سعید عزیزی : وقتی کودکان از ماجراهای بیرون میگویند!
روزهایی وجود دارد که کودکان به معنای واقعی کلمه ما را شگفتزده کرده و ما را به فکر فرو میبرند. سعید عزیزی با انتشار مطلبی طنز، داستانی از گفتوگوی کودکان و والدینشان را مطرح میکند که جای تأمل دارد.
ماجرا از کجا شروع شد؟
در این داستان، کودک وقتی با محیط بیرونی و مردم خوشپوش روبرو میشود، از مادر خود پرسشی بامزه اما عمیق میپرسد: «مامان، میشه بیرون زندگی کنیم؟». این پرسش ساده، مفهومی گسترده از تفاوت محیط خانه و بیرون را به تصویر میکشد.
چشمانداز طنز موضوع
سعید عزیزی این ماجرا را چنان جذاب تعریف میکند که حتی اشارهای به شرایط موهای مادر در خانه دارد: «موها مثل سیم ظرفشویی» و با طنازی به بخشهای خندهدار دیگری از زندگی خانوادگی اشاره میکند. این نوع طنز به ما نشان میدهد که چقدر تفاوتهای کوچک روزانه میتوانند منبع خنده و لذت باشند.
گاهی همین لحظات کوچک و ساده بین اعضای خانواده میتواند خاطراتی به یادماندنی بسازد که تا سالها لبخند بر لبهایمان بنشاند.