خبرگزاری حوزه | باز هم انگشترش را بخشیده بود؛ ازش پرسیدم: «این یکی رو به کی دادی؟»
گفت:«یه بنده خدا انگشتر طلا دستش بود، نمی دونست که طلا برای مرد حرامه، از دستش درآوردم و انگشتر خودم رو بهش دادم»
منبع: سیره دریادلان/ خاطره ای از زندگی روحانی شهید عبدالله میثمی