در گذشته، تعطیلات و آخر هفتهها برای خانوادههای ایرانی با دورهمیهای خانوادگی و مهمانیهای شلوغ همراه بود که فرصتی برای گفتوگو، صمیمیت و سرگرمی میان کودکان و بزرگترها فراهم میکرد. اما این روزها، نسل جدید یعنی نسل Z، دیگر علاقهای به شرکت در چنین گردهماییهایی ندارد. آنها ترجیح میدهند در خانه بمانند، با هدفون وارد دنیای شبکههای اجتماعی شوند یا با دوستانشان به کافه و مراکز خرید بروند. این فاصلهگیری از خانواده و سنتهای قدیمی، توجه بسیاری را به خود جلب کرده و پرسشهایی را درباره علت این تغییرات به وجود آورده است.
دکتر عباس تقیزاده، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه ارتباطات، معتقد است که این تغییر رفتاری، پدیدهای جدید نیست و از یکی دو دهه قبل آغاز شده است. در پژوهشی که او ده سال پیش در کرمان انجام داد، مشخص شد نوجوانان فقط ۱۵ تا ۲۰ دقیقه در شبانهروز با والدینشان صحبت میکنند، اما ساعتها را با دوستانشان در مدرسه و فضای بیرونی میگذرانند. یکی از دلایل اصلی، نیاز به استقلال در این نسل است. از دید آنها، مهمانیهای خانوادگی فضایی محدودکننده است که در آن پرسشهای مزاحم، نصیحتهای ناخواسته و دخالت در مسائل شخصی وجود دارد.
بسیاری از نوجوانان و جوانان در این مهمانیها احساس امنیت روانی ندارند، چون همواره باید پاسخگوی سوالاتی درباره ظاهر، تحصیل یا زندگیشان باشند. چنین وضعیتی باعث شده تا آنها از حضور در این فضاها اجتناب کنند و به تعاملات مجازی یا ارتباطات گزینشی با همسالان خود پناه ببرند.
نقش شبکههای اجتماعی
یکی از مهمترین دلایل این تغییر، ورود شبکههای اجتماعی به زندگی روزمره نسل Z است. برخلاف نسلهای پیشین که از رسانههای سنتی استفاده میکردند، نسل Z در محیطی بزرگ شده که رسانهها تعاملی و چندسویهاند. آنها نهتنها مصرفکننده محتوا هستند، بلکه خود نیز تولیدکنندهاند و به تبادل نظر میپردازند. این نوع تعامل باعث شده تا در روابط واقعی هم به دنبال ارتباطاتی برابر و محترمانه باشند، نه صرفاً شنوندهای مطیع در جمع بزرگترها.
این شبکهها همچنین باعث شدهاند که نسل جدید همیشه در فضای دیجیتال حاضر باشد، حتی زمانی که در یک مهمانی فیزیکی حضور دارد. آنها نوعی زیست دوزیستی دارند: هم در فضای واقعیاند، هم در فضای مجازی.
تغییر سبک ارتباطات
شیرین امین، روانشناس و مشاور خانواده، میگوید نسل Z بیشتر به ارتباطات انتخابی و کنترلشده علاقه دارد تا ارتباطات سنتی که بر اساس وظیفه و الزام اجتماعی است. این نسل، آگاهی بالاتری از حریم شخصی دارد و از جمعهایی که در آن قضاوت یا سوالات مزاحم مطرح میشود پرهیز میکند.
البته این تغییر فقط ابعاد منفی ندارد. مثلاً باعث میشود نوجوانان کمتر درگیر تنشها و ناراحتیهای خانوادگی شوند. اما از سوی دیگر، اگر ارتباط فیزیکی و عاطفی با خانواده بهطور کامل قطع شود، نوجوان در شرایط بحرانی مانند بیماری یا سوگ عزیزان، حمایت عاطفی مهمی را از دست خواهد داد.
وظیفه خانوادهها چیست؟
بسیاری از والدین از این تغییرات ناراضیاند و احساس طردشدگی میکنند. دکتر امین تأکید میکند که خانوادهها نباید با سرزنش یا اجبار، فرزندان خود را مجبور به حضور در جمعهایی کنند که به آن علاقهای ندارند. بلکه باید به آنها حق انتخاب بدهند و به جای نصیحت و قضاوت، گفتوگویی همدلانه برقرار کنند. حتی اگر فرزندشان در مهمانیهای خانوادگی شرکت نکند، این بدان معنا نیست که ارتباط با خانواده برایش بیاهمیت است. کیفیت این ارتباط بسیار مهمتر از حضور در یک مراسم اجباری است.
نسل Z با دنیای متفاوتی بزرگ شده و به همان اندازه، سبک ارتباطاتش با نسلهای قبل متفاوت است. اگرچه آنها کمتر در مهمانیهای خانوادگی شرکت میکنند، اما ارتباطات قوی و معناداری با دوستان و همسالان خود دارند. خانوادهها اگر میخواهند ارتباطشان با فرزندان حفظ شود، باید تغییرات را بپذیرند، به آنها فضا بدهند، و شیوه گفتوگو و تعاملشان را بهروز کنند. حفظ پیوند عاطفی، درک متقابل و احترام به انتخابها، کلید سازگاری با این نسل است.