شناسهٔ خبر: 73938734 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: حوزه | لینک خبر

ویدا جوان: پیام‌های «آلا» از دل داستان می‌آیند، نه از شعار

حوزه/ ویدا جوان بازیگر سریال «آلاء» گفت: این مجموعه توانسته از دام کلیشه‌ها عبور کند، چرا که تمرکز خود را نه بر شعار بلکه بر انسان و مسئله انسانی قرار داده است. از نظر او، سریال‌هایی که بتوانند واقعیت را با قصه درآمیزند و از پیام‌زدگی فاصله بگیرند، قابلیت تأثیرگذاری بیشتری بر مخاطب خواهند داشت.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری حوزه در سال‌های اخیر، تولید آثار نمایشی با محوریت خانواده، سبک زندگی و دغدغه‌های اخلاقی و اجتماعی، در تلویزیون ایران با فراز و نشیب‌هایی همراه بوده است. برخی از این آثار با تأکید بر مفاهیمی مانند فرزندآوری، مسئولیت‌پذیری، مناسبات درون خانواده و چالش‌های زندگی زناشویی، توانسته‌اند مخاطب را به تأمل و گفت‌وگو وادارند. سریال «آلا» به‌عنوان یکی از تازه‌ترین آثار تلویزیونی در همین مسیر گام برداشته و روایتی چندلایه از تمنای مادری، انتخاب‌های دشوار و پیامدهای اجتماعی آن را به تصویر کشیده است.

نقش‌آفرینی ویدا جوان در این مجموعه، فرصتی بود تا در دل داستانی پرتنش و انسانی، با بخشی از واقعیت‌های پنهان زندگی زوج‌های درگیر با ناباروری آشنا شویم. بازیگری که در کارنامه‌اش آثار متنوعی در سینما و تلویزیون دیده می‌شود، این بار با نگاهی انسانی و احساسی، نقش زنی را بازی کرده که در مسیر رسیدن به رؤیای مادر شدن، به انتخابی پیچیده و پرچالش تن می‌دهد. او که پیش‌تر در سریال‌هایی چون «مرهم» و «ناریا» تجربه‌های متفاوتی پشت سر گذاشته، از «آلا» به‌عنوان اثری متفاوت با فیلمنامه‌ای نو و غیرکلیشه‌ای یاد می‌کند.در نگاه ویدا جوان، آن‌چه «آلا» را از سایر آثار مناسبتی متمایز کرده، رویکرد غیرمستقیم آن به مفاهیم انسانی و دینی است. سریالی که اگرچه در ایام محرم روی آنتن رفته، اما بیش از آن‌که مستقیماً به مفاهیم عاشورایی بپردازد، با روایتی واقع‌گرایانه و پرجزئیات، مسائل انسانی را در بستری اخلاقی و خانوادگی مطرح کرده است. وی تأکید می‌کند که پذیرش نقش در این سریال نه از سر تبلیغ یا شعار، بلکه به‌خاطر لایه‌های پنهان فیلمنامه و واقع‌گرایی آن بوده است.

این بازیگر همچنین با اشاره به فضای حرفه‌ای پشت صحنه و نگاه باز و پویای کارگردان جوان سریال، شکیل مظفری، تأکید می‌کند که همین تفاوت در رویکرد کارگردانی و مدیریت اجرا، یکی از عوامل اصلی تمایز «آلا» نسبت به دیگر آثار تلویزیونی بوده است. از نظر او، هرچند تلویزیون این روزها با کاهش مخاطب مواجه است، اما هنوز هم می‌تواند با روایت‌های درست، انسانی و خلاقانه، مخاطب را جذب و متأثر کند.

خبرگزاری حوزه پیرامون این موضوع، با ویدا جوان، بازیگر سینما و تلویزیون که این روزها سریال «آلا» با بازی او از شبکه سه سیما در حال پخش است، گفت‌وگویی انجام داده که در ادامه با آن همراه می‌شویم.

