سخنگوی اسبق وزارت خارجه فرانسه میگوید ترامپ حتی هنگام اعلام مذاکرات با ایران، همچنان تهران را با حمله احتمالی اسرائیل به عنوان ابزار فشار تهدید میکرد، با این انتظار که جمهوری اسلامی توافقی بر اساس شرایط ترامپ را بپذیرد.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، سحرگاه جمعه ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ در پی حمله تروریستی رژیم صهیونی به تهران و تعدادی از شهرهای کشور، شماری از فرماندهان نظامی، دانشمندان و مردم غیرنظامی به شهادت رسیدند.
تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک ایران محدود به تاسیسات هستهای و نظامی و ترور دانشمندان هستهای نبوده و تاسیسات صنعتی و اهداف غیر نظامی نیز مورد حمله قرار گرفتهاند که شماری از مردم اعم از نظامی و غیر نظامی را به شهادت رسانده است.
نهادهای بین المللی در سکوت
تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک ایران در حالی است که نهادهایی، چون آژانس بین المللی انرژی اتمی حمله به تاسیسات هستهای ایران توسط اسرائیل را محکوم نکرد. در واقع این برای اولین بار بود که این آژانس بعد از جنگ جهانی دوم حمله به تاسیسات هستهای یک کشور را محکوم نکرده است.
از سوی دیگر شورای امنیت سازمان ملل نیز در محکومیت این جنایت هیچ قطعنامه و بیانیهای صادر نکرد.
در حال حاضر ایران پاسخ این جنایت را با هدف قرار دادن اهداف نظامی در رژیم صهیونیستی داده است و جنگ میان دو طرف ادامه دارد.
در خصوص این موضوع، خبرنگار تابناک گفتگویی با «مارک فینو» سخنگوی پیشین وزارت خارجه فرانسه انجام داده است که در ادامه آمده است. «فینو» در حال حاضر عضو ارشد بخش عدم اشاعه در «مرکز سیاست امنیتی ژنو» (GCSP) است.
*اسرائیل به بهانه مسئله هستهای به ایران حمله کرد. این اقدام در حالی صورت گرفت که ایران و آمریکا در حال مذاکره بودند. برخی استدلال میکنند که برنامهریزی برای دور ششم مذاکرات، پوششی برای اسرائیل بود تا عملیات غافلگیرانه آنها علیه ایران با موفقیت انجام شود. ارزیابی شما چیست؟
اطمینان کامل در این مورد دشوار است. یک سناریو این است که نتانیاهو حمله اسرائیل را برای خنثی کردن مذاکرات آمریکا و ایران و نادیده گرفتن بیزاری ترامپ از مداخله نظامی آغاز کرد.
سناریوی دیگر این است که ترامپ مذاکرات را برای کاهش آمادگی ایران صحنهسازی کرد. یک چیز قطعی است: ترامپ حتی هنگام اعلام مذاکرات با ایران، همچنان تهران را با حمله احتمالی اسرائیل به عنوان ابزار فشار تهدید میکرد، با این انتظار که جمهوری اسلامی توافقی بر اساس شرایط ترامپ را بپذیرد.
*برای اولین بار از زمان جنگ جهانی دوم، آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) حمله به تأسیسات هستهای یک کشور را محکوم نکرد. علاوه بر این، جلسه اضطراری آژانس درباره حملات اسرائیل به ایران به طور قابل توجهی به تأخیر افتاد. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
مدیرکل آژانس به وضوح درباره غیرقانونی بودن و خطرات حملات نظامی به تأسیسات هستهای، مشابه مورد اوکراین، اظهارنظر کرده است. با این حال، شورای حکام بین کسانی که حملات اسرائیل را محکوم میکنند و کسانی که آنها را با استناد به تخلفات ایران از تعهدات نظارتیاش توجیه میکنند، تقسیم شده است.
*ترامپ یک ضربالاجل دو هفتهای برای تصمیمگیری درباره ورود به جنگ با ایران تعیین کرده است. به نظر میرسد اگر آمریکا وارد این جنگ شود، ایران منطقه را بیثبات خواهد کرد و منافع آمریکا را به شدت تهدید میکند. ارزیابی شما چیست؟
این قطعاً یک ریسک بزرگ است که باعث تردید ترامپ در آغاز مداخله نظامی برای حمایت از اسرائیل میشود. او احتمالاً آگاه است که اگرچه اکثر آمریکاییها از اسرائیل حمایت میکنند و شکست ایران را میپسندند، بسیاری از مردم، از جمله در اردوگاه خودش، به برنامه ترامپ برای رد «جنگهای بیپایان» رأی دادند و انزواگرایی را ترجیح میدهند. علاوه بر این، بخشی از لابی تجاری که به چشماندازهای ناشی از لغو تحریمها علیه ایران یا سرمایهگذاریهای بالقوه در منطقه خلیج فارس علاقهمند بود، ممکن است به دلیل هرج و مرجی که ایجاد میکند، ترامپ را از این ماجراجویی نظامی منصرف کند.
*نشست ژنو بین ایران و سه کشور اروپایی آغاز شده است. ایران اعلام کرده که حاضر است درباره مسائل هستهای و دیگر موضوعات گفتوگو کند - به شرط توقف حملات اسرائیل. از سوی دیگر، ترامپ اعلام کرده بعید است اروپا بتواند به این جنگ پایان دهد. آیا فکر میکنید این مذاکرات به نتیجه برسد؟
تعجبآور نیست که اروپاییها، که خاستگاه برجام بودند و پس از انتخاب بایدن، تلاشهای جدی برای نجات آن انجام دادند، بار دیگر برای جلوگیری از تشدید درگیری و بازگشت به راهحل دیپلماتیک میانجیگری میکنند.
اما همچنین تعجبآور نیست که ترامپ یک توافق دوجانبه با ایران را ترجیح میدهد، توافقی که بتواند اعتبار آن را به خود اختصاص دهد و نقش اتحادیه اروپا و آژانس را حاشیهنشین کند، که آن را بیاثر میسازد.
ظاهراً ایران حرکت هوشمندانهای انجام داده است که موافقت کرده مسائل غیرهستهای مانند برنامه موشکی و «محور مقاومت» را که قبلاً مطرح نبود، در توافق بگنجاند.
مسئله کلیدی همچنان میزان غنیسازی اورانیوم توسط ایران است که همه طرفها حاضر به پذیرش آن هستند. بار بر دوش ایران است که توضیح دهد و توجیه کند که در صورت وجود، قصد دارد با اورانیوم بسیار غنیشده به جز برنامه تسلیحاتی چه کند.