شناسهٔ خبر: 74067731 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: برنا | لینک خبر

ایران در پیچ زنگزور؛ دیپلماسی ترانزیت برای بقا و برتری اقتصادی

برنا - گروه اقتصادی: ایران در حال حاضر تنها کشور پیونددهنده زمینی میان ارمنستان، خلیج فارس، آسیای میانه و روسیه است. اگرچه برخی تحلیل‌گران از موقعیت ایران در این منازعه با ادبیاتی تهدیدمحور سخن گفته‌اند، اما چارچوب ژئواکونومی راهی متفاوت پیش پای سیاست‌گذاران ایران می‌گذارد. برنا - گروه اقتصادی: ایران در حال حاضر تنها کشور پیونددهنده زمینی میان ارمنستان، خلیج فارس، آسیای میانه و روسیه است. اگرچه برخی تحلیل‌گران از موقعیت ایران در این منازعه با ادبیاتی تهدیدمحور سخن گفته‌اند، اما چارچوب ژئواکونومی راهی متفاوت پیش پای سیاست‌گذاران ایران می‌گذارد.

صاحب‌خبر -

پیام عابدی : سرزمینی که راه‌ها را در اختیار دارد، جنگ را هم هدایت می‌کند این جمله سون تزو در کتاب هنر جنگ امروز بیش از هر روز دیگر در مناقشات سیاسی معنی پیدا کرده است.

در جهانی که سیاست خارجی نه صرفا بر بنیاد قدرت نظامی، بلکه بر تسلط بر شریان‌های تجاری، مسیر‌های ترانزیتی و انرژی طراحی می‌شود، منازعه بر سر کریدور زنگزور دیگر یک نزاع قومیتی یا ارضی نیست؛ بلکه بستر یک بازآرایی ژئواکونومی قدرت در قفقاز جنوبی است. 
نزاع میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان را باید درون رقابت ساختاری‌تری فهمید که هابز، فیلسوف بنیان‌گذار نظریه دولت مقتدر، از آن به‌عنوان «وضعیت دائم ستیز بر سر بقا» و ماکیاولی، نویسنده «شهریار»، از آن با عنوان «ضرورت دروغ مصلحت‌آمیز برای حفظ قلمرو» یاد می‌کنند. 
در این چارچوب، پرسش اصلی برای ایران این است: چگونه در مواجهه با پروژه‌های تغییر ساختار ترانزیتی منطقه، از تهدید به فرصت گذر کند؟


قفقاز جنوبی: میدان بازی ژئواکونومی

قفقاز جنوبی در حال گذار از یک وضعیت ژئوپلیتیکی به یک فضای ژئواکونومی است. در این گذار، مفهوم «جغرافیای اقتصادی قدرت» به‌جای صرف منافع نظامی، تعیین‌کننده رفتار بازیگران است.

جان آگو، بنیان‌گذار نظریه ژئواکونومی، بر این باور است که «کنترل مسیر‌های تجاری و ترانزیتی امروز، معادل کنترل نفت در قرن بیستم است». این جمله در مورد کریدور زنگزور مصداقی آشکار دارد.

کریدوری که جمهوری آذربایجان برای اتصال به نخجوان از طریق خاک ارمنستان پیشنهاد داده، در ظاهر یک پروژه لجستیکی است، اما در ذات خود یک بازتعریف از نقشه اتصال منطقه‌ای است؛ طرحی که نه‌تنها ایران را در موقعیت انزوا قرار می‌دهد، بلکه دسترسی مستقیم باکو به ترکیه و بازار‌های اروپا را تسهیل می‌کند. طرح آمریکا برای اجاره بخشی از مسیر در جنوب ارمنستان، تنها لایه‌ای دیگر از بازی چندسطحی قدرت است.


ایران در آستانه بازتعریف جایگاه منطقه‌ای

ایران در حال حاضر تنها کشور پیونددهنده زمینی میان ارمنستان، خلیج فارس، آسیای میانه و روسیه است. اگرچه برخی تحلیل‌گران از موقعیت ایران در این منازعه با ادبیاتی تهدیدمحور سخن گفته‌اند، اما چارچوب ژئواکونومی راهی متفاوت پیش پای سیاست‌گذاران ایران می‌گذارد: تبدیل تهدید به اهرم چانه‌زنی.