در سریال «آلا» نقش متفاوتی را ایفا کرده‌اید. درباره نحوه ورود به این پروژه و تفاوت آن با تجربه‌های قبلی‌تان مانند «مرهم» یا «ناریا» توضیح دهید. آیا از ابتدا آگاه بودید که این سریال اثری مناسبتی خواهد بود یا نه؟

پس از پایان پروژه «ناریا»، به من نقشی در سریالی به نام «رویان» پیشنهاد شد. بعدها البته عنوان سریال به «آلا» تغییر کرد. پیش از آن در سریال «ناریا» بازی کرده بودم که نقشی بسیار سنگین و پرفشار بود؛ هم از نظر احساسی و هم از نظر حجم کاری. به همین دلیل برای پروژه بعدی‌ام، علاقه‌مند بودم نقشی ایفا کنم که سادگی بیشتری داشته باشد، تا بتوانم تجربه‌ای متفاوت از نقش قبلی‌ام کسب کنم. وقتی پیشنهاد بازی در «رویان» را دریافت کردم، اولین چیزی که توجهم را جلب کرد، قصه ای بود که باید یکی از نقش های آن را بازی می کردم. داستانی که ستیز درونی و فی ما بین یک زوج بر سر انتخابی مهم را روایت می کند. انتخابی که فداکاری بزرگی می طلبد. جالب اینکه هیچ اشاره‌ای به مناسبتی بودن سریال نشد و من نیز با نیت بازی در یک نقش مادرانه ساده، آن را پذیرفتم. نحوه پخش و چینش زمان‌بندی سریال‌ها باعث شد مخاطب تصور کند «آلا» در ادامه «مرهم» قرار دارد، اما واقعیت این است که «مرهم» به کارگردانی محمدرضا آهنج آخرین پروژه‌ای بود که از بین این سه کار بازی کردم.

شخصیت مادرانه‌ای که در این سریال ایفا کردید، چه ویژگی‌هایی داشت که شما را جذب کرد و به پذیرش نقش واداشت؟ آیا کوتاه بودن نقش، مانعی برای اثرگذاری آن نبود؟

به نظر من کیفیت و اثر گذاری یک نقش ارتباطی با کمیت آن ندارد. گاهی چنین شخصیت‌هایی با حضوری محدود، تأثیری عمیق‌تر بر مخاطب می‌گذارند. شخصیت من از قسمت «» وارد داستان می‌شود؛ در دل ماجرایی پیچیده و انسانی. جذابیت اصلی نقش برای من در قصه‌پردازی آن بود. داستانی خانوادگی با چالش‌های عمیق احساسی و اخلاقی که بی‌تردید مخاطب را درگیر می‌کند. از سوی دیگر، ترکیب بازیگران و حضور نام‌هایی چون داریوش فرهنگ و بازیگران خوب دیگر مانند سام قریبیان عزیز که ایفای نقش مقابل من رو به عهده داشت، فضای حرفه‌ای و ارزشمندی به پروژه بخشیده بود. همچنین یکی از نقاط قوت «آلا» فیلمنامه‌ای تقریبا نو و ‌به دور از اغراق بود؛ موضوعی که متأسفانه در بسیاری از ملودرام‌های تلویزیونی کمتر دیده می‌شود. همین به روز بودن داستان و رویکرد کاربردی آن، جذابیت اثر را دوچندان کرده بود.

با توجه به اینکه شما تجربه مادری در زندگی شخصی ندارید، ایفای نقش یک مادر در چنین فضای دراماتیکی چه چالش‌هایی برایتان به همراه داشت؟

ایفای نقش مادری برای کسی که خود تجربه زیسته‌ای از مادر بودن ندارد، بی‌تردید یکی از دشوارترین تجربه‌های بازیگری است. در تمام طول فیلم‌برداری سعی کردم به مادران اطرافم دقت کنم؛ رفتارشان با فرزندان، نوع نگاه، لحن صدا، حتی سکوت‌هایشان را با دقت زیر ذره‌بین بردم. به‌خصوص رابطه‌ای که باید با کودک بازیگر مقابل برقرار می‌کردم، برایم سخت و چالش‌برانگیز بود. او در ابتدا ارتباط خوبی با من برقرار نمی‌کرد و حتی می‌توانم بگویم از من خوشش نمی‌آمد. ساختن آن پیوند عاطفی جلوی دوربین، بدون داشتن رابطه‌ای در پشت صحنه، از سخت‌ترین بخش‌های کار بود. وظیفه من بود که این حس مادرانه را به شکلی باورپذیر منتقل کنم؛ به‌گونه‌ای که تماشاگر آن را حس کند، حتی اگر در زندگی واقعی چنین تجربه‌ای نداشته باشم.

