در چنین شرایطی به نظر میرسد آنچه میتواند ما را از پیامدهای این وقایع همچون بحرانهای روحی و روانی، احساسی و اجتماعی مصون نگه دارد و نگذارد فروبپاشیم تابآوری است. تابآوری، واژهای ساده اما پرمعنا، همان توانِ برخاستن پس از سقوط، توانِ ماندن وقتی به نظر میرسد همه چیز در حال تَرَک برداشتن است، توانِ ساختن، حتی از دل ویرانی است.
در این گفتوگو، سراغ دکتر علی فتحی آشتیانی، رئیس پیشین سازمان نظام روانشناسی و عضو پیوسته فرهنگستان علوم پزشکی ایران رفتهایم. از دلِ تجربههای تلخ و واقعی جامعه پرسیده و از وی خواستهایم برایمان بگوید چگونه میتوان هنوز امید داشت، چگونه میتوان تاب آورد و چطور میشود از دل این خرابهها، دوباره فردا را ساخت.

تابآوری روانی چیست و چرا در مواجهه با حوادث ناگوار اهمیت دارد؟
تابآوری بهعنوان یکی از چهار مؤلفه اصلی سرمایه روانشناختی، در کنار امیدواری، خوشبینی و خودکارآمدی، نقشی حیاتی در مواجهه با شرایط دشوار ایفا میکند.
درواقع تابآوری به معنای توانایی فرد در نشاندادن واکنشهای متناسب در برابر فشارها، سختیها و ناملایمات است؛ مشابه خوشههای گندم که با وجود طوفان خم میشوند اما از ریشه بیرون نمیآیند. نمونه بارز این ویژگی، در مواجهه با اتفاقات تلخ و چالشبرانگیز مانند آنچه برای خانم سحر امامی رخ داد، دیده میشود؛ زمانی که فرد با وجود قرار گرفتن در شرایط بحرانی، قادر به حفظ تعادل روانی و رفتارهای سنجیده باقی میماند.
تابآوری چه تفاوتی با تحمل شرایط یا انعطافپذیری دارد؟
ببینید؛ در ادبیات روانشناسی، دو مفهوم کلیدی در مواجهه با بحرانها و فشارهای روانی مورد توجه قرار میگیرد؛ تابآوری و انعطافپذیری.
تابآوری به معنای مقاومت، استحکام و توان ایستادگی در برابر دشواریها، استرسها و بحرانهاست. فرد تابآور کسی است که میتواند در برابر فشارهای روانی بدون فروپاشی ذهنی یا رفتاری، پایداری نشان دهد و از دل ناملایمات، به رشد و پختگی برسد.
در مقابل، انعطافپذیری به توانایی تغییر و سازگاری با شرایط متغیر اشاره دارد. بهعبارتی، فرد انعطافپذیر قادر است موقعیت خود را متناسب با شرایط جدید بازتعریف کرده و بدون مقاومت غیرمنطقی، مسیر خود را تغییر دهد. این ویژگی در موقعیتهایی کاربرد دارد که نیازمند تصمیمگیری سریع، انطباقپذیری بالا و تنظیم رفتار متناسب با تحولات محیطی است. افرادی که قادرند در برابر بحرانها واکنش مناسبی نشان دهند، معمولاً زندگی را با همه فراز و نشیبهای آن پذیرفتهاند. این افراد بهجای تسلیم در برابر مشکلات، با سختیها مبارزه میکنند و در مسیر خود متوقف نمیشوند؛ بلکه به تلاشهایشان ادامه میدهند تا در برابر رنجها، استرسها و بحرانهای روانی – بهویژه بحرانهای اجتماعی کنونی – واکنشهای مؤثر و سازنده ارائه دهند.
همانطور که پیشتر اشاره کردم، اقدام اخیر خانم سحر امامی نمونهای بارز از تابآوری روانی، شجاعت فردی و توانمندی شخصیتی محسوب میشود. اقدام منحصربهفرد و خلاقانهای که از سوی او انجام شد، بیانگر سطح بالایی از صلابت درونی، قدرت روانی و ویژگیهای مثبت شخصیتی بود.
در افراد تابآور چه ویژگیهایی بیشتر دیده میشود؟
افرادی که از چنین ویژگیهایی برخوردارند، میتوانند در مواجهه با شرایط بحرانی همچون تجاوز و خشونت، پاسخی قاطع و ارزشمند ارائه دهند؛ پاسخی که نهتنها برای خود آنان پیامدهای مثبت دارد، بلکه میتواند الهامبخش دیگران نیز باشد.
البته پاسخ افراد به شرایط بحرانی، تا حد زیادی تحت تأثیر پیشینه زندگی، ویژگیهای شخصیتی و سبک رشد آنهاست. آنچه فرد در چنین لحظاتی از خود نشان میدهد، حاصل سالها تجربه، یادگیری و شکلگیری شخصیت او در بستر عوامل فردی و اجتماعی است.
بسیاری از افراد ممکن است در موقعیتی مشابه، توان یا آمادگی لازم برای چنین واکنشی را نداشته باشند. این تفاوت رفتاری، ریشه در مجموعهای از عوامل دارد که از ویژگیهای وراثتی گرفته تا نقش خانواده، مدرسه، دوستان، معلمان و تجربههای دوران کودکی و نوجوانی را دربرمیگیرد.
