شناسهٔ خبر: 73957990 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: بهار | لینک خبر

مکانیزم ماشه در آستانه فعال‌سازی و تأکید تهران بر غنی‌سازی؛ دو مسیر متضاد در یک بحران

کسی که اسنپ‌بک را کاغذپاره می‌نامد، هیچ دانشی ندارد

صاحب‌خبر -
گروه سیاسی: تنش‌های مربوط به برنامه هسته‌ای ایران بار دیگر به صدر اخبار بین‌المللی بازگشته و اتحادیه اروپا به‌صورت رسمی ضرب‌الاجلی برای احیای توافق هسته‌ای تعیین کرده (تا پایان ماه آگوست ۲۰۲۵) است. این کشور‌ها هشدار داده‌اند که در غیر اینصورت روند فعال‌سازی مکانیسم ماشه را آغاز خواهند کرد؛ روندی که می‌تواند در نهایت به بازگشت تحریم‌های سازمان ملل متحد علیه ایران منجر شود.

به گزارش اقتصاد24،البته وزارت خارجه فرانسه روز جمعه خبر داده که دیپلمات‌های ارشد اروپایی (شامل وزرای خارجه فرانسه، آلمان، انگستان و نیز مسئول سیات خارجی اتحادیه اروپا) روز پنجشنبه به عباس عراقچی گفته‌اند که در صورت عدم پیشرفت در زمینه توافق هسته‌ای ایران تا پایان تابستان، برای بازگرداندن تحریم‌های سازمان ملل علیه تهران، مصمم هستند. در مقابل، وزیر امور خارجه کشورمان نیز در این کنفرانس ویدئویی، خطاب به اروپایی‌ها تصریح کرد که «اگر اتحادیه اروپا و سه کشور اروپایی می‌خواهند نقشی ایفا کنند، باید مسئولانه رفتار کنند و از سیاست فرسوده تهدید و فشار، از جمله تهدید به اجرای سازوکار «اسنپ‌بک» که فاقد هرگونه مبنای اخلاقی و حقوقی برای آن هستند، دست بردارند».

با این مقدمه، اقتصاد ۲۴ با سید جلال ساداتیان، سفیر اسبق ایران در انگلستان به گفت‌و‌گو نشسته که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

تاکید طرف مقابل در دور چهارم مذاکرات بر غنی‌سازی صفر، ناشی از فشارهای لابی اسرائیل بود
* در شرایطی که اتحادیه اروپا برای دستیابی به توافق هسته‌ای به ایران ضرب‌الاجل داده و از سوی دیگر تهران هم با وجود تجربه جنگ ۱۲ روزه همچنان بر حق غنی‌سازی تاکید می‌کند، چرا ایران هیچ در مواضعش هیچ تغییری اعمال نکرده است؟
- اینکه چرا مواضع ایران تغییر نکرده است را خود وزارت خارجه و شخص آقای عراقچی باید پاسخگو باشد. من به عنوان تحلیلگر مواردی را تحلیل می‌کنم که ممکن است در واقعیت تحلیل‌های داخلی و آنچه در ذهن آنهاست، تطابق داشته یا نداشته باشد. وقتی پیش شرط‌هایی را تعیین می‌کنند بر اساس تجارب و اتفاقاتی است که پیش آمده است. تجاربشان می‌گوید که آقای ترامپ گفته است بیاید مذاکره کنیم، پنج دور هم مذاکره کرده‌ایم و در آستانه دور ششم اسرائیل به ما حمله کرده است.
این حمله با هماهنگی آمریکا بوده یا خیر؟ اگر با هماهنگی آمریکا بوده یعنی فریب، دروغ و نیرنگی که آنها به کار بردند، اما اگر با هماهنگی آنها نبوده است، چطور آمریکا انقدر آلت دست اسرائیل است که خود را در معرض این قضایا قرار می‌دهد و نه تنها هیچ محکومیتی هم متوجه این حمله نمی‌کند بلکه در ادامه کار او را هم مورد حمایت قرار می‌دهد و خودش هم حمله می‌کند؟

به باور من موضعی که وزیر خارجه ایران می‌گیرد برای روشن کردن هرچه بیشتر موضع مدبرانه یا منفعلانه آمریکاست تا این امر را بتواند در مقابل دید جهانیان قرار دهد. همچنین از جهت کار خود هم بتواند این ضمانت را بگیرد که ایران مجدد مورد حمله واقع نمی‌‍شود. البته ضمانت آنها قابل اتکا نیست ولی به عنوان شخصی که دارد مذاکره می‌کند، بر این امر تاکید می‌کند تا دوباره از یک سوراخ گزیده نشود.

