به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ در پی تشدید تنشهای ایران و اسرائیل، واشنگتن که همواره ترجیح میداد در سایه باقی بماند و از اسرائیل به عنوان ابزار فشار استفاده کند، ناگزیر به میدان آمد. تحلیلها نشان میدهد که اسرائیل به تنهایی توان مقابله با پیچیدگیهای امنیتی و فنی برنامه هستهای ایران را نداشت و هزینههای پیشبینینشده این درگیری، آمریکا را مجبور کرد مستقیماً وارد عمل شود.
ناکامی اسرائیل و تغییر معادله اسرائیل سالهاست که با عملیاتهای خرابکارانه، ترور دانشمندان و حملات سایبری سعی در کند کردن برنامه هستهای ایران داشته است. اما مقاومت فنی و امنیتی ایران، همراه با پاسخهای نظامی و اطلاعاتی موثر (مانند عملیاتهای موشکی و پهبادی)، باعث شد تل آویو نتواند به اهداف خود برسد.
به گفته برخی منابع، اسرائیل حتی در حملات اخیر به تأسیسات هستهای ایران با موانع فنی و دفاعی پیشرفتهای روبهرو شد که اثربخشی اقداماتش را کاهش داد.
ورود آمریکا؛ اجبار به جای انتخاب!
آمریکا ترجیح میداد با حفظ نقش حامیگری، اسرائیل را در خط مقدم مقابله با ایران نگه دارد. اما شکستهای پیدرپی اسرائیل و افزایش هزینههای امنیتی-نظامی این درگیری، واشنگتن را مجبور کرد خود مستقیماً وارد شود.
برخی تحلیلگران معتقدند که اگر اسرائیل میتوانست به تنهایی ایران را مهار کند، آمریکا هرگز ریسک ورود مستقیم را نمیپذیرفت.
اظهارات ترامپ بعد از حمله به سایت فردو
دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا که ساعاتی پیش از حمله به سه سایت هسته ای ایران در فردو، نطنز و اصفهان خبر داده بود در یک سخنرانی از پیش اعلام شده در ارتباط با این اقدام تجاوزکارانه آمریکا در کاخ سفید گفت، اندکی پیش، ارتش ایالات متحده حملات دقیقی را علیه سه تأسیسات هستهای کلیدی رژیم ایران انجام داد: فردو، نطنز و اصفهان. سالهاست که همه این نامها را میشنوند، در حالی که آنها در حال ساخت این تأسیسات به شدت مخرب هستند.
وی در ادامه سخنرانی خود مدعی شد «هدف ما نابودی ظرفیت غنیسازی هستهای ایران و متوقف کردن تهدید هستهای از سوی حامی شماره یک تروریسم دولتی بود.» ترامپ ادعا کرد، "امشب میتوانم به جهانیان گزارش دهم که این حملات یک موفقیت نظامی چشمگیر بود. تأسیسات کلیدی غنیسازی هستهای ایران به طور کامل و صد در صد نابود شدهاند."
وی مدعی شد، "ایران، قلدر خاورمیانه، اکنون باید صلح کند. اگر این کار را نکنند، حملات آینده بسیار بزرگتر و بسیار آسانتر خواهد بود."ترامپ اضافه کرد که«۴۰ سال است که ایران میگوید «مرگ بر آمریکا!» «مرگ بر اسرائیل!» آنها مردم ما را کشتهاند.» «ما در از بین بردن این تهدید علیه اسرائیل راه درازی پیمودهایم.»وی همچنین ادعا کرد، "این نمیتواند ادامه یابد. یا صلح برقرار خواهد شد، یا فاجعهای برای ایران رخ خواهد داد، بسیار بزرگتر از آنچه در ۸ روز گذشته شاهد بودهایم."
رئیس جمهور آمریکا در ادامه ادعاهای خود افزود، هنوز اهداف زیادی وجود دارد و برای ایران یا صلح یا فاجعه است. اگر صلح حاصل نشود، اهداف دیگری را با دقت دنبال خواهیم کرد.
پیامدهای راهبردی
۱. شکست استراتژی نیابتی: ناتوانی اسرائیل در مهار ایران، نشان داد که آمریکا نمیتواند تنها با تکیه بر متحدان منطقهای خود به اهدافش برسد.
۲. افزایش هزینهها برای آمریکا: ورود مستقیم واشنگتن به معنای پذیرش ریسکهای سیاسی، نظامی و اقتصادی بیشتر در منطقه است.
۳. تقویت موضع ایران: این تحولات نشان داد که ایران نه تنها در میدان مقاومت کرده، بلکه باعث شده ابرقدرتی مثل آمریکا از حالت غیرمستقیم به سمت مداخله مستقیم سوق یابد که خود نشانهای از تغییر توازن قدرت است.
حمله آمریکا به تاسیسات هستهای ایران نه یک اقدام از موضع قدرت، بلکه واکنشی به ناکامی اسرائیل و افزایش هزینههای بیپاسخ ماندن ایران بود. این موضوع نشان میدهد که محاسبات اولیه واشنگتن و تل آویو نادرست بوده و مقاومت ایران باعث شده آمریکا از استراتژی «جنگ نیابتی» به سمت مداخله مستقیم کشیده شود، امری که میتواند پیامدهای بلندمدت و غیرقابلپیشبینی برای منطقه داشته باشد.