شناسهٔ خبر: 73879403 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: ایسنا | لینک خبر

یک شاهنامه‌پژوه:

استفاده از نام شاهنامه در فیلم «پیر پسر» صرفاً جنبه تبلیغاتی داشته است

یک شاهنامه‌پژوه گفت: به نظر من استفاده از نام شاهنامه در فیلم «پیر پسر» صرفاً جنبه تبلیغاتی داشته و تلاشی بوده برای بهره‌برداری از فضای ملی‌گرایانه و هویت‌محور حاکم بر بخشی از جامعه که هدف افزایش فروش در گیشه را داشته است.

صاحب‌خبر -

علیرضا قیامتی شامگاه ۲۳ تیر در جلسه «نقد و بررسی فیلم پیرپسر و ارتباط آن با موضوع شاهنامه» که در سالن سینمای مهر کوهسنگی برگزار شد، اظهار کرد: در ارتباط با این فیلم و ادعای اقتباس آن از شاهنامه، باید گفت که با نگاهی دقیق‌تر چنین اقتباسی به ‌درستی قابل تشخیص نیست. در این فیلم تنها اشاره‌ای نمادین به شخصیت ضحاک در قالب خالکوبی روی بدن نقش اصلی فیلم با بازی حسن پورشیرازی شده، یک تابلوی نقاشی از داستان رستم و سهراب نیز به تصویر کشیده شده است و می‌توان گفت که نشانه‌ای روشن و ساختاری از اقتباس وجود ندارد. به همین دلیل به‌ کار بردن نام شاهنامه برای چنین اثری را نه‌ تنها نادرست، بلکه نوعی جفا در حق این اثر سترگ حماسی می‌دانم.

وی ادامه داد: در مقابل شباهت‌های این فیلم به نمایشنامه «برادران کارامازوف» اثر «داستایوفسکی» و تا حدودی به نمایشنامه «ابله» بسیار پررنگ‌تر است. با وجود تفاوت‌های بنیادین، می‌توان گفت فیلم در بُن‌مایه و ساختار به ‌مراتب به برادران کارامازوف نزدیک‌تر است و می‌توان آن را اقتباسی آزاد از آن اثر دانست.

این شاهنامه‌پژوه بیان کرد: از منظر خشونت نیز فیلم دچار ضعف‌های جدی است. کش دادن صحنه‌های خشن به ‌ویژه در پایان فیلم، بدون ضرورت دراماتیک یا فنی، به لحاظ روانی نیز برای مخاطب آزاردهنده است. کارگردان می‌توانست با ظرافت بیشتری این سکانس‌ها را جمع‌بندی کند.

وی با بیان اینکه در داستان فیلم حتی اشاره‌ای واقعی به روایت ضحاک وجود ندارد، خاطرنشان کرد: خالکوبی نمادین و نمای تابلو صرفاً قرینه‌هایی سطحی هستند که نمی‌توان آن‌ها را به ‌معنای اقتباس دانست. همان‌گونه که می‌دانیم در شاهنامه، موضوع پسرکشی به‌ شکل روایت‌شده در فیلم مطرح نیست.

قیامتی ادامه داد: در داستان رستم و سهراب، برخلاف برخی برداشت‌های اشتباه، رستم از هویت واقعی سهراب آگاه نبوده و هنگامی که به حقیقت پی می‌برد، دچار اندوه و پشیمانی عمیق می‌شود. چنان‌چه اگر از ابتدا می‌دانست، نه چنین مبارزه‌ای رخ می‌داد و نه آن واکنش عاطفی شدید در پایان دیده می‌شد.

استاد زبان و ادبیات فارسی اضافه کرد: در روایت ضحاک نیز مسئله پدرکشی کاملاً متفاوت است. پدر ضحاک «مرداس» نماد نیکی، اخلاق‌گرایی و آزادگی است و فردوسی شدیدترین نکوهش‌های خود را متوجه ضحاک می‌کند که برخلاف فطرت انسانی، پدر خود را می‌کشد. این در حالی است که در فیلم مورد بحث پدر قربانی هیچ شباهتی به مرداس ندارد و نمی‌توان این روایت را مرتبط با داستان ضحاک دانست.

وی در ادامه گفت: به بیان دیگر فیلم نه با داستان ضحاک ارتباطی دارد و نه با داستان رستم و سهراب؛ آنچه به‌ عنوان بهانه برای بازنمایی مفاهیم میهنی یا فرهنگی مطرح شده، به‌نظر من واهی و سطحی است و نمی‌تواند توجیهی برای اطلاق عنوان اقتباس از شاهنامه باشد.

این شاهنامه‌پژوه تصریح کرد: با این حال از جنبه‌ای دیگر شخصیت «علی» در فیلم، به‌درستی به‌عنوان شخصیتی پیچیده، چندلایه و در عین حال تلخ و تیره تصویر شده است. فیلم در این بخش به‌ خوبی نشان می‌دهد که در جامعه کنونی، پایبندی به اخلاق و درستی هزینه‌بر است و این شخصیت به خوبی آن را نمایش داد. همچنین شخصیت «رعنا» نیز نماد زن قربانی‌شده‌ای است که در ساختار اجتماعی فعلی، فرصتی برای بروز نمی‌یابد که این بُعد از فیلم نیز قابل تأمل است.

قیامتی گفت: نکته‌ای دیگر که فیلم به ‌خوبی به آن می‌پردازد، برتری پول و مادی‌گرایی بر اخلاق، فرهنگ و دانش است؛ وضعیتی که در فصل کنونی جامعه ما به ‌شکل عینی دیده می‌شود.

وی بیان کرد: در مجموع تنها نقطه‌ای که فیلم در آن توانسته روایتی قابل‌قبول ارائه دهد، همین مسئله تقابل اخلاق و قدرت در جامعه امروز است؛ اما در سایر جنبه‌ها به ‌ویژه در انتساب آن به شاهنامه، دچار ضعف‌های جدی است.

این استاد ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد ادامه داد: استفاده از نام شاهنامه برای فیلمی که هیچ پیوند محتوایی و ساختاری با آن ندارد، سوءاستفاده‌ای آشکار از میراث فرهنگی ایران است. این امر توهینی به فرهنگ و تاریخ ایران‌ زمین محسوب می‌شود.

وی ادامه داد: متأسفانه ما بارها شاهد بوده‌ایم که از نام‌های باستانی و اسطوره‌ای ایرانی برای شخصیت‌های منفی یا بزهکار استفاده شده، که عملی نادرست و ناپسند است که در این فیلم نیز فامیل «باستانی» برای شخصیت اصلی دیده می‌شود؛ البته امیدوارم در این مورد خاص این انتخاب نام و نمادها صرفاً اتفاقی بوده و عمدی در کار نبوده باشد؛ چراکه اگر چنین باشد، ادامه همان مسیر اشتباهی است که زمانی نام‌هایی چون جمشید، خسرو و پرویز نیز به چهره‌هایی منفی منتسب شدند، در حالی‌که در فرهنگ اصیل ما این نام‌ها همواره حامل ارزش‌های مثبت و افتخارآفرین بوده‌اند.

انتهای پیام