شناسهٔ خبر: 73886407 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: ایمنا | لینک خبر

رپورتاژ آگهی

چگونه دیدارهای لیورپول و چلسی به یکی از داغ‌ترین رقابت‌های دهه ۲۰۰۰ تبدیل شد؟

در فوتبال انگلیس، بسیاری از رقابت‌ها ریشه در تاریخ یا جغرافیا دارند. اما در مورد لیورپول و چلسی، هیچ دشمنی سنتی یا منطقه‌ای وجود نداشت تا زمانی که اتفاقات دهه ۲۰۰۰ همه‌چیز را تغییر داد.

صاحب‌خبر -

در فوتبال انگلیس، بسیاری از رقابت‌ها ریشه در تاریخ یا جغرافیا دارند. اما در مورد لیورپول و چلسی، هیچ دشمنی سنتی یا منطقه‌ای وجود نداشت تا زمانی که اتفاقات دهه ۲۰۰۰ همه‌چیز را تغییر داد.

در میانه این دهه، تقابل میان دو باشگاه، به یکی از پرتنش‌ترین و پربیننده‌ترین رقابت‌های فوتبال انگلیس تبدیل شد. همه‌چیز با گل معروف و جنجالی «شبح» لوئیس گارسیا در نیمه‌نهایی لیگ قهرمانان اروپا در سال ۲۰۰۵ آغاز شد؛ لحظه‌ای که نه‌تنها سرنوشت یک مسابقه را رقم زد، بلکه جرقه یک دشمنی فوتبالی را زد.

در آن زمان، دو باشگاه در مسیرهایی کاملاً متفاوت حرکت می‌کردند. لیورپول، باشگاهی ریشه‌دار با هوادارانی از طبقه کارگر، با میراثی افتخارآمیز. در مقابل، چلسی با سرمایه‌گذاری عظیم رومن آبراموویچ، در حال تبدیل‌شدن به غول جدید فوتبال جزیره بود.

همان‌طور که فرانک لمپارد در گفت‌وگو با جیمی کرگر در دیلی میل گفت:
«ما تازه‌واردهایی بودیم که کمی پول داشتیم و کلی ستاره خریدیم. ژوزه با غرور وارد شد، و بارها رودرروی هم قرار گرفتیم. این جدال دو طرز فکر بود.»

در هر سوی میدان، دو مربی جاه‌طلب قرار داشتند: رافا بنیتس و ژوزه مورینیو. نبردی که نه‌فقط روی زمین، بلکه روی نیمکت‌ها هم جریان داشت.

نقطه شروع

یکی از نخستین تقابل‌های حساس پیش از ورود بنیتس و مورینیو رقم خورد. در آخرین روز فصل ۲۰۰۲–۰۳، لیورپول ژرار هولیه برای کسب سهمیه لیگ قهرمانان به مصاف چلسی کلودیو رانیری رفت. دیداری که نه‌فقط بلیت اروپا، بلکه آینده باشگاه‌ها را تعیین می‌کرد.

چلسی در آن روز پیروز شد؛ و این پیروزی شاید زمینه‌ساز خرید باشگاه توسط آبراموویچ شد. در غیر این‌ صورت، ممکن بود سرنوشت این تیم کاملاً متفاوت باشد — مسئله‌ای که برخی از نویسندگان فوتبال هم در تحلیل‌های خود به آن اشاره کرده‌اند.

تولد یک دشمنی واقعی

در سال ۲۰۰۵، مورینیو در نخستین فصل حضورش در لیگ، با شکست لیورپول در فینال جام اتحادیه، اولین جامش را کسب کرد. اما پاسخ لیورپول خیلی زود رسید؛ همان سال، قرمزها با گل جنجالی لوئیس گارسیا چلسی را از لیگ قهرمانان حذف کردند.

مورینیو هنوز از آن گل به‌عنوان «گلی که هیچ‌گاه وارد دروازه نشد» یاد می‌کند، و خود گارسیا هم هر سال هالووین را با لباس شبح جشن می‌گیرد!

نبرد بر سر جرارد

تابستان ۲۰۰۵، استیون جرارد تنها چند هفته پس از بازگشت تاریخی از استانبول، درخواست انتقال به چلسی را داد. این تصمیم، که بعدتر آن را «انداختن نارنجک در دفتر مدیران لیورپول» توصیف کرد، موجب خشم هواداران شد.

در نهایت، جرارد در لیورپول ماند، اما این ماجرا دشمنی میان دو باشگاه را تشدید کرد.

فرانک لمپارد

بازی‌های پیاپی، نفرت فزاینده

در سه فصل متوالی، لیورپول و چلسی هر سال چندین‌بار مقابل هم صف‌آرایی کردند؛ چه در لیگ، چه در اروپا، چه در جام‌های داخلی. بازی‌هایی که گاه کم‌گل و خسته‌کننده و گاه پرگل و تماشایی بودند. از تساوی‌های بدون گل گرفته تا دیدار پرهیجان ۴–۴ در لیگ قهرمانان ۲۰۰۹.

در این بازه پنج‌ساله، دو تیم ۲۴ بار به مصاف هم رفتند؛ رقمی عجیب که نشان‌دهنده عمق رقابت و کشمکش بود.

انتقال تورس و خشم هواداران

با افت لیورپول و جدایی بنیتس، فرناندو تورس هم در انتقالی جنجالی با مبلغ ۵۰ میلیون پوند راهی چلسی شد. خشم هواداران لیورپول از این انتقال به‌قدری بود که اولین بازی تورس برای چلسی، که اتفاقاً مقابل لیورپول بود، با هو شدن‌های شدید و برخوردهای خشن همراه شد.

بازگشت مورینیو و صحنه معروف لغزش

وقتی مورینیو در سال ۲۰۱۳ به استمفوردبریج برگشت، یکی از ماندگارترین لحظات این رقابت رقم خورد. در دیداری حساس در آنفیلد، جرارد لیز خورد و دِمبا با گل زد — صحنه‌ای که قهرمانی را از لیورپول ربود و به منچسترسیتی تقدیم کرد.

مورینیو، با بازی بسته و حساب‌شده، استادانه بازی را کنترل کرد و برگ دیگری به کتاب دشمنی این دو باشگاه افزود.

یک رقابت بر پایه احترام؟ نه دقیقاً

برخلاف رقابت‌هایی که با احترام متقابل همراه‌اند، جدال لیورپول و چلسی در آن سال‌ها بر پایه خصومت بود. همان‌قدر که خبرهای خارجی درباره تقابل‌های حساس این دو تیم منتشر می‌شد، هواداران هر دو طرف نیز با اشتیاقی آتشین این بازی‌ها را دنبال می‌کردند.

این دشمنی خاص، با چاشنی نفرت، هیجانی خلق کرد که تا مدت‌ها در فوتبال جزیره دیده نشده بود.