به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، هنگامی که کشورها در شرایط نامساعد جنگی قرار دارند، حفظ آرامش روانی و مدیریت استرس حاکم بر جامعه اهمیت ویژهای پیدا میکند. در حالت کلی مدیریت استرس و اضطراب به کمک تمرینات تنفس آگاهانه و حرکات سبک ورزشی امکان پذیر میشود. گوش دادن به موسیقی ملایم، خواندن کتاب، نوشتن خاطرات و انجام فعالیتهای هنری نیز میتواند در کاهش استرس مؤثر باشد.
بهطور عادی افراد در شرایط بحرانی، میل شدیدی به دنبالکردن اخبار پیدا میکنند، اما باید بدانیم که غرقشدن در جریان اخبار بهویژه از منابع نامعتبر و غیررسمی، ذهن انسان را در وضعیت اضطرار دائمی نگه میدارد که بهشدت آسیبرسان است. بهتر است در این شرایط روزانه فقط دو تا سه بار اخبار از منابع معتبر پیگیری شود و پس از هر بار بررسی خبر، اقدامات آرامبخش همچون نوشیدن آب یا تماس با یک دوست انجام شود؛ به این ترتیب فشار روانی کاهش پیدا میکند. یکی دیگر از نکاتی که باید بهشدت به آن توجه شود، خودداری از نشر اخبار ناامیدکننده در جمعها و گروهها است، چراکه این کار اضطراب را بهصورت چرخهای در جامعه انتشار میدهد.
حفظ نظم در فعالیتهای روزمره از جمله ساعت خواب و بیداری و وعدههای غذایی میتواند احساس امنیت و آرامش را تقویت کند. سادهترین کارها میتواند پیامهای مثبت به مغز ارسال کند و به آرامسازی سیستم عصبی کمک کند. شرکت در جمعهای دوستانه، جلسات آموزشی مدیریت استرس و کارگاههای هنردرمانی از دیگر راهکارهای مؤثر در کاهش استرس و مراقبت از سلامت روان است.
اقدامات مؤثر شهرها برای آرامسازی جو جنگ
شهرهایی که درگیر شرایط جنگی هستند باید اقدامات مؤثری در جهت کنترل شرایط روانی حاکم بر جامعه و مدیریت بحران انجام دهند تا آرامش روانی ساکنان را تأمین کنند. اقداماتی همچون ایجاد فضاهای امن و آرامشبخش، ارائه خدمات مشاوره روانشناسی، ترویج فعالیتهای آرامشبخش و حمایت از روابط اجتماعی نقش قابلتوجهی در حفظ سلامت روان ساکنان دارد. برقراری و حفظ نظم در شهر، آموزش تکنیکهای مقابله با استرس و اضطراب و ترویج فعالیتهای ورزشی و هنری میتواند به بهبود وضعیت روانی شهروندان کمک کند.
اختصاص فضاهایی در شهر با عنوان «پناهگاههای آرامش» که در آن ساکنان بتوانند از هیاهوی جنگ دور شوند و به فعالیتهای آرامشبخش بپردازند، از اهمیت ویژهای برخوردار است. ایجاد فضای امن و آرامشبخش، نیازمند ترکیبی از اقدامات فیزیکی، حمایتهای روانی، حمایتهای اجتماعی، تأمین نیازهای اولیه همچون غذا و آب و مدیریت استرس است.
شهرهای درگیر جنگ باید پناهگاههای زیرزمینی و امن را در نقاط مختلف شهر شناسایی کنند و آنها را با امکانات اولیه همچون آب، غذا، دارو و لوازم بهداشتی تجهیز کنند. توزیع منظم مواد غذایی، آب و سایر اقلام ضروری برای جلوگیری از کمبود و ایجاد حس امنیت در میان مردم راهکاری مهم و الزامی است.
مسئولین باید مردم را برای شرایط بحرانی آماده کنند و قطع احتمالی برق، آب، گاز و اینترنت را به اطلاع شهروندان برسانند و آمادگی کامل برای مقابله با این شرایط را داشته باشند، همچنین باید اقدامات مناسبی در جهت آموزش چگونگی مقابله با وضعیتهای بحرانی و استفاده از منابع جایگزین به شهروندان انجام دهند. برای مثال آموزش نحوه تقویت پنجرهها با نوار چسب یا پلاستیک برای کاهش آسیب ناشی از انفجار، شناسایی امنترین اتاق خانه و ایجاد سرپناه موقت میتواند تأثیر قابلتوجهی در کاهش صدمات و آسیبها داشته باشد.
ایجاد مراکز مشاوره و حمایت روانی برای افراد آسیبدیده از جنگ، بهویژه کودکان و زنان از دیگر راهکارهای کاربردی در شهرهای درگیر جنگ است. برگزاری جلسات مشاوره فردی و گروهی برای کمک به شهروندان در رویارویی با استرس و اضطراب، ایجاد خطوط تلفن اضطراری و دسترسی آسان به خدمات مشاوره و آموزش مهارتهای مقابله با استرس و برگزاری کارگاههای مشارکتی نقش چشمگیری در مدیریت بحران دارد. در جلسات آموزشی میتوان فضایی امن برای صحبت در مورد ترسها و احساسات ایجاد کرد و شهروندان را با تکنیکهای تنفس و آرامسازی ذهن آشنا ساخت.
