شناسهٔ خبر: 74128811 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایمنا | لینک خبر

«پیرپسر»؛ یک خشونتِ پرزرق‌وبرق

فیلم سینمایی پیرپسر روایتی تاریک و آزاردهنده از یک خانواده سه‌نفره است که در دل خانه‌ای قدیمی، گذشته‌ای تلخ و خشونت‌بار را مرور می‌کند؛ آنچه در ظاهر یک روایت روان‌کاوانه به نظر می‌رسد، در عمل، مخاطب را در انبوهی از دیالوگ‌های توهین‌آمیز، خشونت بی‌حد و محتوایی هنجارشکن غرق می‌کند.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری ایمنا، فیلم سینمایی پیرپسر به کارگردانی اکتای براهنی، روایتی تاریک و آزاردهنده از یک خانواده سه‌نفره است که در دل خانه‌ای قدیمی، گذشته‌ای تلخ و خشونت‌بار را مرور می‌کنند، غلام پدر مستبد و بیمارگونه‌ای است که سلطه تمام‌عیاری بر دو پسرش، علی و رضا، دارد. در طول فیلم، رازهای تلخ خانوادگی، روابط پیچیده میان فرزندان و پدر و احساساتی همچون نفرت، خشونت، درماندگی و عطش انتقام، لایه‌لایه گشوده می‌شود، اما آنچه در ظاهر یک روایت روان‌کاوانه به نظر می‌رسد، در عمل، بیشتر از آنکه بیننده را با خود همراه کند، او را در انبوهی از دیالوگ‌های توهین‌آمیز، خشونت بی‌حد و محتوایی زن‌ستیز و هنجارشکن غرق می‌کند.

فیلم‌نامه‌ای شلوغ، شخصیت‌هایی توخالی

نخستین و مهم‌ترین نقطه ضعف پیرپسر را باید در فیلمنامه آن جست. فیلم، باوجود ظاهر پیچیده‌اش، دارای ساختاری بسیار کش‌دار، شلوغ و در مواردی حتی آزاردهنده است. در حالی‌که روایت اصلی فیلم به‌راحتی می‌توانست در قالبی فشرده و یک‌ساعته روایت شود، فیلم با زمانی بیش از سه ساعت، مخاطب را درگیر صحنه‌هایی تکراری، دیالوگ‌های اغراق‌آمیز و شخصیت‌پردازی‌های ناقص می‌کند. آنچه به‌عنوان اقتدا به داستایوفسکی از سوی عوامل فیلم عنوان می‌شود، در عمل چیزی جز تقلیدی شعاری و سطحی از فضای روان‌شناختی آثار کلاسیک نیست.

شخصیت غلام، به‌عنوان پدر این خانواده، نه‌تنها در مرز خشونت و جنون حرکت می‌کند، بلکه با دیالوگ‌هایی به‌شدت توهین‌آمیز نسبت به زنان و مفهوم خانواده، فضایی بیمارگونه را بر کل فیلم تحمیل می‌کند. همین فضای ضدزن که در جای‌جای فیلم به‌صورت عیان و بی‌پرده بازنمایی می‌شود، از مرز نقد عبور کرده و به‌طور عملی به بازتولید خشونت و تحقیر جنس زن می‌رسد؛ بی‌آنکه فیلم تلاشی برای به چالش کشیدن این نگاه ارائه دهد.

بررسی «پیرپسر»؛ اصیل، ارزشمند و در کلاس جهانی

خشونت عریان، جلوه‌های بصری اغواگر

پیرپسر آکنده از صحنه‌های خشونت‌آمیز، فریادهای ممتد، ضرب و شتم، تهدید و تحقیر است؛ خشونتی که نه در راستای درام، بلکه به‌عنوان یک ابزار جذب مخاطب استفاده شده و گویی قرار است جای خالی داستان و عمق شخصیت‌ها را پر کند. فیلم با بهره‌گیری از برخی تکنیک‌های سینمایی همچون طراحی صحنه‌های تیره‌وتار، موسیقی سنگین و قاب‌های خاص، تلاشی برای خلق فضای هنری دارد، اما این تلاش‌ها، بیشتر یک‌جور اغواگری فرمی است؛ فرم پرزرق‌وبرق برای محتوایی تهی.

بازی‌های باورپذیر در بستری ناپایدار

در این میان، نمی‌توان از نقش‌آفرینی خوب بازیگران، به‌ویژه حسن پورشیرازی در نقش غلام و حامد بهداد در نقش علی، چشم‌پوشی کرد. بازی‌های این دو بازیگر، هرچند در دل شخصیت‌هایی اغراق‌آمیز قرار دارند، اما تا حدی توانسته‌اند حس موقعیت را به تماشاگر منتقل کنند. کارگردانی نیز در برخی صحنه‌ها نشان می‌دهد که براهنی بر ابزارهای فرمی تسلط دارد؛ اما این تسلط، وقتی در خدمت محتوایی آزاردهنده و سرشار از خشونت باشد، نه‌تنها هنر نیست، بلکه به ابزاری برای وارونه‌نمایی واقعیت تبدیل می‌شود.

نقد و بررسی «پیر پسر»؛ تراژدی پدران و پسران در گورستان خاطرات

آیا فرم خوب، محتوای سخیف را توجیه می‌کند؟

سوال اساسی اینجاست: آیا می‌توان به‌واسطه تکنیک‌های فرمی و جلوه‌های بصری، محتوایی تهی، هنجارشکن، خشن و شعاری را توجیه کرد؟ آیا بسته‌بندی زیبا برای مفاهیم خطرناک، توجیه‌پذیر است؟ وقتی یک فیلم، در باطن خود چیزی برای گفتن ندارد و تنها بر موج خشونت، تحقیر، هنجارشکنی و بازی‌های روانی سوار می‌شود، نمی‌توان آن را تنها به‌دلیل فرم موفق دانست.

آمار بالای فروش، نتیجه رپورتاژ است نه کیفیت

استقبال گسترده از پیرپسر در گیشه، بیش از آنکه ریشه در کیفیت اثر داشته باشد، حاصل حجم عظیم تبلیغات، رپورتاژهای رسانه‌ای و فضای هیجانی پیرامون فیلم‌های توقیفی است. این حجم از اقبال، شاید نشانه‌ای از عطش مخاطب برای تماشای آثاری متفاوت باشد؛ اما تفاوتِ صرف، اگر با هنجارشکنی بی‌هدف، خشونت بی‌پرده و روایت‌های زن‌ستیز همراه شود، نمی‌تواند معیار موفقیت باشد.

پیرپسر فیلمی است که می‌خواهد عمیق باشد، اما در سطح باقی می‌ماند؛ می‌خواهد به سنت ادبیات بزرگ اقتدا کند، اما اسیر خشونت و شعار می‌شود؛ می‌خواهد متفاوت باشد، اما تفاوت را با هنجارشکنی اشتباه می‌گیرد. این فیلم، بیش از آنکه دستاوردی برای سینمای ایران باشد، زنگ خطر است.