به گزارش خبرگزاری ایمنا، در این برگ از روایت اقتدار و همدلی ایران سرافراز میخواهیم از همبستگی و وحدت مردم ملت ایران سخن بگوییم. اینجا همدلی رنگ ملی به خود میگیرد، بهگونهای که مردم، دغدغهمند یکدیگر میشوند و به اندازه توان خود و تا پای جان برای ایران و ایرانی وارد میدان میشوند و دست از تلاش برنمیدارند و این دریچهای به روی امید و امیدآفرینی در روایتهای این روزها است.
«ایران همدل، ایران مقتدر» نمایی از اقتدار و همبستگی ملی را به نمایش میگذارد، روایتهایی از امید و انگیزه را عرضه میکند و قطرهای از دریای ایرانِ سرافراز را در شرایطی که کشور با چالش جنگ و تجاوز رژیم جعلی و ظالم صهیونیستی روبهرو بوده است، را نشان میدهد.
حضور رهبر انقلاب در مراسم عزاداری شب عاشورای حسینیه امام خمینی (ره)
رهبر معظم انقلاب در مراسم شب عاشورای حسینیه امام خمینی (ره) حضور پیدا کردند.
در این مراسم حجتالاسلام مسعود عالی در سخنانی با اشاره به درس قیام امام حسین (ع) برای استقامت و ایستادگی در مقابل ظلم، ایران اسلامی را محور جبهه جهانی مقاومت با رهبری ولی امر مسلمین خواند و با اشاره به صهیونیزم جهانی به عنوان محور اصلی جبهه باطل، گفت: ملت ایران بر اساس آموزههای عاشورا، هیچگاه تسلیم جبهه باطل نخواهد شد، زیرا شعار «هیهات منالذله» را سرمشق خود قرار داده است.
در ادامه این مراسم آقای محمود کریمی با قرائت اشعار و نوحه در رثای حضرت اباعبدالله علیهالسلام و یاران شهید ایشان به مرثیهسرایی پرداخت.
امام خیمهگاه ایران، در میانه میدان
حسن صنوبری، شاعر و ترانه سرا در یادداشتی نوشت: در شب عاشورا، در شب شهادت و مبارزه، در شب انتخاب و شهامت و تصمیم، حضور رهبر شجاع و فرزانه ایران در میدان، زیر نقش سلامی به امام حسین که چون شمشیر بود، و با درخواست خواندن سرود حماسی و وطنی «ای ایران»، ورق را در این جنگ روانی پیش روی جهانیان برگرداند.
حضور مقام معظم رهبری در حسینیه امام خمینی زمانی بیشتر به چشم میخورد که پس از جنگ ۱۲ روزه و تجاوز دشمن صهیونیستی به خاک کشورمان، روایتهای متعددی برای تضعیف روحیه ملی و گسستن همبستگی مردم توسط دشمن بیان میشود، شبهههای بی سند که تنها هدف آن زمین زدن وحدت ایرانیان و آزادهخواهان است.
نشانی از شجاعت و عزمی راسخ برای حمایت از ملت ایران
حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم شب عاشورای حسینی، از دید رسانههای معتبر جهان بهمثابه پیام امنیتی و نمادین برای همبستگی ملی، وحدت و ایستادگی در برابر تهدیدات خارجی تلقی شده است. این گزارشها اشاره میکند که علیرغم تهدیدات امنیتی، بازگشت ایشان نشانگر شجاعت و عزمی راسخ برای حمایت از ملت ایران در شرایط اضطراری بود.
AP News/ آسوشیتدپرس: تأکید کرد که این حضور با حضور در مراسم عاشورا در تهران نخستین حضور پس از جنگ ۱۲ روزه بوده و این بازگشت، پایان گمانهزنیها درباره سلامت رهبر ایران بود.
Reuters/ رویترز: اعلام کرد مراسم در حسینیه امام خمینی با پوشش رسانهای کامل برگزار شد و این بازگشت نشانه یک «تحول قابل توجه» در مناسبات دولت با مردم پس از روزهای جنگ بود.
