پایگاه خبری جماران: سفیر پیشین ایران در انگلیس با تأکید بر اینکه اسرائیل میدانست به تنهایی حریف ایران نمیشود، گفت: دلیل نقض احتمالی آتش بس از سوی اسرائیل این است که میخواهد بخشی از جنبه روانی که باخته را با حمله مجدد جبران کند و قاعدتا ایران هم مجددا این کار را خواهد کرد. من نمیدانم باز هم آقای ترامپ به این گوش خواهد داد یا فشارهایش بر اسرائیل را افزایش خواهد داد. امیدواریم این مطلب سرآغاز بر هم خوردن آتش بس نباشد؛ این آتش بس ادامه داشته باشد و بتواند به نتایج مورد نظر خودش برسد.
مشروح گفتوگوی خبرنگار جماران با سید جلال ساداتیان را در ادامه میخوانید:
ارزیابی شما از تحولات جنگ ایران و اسرائیل طی 12 روز گذشته چیست؟
وقتی ترامپ میخواست بر سر کار بیاید، هم زمان تبلیغات انتخاباتی و هم زمانی که در پستش نشست، مسألهاش این بود که با تهدید و به اصطلاح چماقی که بلند میکند، بتواند اهداف خودش را پیش ببرد؛ نه تنها در مورد این منطقه، بلکه در ارتباط با چین، کانادا، اروپا، ناتو، سوریه و از جمله این منطقه و مسائلی که در آن وجود داشت. مسائل این منطقه چه بود؟ قبل از ترامپ، یعنی در دوره بایدن و حتی اوباما، همواره تلاش اسرائیل بر این بود که ایران را خطر جدی خودش نشان بدهد و آمریکا را به درگیری با ایران بکشاند؛ چون میدانست که به تنهایی حریف ایران نمیشود.
ولی موفق شده بود در یک سال و خردهای گذشته لطمات جدی را به نیروهای منطقهای ایران مثل لبنان، سوریه، تا حدودی یمن و بقیه وارد کند و تهران را مرحله پایانی میدانستد. از سوی دیگر خائنینی مثل رضا پهلوی و دیگران تلاش میکردند که کمکش کنند؛ و او از این طریق یارگیریهایی میکرد. البته غفلتهای داخلی خودمان هم برقرار و مواضع ردههای امنیتی ما به موازات همدیگر در جاهای دیگر بود؛ و آن طوری که باید و شاید روی مسائل بیرونی تمرکز نداشتند. حتی در یک سال گذشته با توجه به ترور هنیه در تهران، که باید خیلی حواسشان جمع کارهای اسرائیل میشد، اسرائیل یارگیریهایی کرده بود و از طریق قاچاق هم امکاناتی را در داخل برای آنها فراهم کرده بود و حتی آنها را آموزش داد و امکانات تولید پهپاد را در داخل ایران برای آنها فراهم کرده بود؛ و وقتی برخی از آنها را گرفتند، مطلع شدیم.
با توجه به همه این جریانات، به نظر میآید هماهنگیهایی که با ترامپ داشتند انجام میدادند و به خصوص فشارهایی که در داخل خاک آمریکا از ناحیه لابی صهیونیست به ترامپ آوردند، باعث شدند که تا حدودی ترامپ هم با آنها همراه شود و یک سری نظرات آنها را منعکس کند. یعنی علیرغم اینکه پنج دور مذاکرات با ترامپ را از طریق ویتکاف داشتیم انجام میدادیم، از دور چهارم شاهد بودیم که لحن عوض شد و غنیسازی صفر درصدی در داخل ایران را مطرح کردند. از دور پنجم تا ششم که قرار بود ما با ویتکاف گفتوگو داشته باشیم، شاهد حمله اسرائیل بودیم.
اسرائیل با چه نیتی این حمله را انجام داد؟ او فکر میکرد همه زمینهها در داخل ایران آماده است تا با لطماتی که او وارد میکند و ترورهایی که انجام میدهد، فضای روانی ایران را به هم بریزد، ناراضیها و معترضین به حاکمیت هم با این فضا همراهی داشته باشند و وفاق را ساقط کنند. یعنی هدف و برنامهریزی آنها این بود که یک ضربه اساسی و جدی به جمهوری اسلامی وارد کنند و آن را به سمت فروپاشی ببرند. شاهد بودیم که در قسمت اول کارشان موفق بودند و ترورهایی صورت گرفت اما واکنش نیروهای مسلح ایران باعث شد که انتظارات آنها برآورده نشود. یعنی آنها را به هم ریخت، چون انتظار چنین واکنشی را نداشتند.
در یکی دو روز اول از نظر روانی اسرائیل مسلط بود، ولی ایران یواش یواش مسلط بر قضیه شد. واقعیت این است که کماکان دفاع هوایی ما دچار مشکل بود و لطماتی را از این جهت متحمل شدیم؛ هم از جهت چهرههایی که در ادامه ترور شدند و هم از جهت تخریبهایی که صورت میگرفت. ولی هرچه که گذشت، نیروهای مسلح ما با استفاده از موشکهای پیشرفتهتر و قویتر، توانستند بر فضای اسرائیل و موقعیت شهرهای آنها مسلطتر باشند و در عین حال ضربات جدیتری به اسرائیل وارد کردند و اهداف مهمتری را در آنجا زدند.
از اینجا به بعد میتوانیم بگوییم جنگ مغلوبه شد. یعنی ایران هم به لحاظ دیپلماسی و نظامی مسلط شد و هم به لحاظ امنیت داخلی تا حدود بسیاری توانست ترورها و ضربات پهپادی که در داخل کشور اتفاق میافتاد را مهار کند.
همبستگی بین مردم و همبستگی مردم با مسئولین و نیروهای مسلح در این چند روز را چطور میبینید؟
همان طور که اشاره کردم، آنها انتظار داشتند نارضایتیها اتفاق بیفتد. علیرغم اینکه برخی همان روزهای اول شادمانی کرده بودند، ولی این فضا عمومی نشد؛ بلکه همه کسانی که به نوعی معترض و منتقد نظام بودند هم پشت نظام قرار گرفتند و در مقابل اسرائیل بیانیه دادند. آقایان خاتمی، کروبی و مصطفی تاجزاده بیانیه دادند و تعداد زیادی در خارج از کشور مثل عطاءالله مهاجرانی دفاع کردند. من اگر بخواهم نام ببرم باید تعداد زیادی را نام ببرم که منتقد و معترض هستند و جریانات مختلف فکری چپ و راست اعتقادات خودشان را کنار گذاشتند و پشت سر یکپارچگی، وحدت، استقلال و عزت جمهوری اسلامی و نیروهای مسلح دفاع کردند. از این به بعد تسلط بیشتری حاصل شد و ما حس کردیم که اسرائیل پشیمان شده و به سمت آمریکا رفته که کاری کند.
با وجود اینکه ابتدای امر به نظر میآمد ترامپ قصد ورود به این جنگ را ندارد، کما اینکه همان ابتدای امر هم که اسرائیل حملاتش را شروع کرد، آمریکاییها بیانیه دادند و گفتند ما دخالتی در این کار نداشتیم؛ ولی بعد دیدیم که لحن ترامپ عوض شد. یعنی حرفهای متناقضی را ترامپ و تیم او مطرح میکردند، تا اینکه حمله به فردو، نطنز و اصفهان را انجام داد و گفت من همین مقدار میخواستم جلو بیایم. ایران هم پایگاه نیروهایی آمریکایی در قطر را مورد هدف قرار داد و بعد از آن بیانیه صادر کرد که ما کاری با مردم و نیروهای قطر نداشتیم و بلکه هدف ما آمریکا بوده است. دیشب ترامپ اعلام کرد ما توافق طرفین را گرفتهایم که آتش بس شود و ساعت 4 به وقت گرینویچ و 7:30 به وقت تهران این آتش بس اتفاق میافتد؛ و ابتدا اسرائیل و بعد ایران حملات نهایی را داشته باشند، یعنی ضربه آخر را ایران بزند.
اما پیش از ظهر امروز وزیر دفاع اسرائیل مدعی شد که ایران آتش بس را نقض کرده و به همین دلیل از احتمال حمله مجدد به ایران سخن گفته است. نظر شما در خصوص این احتمال عدم پایبندی صهیونیستها به آتش بس چیست؟
اسرائیل لطمات جدی متحمل شده و شکست روانی برای او ایجاد شده به خاطر اینکه به اهداف اولیه خودش دست پیدا نکرده؛ یعنی میشود گفت از نظر روانی کل ماجرا را باخته است. چون وحدت ملی و پشتیبانی اساسی مردم از نظام و حاکمیت، به مفهوم تقابل در برابر تجزیهطلبیها، خیانتها و تعرض به تمامیت ارضی ایران ایجاد شد و میتوانیم بگوییم رشتههای اسرائیل را پنبه کرد. یعنی اسرائیل در هیچکدام آنها به نتیجه مورد نظرش نرسید و از سوی دیگر فضای انسجام ملی ایجاد شد. شاید این را هم بتوان گفت در راستای «وفاق ملی» است که رئیس جمهور مطرح کرده بود و آن را تقویت کرد. امیدواریم این دستاوردها برای کل نظام باقی بماند.
دلیل نقض احتمالی آتش بس از سوی اسرائیل این است که میخواهد بخشی از جنبه روانی که باخته را با حمله مجدد جبران کند و قاعدتا ایران هم مجددا این کار را خواهد کرد. من نمیدانم باز هم آقای ترامپ به این گوش خواهد داد یا فشارهایش بر اسرائیل را افزایش خواهد داد. امیدواریم این مطلب سرآغاز بر هم خوردن آتش بس نباشد؛ این آتش بس ادامه داشته باشد و بتواند به نتایج مورد نظر خودش برسد.
به نظر شما کدام یک از سه گزینه «همدلی مردم»، «دیپلماسی» و «توان دفاعی» در ناکام گذاشتند اسرائیل مؤثرتر بود؟
اعتقادم این است که هر سه مورد به موازات هم مؤثر واقع شد. اعتقادم این است که وحدت ملی ایجاد شده دستاورد مهم و بزرگی بود. آنها دنبال فروپاشی نظام بودند، ولی نتیجه کاملا عکس حاصل شد. از نظر دیپلماسی هم آنچه که در شورای امنیت، کمیسیون ژنو، سازمان همکاریهای اسلامی و شورای همکاری خلیج فارس اتفاق افتاد، دستاوردهای مهم و قابل توجهی بود که نشان داد انزوایی که خیلی روی آن تبلیغ میشد، در مورد ایران صحت ندارد. ولی واقعیت این است که قدرت موشکی ما اسرائیل را پشیمان کرد.
اینکه ایران به پایگاه آمریکا در منطقه هم حمله کرد، دل ملتهای مختلفی که از حمایتهای اسرائیل در غزه دلخون بودند را شاد کرد؛ این آمریکا همان آمریکا و اسرائیل هم همان اسرائیل است که این همه وحشیگری و جنایت را در غزه میکردند، اما توان موشکی و دفاعی نیروهای مسلح ایران آنها را مجبور کرد که قضیه را خیلی سریع جمع کنند. اینها دستاوردهایی است که به اعتقادم تفاوت فاحشی با همدیگر ندارد. به هر حال، دیپلماسی در کنار میدان و نیروهای مسلح دستاوردهای خودش را داشته است.