گذشته فرد چطور؟ در تحمل شرایط نقش دارد؟
بله؛ قطعاً، ۲۰سال نخست زندگی فرد، دورهای حیاتی در شکلگیری شخصیت و توان مقابله با فشارهای روانی محسوب میشود. همچنین عوامل فرهنگی و اجتماعی محیط زندگی، سبک زندگی فرد و بهویژه تجربههای سالهای اخیر نیز میتوانند نقشی اساسی در آمادگی روانی فرد برای مواجهه با بحرانها داشته باشند. در نتیجه، پختگی و رشدیافتگی روانی فرد نتیجه فرایندی طولانیمدت است؛ فرایندی که موجب میشود فرد در لحظات بحرانی، مانند حادثهای ناگهانی یا تهدیدآمیز، بتواند رفتاری سنجیده، متعادل و الهامبخش از خود نشان دهد، بدون آنکه دچار واکنشهای هیجانی یا بیتابی شود.
نقش مشاوران و روانشناسان در بازیابی تابآوری پس از بحران چیست؟
ارتقای تابآوری، بهویژه در شرایط بحرانی، صرفاً یک ویژگی ذاتی یا فردی نیست؛ بلکه فرایندی قابل آموزش و تقویت است. روانشناسان و مشاوران میتوانند با ارائه آموزشهای تخصصی، به تقویت مؤلفههای سرمایه روانشناختی و اجتماعی افراد کمک کرده و سطح تابآوری آنها را ارتقا دهند. در شرایط دشواری که کشور با آن مواجه است، اگرچه رخدادهای ناگواری مانند آنچه در این روزها اتفاق میافتد، تلخ و دردناک است، اما میتواند فرصتی ارزشمند برای یادگیری و رشد جمعی نیز فراهم کند. آنچه این روزها در جامعه ایران از افزایش انسجام، همبستگی، اعتماد، همدلی و مشارکت اجتماعی مشاهده میشود، نماد روشنی از شکلگیری هویت مشترک، رشد اخلاقی و مسئولیتپذیری اجتماعی است.
بروز روحیه نوعدوستی، همدردی، احترام به حقوق دیگران و حمایت متقابل میان مردم، زمینهای برای تقویت تابآوری اجتماعی در برابر بحرانها فراهم کرده است. این پدیده میتواند به شکلگیری جامعهای مقاومتر، یکدلتر و امیدوارتر به آینده منجر شود.
با وجود فشارها و ناامنیهای روانی ناشی از اتفاقات اخیر، نشانههای روشنی از امید، خوشبینی و انگیزه برای بازسازی روانی و اجتماعی در میان مردم دیده میشود؛ نشانههایی که از منظر روانشناختی بسیار ارزشمند و قابل اتکا هستند.
تابآوری روانی جامعه در برابر تهدیدات و بحرانها تحت تأثیر چه عواملی است؟
سؤال خوبی بود. این موضوع تحت تأثیر مجموعهای از عوامل فرهنگی، اجتماعی و امنیتی قرار دارد. در این میان، نقشآفرینی مؤثر نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، بهویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نقشی اساسی در تقویت احساس امنیت، امید و مقاومت در مردم ایفا کرده است. اقدامات مقتدرانه اخیر نیروهای مسلح که ضربات جدی و مؤثری به رژیم متجاوز و کودککش صهیونیستی وارد کردهاند، بهعنوان نماد روشنی از اقتدار ملی و توان دفاعی کشور تلقی میشود. این اقدامات سبب شده حس توانمندی و آرامش روانی در سطح جامعه افزایش یابد و ترس که در چنین شرایطی طبیعی و قابل درک است، جای خود را به اعتماد به نفس، پایداری و امید به آیندهای روشنتر بدهد.
درواقع ترکیب اقتدار نظامی و انسجام اجتماعی میتواند به شکلگیری جامعهای تابآور، مقاوم و آماده در برابر انواع بحرانهای روانی، اجتماعی و امنیتی منجر شود.
در شرایط بحرانی که اکنون با آن مواجه هستیم، چه عواملی میتواند به حفظ آرامش روانی و تداوم امید در جامعه کمک کند؟
نخست اینکه بحران به معنای پایان همه چیز نیست. اگرچه دشواریها واقعی و ملموساند، اما این بدان معنا نیست که همه چیز را از دست دادهایم. هنوز جنبههای زیبایی در زندگی ما وجود دارد که باید به آنها توجه کنیم، از داشتههایمان لذت ببریم، قدردان نعمتها باشیم و برای خود و دیگران خیر و برکت بخواهیم.
دعا و نیایش نیز پیوندی است عمیق با منبعی قدرتمند به نام خداوند متعال. همانطور که در قرآن کریم آمده است: «أَلاَ بِذِکْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»، ذکر خداوند دلها را آرام میسازد. این اتصال معنوی، امید را در دلهایمان زنده نگه داشته و ما را در گذر از سختیها توانمندتر میکند.
از طرفی، بیتابی و غرق شدن در یأس و اندوه، روان ما را فرسوده و ناتوان میکند. راه نجات، حضور فعال و مؤثر ما در زندگی است. باید فضای زندگیمان را با هیجانات مثبت، شوخطبعی، ارتباط با افراد خوشبین و با روحیه پر کنیم و خود را به انجام کارهای خیر و انسانی تشویق کرده و مهمتر از همه، زندگی را متوقف نکنیم.
همچنین در این شرایط، مهمترین خدمت به خود، جامعه، کشور و دولتمان این است که از خود بپرسیم «من چه میتوانم بکنم؟» پاسخ به این پرسش میتواند ما را به سمت برنامهریزی، اقدام مؤثر و مشارکت واقعی در بازسازی امید و آرامش هدایت کند.
همچنین این نکته را همیشه در ذهنمان نگه داریم که حال خوب ساختنی است.