Politico/ پولیتیکو: این حضور در مراسم عاشورا را دارای نماد قدرت و شجاعت دانست، برنامهای که با امنیت بالا و در زمانی حساس برگزار شد. این رسانه همچنین به خطر و تهدیدات احتمالی علیه رهبر ایران اشاره کرد.
WELT (آلمان): گزارش داد که بازگشت رهبر ایران که گمان میشد در پناهگاهی سیاسی-امنیتی باشد، با احساس «امید ملی» همراه شده است. رسانهی رسمی آلمان، مراسم را اقدامی شجاعانه و مصمم توصیف کرد.
الجزیره: این رسانه شب گذشته با قطع برنامههای عادی پخش زنده خود با پوشش مستقیم حضور رهبر انقلاب در حسینیه امام خمینی پرداخت. الجزیره تأکید کرد که آیتالله خامنهای «برای نخستین بار از آغاز جنگ ۱۲ روزه» در مراسم عاشورا حضور پیدا کرد و دولت ایران تصاویر آن را پخش کرده است.
بازگشتی تاریخی از جنس خاطره و استقامت
حافظه جمعی ایرانیان با موسیقیهای خاطرهانگیز ملی میهنی مختلفی عجین شده است، موسیقیهایی که هریک در برهههایی از تاریخ پر فراز و نشیب این خاک، روح امید را به جان جمعی ایران تزریق کردند و در حد و اندازه خود، روحیه عمومی را شکل دادند. این روزها نیز، در میانه غبارهای پس از جنگ، یک صدای خاطرهانگیز دوباره برخاست؛ نوایی آشنا، اما با طنین تازهای از امید و ایستادگی. قطعه «ای ایران» با آن شعر میهنی و موسیقی حماسیاش دوباره جان گرفت؛ این بار نه از حنجره محمد نوری که با نفس گرم محمود کریمی و در تلفیقی از فضای هیئت و حماسه.
پس از ۱۲ روز جنگ، ایران تازه از دل نبردی سهمگین با اسرائیل بیرون آمده بود. مردم هنوز درگیر روایتها و بازماندههای جنگ بودند که محمود کریمی، مداح شناختهشده، با ابتکاری تازه، قطعه ماندگار «ای ایران» را بازخوانی کرد؛ بازخوانیای که خیلی زود در شبکههای اجتماعی و محافل مذهبی و ملی، طنین انداخت و با استقبال گسترده روبهرو شد.
اما نقطه اوج این جریان، شب عاشورا رقم خورد. در مراسم شام عاشورا، در حسینیه امام خمینی (ره)، رهبر معظم انقلاب در حالی که فضای مجلس رنگ و بوی سوگ حسینی داشت، با نگاهی به محمود کریمی فرمودند: «اگر خسته نمیشوی، ای ایران را بخوان.» و این جمله، پرده را از یک بازگشت تاریخی کنار زد؛ بازگشتی از جنس خاطره و استقامت.
یاران آخرالزمانی سیدالشهدا ایستادهاند
قرنها از عاشورای سال ۶۱ هجری میگذرد، اما گویی زمین هنوز صدای «هل من ناصر» حسین بن علی (ع) را در خود دارد و زمان، پاسخی جاودانه به آن ندا داده است. این بار در قامت جوانانی از لبنان، در هیبت رزمآورانی در غزه، در فریادهای مادران شهیدپرور ایران و در قامت مردان بینامونشان یمن و عراق که بیهیچ تردیدی، راه کربلا را ادامه میدهند؛ حتی اگر چونان حبیب و زهیر، به قربانگاه بروند.
شهید سید حسن نصرالله، فرمانده دژ استوار مقاومت، در وصف این یاران آخرالزمانی سیدالشهدا (ع) گفته است: «به خدا قسم ای اباعبدالله، اگر میدانستم کشته میشوم، سپس زنده میشوم، و بارها اینگونه کشته و زنده میشوم، باز هم دست از تو برنمیداشتم.» این جمله، نه فقط سوگند یک مرد، که آئینهای است از باور نسلهایی که سلاح بر دوش گرفتهاند تا اجازه ندهند شمر و یزید زمان، پرچم آزادگی را بر زمین زنند.
در غزه، میان آتش و خون، شهید یحیی سنوار، رهبر مقاومت فلسطین، با صدایی که از میان آوار برخاسته بود، فریاد زد: «ما در دو راهی نیستیم؛ یا باید در همان مسیری که آغاز کردهایم پیش برویم یا بگذار کربلای جدیدی برپا شود!» این کلمات، پژواک همان نالهای است که از خیمههای سوخته کربلا به آسمان رفت.
در ایران، مادرانی که فرزندانشان را به دفاع از حرم فرستادند و در یمن، کودکانی که با دستان خالی در برابر طوفان بمبها ایستادهاند و در لبنان، نوجوانانی که به جای ترس، بر پیشانیشان وعده نصرت الهی نقش بسته، همگی فرزندان همان مدرسهای هستند که حسین (ع) بنا نهاد؛ مدرسهای که آموزشش، «ایستادگی تا آخر» است.
رهبر انقلاب اسلامی، بارها بر این حقیقت انگشت گذاشتهاند که تقابل امروز، همان تقابل همیشگی جبهه حق و باطل است؛ همان مسیری که از عاشورا آغاز شد و تا امروز امتداد یافته است. ایشان فرمودند: «امام حسین، به ما یاد داد که باید در میدان ماند، باید ایستاد؛ ولو آنکه همه دنیا مقابل تو بایستند. این همان راهی است که امروز ملتهای مقاوم منطقه در آن گام برمیدارند.»
امروز، درخت مقاومت با خون شهیدانی چون عماد مغنیه، یحیی سنوار، سیدحسن نصرالله، حاج قاسم سلیمانی، سپهبد سلامی، سردار حاجی زاده، سرلشکر باقری و هزاران نامآشنای بینشان سیراب شده است. هر قطره از این خونها، نه نشانهای از شکست، که سندی بر پیروزی حتمی جبهه حق است.
اگرچه قاسمهای این عصر، یکی پس از دیگری پر پر میشوند، اگرچه فرماندهان مقاومت، پیکرشان در خون میغلتد و آسمان منطقه، پیاپی شاهد تشییع ستارگان است، اما پرچم سرخ همچنان بالاست. چون راه، راه حق است؛ و وعده الهی تخلفناپذیر: «وَلَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ…»
و چنین است که حتی اگر کربلا دوباره تکرار شود، نتیجهاش این بار نه غربت، که وعده فتح است؛ چرا که این بار، حسین تنها نیست…
رهبر معظم انقلاب در مراسم شب عاشورای حسینیه امام خمینی (ره) حضور پیدا کردند.
در این مراسم حجتالاسلام مسعود عالی در سخنانی با اشاره به درس قیام امام حسین (ع) برای استقامت و ایستادگی در مقابل ظلم، ایران اسلامی را محور جبهه جهانی مقاومت با رهبری ولی امر مسلمین خواند و با اشاره به صهیونیزم جهانی به عنوان محور اصلی جبهه باطل، گفت: ملت ایران بر اساس آموزههای عاشورا، هیچگاه تسلیم جبهه باطل نخواهد شد، زیرا شعار «هیهات منالذله» را سرمشق خود قرار داده است.
در ادامه این مراسم آقای محمود کریمی با قرائت اشعار و نوحه در رثای حضرت اباعبدالله علیهالسلام و یاران شهید ایشان به مرثیهسرایی پرداخت.
امام خیمهگاه ایران، در میانه میدان
حسن صنوبری، شاعر و ترانه سرا در یادداشتی نوشت: در شب عاشورا، در شب شهادت و مبارزه، در شب انتخاب و شهامت و تصمیم، حضور رهبر شجاع و فرزانه ایران در میدان، زیر نقش سلامی به امام حسین که چون شمشیر بود، و با درخواست خواندن سرود حماسی و وطنی «ای ایران»، ورق را در این جنگ روانی پیش روی جهانیان برگرداند.
حضور مقام معظم رهبری در حسینیه امام خمینی زمانی بیشتر به چشم میخورد که پس از جنگ ۱۲ روزه و تجاوز دشمن صهیونیستی به خاک کشورمان، روایتهای متعددی برای تضعیف روحیه ملی و گسستن همبستگی مردم توسط دشمن بیان میشود، شبهههای بی سند که تنها هدف آن زمین زدن وحدت ایرانیان و آزادهخواهان است.
