به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، در ادامه سلسله نشستهای «هنرهای نمایشی؛ از تولید محتوا تا مخاطب»، نشست «جایگاه فیلمنامه در بازار کتاب ایران» با حضور هوشنگ گلمکانی، پیمان شیخی و مازیار فکریارشاد، سهشنبه (۳۱ تیر ۱۴۰۴) در سرای اهل قلم برگزار شد.
ترجمه فیلمنامهها به تاریخ میپیوندد!
در ابتدای این نشست هوشنگ گلمکانی به اهمیت بازنشر کتابهای مرتبط با فیلمنامه در ایران اشاره کرد و گفت: من در اواخر دهه ۶۰ به ترجمه علاقهمند شدم و چون آن زمان تازهکار بودم به دنبال متنهای طولانی و دشوار نرفتم و متنهای ساده و روان مثل فیلمنامه، توجه من را بیشتر جلب میکرد.
وی با اشاره به اولین ترجمهاش «پاریس، تگزاس» که سال ۱۳۶۹ منتشر شد، ادامه داد: فیلمنامههای حرفهای بهندرت ویژگیهای ادبی دارند و اگر هم عناصر ادبی در آن وجود داشته باشد، نوعی انحراف از متن تلقی میشود. فیلمنامه شرح داستانی از صحنهها و دیالوگهاست و همهچیز در آن ساده برگزار میشود.
گلمکانی با بیان اینکه گاهی برخی کلمات و جملات در یک فیلمنامه ایرانیزه میشوند، ادامه داد: در برخی مواقع، کلمات یا جملات از حالت اصلی خود خارج میشوند تا مفهوم اصلی ارائه شود؛ این امر لازم است و حتی در دوبله نیز انجام میشود. فرض کنید در فرهنگ کشور دیگری، ضربالمثلی متفاوت وجود دارد؛ ضربالمثل با توجه به عناصر تشکیلدهندهاش در آن زبان معنا پیدا میکند و اگر عیناً ترجمه شود، بیمعنا میشود. بنابراین مترجم تلاش دارد تا معادل معنایی مناسبی برای آن پیدا کند.
وی تأکید کرد: با توجه به ورود هوش مصنوعی شاید بتوان گفت ترجمه کمکم کنار گذاشته شده و انتشار فیلمنامهها و ترجمهها به امری تاریخی تبدیل خواهد شد. البته نقد و توضیحات درباره عناصر تشکیلدهنده فیلم و فیلمنامه موضوعاتی مهم هستند که بعدها ممکن است در فضای مجازی منتشر شوند. اینجا سوالی مهم مطرح میشود که اساساً کار ترجمه چیست؟ یکی از منتقدان سینما مثالی میزند که متن اصلی، قالی است و ترجمه، پشت قالی که اصالت و زیبایی قالی را ندارد.
این مترجم در ادامه با اشاره به این نکته که فیلمنامه متنی کاربردی است، گفت: در ترجمه شعر، مترجم باید شاعر باشد تا مفهوم را به درستی منتقل کند؛ اما درخصوص فیلمنامه چنین نیست چون متنی است کاربردی. یعنی فیلمنامه بیشتر شرح صحنه و دیالوگ است و صنایع ادبی در آن به کار نمیرود. نکته مهم این است که در ترجمه این نوع آثار باید به مفهوم توجه کرد و گاهی لازم است برخی واژهها حذف یا اضافه شوند تا به معنا و مفهوم اصلی برسیم. نکته مهم دیگر این است که برای ترجمه یک شعر، باید آن را به شکل شعر درآورد، کاری که احمد شاملو انجام داده است. اما بسیاری از شعرهایی که امروزه میخوانیم، فضای شاعرانهای ندارند و فقط کلمات برگردانده شدهاند. برای ترجمه شعر و ادبیات، ذوق شاعرانه مهم و لازم است.
هوشنگ گلمکانی در پایان سخنان خود کتابی با عنوان «کتابشناسی سینما در ایران» اثر اصغر یوسفینژاد را معرفی کرد و گفت: این اثر، مجموعهای از کتابهای سینمایی را که آغاز شکلگیری سینما در ایران تا زمان انتشار آن (۱۳۰۶ تا ۱۳۹۴) نوشته شده معرفی کرده است و ۲۸۷۰ عنوان کتاب سینمایی در ایران را شامل میشود. این مجموعه براساس الفبای عنوان منابع تنظیم شده و هر مدخل آن، شامل اطلاعاتی چون عنوان کتاب، نویسنده (ها)، محل نشر، ناشر، سال نشر، تعداد صفحه، نوع چاپ، قطع کتاب و شرحی کوتاه از کتاب است. کتاب ذیل موضوعاتی مانند تاریخ سینما و منابع مرجع، تحلیلی و تئوریک، آموزشی و فنی، شخصیتها، فیلمنامهها، مجموعهها، فصلنامهها، آگاهنامهها و جشنوارهها سامان یافته است. این کتاب با چهار نمایه (اشخاص، فیلمها، موضوعها و ناشران) پایان مییابد.
فیلمنامه دیگر فقط نقشه صحنه نیست، گاه همسنگ رمان است
مازیار فکریارشاد نیز در بخش دیگر این نشست، با اشاره به اهمیت کتابهای سینمایی در ایران تاکید کرد: همواره گفته میشود فیلمنامه متنی است که برای ساختن و اجرا نوشته میشود، نه برای خواندن. به این معنا که فیلمنامه لزوماً متنی لذتبخش برای خواندن نیست. من با این حرف بهجد موافق نیستم. یا اینکه گفته میشود فیلمنامه فقط متنی است برای کارگردان، بازیگران و عوامل تا بر اساس آن دکوپاژ و میزانسن نوشته شود. شاید در دوران اولیه سینما چنین بوده، اما اکنون اینگونه نیست!
وی افزود: در روزگار ما که سریالهایی در قالب ۱۵ تا ۲۰ قسمت تولید میشوند و بازار آنها گرم است، تحولات جدی و خوبی رخ داده است. در سالهای اخیر، با توجه به تحولات در حوزه فیلمنامهنویسی و تولید سریالها بهویژه در پلتفرمهای جهانی، مرزهای فیلمنامهنویسی چندین مرحله جا به جا و فضای آن گستردهتر شده است. به نظر میرسد فیلمنامه، با توجه به این تحولات، به فرمی ادبی تبدیل شده که از خواندن آن نیز میتوان لذت برد.
مازیار فکریارشاد نیز در این نشست گفت: فیلمنامه از نظر فرم، همچون نمایشنامه، شامل شرح صحنه و دیالوگ است و با تحولات اخیر، میتوان از فیلمنامه بهعنوان یک فرم مستقل ادبی یاد کرد. بهقدری جزئیات از جمله احساسات بازیگران، چگونگی بروز این احساسات، توصیف محیط، موقعیت و فضا در متن زیاد شده است که برخی از این فیلمنامهها همانند رمان هستند و گویی مخاطب در حال خواندن یک رمان است. این تحولات، نقطه عطفی به شمار میرود و به واسطه همین رویکردها، بازار فیلمنامه نیز گرم شده است.
∎