ایران و پاسخ تلافی‌جویانه ایران به پایگاه نظامی آمریکا در قطر، تأثیر پایداری در اختلال جریان صادرات انرژی از خلیج فارس نداشته‌اند. در نتیجه شوک قیمتی اولیه جای خود را به بازگشت به سطوح قبلی داده است. همچنین عرضه نفت ایران برخلاف انتظارات افزایش یافته و مازاد عرضه جهانی، به ویژه از سوی تولیدکنندگان شیل در آمریکا و برخی اعضای اوپک پلاس بر نگرانی‌ها در مورد قیمت نفت خام افزوده است.

تمایل فزاینده چین به همکاری گسترده‌تر با روسیه در حوزه انرژی در شرایطی که روابط هر دو کشور با غرب تیره شده، پیام روشنی به بازیگران جهانی می‌فرستد. چین مصمم است امنیت انرژی خود را از مسیرهای زمینی و با شرکای استراتژیک تضمین کند

کارشناسان بر این باورند هر چند کاهش قیمت نفت ممکن است به کاهش فشار تورمی و تحقق اهداف اقتصادی دولت آمریکا کمک کند، اما در عین حال برای کشورهای صادرکننده نفت به ویژه در خاورمیانه نشانگر چالشی بزرگ است. با افت قیمت‌ها فشار بر بودجه‌های ملی افزایش می‌یابد و بار دیگر بحث‌هایی پیرامون لزوم کاهش تولید در چارچوب اوپک پلاس مطرح خواهد شد. به نظر می‌رسد بازار نفت در نیمه دوم سال، بیش از آنکه تحت تأثیر تنش‌های ژئوپلیتیکی باشد، با مازاد عرضه و نگرانی از رشد تقاضای محدود درگیر خواهد بود.

تحولات ژئوپلیتیکی و بازنگری چین در پروژه خط لوله گاز روسیه 

در پی تشدید درگیری‌های نظامی میان ایران و اسرائیل، چین به طور جدی در حال بازنگری در راهبردهای بلندمدت خود برای تأمین انرژی است. گمانه‌زنی در مورد بستن تنگه هرمز که از حیاتی‌ترین گذرگاه‌های دریایی برای صادرات انرژی است، زنگ خطر را برای بزرگترین واردکننده انرژی جهان به صدا درآورد. این وضعیت موجب مجدداً در اولویت راهبردی «قدرت سیبری ۲» شد که پروژه قدیمی و به تعویق افتاده خط لوله گاز روسیه موسوم به پکن قرار گیرد.

چین در حال حاضر بخش عمده‌ای از واردات گاز طبیعی خود را به صورت «ال ان جی» از کشورهایی چون قطر و امارات دریافت می‌کند که مسیر عبور آنها از تنگه هرمز و تنگه مالاکا می‌گذرد. بنا بر گزارش‌ها بیش از ۳۰ درصد گاز وارداتی چین از این مسیر تأمین می‌شود. از این رو هرگونه اختلال در این گذرگاه می‌تواند پیامدهای جدی برای امنیت انرژی چین داشته باشد.

پروژه «قدرت سیبری ۲» که از روسیه آغاز و از طریق مغولستان به شمال چین متصل می‌شود، ظرفیت انتقال سالانه ۵۰ میلیارد متر مکعب گاز را دارد. این خط لوله از سال‌ها پیش در مرحله مذاکره بوده اما به دلیل اختلافات قیمتی، مسائل مالکیتی و تمایل چین به تنوع‌بخشی در منابع تأمین روند پیشرفت آن متوقف شده بود. اکنون در سایه تحولات اخیر خاورمیانه مقامات چینی به دنبال تسریع نهایی‌سازی توافق با روسیه هستند و انتظار می‌رود که پروژه تا پایان سال ۲۰۲۵ وارد فاز اجرایی شود.

