پایگاه خبری جماران: دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها با اشاره به مقابله جانانه نیروهای نظامی ایران با تهاجم دشمن، گفت: ما تا آخرین لحظات این جنگ در عرصه حضور داشتیم و در حالی که پیشبینی میشد تبعات خیلی غیر قابل کنترلی داشته باشد، حتی از حمله به پایگاه العدید آمریکا در قطر هم اجتناب نکردیم؛ و به نظرم ما مقتدرانه آتش بس را پذیرفتیم.
مشروح گفتوگوی خبرنگار جماران با محمود صادقی را در ادامه میخوانید:
ارزیابی شما از عملکرد ایران در طول 12 روز گذشته و خصوصا پس از اعلام آتش بس از سوی ترامپ چیست؟
بررسی و تحلیل همه ابعاد رویدادهای فشردهای که طی 12 روز گذشته اتفاق افتاد، نیاز به یک کار کارشناسی و وقت زیاد دارد؛ شاید درباره این 12 روز به اندازه 12 سال میشود تحلیل کرد، درس گرفت و ابعاد مختلفش را ارزیابی کرد. ولی در یک نگاه اجمالی میشود گفت که ما روز اول غافلگیر شدیم؛ یعنی در حالی که برای دور ششم مذاکرات آماده میشدیم با عملیات تروریستی مواجه شدیم که تعدادی از فرماندهان رده بالای نظامی به شهادت رسیدند. البته خوشبختانه به سرعت سازمان رزم جمهوری اسلامی توانست خودش را بازیابی کند و با توان موشکی قدرتمند، رفته رفته بعد از دو سه روز توانست نوعی توازن را در صحنه عملیات این جنگ نابرابر ایجاد کند و هر روز که از روزهای آغازین فاصله میگرفتیم، با عبور از سیستم دفاعی چند لایه اسرائیل و زدن ضربات شکننده، صحنه نبرد تغییر کرد.
به هر حال من این طوری تعبیر میکنم که از یک عدم توازن ما توانستیم به یک توازن و موازنه نسبی بین قوای دو طرف برسیم. البته به ظاهر دو طرف، آمریکا که مستقیم در کنار آنها بود و سایر قدرتهای جهانی هم پشتیبانی میکردند؛ و ما شاهد بودیم همه روزه هواپیماهای باربری مهمات و تجهیزات را از کشورهای مختلف به اسرائیل میرساندند. اساسا میشود گفت یا رویارویی بین ایران و سازمان ناتو بود. به رغم اینکه ایران سالها در تحریم هست و شاید تنها کشور در حال توسعهای باشد که سازمان نظامی او وابستگی ساختاری به هیچ کدام از بلوکهای قدرت ندارد و نیروی نظامی ما کاملا مستقل و بومی است؛ ولی مجموعه نیروهای نظام جمهوری اسلامی توانست یک مقابله جانانهای با تهاجم دشمن داشته باشد.
این عملی نبود مگر به اتکاء به «همبستگی ملی» که شکل گرفت. از این جهت خارقالعاده بود که این همبستگی مردم هر روز بیشتر تقویت میشد. بالأخره دشمن امید زیادی داشت که نوعی شورش، آشوب و اعتراضهای عمومی را دامن بزند و با عملیات روانی که کرده بود، میخواست یک نوع آشوب را در کشور ایجاد کند و روزهای اول کلید واژههایی مثل تغییر حکومت را به کار میبرد ولی وقتی با این همبستگی ملی روبرو شد، رفته رفته ادبیات آنها تغییر کرد.
موضع ایران در قبول آتش بس را چطور ارزیابی میکنید؟
خلاصه اینکه روند امور به گونهای بود که علیرغم ضرباتی که بر دستگاه نظامی و اطلاعاتی ما وارد شد، ما حریف دست و پا بستهای نبودیم و توانستیم قدرت خودمان را به طرف مقابل تحمیل کنیم؛ و به حدی رسیدیم که اگر بخواهیم یک تحلیل غیر جانبدارانه داشته باشیم، بحث پذیرش آتش بس به یک امر اجتنابناپذیر در درجه اول برای اسرائیل و آمریکا و بعد برای خود ما شد. در واقع اسرائیلیها همیشه به جنگهای کوتاه مدت عادت دارند، ولی شاید راهبرد جمهوری اسلامی این بود که جنگ را فرسایشی کند؛ چون اسرائیل در جنگهای بلند مدت آسیبپذیر است. اما رسیدن به نقطه آتش بس برای طرفین، به ویژه اسرائیل و آمریکا، به یک امر اجتنابناپذیر تبدیل شد.
