شناسهٔ خبر: 74039914 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

سالروز شهادت داریوش رضایی‌نژاد؛

دانشمندی که می‌دانست در فهرست ترور قرار دارد!

داریوش رضایی‌نژاد از همان روزهای ترور شهید شهریاری، شهید علی‌محمدی می‌دانست که در فهرست ترور قرار دارد. چند روز پیش از ترور داریوش رضایی‌نژاد به دست موساد، تماس‌هایی با شماره ناشناس با او گرفته شد و پیشنهاد پرداخت مبلغی در ازای ارائه اطلاعات دادند که وقتی با عدم پذیرش او مواجه شدند، حرف‌هایشان رنگ و بوی تهدید به خود گرفت.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، شهید داریوش رضایی نژاد در ۲۹ بهمن ۱۳۵۶، حدود یک سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در آبدانان استان ایلام متولد شد. نبوغ و استعداد او از همان دوران کودکی برای اطرافیان مسجل شده بود و شروع به یادگیری الفبا از سه سالگی از جمله این نشانه‌ها محسوب می‌شد. دوران مدرسه و تحصیل فرصت نمایش این نبوغ را بیش از پیش برای داریوش ساخت؛ تا جایی که با دو سال جهشی خواندن موفق شد در شانزده سالگی دیپلم گرفته و وارد دانشگاه شود. آبدانان در آن زمان منطقه‌ای با امکانات محدود بود و با شروع جنگ ایران و عراق، شرایط سخت‌تری پیدا کرد. با وجود عدم امکانات و نبود کلاس‌های کنکور، داریوش توانست در کنکور سراسری رتبه خوبی کسب کند و وارد دانشگاه مالک‌اشتر اصفهان شود.

در سال آخر کارشناسی، گروهی از نمایندگان وزارت دفاع به دانشگاه مراجعه کردند و دانشجویان برتر رشته را برای فعالیت در پژوهشکده فیزیک انتخاب کردند. از میان آن‌ها، داریوش و ۹ نفر دیگر پذیرفته و در وزارت دفاع مشغول به کار شدند. در همان سال نخست اشتغال بود که به فکر ادامه تحصیل و اخذ مدارک بالاتر افتاد. رضایی‌نژاد سه بار قصد دفاع از پایان‌نامه را داشت که هر سه مرتبه موقعیت آن فراهم نشد. بار اول سال ۱۳۷۷ در دانشگاه ارومیه مشغول به تحصیل شد. همزمانی کار و تحصیل و پیچیدگی‌های شغلی باعث شد که نتواند در زمان مقرر از پایان‌نامه ارشد خود دفاع کند و در نهایت از دانشگاه اخراج شد. با این حال، در سال ۱۳۸۷ کارشناسی ارشد رشته برق قدرت را در دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی گذراند.

در دوره کارشناسی ارشد دانشگاه خواجه نصیر بود که فرصت تحصیل در آلمان و اخذ دو مدرک تحصیلی برای او میسر شد. علاوه بر پیشنهاد سفر به آلمان از طرف دانشگاه خواجه نصیر، بارها پیشنهادهای تحصیلی و شغلی مختلفی از کشورهای دیگر برای داریوش رضایی‌نژاد می‌رسید. اما او همیشه می‌گفت: «من نمی‌توانم دوری از ایران را تحمل کنم.» رضایی‌نژاد پروژه مشترکی با وزارت دفاع داشت. شهید فخری‌زاده در این باره گفته است: «ما می‌خواستیم سیستم ترانس‌های خاصی را به سیستم الکترونیکی تبدیل کنیم. این سیستم‌ها مثلاً در رادارها کاربرد داشت. در نیروی هوایی ارتش از سیستم ترانسی استفاده می‌کنند. سیستم شتاب‌دهنده بسیار جدید است، در دیداری که داشتیم به فکر این جوان نابغه رسید که در این سیستم‌ها به جای ترانس از شتاب‌دهنده استفاده کنیم.» این آشنایی و پیشنهادات باعث شد از او در سازمان انرژی اتمی کمک بگیرند. فضای اجتماعی و سیاسی جامعه در سال ۱۳۸۸ و مشکلات شغلی و بی‌مهری مسئولین باعث شده بود داریوش هم مانند شهید علی‌محمدی تمایل به فاصله گرفتن از همکاری با پروژه‌های در حال انجام پیدا کند. این سرخوردگی، تمایل رضایی‌نژاد برای فاصله گرفتن از وزارت دفاع و همکاری با سازمان انرژی اتمی و دکتر عباسی را بیشتر می‌کرد.