با وجود این پیشرفت، کارشناسان هشدار می‌دهند که اجرای کامل این پروژه دست کم پنج سال زمان خواهد برد و به سرمایه‌گذاری عظیمی نیاز دارد. با این حال، از منظر ژئوپلیتیک این خط لوله نقش مهمی در کاهش وابستگی چین به مسیرهای دریایی ناامن ایفا خواهد کرد. از سوی دیگر تمایل فزاینده چین به همکاری انرژتیک گسترده‌تر باروسیه در شرایطی که روابط هر دو کشور با غرب تیره شده، پیام روشنی به بازیگران جهانی می‌فرستد. چین مصمم است امنیت انرژی خود را از مسیرهای زمینی و با شرکای استراتژیک تضمین کند.

کاهش قابل توجه ذخایر نفت آمریکا و بازگشت توجه بازار به عوامل بنیادی

گزارش هفتگی اداره اطلاعات انرژی آمریکا در ۴ تیر ۱۴۰۴ حاکی از کاهش چشمگیر ذخایر نفت خام تجاری این کشور است. بر اساس این گزارش ذخایر نفت خام بدون احتساب ذخایر استراتژیک طی هفته منتهی به ۲۰ ژوئن، با افتی معادل ۵.۸ میلیون بشکه به ۴۱۵.۱ میلیون بشکه رسید. این در حالی است که تحلیلگران پیش بینی‌کرده بودند کاهش ذخایر تنها حدود ۸۰۰ هزار بشکه باشد. همچنین موجودی انبار نفت کاشینگ نیز ۴۶۴ هزار بشکه کاهش یافت. همزمان ذخایر فرآورده های نفتی نیز افت قابل توجهی را تجربه کردند.

ذخایر بنزین با کاهش ۲.۱ میلیون بشکه‌ای مواجه شد و ذخایر دیزل نیز به میزان ۴.۱ میلیون بشکه افت کرد. این کاهش همزمان با افزایش تقاضای بنزین به ۹.۷ میلیون بشکه در روز صورت گرفت؛ رقمی که بالاترین سطح مصرف سوخت در آمریکا از دسامبر ۲۰۲۱ محسوب می‌شود. یکی از دلایل اصلی این افزایش مصرف، آغاز فصل تابستان و اوج گیری سفرهای جاده‌ای در آمریکا عنوان شده است. در بخش عرضه نیز پالایشگاه‌های آمریکا با ظرفیت عملیاتی ۹۴.۷ درصدی فعال بودند که بالاترین نرخ بهره برداری از ژوئیه ۲۰۲۴ به شمار می‌رود. این سطح از فعالیت پالایشگاه‌ها نشان‌دهنده رشد قابل توجه تقاضای داخلی و تلاش برای پاسخگویی به بازار مصرف است.

بازار نفت نیز به این داده‌های بنیادی واکنش مثبتی نشان داد. قیمت نفت برنت به حدود ۶۷.۹۷ دلار و نفت خام وست تگزاس اینترمدیت به ۶۵.۲۷ دلار در هر بشکه رسید. به گفته تحلیلگران کاهش ذخایر نفت خام و رشد مصرف سوخت همراه با عقب‌نشینی تنش‌های ژئوپلیتیکی، بازار را دوباره به سمت عوامل واقعی عرضه و تقاضا سوق داده است. به ویژه آنکه پیشتر تحولات سیاسی مانند منازعات ایران و اسرائیل نقش پررنگی در نوسانات قیمت‌ها ایفا کرده بودند. در مجموع این گزارش نقطه عطفی در بازگشت بازار به تعادل و کاهش پریمیوم (برتری) ریسک سیاسی به شمار می‌آید. تحلیلگران اکنون انتظار دارند که در صورت تثبیت این روند، بازار نفت در بازه قیمتی، ۶۵ تا ۷۰ دلار باقی بماند، مگر آنکه رویدادی تازه در عرضه یا سیاست‌های پولی، موازنه فعلی را بر هم بزند.

منبع:

۱. امیرعلی حسن زاده، مریم هاشمی نژاد، علی فریادرس و عباس ملکی، «جنگ اسرائیل علیه ایران و اثرات آن بر بازار انرژی»، موسسه جهان انرژی وابسته به دانشگاه صنعتی شریف، تیرماه ۱۴۰۴.