یعنی ما تا آخرین لحظات این جنگ در عرصه حضور داشتیم و در حالی که پیشبینی میشد تبعات خیلی غیر قابل کنترلی داشته باشد، حتی از حمله به پایگاه العدید آمریکا در قطر هم اجتناب نکردیم؛ و به نظرم ما مقتدرانه آتش بس را پذیرفتیم.
به تأثیر «همبستگی ملی» در موفقیت ایران اشاره داشتید. به نظر شما کدام یک از سه گزینه «قدرت نظامی»، «دیپلماسی» و «همبستگی» در موفقیت ایران مؤثرتر بود؟
هر سه عنصری که شما اشاره میکنید، به همدیگر وابسته هستند و همافزایی دارند؛ اما بدون تردید پایه اصلی این اقتدار، اتکاء به «همبستگی ملی» بود. یعنی در واقع بر خلاف آنچه که دشمنان طراحی کرده بودند، مردم ایران نه تنها با دشمن همآوایی نکردند، بلکه کاملا اقشار مختلف مردم و همچنین نیروهای سیاسی، احزاب و به ویژه احزاب اصلاحطلب یکدل، یکصدا و یکپارچه حمایت کردند و به نظرم این حمایت نقش تعیینکنندهای ایفا کرد.
به هر حال عملیات روانی یک عنصر بسیار مهم در این جنگ بود و دشمن با برخورداری از رسانههای مختلف، از بی بی سی گرفته تا ایران اینترنشنال و شبکههای مختلف خبری و فضای مجازی تلاش داشت که مردم را دچار یک آشفتگی ذهنی کند و یک جنگ شناختی هم رقم بزند. اما ملت ایران با اتکاء به تجارب تاریخی دیرینه خودشان با هوشیاری توانستند یک نقش تاریخی ایفا کنند. خلاصه اینکه از آن سه عنصر من فکر میکنم عنصر اول همین «همبستگی ملی» بود که نقش بسیار تأثیرگذاری در این حوادث داشت.
به نظر شما در دوران بعد از آتش بس برای حفظ و ارتقاء این همبستگی ملی باید چه کارهایی انجام بدهیم؟
بعد از صلح حدیبیه خدا در سوره فتح به پیامبر(ص) میفرماید که ما فتح روشنی را برای تو رقم زدیم تا خدا گناهان قبل و بعد را بیامرزد. نظر برخی مفسرین این است که در گذشته رفتاری با مردم داشتند و احتمالا به کسانی اجحاف شد؛ آغوش خودشان را بازتر ظرفیت خودشان را وسیعتر کنند. در شرایط فعلی با الهام از همین آیات اول و دوم سوره فتح، همه اقشار مردم و گروههای سیاسی این وحدت ملی را به یک حماسه تبدیل کردند و انتظار این است که حاکمیت جمهوری اسلامی در این دوره برای مشارکت معنادار مردم در نظام حکمرانی فضا را باز کند.
لازمهاش این است که یک بازآرایی در ساختار حمکرانی صورت بگیرد و این همبستگی مردم به یک نوعی مشارکت گسترده مردم در عرصههای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی تبدیل شود؛ چون این ضامن تداوم همبستگی و اقتدار ملی است. یعنی بعد خروج از این دوره بحران، ما یک دوره همگرایی و تعامل را در عرصه سیاسی شاهد باشیم؛ و اتفاقی که سال گذشته با انتخابات ریاست جمهور رقم خورد و به هر حال یک گردش قدرتی از جهت طیفهای سیاسی اتفاق افتاد، تداوم پیدا کند و رفته رفته ما شاهد باشیم 50 درصدی که سال گذشته در انتخابات شرکت نکردند، در انتخابات بعدی به مشارکت بیشتر امیدوار شوند.
این «مشارکت مردم» رمز امنیت پایدار است. یعنی اگر ما دنبال امنیت پایدار هستیم، رمز این امنیت پایدار، حضور مردم و پشتوانه مشروعیت مردمی نظام است.