آیا برای ایفای این نقش، تلاش کردید با وجه روانی مادران درگیر در موضوع فرزندآوری بیشتر آشنا شوید؟ تا چه اندازه این شخصیت را نماینده طیفی خاص از زنان جامعه می‌دانید؟

قطعاً. شخصیت زن داستان یکی از نمایندگان خانواده‌هایی است که در مسیر بچه‌دار شدن با موانع متعددی روبه‌رو شده‌اند. زنانی که رؤیای مادر شدن دارند، اما بارها در مسیر درمان شکست خورده‌اند.

شخصیت من، زنی است که در نهایت و از سر ناچاری، راهی غیرقانونی را برای به فرزندی گرفتن یک کودک انتخاب می‌کند؛ که عملا در آینده موجب چالش اخلاقی بزرگی میشود. این زن در واقع نماینده گروهی از زنان است که میل و آرزوی مادری، آن‌ها را به مسیرهایی پرخطر و حتی خلاف سوق می‌دهد. به‌نوعی می‌توان گفت بازتابی از وضعیت خانواده‌هایی‌ست که به دلیل نداشتن فرزند، از هم می‌پاشند یا به تصمیمات احساسی و ناپایدار روی می‌آورند.

با توجه به اینکه «آلا» سریالی اجتماعی با بن‌مایه‌ای انتقادی‌ست، آیا این وجه از اثر انگیزه‌ای برای شما در پذیرش نقش محسوب می‌شد؟ به‌ویژه در ارتباط با موضوع حساس فرزندآوری که بعضاً نگاهی تبلیغی در آثار رسانه‌ای دارد؟

راستش را بخواهید، دغدغه شخصی من نسبت به موضوع فرزندآوری، با بسیاری از شعارها و تبلیغ‌هایی که در رسانه‌ها می‌بینیم متفاوت است. آنچه برای من در فیلمنامه «آلا» مهم بود، نگاهی تازه و متفاوت به مسئله فرزندآوری در بستر خانواده بود؛ نه از دریچه تبلیغ یا شعار، بلکه از زاویه‌ای انسانی، انتقادی و حتی تراژیک. همین دیدگاه متفاوت فیلمنامه و شخصیت‌پردازی زن داستان، یکی از دلایل من برای پذیرفتن این نقش بود.

با توجه به رویکرد کلی سریال «آلا» در پرهیز از کلیشه‌های رایج تلویزیونی، فکر می‌کنید این اثر تا چه اندازه در انتقال پیام‌های اجتماعی خود موفق عمل کرده است؟ آیا فکر می‌کنید مخاطب امروز با چنین روایت‌هایی بهتر ارتباط برقرار می‌کند؟

یکی از مهم‌ترین نکاتی که درباره سریال «آلا» می‌توان گفت، تلاش آگاهانه آن در فاصله گرفتن از کلیشه‌های مرسوم است؛ کلیشه‌هایی که اغلب در قالب روابط سطحی، شخصیت‌های پیش‌بینی‌پذیر یا پیام‌های مستقیم و بی‌پشتوانه به مخاطب ارائه می‌شود. به نظرم «آلا» سعی کرد از این دامنه فاصله بگیرد و به سراغ روایت‌هایی برود که از دل واقعیت‌های زندگی امروز مردم بیرون آمده‌اند؛ زندگی‌هایی که پر از تضاد، تعلیق، امید، شکست، عشق و بن‌بست است.

مخاطب امروز نسبت به گذشته بسیار هوشیارتر شده و به‌راحتی تحت تأثیر پیام‌های مستقیم قرار نمی‌گیرد. او نیاز دارد که مسائل اجتماعی را در قالب درام واقعی و با شخصیت‌هایی که باورپذیر هستند، ببیند و لمس کند. «آلا» توانست چنین فضایی را ایجاد کند. حتی اگر برخی روایت‌ها با چالش‌هایی همراه بود یا قصه‌ها تلخ می‌شدند، اما به‌دلیل ریشه داشتن در یک واقعیت ملموس، امکان هم‌ذات‌پنداری بیشتری را برای مخاطب فراهم می‌کردند.