نشانی از شجاعت و عزمی راسخ برای حمایت از ملت ایران
حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم شب عاشورای حسینی، از دید رسانههای معتبر جهان بهمثابه پیام امنیتی و نمادین برای همبستگی ملی، وحدت و ایستادگی در برابر تهدیدات خارجی تلقی شده است. این گزارشها اشاره میکند که علیرغم تهدیدات امنیتی، بازگشت ایشان نشانگر شجاعت و عزمی راسخ برای حمایت از ملت ایران در شرایط اضطراری بود.
AP News/ آسوشیتدپرس: تأکید کرد که این حضور با حضور در مراسم عاشورا در تهران نخستین حضور پس از جنگ ۱۲ روزه بوده و این بازگشت، پایان گمانهزنیها درباره سلامت رهبر ایران بود.
Reuters/ رویترز: اعلام کرد مراسم در حسینیه امام خمینی با پوشش رسانهای کامل برگزار شد و این بازگشت نشانه یک «تحول قابل توجه» در مناسبات دولت با مردم پس از روزهای جنگ بود.
Politico/ پولیتیکو: این حضور در مراسم عاشورا را دارای نماد قدرت و شجاعت دانست، برنامهای که با امنیت بالا و در زمانی حساس برگزار شد. این رسانه همچنین به خطر و تهدیدات احتمالی علیه رهبر ایران اشاره کرد.
WELT (آلمان): گزارش داد که بازگشت رهبر ایران که گمان میشد در پناهگاهی سیاسی-امنیتی باشد، با احساس «امید ملی» همراه شده است. رسانهی رسمی آلمان، مراسم را اقدامی شجاعانه و مصمم توصیف کرد.
الجزیره: این رسانه شب گذشته با قطع برنامههای عادی پخش زنده خود با پوشش مستقیم حضور رهبر انقلاب در حسینیه امام خمینی پرداخت. الجزیره تأکید کرد که آیتالله خامنهای «برای نخستین بار از آغاز جنگ ۱۲ روزه» در مراسم عاشورا حضور پیدا کرد و دولت ایران تصاویر آن را پخش کرده است.
بازگشتی تاریخی از جنس خاطره و استقامت
حافظه جمعی ایرانیان با موسیقیهای خاطرهانگیز ملی میهنی مختلفی عجین شده است، موسیقیهایی که هریک در برهههایی از تاریخ پر فراز و نشیب این خاک، روح امید را به جان جمعی ایران تزریق کردند و در حد و اندازه خود، روحیه عمومی را شکل دادند. این روزها نیز، در میانه غبارهای پس از جنگ، یک صدای خاطرهانگیز دوباره برخاست؛ نوایی آشنا، اما با طنین تازهای از امید و ایستادگی. قطعه «ای ایران» با آن شعر میهنی و موسیقی حماسیاش دوباره جان گرفت؛ این بار نه از حنجره محمد نوری که با نفس گرم محمود کریمی و در تلفیقی از فضای هیئت و حماسه.
پس از ۱۲ روز جنگ، ایران تازه از دل نبردی سهمگین با اسرائیل بیرون آمده بود. مردم هنوز درگیر روایتها و بازماندههای جنگ بودند که محمود کریمی، مداح شناختهشده، با ابتکاری تازه، قطعه ماندگار «ای ایران» را بازخوانی کرد؛ بازخوانیای که خیلی زود در شبکههای اجتماعی و محافل مذهبی و ملی، طنین انداخت و با استقبال گسترده روبهرو شد.
اما نقطه اوج این جریان، شب عاشورا رقم خورد. در مراسم شام عاشورا، در حسینیه امام خمینی (ره)، رهبر معظم انقلاب در حالی که فضای مجلس رنگ و بوی سوگ حسینی داشت، با نگاهی به محمود کریمی فرمودند: «اگر خسته نمیشوی، ای ایران را بخوان.» و این جمله، پرده را از یک بازگشت تاریخی کنار زد؛ بازگشتی از جنس خاطره و استقامت.