نخستین گام در این مسیر، بازتعریف نقش ایران به‌عنوان یک بازیگر «پیوست‌دهنده» در نظم اقتصادی منطقه‌ای است، نه صرفا یک «مانع امنیتی» برای طرح‌های فرامنطقه‌ای.

الگوی پیشنهادی می‌تواند بر پایه راهبردی باشد که هنری کسینجر، استراتژیست نظم جهانی آن را «دیپلماسی هم‌پوشانی منافع متضاد» نامید: ایجاد مزیت‌های هم‌زمان برای طرف‌های درگیر، بدون انکار تضادها.

 

تهدید‌هایی که نباید نادیده گرفته شوند

جمهوری آذربایجان در هماهنگی آشکار با ترکیه و با حمایت لجستیکی اسرائیل، در پی ایجاد یک کمربند ترانزیتی است که ایران را از مسیر شمال-غربی به اروپا و قفقاز کنار بزند. 
این پروژه، با اتصال مستقیم باکو به نخجوان، ایران را از یک گذرگاه حیاتی محروم می‌کند. افزون بر این، استقرار احتمالی اپراتور‌های خارجی در نزدیکی مرز‌های ایران، تهدیداتی اطلاعاتی و امنیتی را نیز در پی دارد. 
همزمان، ایده «کریدور ناتویی» که از ترکیه آغاز شده و تا آسیای مرکزی امتداد می‌یابد، از سوی اندیشکده‌هایی نظیر بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها مطرح می‌شود. هدف ضمنی چنین طرح‌هایی، ایجاد حلقه انزوای ژئوپلیتیکی و ژئواکونومی پیرامون ایران است.


راهبرد‌های ایران برای تبدیل تهدید به فرصت

۱. فعالسازی مسیر‌های جایگزین ژئواکونومیک: ایران باید پروژه تقویت دالان شمال-جنوب را به‌صورت تسریع‌شده اجرا کند؛ با تمرکز بر اتصال بندر چابهار به روسیه از طریق ارمنستان، آذربایجان و آسیای میانه.

۲. ابتکار دیپلماسی ترانزیتی چندجانبه: ایران می‌تواند پیشنهاد راه‌اندازی «سازوکار منطقه‌ای همکاری ترانزیتی قفقاز جنوبی» را ارائه کند، با مشارکت ارمنستان، گرجستان، آذربایجان و حتی روسیه و ترکیه. هدف، تدوین قواعد بازی مشترک برای ترانزیت و تعرفه‌های جاده‌ای و ریلی است.

۳. سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های نرم و سخت مرزی: تسهیل خدمات گمرکی، اتصال لجستیکی هوشمند و حمایت از شرکت‌های حمل‌ونقل بین‌المللی ایرانی می‌تواند مزیت رقابتی ایران را افزایش دهد.

۴. راهبرد «تعادل فعال» در سیاست منطقه‌ای: ایران باید ضمن حفظ روابط با ارمنستان، از گشودن کانال‌های جدید ارتباطی با باکو و آنکارا نیز ابا نکند. حفظ تعادل در این میدان رقابت، تنها با دیپلماسی چندسطحی امکان‌پذیر است.

بازی با نقشه

پروژه زنگزور، آزمونی واقعی برای ایران در درک و به‌کارگیری ظرفیت‌های ژئواکونومی است. سیاست خارجی که تنها به تحرکات نظامی یا شعار‌های دفاعی متکی باشد، از قافله قدرت اقتصادی جا خواهد ماند.

همان‌گونه که سون تزو، نظریه‌پرداز جنگ، گفته بود: «جنگ را آن کسی می‌برد که ابتدا میدان را در ذهنش ترسیم کرده باشد». اگر ایران بخواهد در نبرد مسیر‌ها پیروز باشد، باید قبل از هر چیز، میدان رقابت اقتصادی منطقه را از آنِ خود کند.

انتهای پیام/

برچسب‌ها: