شناسهٔ خبر: 73781108 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

راهبرد «نان و سیرک» در جام جهانی باشگاه‌ها

در ظاهر، جام جهانی باشگاه‌ها قرار است گردهمایی باشگاه‌های قهرمان از سراسر جهان باشد؛ جشنواره‌ای جهانی از رقابت، هیجان و وحدت فوتبالی.

صاحب‌خبر -

اما آنچه پشت این ویترین پرزرق‌وبرق جریان دارد، بیشتر به کارزار منافع سیاسی، رقابت ژئوپلیتیک و سوداگری اقتصادی شباهت دارد تا رویدادی ورزشی. در سال‌های اخیر، فیفا به‌وضوح مسیر خود را از نهاد ناظر فوتبال جهانی به کنسرسیومی مالی-سیاسی تغییر داده است. آخرین نسخه این تغییر جهت، در طراحی و گسترش جام جهانی باشگاه‌ها به‌وضوح قابل مشاهده است؛ تورنمنتی که با افزایش تیم‌ها به ۳۲، فشار بر تقویم فشرده فوتبال و استهلاک جسمی و روانی بازیکنان، بیش از آنکه سودی برای فوتبال داشته باشد، به ابزاری برای تولید درآمد، جذب اسپانسر و تأمین منافع سیاسی تبدیل شده است.

در این میان، نقش عربستان سعودی را نمی‌توان نادیده گرفت. سرمایه‌گذاری یک میلیارد دلاری برای خرید حق پخش این مسابقات، تنها حرکتی اقتصادی نبود؛ بلکه بخشی از راهبرد گسترده سعودی‌ها برای تثبیت میزبانی جام جهانی ۲۰۳۴، بازاریابی برای لیگ داخلی خود و بازسازی چهره‌ای جهانی از طریق ورزش بود. مشارکت پررنگ تیم الهلال در این رقابت‌ها نیز، در این مسیر به عنوان پیشران تبلیغاتی مورد استفاده قرار گرفت. تحلیلگران این اقدامات را نوعی «دیپلماسی ورزشی با روکش تجاری» توصیف کرده‌اند که در بطن خود، نوعی چانه‌زنی ساختاری با فیفا را بازتاب می‌دهد.

در سوی دیگر، ایالات متحده آمریکا نیز از فرصت میزبانی این رویداد، با هدف جلب توجه جهانی و انحراف افکار عمومی از بحران‌های داخلی، بیشترین بهره‌برداری سیاسی را کرده است. دونالد ترامپ، با هدف تقویت پرستیژ ملی در آستانه بازگشت به رقابت‌های سیاسی، از برگزاری این رویداد حمایت کرده تا در بحبوحه نارضایتی‌های اقتصادی، با تکیه بر «سرگرمی بزرگ»، فضای رسانه‌ای را تحت کنترل درآورد. این تاکتیک کلاسیک که از روم باستان با نام «نان و سیرک» شناخته می‌شود، در عصر فوتبال و شبکه‌های اجتماعی، بار دیگر خود را به نمایش گذاشته است.

اما آنچه جای خالی آن به‌شدت احساس می‌شود، نقد جدی رسانه‌ها و تحلیلگران مستقل است. در فضای مسخ‌کننده نورافکن‌ها و سودآوری برندها، پرسش‌های بنیادین به حاشیه رانده شده‌اند:

آیا فوتبال هنوز بازی ساده و صمیمی کوچه‌هاست؟

آیا این رویدادها با اصول اخلاقی و عدالت رقابتی سازگارند؟

و آیا جایگاه کشورهای کمتر برخوردار در این معادله صرفاً نقش سیاهی‌لشکر ویترین جهانی است؟

جام جهانی باشگاه‌ها، درنهایت، به جای آنکه تصویر «جهانی عادلانه و فوتبالی» را نمایش دهد، بیش از پیش به صحنه‌ای برای قدرت‌نمایی اقتصادی-سیاسی قدرت‌های نوظهور و تثبیت‌شده تبدیل شده است.