یاران آخرالزمانی سیدالشهدا ایستادهاند
قرنها از عاشورای سال ۶۱ هجری میگذرد، اما گویی زمین هنوز صدای «هل من ناصر» حسین بن علی (ع) را در خود دارد و زمان، پاسخی جاودانه به آن ندا داده است. این بار در قامت جوانانی از لبنان، در هیبت رزمآورانی در غزه، در فریادهای مادران شهیدپرور ایران و در قامت مردان بینامونشان یمن و عراق که بیهیچ تردیدی، راه کربلا را ادامه میدهند؛ حتی اگر چونان حبیب و زهیر، به قربانگاه بروند.
شهید سید حسن نصرالله، فرمانده دژ استوار مقاومت، در وصف این یاران آخرالزمانی سیدالشهدا (ع) گفته است: «به خدا قسم ای اباعبدالله، اگر میدانستم کشته میشوم، سپس زنده میشوم، و بارها اینگونه کشته و زنده میشوم، باز هم دست از تو برنمیداشتم.» این جمله، نه فقط سوگند یک مرد، که آئینهای است از باور نسلهایی که سلاح بر دوش گرفتهاند تا اجازه ندهند شمر و یزید زمان، پرچم آزادگی را بر زمین زنند.
در غزه، میان آتش و خون، شهید یحیی سنوار، رهبر مقاومت فلسطین، با صدایی که از میان آوار برخاسته بود، فریاد زد: «ما در دو راهی نیستیم؛ یا باید در همان مسیری که آغاز کردهایم پیش برویم یا بگذار کربلای جدیدی برپا شود!» این کلمات، پژواک همان نالهای است که از خیمههای سوخته کربلا به آسمان رفت.
در ایران، مادرانی که فرزندانشان را به دفاع از حرم فرستادند و در یمن، کودکانی که با دستان خالی در برابر طوفان بمبها ایستادهاند و در لبنان، نوجوانانی که به جای ترس، بر پیشانیشان وعده نصرت الهی نقش بسته، همگی فرزندان همان مدرسهای هستند که حسین (ع) بنا نهاد؛ مدرسهای که آموزشش، «ایستادگی تا آخر» است.
رهبر انقلاب اسلامی، بارها بر این حقیقت انگشت گذاشتهاند که تقابل امروز، همان تقابل همیشگی جبهه حق و باطل است؛ همان مسیری که از عاشورا آغاز شد و تا امروز امتداد یافته است. ایشان فرمودند: «امام حسین، به ما یاد داد که باید در میدان ماند، باید ایستاد؛ ولو آنکه همه دنیا مقابل تو بایستند. این همان راهی است که امروز ملتهای مقاوم منطقه در آن گام برمیدارند.»
امروز، درخت مقاومت با خون شهیدانی چون عماد مغنیه، یحیی سنوار، سیدحسن نصرالله، حاج قاسم سلیمانی، سپهبد سلامی، سردار حاجی زاده، سرلشکر باقری و هزاران نامآشنای بینشان سیراب شده است. هر قطره از این خونها، نه نشانهای از شکست، که سندی بر پیروزی حتمی جبهه حق است.
اگرچه قاسمهای این عصر، یکی پس از دیگری پر پر میشوند، اگرچه فرماندهان مقاومت، پیکرشان در خون میغلتد و آسمان منطقه، پیاپی شاهد تشییع ستارگان است، اما پرچم سرخ همچنان بالاست. چون راه، راه حق است؛ و وعده الهی تخلفناپذیر: «وَلَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ…»
و چنین است که حتی اگر کربلا دوباره تکرار شود، نتیجهاش این بار نه غربت، که وعده فتح است؛ چرا که این بار، حسین تنها نیست…
بازگشتی تاریخی از جنس خاطره و استقامت
حافظه جمعی ایرانیان با موسیقیهای خاطرهانگیز ملی میهنی مختلفی عجین شده است، موسیقیهایی که هریک در برهههایی از تاریخ پر فراز و نشیب این خاک، روح امید را به جان جمعی ایران تزریق کردند و در حد و اندازه خود، روحیه عمومی را شکل دادند. این روزها نیز، در میانه غبارهای پس از جنگ، یک صدای خاطرهانگیز دوباره برخاست؛ نوایی آشنا، اما با طنین تازهای از امید و ایستادگی. قطعه «ای ایران» با آن شعر میهنی و موسیقی حماسیاش دوباره جان گرفت؛ این بار نه از حنجره محمد نوری که با نفس گرم محمود کریمی و در تلفیقی از فضای هیئت و حماسه.