یکی دیگر از وظایفی که در شرایط بحرانی به عهده شهرهاست، ارائه اطلاعات دقیق و صادقانه در مورد وضعیت به مردم، بهویژه کودکان، به زبانی است که برایشان قابل درک باشد. اقدامات اجتماعی همچون تقویت حس همبستگی، تشویق همکاری و همدلی میان اعضای جامعه و ارائه حمایتهای اجتماعی از افراد آسیبدیده تأثیر چشمگیری در حفظ و ارتقای سلامت روان شهروندان دارد.
شهرها میتوانند با تأکید بر نقاط قوت و تواناییهای جامعه، امید را در میان شهروندان تقویت کنند و آنها را به آیندهای بهتر دلگرم کنند. ارتباط با خانوادههای آسیبدیده، تلاش برای برقراری ارتباط با خانوادههای از هم جدا شده، ارائه خدمات به آنها و ایجاد حس امنیت و آرامش برای اعضای جامعه نیز بر عهده مسئولان شهری است. شهرها میتوانند با اجرای این اقدامات، فضایی امن و آرامشبخش ایجاد کنند و تأثیرات مخرب جنگ را کاهش دهند.
فناوری نیز در شرایط بحرانی به کمک شهرها میآید؛ اپلیکیشنهایی که مراقبه ذهنی و درمان شناختی رفتاری ارائه میدهند، میتوانند به بهبود کیفیت خواب و کاهش اضطراب کمک کنند. ایجاد پلتفرمهای حمایت اجتماعی برای شنیدن بدون قضاوت احساسات افراد و ارائه حمایت عاطفی، از اقدامات مهم در کاهش استرس و اضطراب است.
وجود مراکز بهداشتی و درمانی در نقاط مختلف شهر، اطمینان میدهد که مردم در مواقع اضطراری به مراقبتهای پزشکی دسترسی دارند. همچنین، برنامهریزی شهری میتواند توزیع غذا و آب سالم را تسهیل کند تا شهروندان حتی در زمان جنگ به منابع ضروری دسترسی داشته باشند. سیستمهای ارتباطی قابل اعتماد، مانند سیستمهای اعلام عمومی و تابلوهای اطلاعرسانی، میتوانند شهروندان را در مورد اقدامات ایمنی، مسیرهای تخلیه و منابع موجود آگاه کنند.
حفظ سلامت روان در شرایط جنگی نیازمند یک رویکرد چندجانبه است که شامل مدیریت استرس، ایجاد فضاهای امن، تقویت تابآوری و حمایت اجتماعی میشود و همکاری بخشهای مختلف دولتی و خصوصی را میطلبد.
نقش مراکز فرهنگی در جنگ
مراکز فرهنگی میتوانند به عنوان پناهگاههای امن برای افراد و خانوادههای آواره عمل کنند و محیطی امن را دور از مناطق درگیری فراهم کنند. این مراکز معمولاً نیازهای اولیه مانند غذا، آب و خدمات پزشکی را نیز تأمین میکنند. علاوه بر این، این مراکز حس جامعه و تعلق را تقویت میکنند و به افراد این امکان را میدهند که با دیگرانی که تجربیات مشابهی دارند، ارتباط برقرار کنند. این حمایت اجتماعی میتواند برای سلامت روان در زمانهای بحرانی بسیار حیاتی باشد.
مراکز فرهنگی همچنین به حفظ هویت و میراث فرهنگی جوامع آسیبدیده کمک میکنند. آنها ممکن است رویدادها، کارگاهها و نمایشگاههایی را برگزار کنند که فرهنگ محلی را جشن بگیرند و حس عادیسازی و تداوم را فراهم کنند. علاوه بر این، این مراکز میتوانند به عنوان مکانهایی برای برنامههای آموزشی عمل کنند که به جامعه اطلاعاتی درباره اقدامات ایمنی، حل و فصل منازعات و کمکهای انسانی ارائه میدهند. این دانش میتواند به افراد کمک کند تا در زمان بحران تصمیمات آگاهانهتری بگیرند.
به عنوان نمونه، در طول جنگ داخلی سوریه، مراکز فرهنگی مختلفی مانند مرکز فرهنگی المامون در حلب، پناهگاه و حمایت برای خانوادههای آواره فراهم کردهاند. این مراکز برنامههای آموزشی، حمایت روانی و فعالیتهای فرهنگی را ارائه دادهاند تا حس جامعه و هویت را در میان آشفتگیها حفظ کنند.
موزه ملی عراق در بغداد نیز پس از حمله ۲۰۰۳ به یک نقطه کانونی برای حفظ فرهنگ و گردهمایی جامعه تبدیل شد. این موزه رویدادهایی را برگزار کرد که هدف آن بازگرداندن افتخار و هویت ملی بود و همچنین فضایی امن برای بحث درباره آینده عراق فراهم کرد.
در اوکراین، مراکز فرهنگی در شهرهایی مانند کییف و لویو در طول درگیریهای جاری با روسیه درهای خود را به روی افرادی که از خشونت فرار میکنند، باز کردهاند. این مراکز رویدادهای فرهنگی و کارگاههایی را برای تقویت تابآوری جامعه و حفظ هویت فرهنگی سازماندهی کردهاند.