اما درمورد تاکید جمهوری اسلامی بر غنی‌سازی باید بگویم که این بحث فراز و نشیب‌های فراوانی را به خود گرفته است. اول اینکه جمهوری اسلامی پیش از مذاکرات دنبال این بود که حق هسته‌ای، برد موشکی و مسائل منطقه‌ای مورد بحث قرار گیرد. اما در دور دوم مذاکرات در رم، آقای ویتکاف با ایران توافق کرد که فقط روی موضوع هسته‌ای تمرکز کنند.
 
در بحث هسته‌ای هم تا دور چهارم درباره اینکه ایران غنی‌سازی خود را در چارچوب برجام داشته باشد، هیچ مشکلی نبود. اما در دور چهارم طرف مقابل روی غنی‌سازی صفر تاکید کرد و این نشان داد که ناشی از فشار‌های لابی اسرائیل بر آمریکاست. الان هم به نظر می‌آید به نوعی توافق رسیده‌اند که غنی‌سازی ۳ و ۶۷ درصدی که در داخل ایران و با نظارت‌های بین‌المللی انجام می‌شد، موقتا تعلیق شود. این البته پیشنهاد طرف مقابل بوده که اگر هم چیزی مورد نیاز باشد از سمت روسیه تامین شود و میزان ۴۰۹ یا ۴۲۰ کیلیویی که ما غنی‌سازی ۶۰ درصدی داریم به روسیه انتقال پیدا کند. البته تاکید می‌کنم که اینها پیشنهادی است که آمریکایی‌ها در گفت‌و‌گو‌های پشت پرده مطرح کرده‌اند. اما تاکید موکد ایران بر این است که غنی‌سازی باید زیر نظر خودمان باشد و شما می‌توانید به ایران بیایید و نظارت داشته باشید.
 
این دور از مذاکرات که قرار است از سر گرفته شود، حول دو محور اصلی خواهد بود؛ به این معنا که ایران، در واکنش به عدم پایبندی طرف مقابل به تعهداتش، به‌تدریج سطح غنی‌سازی ۲۰ و ۶۰ درصدی را افزایش داده، از سانتریفیوژهای پیشرفته استفاده کرده و در نهایت نیز اجازه بازرسی‌ها را نداد. در همان چهار دور اول مذاکرات با «ویتکاف» توافق شده بود که این اقدامات در قالب یک سازوکار تدریجی و در ازای رفع تحریم‌ها متوقف شود.

اکنون که مذاکرات جدید در آستانه آغاز شدن است، باید دید ایران در ازای چه امتیاز یا تعهد مشخصی، حاضر به عقب‌نشینی از این اقدامات خواهد شد و طرف مقابل چه تعهداتی را اجرا خواهد کرد. این‌ها از جمله موضوعات مبهمی است که باید دید در این دور از مذاکرات – که دو طرف برای آن اعلام آمادگی کرده‌اند و قرار است در چین برگزار شود – چگونه مورد توافق قرار خواهد گرفت.

اروپایی‌ها به دنبال تعیین جایگاه خود در بازی ایران و اوکراین هستند
* در شرایطی که زمان از دست رفته و امکان ندارد ایران تا پایان مدت دو ماهه ضرب‌الاجل به توافق بر سر برنامه هسته‌ای برسد، تهران چه کاری می‌تواند انجام دهد؟
- اروپا یک ضرب‌الاجلی به ایران داده و الان هم ظاهرا توافق کرده‌اند که در چین این گفت‌و‌گو‌ها ادامه پیدا کند. خبری هم منتشر شده مبنی براینکه ترامپ به اروپا دستور داده که روند مکانیسم ماشه را متوقف کنند تا نتیجه مذاکرات ما مشخص شود. البته من نمی‌دانم چه قدر این خبر صحت دارد ولی من هم فکر می‌کنم اروپایی‌ها این ضرب‌الاجل را مطرح کردند تا سهم و جایگاه خود در این مذاکرات را مشخص کنند.

به نظر نمی‌آید آنها تابع صرف آمریکا باشند چراکه به اندازه کافی دلخوری‌هایی از آمریکا درمورد اوکراین و نحوه حمایت‌هایی که از اروپایی‌ها دریغ شده، دارند. از این رو اروپایی‌ها گروکشی کردند تا بتوانند جایگاه و پایگاه خودشان در قبال مسئله ایران و اوکراین با آمریکا تاخت بزنند. حال اینکه ترامپ گفته ما به اروپا دستور دادیم که روند مکانیسم ماشه را فعلا متوقف کند، جای تامل دارد. یک مقدار ابهاماتی در این مسئله وجود دارد ولی بی تردید اروپایی‌ها هم به دنبال این هستند که نقش خود را در بازی اوکراین و ایران ایفا کند.