به نظرم تلویزیون اگر بخواهد جایگاه خود را در میان نسل جدید بازیابد، ناگزیر است از این مسیر عبور کند؛ از بازگویی کلیشه‌ها و ساختارهای قدیمی فاصله بگیرد و رویکردی جسورانه‌تر در پرداخت موضوعات اجتماعی در پیش بگیرد؛ درست مثل آنچه در «آلا» اتفاق افتاد.

در سال‌های اخیر شاهد افزایش تولیدات نمایشی با محوریت خانواده، تربیت فرزند و سبک زندگی هستیم. به عنوان بازیگری که در چند پروژه با چنین رویکردی حضور داشته‌اید، نگاه‌تان به این جریان چیست؟ آیا این مسیر را مفید و تأثیرگذار می‌دانید؟

اینکه تلویزیون و سینما به‌سمت تولیداتی بروند که خانواده، تربیت فرزند و زیست اخلاق‌محور را در کانون توجه خود قرار دهند، یک روند بسیار مبارک و امیدوارکننده است؛ چراکه در بسیاری از سال‌ها، خانواده یا نادیده گرفته شده بود یا تنها به‌عنوان پس‌زمینه‌ای کم‌رنگ برای روایت‌های دیگر استفاده می‌شد. اما امروز شاهد این هستیم که خود نهاد خانواده، روابط درون آن، آسیب‌ها، شکاف‌ها و حتی لحظات شیرین و چالش‌برانگیزش به موضوع اصلی داستان‌ها تبدیل شده‌اند.

در تجربه من، از جمله در همین سریال «آلا»، این موضوع نه فقط به‌لحاظ محتوایی بلکه در انتخاب فرم روایت نیز نقش تعیین‌کننده‌ای دارد. وقتی قرار است درباره فرزندآوری صحبت شود، مسئله تنها یک تصمیم ساده نیست، بلکه به جهان‌بینی شخصیت‌ها، نوع رابطه‌شان، فشارهای اجتماعی، پیش‌فرض‌های فرهنگی و البته عشق و امید گره خورده است.

این جریان به‌شرطی که از شعارزدگی و سطحی‌نگری دور بماند و بر پایه پژوهش، واقع‌گرایی و شناخت دقیق از نیازهای جامعه پیش برود، می‌تواند نقشی بی‌بدیل در تغییر ذائقه مخاطب و ارتقاء سطح فرهنگی و اجتماعی ایفا کند. به‌عنوان کسی که این مسیر را تجربه کرده‌ام، معتقدم اگر تولیدکنندگان و نویسندگان با دقت و تعهد جلو بروند، می‌توانند همزمان هم مخاطب را سرگرم کنند و هم به عمق جان او نفوذ کنند.

آیا شما با این دیدگاه که سریال «آلا» توانسته از کلیشه‌های رایج تلویزیون عبور کند، موافق هستید؟ و اگر موافقید، مشخصاً در کدام بخش‌ها این عبور را مشاهده می‌کنید؟

واقعیت این است که طی روزهای اخیر امکان تماشای تلویزیون را نداشته‌ام و متأسفانه به‌طور کامل قسمت‌هایی از سریال را که روی آنتن رفته، ندیده‌ام تا بتوانم ارزیابی دقیقی ارائه کنم. اما از تجربه حضورم در پروژه و از آشنایی‌ام با سبک کارگردانی شکیل مظفری، می‌توانم بگویم که تفاوت در نگاه و زبان بیان اثر محسوس بوده است.

ایشان کارگردانی جوان، فعال، منظم و متمرکز بر جزئیات هستند. از همان روزهای نخستین همکاری، مشخص بود که نگاه متفاوتی به سریال دارند. مهم‌تر اینکه نوع مواجهه ایشان با بازیگران و عوامل، همراه با گوش‌سپاری، پذیرش نقد و جست‌وجوی کیفیت بود. این ویژگی، یک عامل مهم برای خروج از کلیشه است.

