از شاهرخ بیانی که مرعوب چشمهای سرخ سلطان، تنپوش آبی را از تن درآورد و ۳۹ تموز پیشتر دو بار قفس توری ناصر حجازی را آتش زد تا احمدرضا عابدزاده که عشق را در خیانت جستوجو کرد... از مهدی هاشمینسب که به قساوت چمنزار وقعی ننهاد و با تیر خلاص خود در یک دربی هولناک آبیها را به سقف آزادی چسباند و دلداده سابقش را به التماس انداخت، دفتر قطور سرخابی هماره پر از چهرههای شورشیِ شهر بههم ریزی بوده که بر مدار بیتابی چرخیدند و جماعتی سادهدل را تا مرز سکته بردند و نشان دادند آفتاب به مجنونها جور دیگری میتابد. آخرین شاهکار داستان یاغیها، اینک درحال نضج گرفتن است و دیر و دور نیست یک کلنل لجباز و لطمه خورده، صبح خود را با بوسهای به چهره آبی عشق شروع کند و خود را در صف طویل گردنکشانِ متمردی قرار دهد که با فراموشی خانه سابق، به سیم آخر زدند و قلبها را داغ گذاشتند.
حالا عیسی آلکثیر که روزگاری گفته بود حاضرم مجانی برای پرسپولیس بازی کنم، اما به استقلال نروم، بیاعتنا به مصاحبههای جگریرنگ گذشته، خود را به اردوگاه آبی رسانده و مهر تأیید ریکاردو ساپینتو را بر نامه اعمالش نشانده و میرود تا در آستانه یک فصل جدید، کارتپستالهای قدیمی را پاره کند و برای رختی به رنگ آتش رجز بخواند و به شعلهور کردن قلعه قرمز در دربیهای فرارو بیندیشد.
برای پسر جنوب که پیش از این در دو شهرآورد آبیها را نقرهداغ کرده، شاید به دقیقه اکنون هیچچیز مهمتر از خودزنی نباشد. مرد دزفولی که در لیگ بیست و چهارم قدر ندید و بارها و بارها از سوی خوان کارلوس گاریدو و اسماعیل کارتال به نیمکت پیچ و مهره شد، با نشان دادن چراغ سبز به رقیب سنتی، عنقریب سوار بر تاکسی دربست خود را به جمع لاجوردیها میرساند.
همو که در ۳۵ سالگی به دنبال آن است با فرارها و گلهایش سکوهای روبهرو را سرزنش کند و پاسخ بیوفایی تیم محبوب خود را با آتشبازی در خط حمله رقیبی دهد که لشکریان ناکام خویش را به حجامت سپرده است. حتی اگر ماشین گلزنی شماره ۷۲ موفق به انفجار بمب نشود، هجرتش به اتراقگاه رقیب ضربه دهشتناکی بر کالبد حاج رضا و بازوانش وارد خواهد کرد و عیسی یک تنه خود را به کلوپ یاغیهای نافرمان و سرکش اضافه میکند. شک نکنید.
عیسی بدون تأیید ساپینتو؟
ساپینتو پس از انفعال مدیریت و اعضای هیئت مدیره در جذب لیست نقل و انتقالاتیاش، یک فهرست از بازیکنان ایرانی آزاد در بازار را برای مدیران ارسال میکند، اما با این پیش شرط که قبل از جذب هرکدام، با او مشورت و سپس قرارداد امضا شود. در مورد آل کثیر هم قضیه همین است؛ وقتی استقلالیها نتوانستهاند حتی یک مهاجم خوب را به ترکیب اضافه کنند سراغ این بازیکن رفته اند.در واقع ساپینتو هیچ تأییدیهای بابت به خدمت گرفتن آل کثیر به مدیران باشگاه نداده است.