داریوش رضایی‌نژاد از همان روزهای ترور شهید شهریاری، شهید علی‌محمدی و دکتر عباسی می‌دانست که در فهرست ترور قرار دارد. چند روز پیش از ترور داریوش رضایی‌نژاد به دست موساد، تماس‌هایی با شماره ناشناس با او گرفته شد و پیشنهاد پرداخت مبلغی در ازای ارائه اطلاعات می‌دادند که وقتی با عدم پذیرش او مواجه شدند، حرف‌هایشان رنگ و بوی تهدید به خود گرفت. در نهایت، اولین روز از مردادماه، دشمن ناامید از تمام راه‌های نفوذ در داریوش رضایی‌نژاد، نقشه ترور او را عملی کرد. در سال‌های پایانی فعالیت حرفه‌ای شهید رضایی‌نژاد، نزدیک‌ترین فرد به او شهید فریدون عباسی بود. نقطه اشتراک هر دوی آن‌ها، تمرکز و تلاش برای پیشبرد پروژه‌هایی بود که با امنیت ملی کشور مرتبط بود. با وجود اینکه عباسی خود در معرض تهدید بود، در روز ترور رضایی‌نژاد در مراسم مربوط به او حاضر شد و تلاش می‌کرد به خانواده‌اش، به‌ویژه همسرش، آرامش بدهد: «داریوش تو را بسیار قوی می‌دانست؛ سعی کن همان‌طور باشی که او از تو تصور می‌کرد.»

شهید فریدون عباسی، که خود به تازگی از یک سوءقصد جان سالم به در برده بود، چند روز پس از ترور شهید داریوش رضایی‌نژاد گفت: «داریوش یک عادت زیبا داشت و آن مستندسازی کارهای علمی بود. آنها پیش من است و من به کوری چشم دشمنان در این وقت اضافه‌ای که خدا به من داده آنها را آماده کرده‌ام و در اختیار اهل علم خواهم گذاشت تا محصول زحمات داریوش پایدار بماند.» دستاوردهای علمی و نقشی که دشمن را به هراس انداخت شهید رضایی‌نژاد از جمله نخبگانی بود که توانست در بخش‌های حساس دفاعی، نقش کلیدی ایفا کند.

عمده فعالیت‌های او به حوزه‌های طراحی سامانه‌های الکترونیکی، تقویت خطوط انتقال قدرت، طراحی مدارهای خاص برای تجهیزات حساس و به‌ویژه پروژه‌های مرتبط با شتاب‌دهنده‌ها محدود نمی‌شد. او در توسعه سیستم‌های پایش انرژی و رصد سیگنال‌های خاص نیز فعالیت داشت. به گفته یکی از همکارانش در وزارت دفاع «ایده‌پردازی‌های داریوش گاه از سطح پروژه‌های جاری نیز فراتر می‌رفت و به بازطراحی ساختارهای پایه منجر می‌شد».

داریوش با وجود توانایی‌های فنی، فردی درون‌گرا و متعهد به اخلاق حرفه‌ای بود. او هرگز درباره پروژه‌هایی که در آن مشارکت داشت، حتی با نزدیک‌ترین اطرافیان خود صحبت نمی‌کرد. همین ویژگی او باعث شده بود تا مأموران اطلاعاتی دشمن، از راه‌های مختلف برای به دست آوردن اطلاعات از او تلاش کنند؛ از جمله همان تماس‌های مشکوک پیش از ترور. بنابراین روز اول مرداد ۱۳۹۰، داریوش رضایی‌نژاد به همراه همسر و دختر خود در حال بازگشت به خانه بود که هدف گلوله‌های نیروهای موساد قرار گرفت.

منابع:
– دفتر دوم از مجموعه شهید علم، نشر معارف
– کتاب شور شیرین، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی