حالا به اعتبار همان مثل «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد» میشود گفت جنگ، بسیاری از توهمات اینچنینی را از میان برده است.
کافی است ویدئوهای منتشر شده دختران نوجوان دهه هشتادی و حرفهای جنجالی را -که برخی از آنها حجاب هم ندارند- درباره جنگ ایران و اسرائیل در شبکههای اجتماعی پیدا کنید و ببینید.
چندی پیش، علیرضا دبیر، رئیس فدراسیون کشتی ایران گفته بود: «ما دهه پنجاهیها جنگ را دیدیم و نسل بعد از ما ندیدند. یادم هست بمباران میشد، معلم ما شهید شد، چند تا از داییهای من شهید شدند.
نسل بعد از ما ندیدند. این روزها تمام میشود و نسل پخته میشود. میفهمند امنیت یعنی چه، قدر نعمت میدانند و به شما قول میدهم این نسل، مملکت را از ما بهتر میسازند».
شما هم تمامی آنچه را تا امروز درباره نسل زد دیده یا شنیدهاید، از سبک لباس پوشیدن تا رفتارهای اجتماعیشان کنار بگذارید و از آنها درخصوص تحولاتی که امروز در قلب پایتخت و دیگر شهرهای کشور میگذرد بپرسید؛ آن وقت میبینید نسلی که از همان ابتدای تولد با اینترنت و شبکههای اجتماعی و فضای مجازی انس گرفته و قد کشیده است وقتی پای دفاع از مرز و بوم و این آب و خاک به میان میآید خیلی از تعارفها را کنار میگذارد و جسورتر از من و شما برای دشمن رجز میخواند.
در همین روزهای سخت جنگ به میان نوجوانان تهرانی رفتیم تا این ادعا را برای مخاطبانمان هم ثابت کنیم.
در حفظ این نقشه جانفشانی میکنیم
مهرشاد، جوان بیست سالهای که کنار یک دکه مطبوعاتی ایستاده است به قدس میگوید: قبول دارم که موضوع عدالت اجتماعی در کشور زیرسؤال رفته و باوجود همه وعدههایی که درخصوص رعایت عدالت اجتماعی از سوی مسئولان داده شده اما در عمل در بسیاری از موارد این وعدهها محقق نشده است. این موضوع برای من دهه هشتادی از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است، چون روی تفکر و رفتار افرادی مثل من تأثیرگذار است؛ مثلاً عدهای با نهایت تلاش درس میخوانند تا با کسب نمره بالا وارد آموزش عالی شوند ولی بهخاطر اختصاص سهمیهها به بعضی از دانشآموزان، نمیتوانند وارد دانشگاههای مورد نظر خود شوند. همچنین این وضعیت را در حوزه اشتغال جوانان هم میبینیم. خب طبیعی است که شاید چنین موضوعاتی رویکرد بسیاری از ما را تغییر دهد.
در انجام ندادن وظایف به صورت درست از سوی برخی مسئولان، دستگاهها و نهادهای کشور و همچنین سوءاستفاده از برخی باورها و ارزشها موجب شکاف عمیق میان نسل زد و حکومت شده است؛ با این همه، حفظ و دفاع از کشور وجه مشترک همه ماست؛ درواقع همه معتقدیم سرزمین ایران برای همه ایرانیان است، بنابراین با وجود همه نابسامانیهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، من و خیلی از هم سن و سالانم حتی اگر رگ گردنمان را هم بزنند دیگر اجازه نخواهیم داد نقشه شیری که با دخالت و هجوم قدرتهای بیگانه به گربه تبدیل شده است را کوچکتر از این کنند.
حس وطندوستی ما عمیق و واقعی است
مهرنیا، یک نوجوان دیگر این نسل به قدس میگوید: در این روزهای سخت و پرتنش که ایران عزیزمان مورد حمله ناجوانمردانه رژیم صهیونیستی قرار گرفته است، من به عنوان یک نوجوان نه تنها با تمام وجود از وطنم دفاع میکنم بلکه بیش از گذشته به ایران و آرمانهای نظام جمهوری اسلامی ایران پایبندم.
وی در ادامه بیان میکند: ما که در فضای مجازی بزرگ شدهایم شاید از نظر عدهای، درک واقعیتها برایمان خیلی آسان نباشد، اما این را میدانیم که وقتی بحث خاک کشورمان در میان است باید تمام تردیدها، مشکلات و اختلافات را کنار گذاشت.
مهرنیا ادامه میدهد: در حال حاضر دفاع از وطن برای ما فقط یک وظیفه نیست؛ بلکه بخشی از هویت ماست؛ ریشهای است که در دل تاریخ تنیده شده و امروز با خون و غیرت فرزندان این سرزمین زنده نگه داشته میشود.
