به گزارش مفدا_جهرم، متن کامل یادداشت" معمای سهگانه: برجام، ماشه، تحریم"
مکانیسم ماشه سازوکاری در برجام است که در صورت گزارش نقض تعهدات، امکان بازگشت خودکار تحریمها بدون رأیگیری در شورای امنیت را فراهم میکند.
اگرچه در نگاهی سطحی هدف از این نقص بالفطره در توافقنامه برجام حل اختلاف بوده، اما بهدلیل امکان تفسیر دلخواه طرفهای مقابل از «نقض تعهدات»، به ابزاری برای فشار سیاسی علیه ایران تبدیل شده است.
از طرفی، کشورهای اروپایی مانند آلمان، انگلیس و فرانسه رفتارهای دوگانهای از خود نشان میدهند. در ظاهر بر پایبندی به برجام تأکید دارند، اما در عمل بارها ایران را به فعالسازی این مکانیسم تهدید کردهاند. این رفتار نشان میدهد که مکانیسم ماشه، بیش از آنکه ابزاری برای حل اختلاف باشد، به یک چماق نمادین برای مدیریت و اعمال فشار سیاسی علیه ایران تبدیل شده است.
ایران نیز همواره هشدار داده است که فعالسازی مکانیسم ماشه به معنای فروپاشی کامل برجام خواهد بود. در واکنش، جمهوری اسلامی گزینههایی همچون کاهش تعهدات هستهای یا حتی خروج از پیمان NPT (پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای) را باید در نظر بگیرد.
از سوی دیگر، چنین اقدامی برای ملت ایران، پیامی روشن و بیدارگر دارد. اروپاییهایی که سالها با شعارهای فریبندهی حقوق بشر، آزادی و حمایت از ملتها، چهرهای بزکشده از خود ارائه داده بودند، اکنون عملاً در کنار صهیونیستها و آمریکاییها ایستادهاند و با فعالسازی تحریمهای ظالمانه، ماهیت واقعی خود را آشکار ساختهاند. نتیجهی این روند، چیزی جز افزایش انسجام داخلی، تقویت روحیهی مقاومت و تحکیم باور به بیفایده بودن اعتماد به غرب نخواهد بود.
اما نکتهای در این میان وجود دارد؛ در زمانی که برجام امضا شد، یکی از ادعاهای اصلی دولت و تیم مذاکرهکننده این بود که تحریمها نه تعلیق، بلکه لغو میشوند. اما طبق اسناد منتشرشده از برجام و قطعنامهی ۲۲۳۱ شورای امنیت، تحریمها فقط تعلیق شده بودند و طبق مکانیسم ماشه، دوباره بازگردانده میشوند.
مکانیسم ماشه چیزی نبود جز یک تله برای دولت مردان سطحی نگر آن زمان که به دنبال دست یافتن به القابی همچون قهرمان دیپلماسی بودند و امثال ظریف بدون درک عمیق نسبت به این تله حقوقی-سیاسی این زمینه را فراهم کردند
انکار ماشه ظلم توسط قهرمان دیپلماسی، شاید تاکتیکی رسانهای برای آرامکردن افکار عمومی بود، اما در عمل به ضعف جدی در شفافسازی تیم مذاکرهکننده انجامید.
از طرفی، پس از خروج آمریکا از برجام، با وجود اینکه ایران همچنان به تعهدات خود پایبند بود، ایالات متحده تحریمهای جدید و حتی سنگینتری نسبت به دوران پیش از برجام علیه ایران اعمال کرد.
در مقابل، کشورهای اروپایی با بهرهگیری از مکانیسم ماشه، این پیام را به افکار عمومی ایران القا کردند که تمامی تحریمها برداشته شدهاند؛ در حالی که همچون طبلی توخالی، صرفاً با تهدیدهایی نظیر فعالسازی این مکانیسم در صورت عدم پایبندی ایران به تعهدات، فضا را مدیریت کردند.
آنها همچنین با استفاده از این تکنیک، تحریمهای آمریکا را پنهان کرده و باورهای نادرستی را در ذهن جامعه ایرانی شکل دادند.
اسنپبک بهمعنای قطع صادرات نفت یا آغاز جنگ نیست.
نرخ ارز بیشتر تحت تأثیر عوامل داخلی است تا تصمیمات شورای امنیت.
نرخ بهره نیز ارتباطی با اسنپبک ندارد، چراکه در اختیار بانک مرکزی است.
هیچ قطعنامهای سقفی برای صادرات نفت ایران تعیین نکرده است.
کاهش درآمد دولت، ناشی از تحریمهای یکجانبه آمریکا است، نه مکانیسم اسنپبک.
تأثیر این مکانیسم بر صادرات اغراقآمیز جلوه داده شده و عمدتاً محدود به تسلیحات و برخی فلزات خاص است، نه صادرات عمومی کشور.
بیتردید، جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر ظرفیتهای بومی، وحدت ملی، قدرت بازدارندگی و هوشیاری دیپلماتیک، اجازه نخواهد داد ابزار فرسودهای به نام «مکانیسم ماشه» به ابزاری برای باجگیری و تهدید تبدیل شود. همانگونه که رهبر معظم انقلاب بارها تأکید کردهاند، ایران در برابر ظلم و باجخواهی سر خم نخواهد کرد و منطق مقاومت، تنها راه مصونسازی کشور از توطئههای مستکبران است.