پس از ۱۲ روز جنگ، ایران تازه از دل نبردی سهمگین با اسرائیل بیرون آمده بود. مردم هنوز درگیر روایتها و بازماندههای جنگ بودند که محمود کریمی، مداح شناختهشده، با ابتکاری تازه، قطعه ماندگار «ای ایران» را بازخوانی کرد؛ بازخوانیای که خیلی زود در شبکههای اجتماعی و محافل مذهبی و ملی، طنین انداخت و با استقبال گسترده روبهرو شد.
اما نقطه اوج این جریان، شب عاشورا رقم خورد. در مراسم شام عاشورا، در حسینیه امام خمینی (ره)، رهبر معظم انقلاب در حالی که فضای مجلس رنگ و بوی سوگ حسینی داشت، با نگاهی به محمود کریمی فرمودند: «اگر خسته نمیشوی، ای ایران را بخوان.» و این جمله، پرده را از یک بازگشت تاریخی کنار زد؛ بازگشتی از جنس خاطره و استقامت.
یاران آخرالزمانی سیدالشهدا ایستادهاند
قرنها از عاشورای سال ۶۱ هجری میگذرد، اما گویی زمین هنوز صدای «هل من ناصر» حسین بن علی (ع) را در خود دارد و زمان، پاسخی جاودانه به آن ندا داده است. این بار در قامت جوانانی از لبنان، در هیبت رزمآورانی در غزه، در فریادهای مادران شهیدپرور ایران و در قامت مردان بینامونشان یمن و عراق که بیهیچ تردیدی، راه کربلا را ادامه میدهند؛ حتی اگر چونان حبیب و زهیر، به قربانگاه بروند.
شهید سید حسن نصرالله، فرمانده دژ استوار مقاومت، در وصف این یاران آخرالزمانی سیدالشهدا (ع) گفته است: «به خدا قسم ای اباعبدالله، اگر میدانستم کشته میشوم، سپس زنده میشوم، و بارها اینگونه کشته و زنده میشوم، باز هم دست از تو برنمیداشتم.» این جمله، نه فقط سوگند یک مرد، که آئینهای است از باور نسلهایی که سلاح بر دوش گرفتهاند تا اجازه ندهند شمر و یزید زمان، پرچم آزادگی را بر زمین زنند.
در غزه، میان آتش و خون، شهید یحیی سنوار، رهبر مقاومت فلسطین، با صدایی که از میان آوار برخاسته بود، فریاد زد: «ما در دو راهی نیستیم؛ یا باید در همان مسیری که آغاز کردهایم پیش برویم یا بگذار کربلای جدیدی برپا شود!» این کلمات، پژواک همان نالهای است که از خیمههای سوخته کربلا به آسمان رفت.
در ایران، مادرانی که فرزندانشان را به دفاع از حرم فرستادند و در یمن، کودکانی که با دستان خالی در برابر طوفان بمبها ایستادهاند و در لبنان، نوجوانانی که به جای ترس، بر پیشانیشان وعده نصرت الهی نقش بسته، همگی فرزندان همان مدرسهای هستند که حسین (ع) بنا نهاد؛ مدرسهای که آموزشش، «ایستادگی تا آخر» است.
رهبر انقلاب اسلامی، بارها بر این حقیقت انگشت گذاشتهاند که تقابل امروز، همان تقابل همیشگی جبهه حق و باطل است؛ همان مسیری که از عاشورا آغاز شد و تا امروز امتداد یافته است. ایشان فرمودند: «امام حسین، به ما یاد داد که باید در میدان ماند، باید ایستاد؛ ولو آنکه همه دنیا مقابل تو بایستند. این همان راهی است که امروز ملتهای مقاوم منطقه در آن گام برمیدارند.»