وی با بیان اینکه نسل زد به دنبال اصلاح درونزاست، میافزاید: بر این اساس در دفاع از کشور در میدان ایستادهایم و نشان میدهیم احساس وطندوستی ما بسیار عمیق و واقعی است.
وی در پاسخ به اینکه چگونه میتوان روحیه دفاع از کشور را در نسل زد تقویت کرد، میگوید: شفافیت در امور و صداقت مسئولان در گفتار و عمل است که میتواند احساس تعلقخاطر و حس وطندوستی نوجوانان و جوانان کشور را دوصدچندان کند، از سوی دیگر باید صدای نسل زد نیز شنیده شود.
مهرنیا در پایان صحبتهایش میگوید: به هر حال ایران خانه ماست، ما برای حفظش میجنگیم؛ جان میدهیم، اما تسلیم نمیشویم.
دفاع از کشور ارجحیت دارد
عثمان محمد، نوجوانی از اهل تسنن میگوید: ما در این کشور به دنیا آمدیم و رشد کردیم. درست است که نسل ما دوست دارد و تمام تلاش خود را میکند تا آرزوهایی که برای بهبود کشور دارد در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محقق شود، اما در کنار تمام اینها دفاع از کشور حتی در شرایط فعلی که وضعیت در هیچ یک از ابعاد یاد شده مناسب نیست، ارجحیت دارد.
معتقدم در هر شرایطی باید جلو دشمنی که به منافعمان ضربه میزند و به خاکمان تجاوز میکند ایستاد و با آن مقابله کرد.
ضرورت تقویت حس ملیگرایی در نسل جوان
مهدی نغمهگو، پژوهشگر حوزه کودک و نوجوان نیز به تحلیل رفتار و واکنش نوجوانان درزمینه دفاع از کشور میپردازد و میگوید: نوجوانان به دلیل تجربه کمتر و هیجان بالا، بیشتر تابع محیط و نوع اطلاعاتی هستند که دریافت میکنند. مثلاً نوجوانی که اطلاعاتش از رسانهها و پلتفرمهای خارجی است با نوجوانی که اطلاعاتش را از رسانههای داخلی و فضای مجازی یا شبکههای اجتماعی داخلی دریافت میکند تفاوت دارد، همچنین شرایط زندگی و محیطی که نوجوانان در آن رشد میکنند در موضوع مورد نظر نقش مهمی دارد.
نغمهگو با اشاره به نسل دهه۶۰ میگوید: در آن دوران هم نوجوانانی بودند که مسیر خودشان را رفتند اما قهرمانان واقعی کسانی بودند که با اخلاص جانشان را در جبههها فدا کردند.
او همچنین به شرایط اقتصادی و اجتماعی امروز اشاره میکند و میگوید: برخی افراد که از تهران مهاجرت کردهاند با دو نوع رفتار روبهرو شدهاند؛ از یک سو با افرادی که قیمت کالاهایشان را افزایش دادند و از سویی دیگر مردمی که سخاوتمندانه اسکان رایگان در اختیارشان میگذارند. به نظر میرسد این تفاوتها در نگرش نوجوانان تأثیرگذار است.
این پژوهشگر یادآور میشود: نوع جنگ امروز متفاوت از گذشته است و بیشتر جنگ اطلاعاتی و از راه دور است، در حالی که دهه ۶۰ جنگ تن به تن بود.
اگر جنگ در مرزهای نزدیک بود مطمئنم بسیاری از نوجوانان امروز نیز به میدان جنگ میرفتند حتی بدون اجازه والدینشان.
نغمهگو بر این باور است که نوجوانان ذاتاً هیجانی و پاک هستند و در بسیاری از جنگها، پیاده نظام اصلی را تشکیل میدهند.
او تأکید میکند: برخلاف دیدگاه برخی که نسل امروز را بیتفاوت و پرت میدانند، اگر شرایط مهیا باشد این نوجوانان حاضرند پای جنگ بروند، هرچند شدت مشارکت آنها به اندازه دهه۶۰ نخواهد بود.
این پژوهشگر در پایان با تأکید بر اهمیت گفتوگو با نوجوانان پس از هر بحران، خواستار سرمایهگذاری دولت روی تقویت حس ملیگرایی در نسل جوان میشود و میگوید: باید با این نسل صحبت کنیم، احساس تعلق و ملیگرایی آنان را پرورش دهیم تا در شرایط حساس واکنشهای مثبت و مسئولانهای نشان دهند.