از نظر من، شاید مهم‌ترین عبور از کلیشه‌ها، در نوع روایت داستان و همچنین پردازش انسانی به مسئله فرزندآوری و خانواده اتفاق افتاده است. به‌جای آنکه داستان درگیر پیام‌پردازی‌های مستقیم و شعارگونه شود، بیشتر بر درامی متمرکز است که از دل روابط انسانی می‌جوشد. همین رویکرد متفاوت، به سریال امکان داده تا از مسیرهای تکراری فاصله بگیرد.

با توجه به سابقه کاری شما در تلویزیون و تنوع نقش‌هایی که ایفا کرده‌اید، آیا تجربه سریال «آلا» برایتان ویژگی یا تفاوت خاصی داشت؟ چیزی که آن را از دیگر تجربه‌هایتان متمایز کند؟

پاسخ به این سؤال برایم قدری دشوار است، چون هر پروژه‌ای ویژگی‌های خاص خود را دارد و مقایسه‌شان با یکدیگر نیازمند بررسی عمیق‌تری است. اما می‌توانم بگویم «آلا» برای من تجربه‌ ای بود که از چند جهت برجستگی‌هایی داشت.

اول اینکه، فیلمنامه آن به لحاظ ساختار و قصه‌پردازی، سطح قابل قبولی داشت که با خوانش و تمرین سر صحنه و اعمال تغییراتی به نتیجه خوبی در اجرا رسید؛

دوم اینکه، موضوعی که در بطن این اثر قرار داشت، یعنی درمان ناباروری و مسائل اجتماعی ناشی از آن، هم از لحاظ انسانی و هم از جهت فرهنگی، مسئله‌ای عمیق و قابل تأمل بود.

نکته دیگر همکاری با گروهی از بازیگران و عوامل حرفه‌ای در پشت صحنه بود که فضای کار را به محیطی پویا و همدلانه تبدیل کرده بودند. این محیط همکاری خلاقانه، همیشه باعث می‌شود یک پروژه برای بازیگر خاطره‌انگیزتر و معنادارتر شود. از این جهت می‌توانم بگویم «آلا» تفاوت‌هایی با سایر پروژه‌های تلویزیونی من داشت و شاید در نگاه کلی، یکی از تجربه‌های متفاوت و پخته‌ترم محسوب شود.

از منظر شما به‌عنوان بازیگر، آیا سریال «آلا» اثری داستان‌محور است یا پیام‌محور؟ به بیان دیگر، کدام وجه در این سریال پررنگ‌تر است؟

به‌نظر من این سریال، تلفیقی از هر دو وجه است؛ هم داستان‌محور است و هم پیام‌محور. از سویی قصه‌ای دارد که به‌خوبی روایت می‌شود، دارای شخصیت‌پردازی، گره‌افکنی و تعلیق است و از سوی دیگر، حامل پیام‌های اخلاقی، اجتماعی و حتی علمی است که به شکل نامحسوس اما دقیق در بافت روایت تنیده شده‌اند.

نکته قابل تحسین آن است که پیام‌های سریال به شکلی تحمیلی به مخاطب القا نمی‌شوند، بلکه از دل داستان و کنش شخصیت‌ها بیرون می‌آیند. مثلاً دغدغه خانواده‌ای که برای داشتن فرزند به مسیرهای غیرمتعارف کشیده می‌شود، یا چالش زن و شوهری که در آستانه فروپاشی قرار گرفته‌اند، هم بار دراماتیک دارند و هم بار آموزشی و آگاهی‌بخش. از این رو فکر می‌کنم تماشاگر هم با داستان همراه می‌شود و هم با لایه‌های پنهان‌تر معنایی آن مواجه خواهد شد.

با توجه به حساسیت موضوع سریال در ارتباط با خانواده، فرزندآوری و مسائل پزشکی، فکر می‌کنید «آلا» توانسته است در فضای اجتماعی و فرهنگی کشور تأثیرگذار ظاهر شود؟ یا دست‌کم ظرفیت چنین تأثیری را دارد؟

در طول این مدت، بازخوردهایی از برخی مخاطبان دریافت کردم، نشان می‌دهد که سریال «آلا» توانسته توجه برخی بینندگان را جلب کند و کنجکاوی آنان را نسبت به موضوع برانگیزد. به گمانم همین کنجکاوی اولیه، نقطه آغازی است برای تأثیرگذاری بیشتر؛ هرچند در مقیاسی محدودتر از گذشته.

انتهای پیام