شناسهٔ خبر: 73537671 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه توسعه‌ایرانی | لینک خبر

آمریکا نه تاسیسات هسته‌ای ایران، بلکه نظم جهانی را هدف حمله قرار داد؛

اصابت سهمگین سنگرشکن‌ها بر حقوق بین‌الملل

صاحب‌خبر -

کیا مقدم

بامداد یکشنبه، اول تیرماه ۱۴۰۴، نقطه عطفی تاریک در روابط بین‌الملل رقم خورد؛ ایالات متحده آمریکا با حمله مستقیم به تأسیسات هسته‌ای ایران در فردو، نطنز و اصفهان، نه‌تنها نظم حقوقی جهانی را به چالش کشید، بلکه ته‌مانده اعتماد به ساختارهای نظارت بین‌المللی و رژیم منع اشاعه را نیز به آتش کشید. اقدامی که نه با رأی شورای امنیت همراه بود، نه در پاسخ به حمله‌ای مشخص، و نه مبتنی بر اسناد اثبات‌شده‌ای که ایران را به انحراف از برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای متهم کند. عباس عراقچی وزیر خارجه ایران، عباس عراقچی، تأکید کرد ایالات متحده، یکی از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل، با حمله به تأسیسات صلح‌آمیز هسته‌ای ایران مرتکب نقض جدی منشور سازمان ملل، حقوق بین‌الملل و معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای شده است،. این پیمان شکنی‌ها می‌تواند زلزله‌ای ژئوپلیتیکی در نظم منطقه‌ای و جهانی پدید آورد.

اصل منع توسل به زور و نقض صریح ماده ۲ منشور ملل متحد

حمله نظامی آمریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران، از نظر حقوق بین‌الملل، مصداق بارز "جنایت تجاوز" Crime of Aggression) ) است. منشور سازمان ملل متحد، ستون فقرات نظم بین‌المللی پس از جنگ جهانی دوم محسوب می‌شود و بر اساس ماده ۲ بند ۴ این منشور، «همه اعضا در روابط بین‌المللی خود از تهدید به زور یا استفاده از آن علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشور خودداری خواهند کرد». حمله آمریکا به تاسیسات هسته‌ای ایران، بدون مجوز شورای امنیت و در نبود هرگونه تهدید فوری، مصداق بارز نقض این اصل است. کارشناسان حقوق بین‌الملل بر این نکته تأکید دارند که اقدام آمریکا نه‌تنها غیرقانونی بلکه جنایت بین‌المللی محسوب می‌شود.

بن سائول، کارشناس حقوق بین‌الملل دانشگاه سیدنی، این تجاوز را افتضاح جدید در فرسایش مداوم حقوق بین‌الملل قلمداد کرده است. آلن بِهم، مشاور ویژه اندیشکده موسسه استرالیا، این اقدام را نقض آشکار نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین خوانده است. دونالد راثول، استاد حقوق بین‌الملل در همین رابطه می‌گوید:«عملاً غیرممکن است که بتوان استدلال کرد این تجاوز آمریکا بر اساس قوانین بین‌المللی قانونی بوده است». همچنین هیچ نشانه‌ای از حمله قریب‌الوقوع ایران وجود نداشت. برعکس، گزارش‌های نهادهای اطلاعاتی آمریکا و بازرسی‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تأیید می‌کردند که ایران در مسیر ساخت سلاح هسته‌ای گام برنمی‌دارد. بنابراین، توجیه حمله بر اساس «دفاع پیش‌دستانه» فاقد مشروعیت حقوقی است.

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی؛ ناظر بی‌اختیار یا ابزار توجیه تجاوز؟

تمامی تأسیسات هدف قرار گرفته‌شده، تحت نظارت مداوم آژانس بوده‌اند. با این‌حال، آژانس، که باید حافظ فعالیت‌های صلح‌آمیز باشد، نه تنها در قبال این حمله سکوت اختیار کرد، بلکه متهم به هم‌سویی با خواست قدرت‌های غربی شد. عباس عراقچی به‌صراحت گفت: «این حمله با چراغ سبز آژانس و دبیرکل آن انجام شده است و آن‌ها در این ارتباط مسئولیت دارند.» اگر نهادی که موظف به پاسداری از صلح هسته‌ای است، خود به بخشی از سناریوی جنگ بدل شود، آنگاه دیگر هیچ اعتماد و ضمانت اجرایی برای رژیم عدم اشاعه باقی نمی‌ماند. حمله‌ای که دو قدرت هسته‌ای (آمریکا و اسرائیل) علیه کشوری غیرهسته‌ای و عضو NPT انجام داده‌اند، این معاهده را به ابزاری یک‌سویه، بی‌فایده و حتی زیان‌بار بدل کرده است. همان‌گونه که حسین موسویان، دیپلمات باسابقه ایرانی تأکید کرد، « پیمان NPT نه‌تنها بی‌ارزش، بلکه زیان‌بار است. کشورهایی مانند کره شمالی، هند، پاکستان و اسرائیل که این پیمان را نپذیرفتند، از هرگونه حمله نظامی مصون مانده‌اند.» بر اساس ماده ۱۰ NPT، هر کشوری در صورتی که احساس کند منافع حیاتی‌اش در خطر است، می‌تواند از معاهده خارج شود. اکنون در مجلس شورای اسلامی نیز زمزمه‌های خروج ایران از NPT در حال تقویت شدن است. عباس گلرو، عضو کمیسیون امنیت ملی، صریحاً اعلام کرد: «بعد از حمله ایالات متحده به تأسیسات فوردو، نطنز و اصفهان، جمهوری اسلامی ایران حق قانونی دارد از معاهده NPT خارج شود».

شورای امنیت؛ قربانی سیاست و بی‌اثر در بحران

آمریکا، به عنوان عضو دائم شورای امنیت، با نقض آشکار منشور این نهاد، عملاً نشان داد که هیچ سازوکار الزام‌آوری برای پایبندی قدرت‌ها به قانون وجود ندارد. ایران در بیانیه رسمی خود تأکید کرد: «اگر شورای امنیت نتواند در مقابل این تجاوز بایستد، سنگ بنای حقوق بین‌الملل فرو می‌ریزد.» سازمان ملل، آژانس، اتحادیه اروپا و سایر نهادهای بین‌المللی در موقعیتی قرار گرفته‌اند که یا باید واکنش صریح و شفاف نشان دهند یا برای همیشه حیثیت خود را در میان ملت‌ها از دست بدهند. چین، روسیه، عمان، افغانستان و برخی دیگر واکنش‌هایی داشتند، اما آنچه افکار عمومی جهانی انتظار دارد، یک محکومیت جامع و اقدامی فوری برای مهار آمریکا است.

تنگه هرمز؛ گلوگاه خشم و کارت برنده ایران

در پاسخ به این حمله، بحث بستن تنگه هرمز دوباره داغ شده است. در صورت چنین سناریویی، پیامدهای اقتصادی برای تمام جهان فاجعه‌بار خواهد بود. وزیر امور خارجه کشورمان نیز در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا تنگه هرمز توسط ایران بسته خواهد شد یا خیر، گفت گزینه های متعددی روی میز است و این موضوع را مطلقا رد نکرده است. اگر قدرتی بتواند بی‌دلیل و بی‌مجازات به کشور دیگری حمله کند، اعتماد به نظم حقوقی موجود از بین خواهد رفت. کشورهای کوچک و متوسط دیگر نمی‌توانند به حمایت سازمان ملل یا آژانس دل خوش کنند و این امر موجب تعمیق شکاف میان شمال و جنوب جهانی، و تسریع در فروپاشی نظم آمریکامحور خواهد شد. در چنین شرایط کشوری مثل ایران ناگزیر است برای صیانت از تمامیت‌ ارضی خود و دفاع از حاکمیت قانونی یک کشور دست به اقداماتی بزند که شاید منافع تمام کشورهای جهان را تحت الشعاع قرار دهد. بستن تنگه هرمز می‌تواند برای بسیاری از کشورها زیان‌بار باشد ولی وقتی قانون جنگل در جهان حکم فرما شود راه چاره‌ای نمی‌ماند.

 احمد نادر، تحلیلگر، هشدار داده است که در این شرایط جنگ به دیگر کشورهای منطقه گسترش خواهد یافت. او به گزینه‌های ایران برای پاسخگویی اشاره کرده و مسدود کردن تنگه هرمز را به عنوان نخستین گزینه و دست برتر ایران در منطقه خلیج فارس مطرح کرده است. مسدود شدن تنگه هرمز، که مسیر عبور بخش عظیمی از نفت جهان است، بازار جهانی انرژی و نفت را با بحران مواجه می‌کند و تمام کشورهای جهان ناچار خواهند بود در هزینه‌های جنگی که آمریکا تحمیل کرده، شریک شوند. این سناریو، اقتصاد جهانی را به شدت تحت تأثیر قرار خواهد داد و پیامدهای آن به تمام جهان سرایت خواهد کرد. در این چنین شرایطی است که نهاد‌های بین المللی باید برای نجات جامعه جهانی فکر راه‌حلی قانونی و بشردوستانه باشند تا بدون نادیده گرفتن حقوق ملت‌ها بتوان از این بحران‌ گذر کرد.

صدای اعتراض درون ایالات متحده

از داخل آمریکا نیز موج انتقاد برخاسته است. ترامپ حتی به قانون اساسی کشور خود رحم نکرده و آشکارا آن را زیر پا گذاشته است.  نورما تورس، نماینده کنگره، تأکید کرد که «ترامپ بدون مجوز قانونی و برخلاف قانون اساسی، کشور را وارد جنگ کرده است». پایگاه امریکن فرندز سرویس این حمله را «اقدامی تجاوزکارانه، ناقض قوانین بین‌المللی و حتی خود قانون آمریکا» دانست. سازمان‌هایی چون شورای روابط آمریکایی-اسلامی CAIR) ) نیز خواهان پاسخگویی کاخ سفید و توقف حمایت بی‌قید و شرط از اسرائیل شده‌اند. تریتا پارسی هشدار داده است که «این حمله، نه‌تنها غیرقانونی که یک شکست اخلاقی برای سیاست خارجی آمریکاست.»

دیپلماسی مُرده است و حقوق بین‌الملل در اغما

در حالی که دیپلماسی همچنان گزینه مطلوب و رسمی ایران برای حل اختلافات بود، اقدام نظامی آمریکا این مسیر را مسدود کرد. عراقچی در پیام روشنی به جهان گفت: «آمریکا مسئول بسته شدن مسیر دیپلماسی است و باید پاسخگو باشد.» ایران اکنون در موقعیتی قرار گرفته که حق مشروع دفاع از خود را براساس منشور سازمان ملل محفوظ می‌داند. خروج از NPT، محدودسازی همکاری با آژانس و اعمال فشارهای منطقه‌ای از جمله ابزارهایی است که در اختیار تهران قرار دارد.

 

آینده‌ای بی‌قانون در سایه قانون‌شکنان

حمله بامداد اول تیر ۱۴۰۴ نه‌تنها تجاوزی فیزیکی به تأسیسات ایران، بلکه حمله‌ای مستقیم به بنیان‌های نظم جهانی بود. این اقدام نه تنها نقض فاحش و غیرقابل انکار منشور سازمان ملل متحد و قوانین بین‌المللی است، بلکه به طور مستقیم اعتبار و کارایی نهادهای کلیدی جهانی مانند شورای امنیت، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای را تضعیف می‌کند. پیامدهای این تجاوز، فراتر از مرزهای ایران و منطقه خاورمیانه خواهد بود. خطر خروج ایران از NPT، که می‌تواند به مسابقه تسلیحات هسته‌ای در منطقه منجر شود، و همچنین تهدید گسترش جنگ و بحران اقتصادی جهانی، واقعی و قریب‌الوقوع است.

 

جامعه جهانی، در این لحظه حساس، باید قاطعانه در برابر این قانون‌شکنی آشکار بایستد. سکوت یا انفعال، به معنای تأیید این بدعت خطرناک و پذیرش فروپاشی نظم بین‌الملل خواهد بود. زمان آن فرا رسیده است که سازمان ملل متحد و اعضای مسئولیت‌پذیر آن، به وظایف خود عمل کرده، این تجاوز را محکوم و دولت آمریکا را پاسخگو بدانند. آن‌چه دیروز در فردو و نطنز سوخت، فقط بتن و فولاد نبود؛ اعتماد به قانون، مشروعیت جهانی و اطمینان به صلح نیز در آتش تهاجم آمریکا خاکستر شد.

 

//حمله آمریکا به تاسیسات هسته‌ای ایران، بدون مجوز شورای امنیت و در نبود هرگونه تهدید فوری، مصداق بارز نقض منشور سازمان ملل متحد است. کارشناسان حقوق بین‌الملل بر این نکته تأکید دارند که اقدام آمریکا نه‌تنها غیرقانونی بلکه جنایت بین‌المللی محسوب می‌شود//

//اگر آژانس بین‌المللی اتمی که موظف به پاسداری از صلح هسته‌ای است، خود به بخشی از سناریوی جنگ بدل شود، آنگاه دیگر هیچ اعتماد و ضمانت اجرایی برای رژیم عدم اشاعه باقی نمی‌ماند. حمله‌ای که دو قدرت هسته‌ای (آمریکا و اسرائیل) علیه کشوری غیرهسته‌ای و عضو NPT انجام داده‌اند، این معاهده را به ابزاری یک‌سویه، بی‌فایده و حتی زیان‌بار بدل کرده است//