امروز، درخت مقاومت با خون شهیدانی چون عماد مغنیه، یحیی سنوار، سیدحسن نصرالله، حاج قاسم سلیمانی، سپهبد سلامی، سردار حاجی زاده، سرلشکر باقری و هزاران نامآشنای بینشان سیراب شده است. هر قطره از این خونها، نه نشانهای از شکست، که سندی بر پیروزی حتمی جبهه حق است.
اگرچه قاسمهای این عصر، یکی پس از دیگری پر پر میشوند، اگرچه فرماندهان مقاومت، پیکرشان در خون میغلتد و آسمان منطقه، پیاپی شاهد تشییع ستارگان است، اما پرچم سرخ همچنان بالاست. چون راه، راه حق است؛ و وعده الهی تخلفناپذیر: «وَلَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ…»
و چنین است که حتی اگر کربلا دوباره تکرار شود، نتیجهاش این بار نه غربت، که وعده فتح است؛ چرا که این بار، حسین تنها نیست…
شهید سید حسن نصرالله، فرمانده دژ استوار مقاومت، در وصف این یاران آخرالزمانی سیدالشهدا (ع) گفته است: «به خدا قسم ای اباعبدالله، اگر میدانستم کشته میشوم، سپس زنده میشوم، و بارها اینگونه کشته و زنده میشوم، باز هم دست از تو برنمیداشتم.» این جمله، نه فقط سوگند یک مرد، که آئینهای است از باور نسلهایی که سلاح بر دوش گرفتهاند تا اجازه ندهند شمر و یزید زمان، پرچم آزادگی را بر زمین زنند.
در غزه، میان آتش و خون، شهید یحیی سنوار، رهبر مقاومت فلسطین، با صدایی که از میان آوار برخاسته بود، فریاد زد: «ما در دو راهی نیستیم؛ یا باید در همان مسیری که آغاز کردهایم پیش برویم یا بگذار کربلای جدیدی برپا شود!» این کلمات، پژواک همان نالهای است که از خیمههای سوخته کربلا به آسمان رفت.
در ایران، مادرانی که فرزندانشان را به دفاع از حرم فرستادند و در یمن، کودکانی که با دستان خالی در برابر طوفان بمبها ایستادهاند و در لبنان، نوجوانانی که به جای ترس، بر پیشانیشان وعده نصرت الهی نقش بسته، همگی فرزندان همان مدرسهای هستند که حسین (ع) بنا نهاد؛ مدرسهای که آموزشش، «ایستادگی تا آخر» است.
رهبر انقلاب اسلامی، بارها بر این حقیقت انگشت گذاشتهاند که تقابل امروز، همان تقابل همیشگی جبهه حق و باطل است؛ همان مسیری که از عاشورا آغاز شد و تا امروز امتداد یافته است. ایشان فرمودند: «امام حسین، به ما یاد داد که باید در میدان ماند، باید ایستاد؛ ولو آنکه همه دنیا مقابل تو بایستند. این همان راهی است که امروز ملتهای مقاوم منطقه در آن گام برمیدارند.»
امروز، درخت مقاومت با خون شهیدانی چون عماد مغنیه، یحیی سنوار، سیدحسن نصرالله، حاج قاسم سلیمانی، سپهبد سلامی، سردار حاجی زاده، سرلشکر باقری و هزاران نامآشنای بینشان سیراب شده است. هر قطره از این خونها، نه نشانهای از شکست، که سندی بر پیروزی حتمی جبهه حق است.
اگرچه قاسمهای این عصر، یکی پس از دیگری پر پر میشوند، اگرچه فرماندهان مقاومت، پیکرشان در خون میغلتد و آسمان منطقه، پیاپی شاهد تشییع ستارگان است، اما پرچم سرخ همچنان بالاست. چون راه، راه حق است؛ و وعده الهی تخلفناپذیر: «وَلَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ…»
و چنین است که حتی اگر کربلا دوباره تکرار شود، نتیجهاش این بار نه غربت، که وعده فتح است؛ چرا که این بار، حسین تنها نیست…