* برای ایران چه قدر حیاتی است که از فرصت باقی مانده استفاده کند و به میز مذاکره بازگردد؟
- ایران اعلام کرده که آماده مذاکره است. آقای پزشکیان هم در مصاحبه با کارلسون به آمریکا پیام مستقیم داد که ما آماده مذاکره‌ایم. منتهی در این شرایط هم گفت‌و‌گو‌های پشت پرده‌ای دارد رخ می‌دهد و غیر از اعراب منطقه یعنی عمان و قطر که پیشتر هم تلاش‌هایی کرده و الان هم در تکاپو هستند، چینی‌ها هم وارد این مرحله شده‌اند. باید ببینم همین روز‌ها و همین ساعت‌ها نتایج رایزنی آنها به چه نتیجه‌ای ختم خواهد شد. طبیعی است هر طرفی حداکثر منافع خودش را می‌خواهد.
 
 آنچه آمریکایی‌ها می‌خواهند این است که غنی‌سازی ایران صفر شود، هیچ امتیاز رفع تحریمی ندهند و ایران صم بکم آنچه آنها دستور می‌دهند را اجرا کند. از این طرف هم ایران دارد مقاومت می‌کند و به یک حداقل‌هایی که پیشتر عنوان کردم، دارد بسنده می‌کند. همه اینها را در مذاکرات قبلی هم پذیرفته بود، اما باتوجه به جنگی که رخ داد باید ببینیم موضع ایران در این مرحله از مذاکرات چگونه خواهد بود؛ آیا بر همان مواضع قبلی خود می‌ایستد یا امتیاز‌های بالاتری را تقاضا می‌کند. اینها هنوز مبهم است و کسی نمی‌داند چه توافقاتی پشت پرده رخ داده که براساس آن می‌خواهند مذاکرات را انجام دهند.

بازگشت مکانیزم ماشه یعنی بازگشت تحریم‌های سازمان ملل و قطع همکاری‌های بین‌المللی
* فارغ از تندرو‌های داخلی که مکانیسم ماشه را کاغذ پاره می‌خوانند، برخی تحلیل‌ها هم مبنی بر این است که همین الان هم ایران تحت فشار شدیدترین تحریم‌ها از سوی آمریکا قرار دارد؛ بنابراین فعال شدن مکانیسم ماشه چندان اثر ملموسی بر اقتصاد کشور و معیشت مردم نخواهد گذاشت. چه قدر این تحلیل درست است؟
- حرف غلطی است چراکه آنچه تاکنون تحت عنوان تحریم آمریکا یا اروپا بوده را برخی کشور‌ها از جمله چین و روسیه، خود را مجبور به اطاعت از آن نمی‌کردند. مثلا نفت ایران را می‌خریدند و معاملاتشان با ایران برقرار بود. همچنین با همسایگانمان از جمله امارات و ترکیه هم ارتباط داشتیم. اما برگشت مکانیسم ماشه یعنی همه تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران امضا شود، یعنی آن ۶ قطعنامه‌ای که اثرشان خنثی شده بود دوباره فعال می‌شوند و به موجب آن ما ذیل فصل هفتم تحریم سازمان ملل قرار می‌گیریم که دیگر هیچ کشوری نه تنها جرأت همکاری با ایران را ندارد بلکه موظف است در تحریم‌ها شرکت کند.

آنهایی که چنین حرف‌های مهملی را مطرح می‌کنند، هیچ علمی ندارند. منتهی این را هم باید خاطرنشان کرد که در حال حاضر عده‌ای از نظر حقوقی استدلال می‌کنند که، چون اروپایی‌ها هم عملا تعهدات برجامی‌شان را انجام ندادند، آنها هم حق این را ندارند که مطابق برجام اسنپ بک را فعال کنند. البته در رفتار‌های قلدرمآبانه آنها دیگر جای این مباحث وجود ندارد و آنها احتیاج به رای شورای امنیت ندارند که بگوییم چین و روسیه وتو می‌کنند بلکه با مکانیسم قلدری، تصمیم خود را به شورا می‌برند. حال اینکه از نظر حقوقی آیا این استدلال ایران شنیده و توجه می‌شود و در چارچوب شورای امنیت این حرف می‌تواند جلوگیرنده از بازگشت اسنپ بک شود یا خیر را باید کارشناسان حقوق بین‌الملل پاسخ دهند.

برچسب‌ها: