«برنارد کورنو»، کارشناس سابق برنامه توسعه سازمان ملل متحد (UNDP) در گفتوگو با خبرنگار بین الملل ایرنا زوایای پنهان و کمتر مطرحشده سیاستهای دوگانه آژانس بینالمللی انرژی اتمی در قبال ایران و اسرائیل را بررسی کرد؛ او از سکوت معنادار در برابر زرادخانه هستهای اسرائیل تا ارجاع مکرر و مشکوک به اسناد تأییدنشده موساد، از تجربه عراق تا تهدیدهای امروز علیه ایران سخن گفت.
این کارشناس باسابقه برنامه توسعه سازمان ملل متحد (UNDP) با ۱۶ سال سابقه فعالیت در خاورمیانه، در این گفتوگوی تفصیلی، پرده از سیاستهای دوگانه آژانس بینالمللی انرژی اتمی برداشت؛ نهادی که به گفته وی، از مسیر فنی و بیطرف خارج شده و به ابزاری در خدمت دستورکار سیاسی برخی دولتها، بهویژه ایالات متحده و اسرائیل تبدیل شده است.
گزارشها فنیاند؛ ولی روایت آنها سیاسی است
کورنو میگوید گزارشهای رسمی آژانس اغلب پر از جزئیات و اصطلاحات تخصصی هستند، اما نحوه ارائه آنها در سطح رسانهها و نهادهای سیاسی غرب، کاملاً هدفدار است. او مثال میزند: در ژوئن ۲۰۲۵، کشف آثاری از رادیواکتیو در محلی نامعلوم، بلافاصله به تیتر یک رسانهها تبدیل شد. در حالی که هنوز ایران پاسخی رسمی ارائه نکرده بود، موجی از اتهامزنی و بیاعتمادی شکل گرفت.
وی این پدیده را نوعی «دستکاری اطلاعات» میخواند که پیشتر در پرونده عراق نیز بهکار رفته و توسط هانس بلیکس افشا شده بود.
دوگانگی در نظارت؛ ایران زیر ذرهبین، اسرائیل در حاشیه امن
یکی از انتقادهای اصلی کورنو، رویه آژانس در برابر اسرائیل است؛ کشوری (رژیمی) که نه عضو معاهده عدم اشاعه هستهای (TNP) است و نه بازرسی میپذیرد.
زرادخانه هستهای اسرائیل یک راز سرگشاده است، اما هیچ گزارش یا قطعنامهای علیه آن صادر نمیشود. در مقابل، ایران با وجود عضویت و همکاری، تحت بیشترین فشار و نظارت قرار دارد. این استاندارد دوگانه مشروعیت آژانس را مخدوش میکند.
از پاریس تا دیمونا؛ همکاری پنهان با اسرائیل
کورنو با مروری بر همکاریهای نظامی و علمی فرانسه و اسرائیل از دهه ۱۹۵۰، از شبکهای پنهان پرده برمیدارد و می گوید که پس از جنگ الجزایر، اسرائیل با بهرهگیری از فضای همدلی سیاسی و رسانهای، روابط عمیقی با محافل امنیتی و علمی فرانسه برقرار کرد؛ حتی شیمون پرز دفتر سیاسی در پاریس داشت.
او میافزاید که روسای جمهور فرانسه نتوانستهاند یا نخواستهاند این نفوذ را متوقف کنند. از جمله فرانسوا اولاند، که بهگفته او، «شعری عاشقانه برای اسرائیل در دل داشت.»
اطلاعات جعلی، ابزار عملیات روانی
کورنو معتقد است که برخی گزارشهای آژانس مبتنی بر اطلاعاتیست که صحت علمی ندارند؛ از جمله اسنادی که موساد فراهم کرده و بهنحوی در گزارشها بازتاب یافتهاند.
گزارشها با عباراتی مبهم مثل “وجود مواد رادیواکتیو” یا “یافتههای نگرانکننده” تنظیم میشوند. اما گاهی معلوم میشود که این یافتهها، حاصل اقداماتی تحریکآمیز از سوی عوامل خارجی در خاک ایران بودهاند.
وی حتی احتمال دستکاری عامدانه در دادهها از طریق عملیات پهپادی یا عوامل نفوذی را مطرح میکند.
آژانس و OPCW؛ دو نهاد، یک الگو در وابستگی سیاسی
کورنو با اشاره به عملکرد سازمان منع سلاحهای شیمیایی (OPCW)، آن را مشابه آژانس میداند و میگوید در حمله سهگانه آمریکا، فرانسه و بریتانیا به سوریه در آوریل ۲۰۱۸، دادههای OPCW مورد تحریف قرار گرفت. اولین مدیرکل این نهاد نسبت به این روند هشدار داد؛ اما پس از آن، سکوتی هماهنگ شکل گرفت.
تحمیل از طریق بودجه؛ ابزار کنترل واشنگتن
او با تأکید بر سلطه مالی آمریکا بر نهادهای بینالمللی میگوید: قطع بودجه، تهدیدی دائمیست که آمریکا علیه یونسکو، سازمان تجارت جهانی و حتی سازمان جهانی بهداشت بهکار برده. این ابزار، استقلال نهادها را از بین میبرد و آنها را تابع سیاست واشنگتن میسازد.
نقش نئوکانها و شبکههای نفوذ
در ادامه، کورنو به نقش نئوکانها، سازمانهای لابیگری و افراد با تابعیت دوگانه در هدایت سیاستهای منطقهای آمریکا اشاره میکند: در دهه ۱۹۳۰، مأمورانی برای آموزش مهاجران یهودی جهت جاسوسی به خاورمیانه اعزام شدند. برخی از این افراد بعدها وزیر شدند. چنین شبکههایی، امروز هم فعالاند.
دوگانگی گروسی؛ ناظر یا بازیگر سیاسی؟
کورنو از عملکرد رافائل گروسی، مدیرکل فعلی آژانس، نیز انتقاد کرده و میگوید: او گزارشی ناقص منتشر کرد و هنگامی که اسرائیل حملهای غیرقانونی انجام داد، موضعگیری کرد، اما ضعف گزارش اولیه را انکار نکرد. این یعنی آژانس نه بیطرف است، نه علمی.