به گزارش ایرنا، ارومیه با جمعیتی که برخیها آن را تنه به تنه یک میلیون نفر میدانند، یکی از شهرهای پرجمعیت کشور به شمار میرود که نظیر بسیاری از کلانشهرها، با معضلات خاص شهرنشینی دست و پنجه نرم میکند که بسیاری از این معضلات همچنان ادامه داشته و دارد.
در کنار تکدی گری، کودکان کار و خیابانی، گسترش بافت فرسوده و مهاجرت و حاشیه نشینی، سد معبر نیز طی سالیان طولانی گذشته به مشکلی ظاهرا لاینحل در ارومیه تبدیل شده و کلافی سردرگم به شمار میرود.
از جمله مهمترین مناطقی که این سد معبر را در آن به وفور شاهد هستیم، مرکز شهر و مناطق تجاری اطراف آن است که علاوه بر حضور بیشمار دستفروشان و فروشندگان دوره گرد، مغازه دارها نیز به پای ثابت سد معبر در این حوزه تبدیل شدهاند.
هرچند در سالهای اخیر دامنه سد معبر از مناطق مرکزی و تجاری شهر فاصله گرفته و با حضور وانت بارهای فروشنده میوه، سبزی و اقلام دیگر، چهرهای جدید از سد معبر را در شهر شاهد هستیم که شاید میزان گستردگی آن نیز به مراتب بیشتر از مناطق مرکزی شهر باشد.
طی سالهای گذشته با حضور مدیران مختلف دخیل در بخشهای گوناگون، برخوردهایی با عوامل سد معبر از جمله دستفروشها صورت گرفته که هر از چندگاهی فیلمهایی نیز از آنها در شبکههای اجتماعی منتشر میشود ولی این برخوردها هم راه به جایی نبرده است.
البته برخورد با سد معبر و یکی از مهمترین عوامل آن به نام دستفروشان، موافقان و مخالفانی نیز داشته که موافقان این امر، برخورد نکردن با فروشندگان امروز را عاملی برای تداوم این مشکل و افزایش تعداد دستفروشان و مهاجران به شهر میدانند و آن را معضل ساز آینده شهر بر میشمرند.

چنان که سالها پیش در گفت و گویی که با یکی از شهرداران اسبق ارومیه داشتم، او تاکید داشت که اگر با معضل سد معبر و دستفروشان به ویژه در خیابانهای مرکزی شهر از جمله عطایی مقابله نشود و حتی به گفته برخیها، به آنها تسهیلاتی برای ایجاد دکه یا مغازه داده شود، این دستفروشی در عطایی از بین نمیرود بلکه فرد قبلی جای خود را به فرد جدید که برادر، شوهر خواهر، پسرعمو یا هرکدام از اقوام آن فرد پیشین میدهد؛ چراکه این ادعا با اعطای دکه و مغازه به دستفروش اثبات میشود که اگر چند سالی دستفروشی کنی، مسوولان مجبور میشوند برایت مغازه یا دکهای تدارک ببینند و همین موضوع، معضل آفرین است.
مخالفان این امر نیز با دستاویز کردن اصول اخلاقی، برخورد با دستفروشان را کاری غیرانسانی و غیراخلاقی در این برهه اقتصادی دانسته و همواره تاکید دارند که باید اجازه دهیم این افراد به کسب و کار خود برسند و حتی پیشنهاد اختصاص دکههای رسمی شهری به این افراد میدهند.
هرچند طبق تجربیات گذشته، برخورد نکردن با دستفروشان به عنوان عامل اصلی سدمعبر میتواند به رونق این امر افزوده و علاوه بر زشت کردن چهره شهر به ویژه در مناطق مرکزی و ورودیها، رونق مهاجرت از روستاها به شهری مثل ارومیه را افزایش دهد که همین امر، به ضرر همه است.
متاسفانه دو وجه دیگری از سد معبر را این روزها در ارومیه شاهد هستیم؛ یکی اینکه خودروها بعضا تا نیمی از مسیرهای کندرو یا حتی تندروی کمربندی میانی ارومیه و اطراف مکانهای مهمی نظیر ورودی باغ رضوان بساط پهن میکنند و حتی عاملی برای ایجاد ترافیک به ویژه در روزهای پنجشنبه و جمعه میشوند که بسیار خطرناک است.
دوم هم اینکه مغازه دارها، نه در خیابان عطایی و امام، بلکه در خیابانهای دیگر شهر به ویژه محلهای تجاری نظیر منطقهای موسوم به «اول شمالی» و «مهین آباد» که رفت و آمد زیادی وجود دارد، اقدام به گذاشتن کالاهای داخل مغازه به بیرون مغازه کرده و راه را برای پیاده روها میبندند که این موضوع میتواند معضلات دیگری نظیر جیببری و کیفزنی را برای سارقان هموار کند.
در سالهای اخیر، اصنافی هم که پیشتر اقدام به سد معبر نمیکردند، به این حوزه پیوستهاند و فروشندگان موتورسیکلت، دوچرخه، اقلامی نظیر اقلام آتش بازی، کبابیها و همچنین کافههای سطح شهر با گذاشتن اقلام فروشی یا میزهای مربوط به مغازه در معابر، راه را بر پیادهها میبندند و حتی این امر را حقی مسلم برای خود میدانند.
با توجه به همه این موارد، میتوان در کنار معضلاتی نظیر مواد مخدر، طلاق و حتی ناهنجاری های اخلاقی، معضلی به نام دستفروشی نیز گنجاند چراکه ابعاد آن بسیار گسترده بوده و یکی از دلایل مهاجرت از روستا و شهرهای کوچک به شهرهای بزرگی مثل ارومیه به شمار میرود که قطعا معضل حاشیه نشینی و سکونتگاههای غیررسمی و معضلات بعد از آن را نیز به دنبال دارد.
باید فکری برای این معضل اندیشیده شود چراکه در صورت بیتوجهی، روزی این دستفروشان همه معابر ارومیه را به ویژه در مناطق مرکزی نظیر امام(ره)، عطایی، مرکز و حتی طالقانی و مطهری و منتظری را میبلعند.