شناسهٔ خبر: 73574169 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جام‌جم آنلاین | لینک خبر

نام تو را بر صخره‌ای بی‌مرگ کندند

بودن و نبودن ایران از دوره تمدن‌ های کهن باستان تا دوران ورود اعراب به سرزمین ایران و شکل‌گیری تمدن اسلامی با اندیشه «ایرانی مسلمان» مسأله مهم و وجهه همت ایرانیان از یک سو و کینه دشمنان ایران از دیگرسو بوده است‌؛ در زمان‌هایی دشمنان گمان می‌کرده‌اند کار ایران با کشتن و سوزاندن تمام می‌شود، آن‌‌گونه که اسکندر با ایران و مظاهر فرهنگ و تمدن ایرانی کرد‌ اما ایرانیان با پایداری بر ماندن نام «ایران» نشان داده‌اند که ملتی صاحب تمدن هستند که می‌خواهند بمانند و مانده‌اند‌؛ جلوه‌های اراده‌ «ماندن ایران و ایرانی‌ماندن» آن‌چنان صفحات تاریخ را پر کرده است که ایران فراتر از خاک، به حقیقتی در همه عصرها و نسل‌ها تبدیل شده و دامنه نفوذ معنوی آن زیر نام و در گستره‌ «ایران فرهنگی» در جهان آوازه یافته است.

صاحب‌خبر -

ایران سرزمینی آکنده از خداباوری، خردورزی، نیک‌نامی و شادکامی و سرتاسر نور است و همین‌ها ایران را متمایز و سرفراز و جاودانه‌ تاریخ کرده است؛ همین‌هاست که ایران را در صف مقابل اهریمنان قرار داده است. تحمل این حجم متراکم از معنویت و فرهنگ برای دنیاطلبان سخت است و آن را برنمی‌تابند و از همین‌روست که همواره با آن در ستیز بوده‌اند و این ستیز در هر زمان به‌گونه‌ای آشکار شده و هم‌چنان ادامه دارد و به‌تعبیر مولانا جلال‌الدین بلخی: 
رگ رگ است این آب شیرین آب شور/ در خلایق می‌رود تا نفخ صور. 

آنچه این‌روزها رخ نموده و ایران را مسأله نخست رویارویی جهان سلطه و مستضعفان جهان کرده، امتداد خط تاریخی هجوم برای «نابودی» و ایستادگی برای «بودن» است. 

خدای جهان‌آفرین، حافظ ایران است و به یاری ایران خواهد آمد تا نام ایران همچنان پرشکوه در دفتر زمانه بماند. 

دریغی که از زبان حکیم فرزانه توس، فردوسی بزرگ به گوش جان‌ها رسیده و بیش از هزارسال نجوای عاشقانه ایران‌دوستان است، از همین علقه عمیق برخاسته است:

دریغ است ایران که ویران شود/ کنام پلنگان و شیران شود/ که ایران چو باغی است خرم‌بهار/ شکفته همیشه گل کامگار. 

ایران زنده‌ همیشه‌ تاریخ است و تا بشریت به‌یاد دارد، ایران بوده و امروز هم هست و زین‌پس هم خواهد ماند و چه‌زیبا زنده‌یاد حسین منزوی در غزلی به زیبایی به آن پرداخته است:

ایرانم ‌ای از خون یاران لاله‌زاران!/‌ ای لاله‌زار بی‌خزان از خون یاران/ ایرانم‌ ای معشوق ناب، ‌ای ناب نایاب!/ وی عاشقانت بی‌شمار بی‌شماران/ نام تو را بر صخره‌ای بی‌مرگ کندند/ ایران من! ‌ای یادگارِ یادگاران!