شناسهٔ خبر: 73879016 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

عباس علیه‌السلام؛ خویشاوندی که پُلی شد برای یاری حسین(ع)

حضرت عباس(ع) خویشاوندی خود با شمر را به پلی برای وفاداری به امام حسین(ع) تبدیل کرد. در ادامه، نهمین یادداشت از مجموعه درس‌های عاشورا به تحلیل این بصیرت و ایثار بی‌نظیر می‌پردازد.

صاحب‌خبر -

قرابت حضرت عباس علیه‌السلام با شمر، نقطه‌ ضعف نبود؛ بل‌که روزنه‌ای بود که خداوند به سوی جبهه‌ی دشمن گشود، و عباس، با بصیرتی الهی، نه با حیله‌گری دنیوی، آن را به خدمت امامش گرفت.

شمر تلاش می‌کرد دلِ او را به‌دست آورد؛ با نرمی با او رفتار می‌کرد، و حتی چشم بر عبور عباس از کنار فرات می‌بست؛ امید داشت بتواند پسر ام‌البنین را به سوی خود متمایل کند و او را از کاروان حسین جدا سازد. اما عباس… عباس که بود، عباسِ وفا، می‌دانست که این خویشاوندی می‌تواند برای هدفی والاتر مصرف شود:
یاری حسین علیه‌السلام.

او بارها وارد فرات شد، مشک‌ها را پر کرد، و با دلی پر از عطوفت و نیتی سرشار از رضا، برای کودکان تشنه بازگشت. نه از ترس شمر، بلکه با استفاده از همان قرابتی که دشمن گمان می‌کرد برگِ برنده‌اش است. و شمر؟ او فقط نگاه می‌کرد. سربازانش را از تعرض به عباس بازمی‌داشت، شاید دل عباس را به‌دست آورد…

اما آن‌گاه که در آن روز سرنوشت‌ساز فریاد زد: «کجاست پسر خواهرمان؟ کجاست عباس و برادرانش؟» عباس، پاسخش را نداد… او را نادیده گرفت… و در همان لحظه، شمر فرو ریخت. فهمید فریب خورده است، دانست که هیچ چیز از عشق عباس به حسین کم نکرده، پس با خشم فریاد زد: «او را به هر قیمتی بگیرید!» و سپاهیان، چون درندگان بر او تاختند… با تیر، با نیزه، با عمود… دستانش را بریدند، پیشانی‌اش را شکافتند، اما عباس همچنان ایستاده بود؛ می‌جنگید، بی‌آنکه قطره‌ای آب نوشیده باشد، می‌جنگید برای تشنگانی که در خیمه‌های حسین بودند.

درود بر عباس، سقّای عطشان کربلا، پرچم‌دار دشت وفا، که خویشاوندی را وسیله‌ای برای وفاداری ساخت، و از آن، پلی به‌سوی قرب الهی زد؛ پُلی که تنها با اخلاص و ایثار ساخته می‌شود، و جز او، کسی یارای عبور از آن را نداشت.