به گزارش خبرگزاری ایمنا، در قلب شهرِ هزاررنگ اصفهان، جایی که تاریخ و تمدن با زندگی روزمره درآمیخته، زنی ایستاده است که عشق به این شهر در نگاهش موج میزند. فرزانه کلاهدوزان، تنها زن عضو شورای اسلامی شهر اصفهان در دوره ششم، نه تنها سیاستمدار که مادری دلسوز، همسری همراه و بانویی است که دغدغههای مردم را با خود به خانه میبرد. در گفتوگویی صمیمی، از زندگی شخصی تا چالشهای مدیریت شهری، از خاطرات کودکی در محلههای قدیمی اصفهان تا آرزوهایش برای آینده این شهر، با او همکلام شدیم.
کلاهدوزان در محله درب قصر حوالی عبدالرزاق و ابنسینا، به دنیا آمده است. محلهای که هنوز بوی نان گرم و صدای همسایهها در کوچههایش پیچیده است. او با چشمانی براق از خاطراتش در امامزاده درب امام میگوید؛ جایی که به امامزاده ماستیl معروف است و مردم پنجشنبهها نان و ماست توزیع میکنند. خودم هم بارها برای حاجتهایم آنجا ماست پخش کردهام، میگوید و لبخندی از سر نوستالژی روی لبش مینشیند. این محله برای او تنها یک جغرافیا نیست، بلکه بخشی از هویت اوست؛ هویتی که او را به اصفهان و مردمش پیوند زده است.
او که پیشتر در دانشگاه علوم پزشکی فعالیت داشت، وارد شورای اسلامی شهر شد تا صدای زنان باشد. «وقتی تنها زن شورا بودم، احساس تنهایی نمیکردم، چون پشتسرِ من هزاران زن ایستاده بودند» او از همکاری با سازمانهای مردمنهاد و گروههای فرهنگی میگوید و تأکید میکند که مدیریت بانوان باید بر پایه مشارکت باشد.
کلاهدوزان وقتی از اصفهان حرف میزند، صدایش میلرزد. برای او اصفهان فقط یک شهر نیست، بلکه «مادر ایران» است. مادری که در طول تاریخ فداکاری کرده و حالا خودش نیاز به مراقبت دارد. میگوید: «اگر اصفهان بیمار شود، تمام ایران آسیب میبیند.»
او نگران زایندهرود و معماری تاریخی شهر اصفهان است، اما در میان همه این نگرانیها، امیدواریاش را از دست نمیدهد: «مردم اصفهان قوی هستند و با همکاری یکدیگر میتوانند این شهر را نجات دهند.»
در ششمین قسمت از گفتوگوهای غیرعلنی میزبان فرزانه کلاهدوزان، رئیس کمیسیون خانواده، بانوان و جوانان شورای اسلامی شهر اصفهان بودیم تا از فراز و فرود عضویت در شورای اسلامی شهر از او سوال کنیم.
ایمنا: بهطور معمول سن خانمها را نمیپرسند، اما اگر برایتان مقدور است، بفرمائید چند سال و چند فرزند دارید؟
کلاهدوزان: نسبت به اینکه کسی سنم را بپرسد، حساس نیستم، همیشه صادقانه و دقیق سنم را میگویم؛ در حقیقت هنوز ۵۲ سالگیام تمام نشده است، اما سال جاری وارد ۵۲ سالگی شدهام.
سه فرزند، دو داماد دارم و سه نوه دارم که زندگیام را پر از شادی و نشاط کردهاند، دو دخترم ازدواج کردهاند و پسرم نیز هماکنون در مقطع دبستان تحصیل میکند.
دخترانم وضعیت متفاوتی دارند، یکی از آنها در حال حاضر شرایط اشتغال ندارد، اما پیشتر در یک کلینیک فعالیت میکرد و با شریک دیگری در حوزه تغذیه همکاری داشت. دختر دیگرم دانشجوی رشته انیمیشن است و در تهران مشغول به تحصیل است.
ایمنا: کجا متولد شدهاید؟ کدام محله؟
کلاهدوزان: در شهر اصفهان و دقیقتر بگویم در محله درب قصر که حوالی عبدالرزاق و ابنسینا واقع شده است، متولد شدم؛ این محلهها، یعنی محله عبدالرزاق، درب امام و کوی قصر، بخش عمدهای از دوران کودکی من را شکل دادهاند و هنوز نیز فرهنگها و سنتهای زیبایی در آنجا پابرجا است که خانوادهها را به هم پیوند میزند.
یکی از خاطرات ماندگار من، رفتن به امامزاده درب امام در عصرهای پنجشنبه است که خانوادهها به آنجا میآیند و نان و ماست توزیع میکنند؛ این سنت بسیار زیبا و جذاب است و این امامزاده به «امامزاده ماستی» معروف است، خودم نیز بارها به نیت حوائجم در آنجا ماست توزیع کردهام.
این سنت از یادگارهای تاریخی و فرهنگی این منطقه است و موجب شده است خاطرات بسیار شیرینی برای من شکل بگیرد. امامزادهای که آنجا دفن شده، بسیار مورد توجه مردم است و مردم از ایشان حاجت میگیرند، علاوه بر این، چندین عالم بزرگ نیز در این محله دفن شدهاند و فضای خاصی دارد، حتی انقلاب اسلامی از آن نقطه شکل گرفته است و من بهعنوان کودکی که انقلاب را تجربه کردهام، خاطرات بسیار جالب و تأثیرگذاری از آن محله دارم که تا امروز در ذهنم مانده است.
ایمنا: چرا تصمیم گرفتید وارد شورای اسلامی شهر اصفهان شوید؟
کلاهدوزان: دلیل اصلی من برای ورود به شورای اسلامی شهر اصفهان این بود که حدود ۱۰ سال پیش حس کردم بانوان جامعه کمکم جایگاه ویژهای پیدا میکنند و مورد توجه بیشتری قرار میگیرند.
رشته تخصصی من مهندسی پزشکی است و در دانشگاه علوم پزشکی مشغول بهکار بودم، اما از مدتی قبل، پیشبینی کرده بودم که جامعه در حال حرکت به سمت «جنگ زنانه» است، یعنی نوعی مبارزه و تلاش که محور آن زنان خواهند بود؛ این پیشبینی به من انگیزه داد تا وارد این عرصه شوم و در این جنگ زنانه که خط مقدم آن بانوان هستند، نقش داشته باشم.
زمانی که وارد شورای اسلامی شهر شدم، دیدم پیشبینیهایم درست بوده است؛ اکنون ما در جنگی تمامعیار هستیم که در آن زنان با مدلهای همکاری متنوع و مشارکت جمعی فعال هستند و مدیریت بانوان بر پایه مشارکت است.
من بهعنوان تنها زن عضو دوره ششم شورای اسلامی شهر اصفهان، با گروههای متعدد فرهنگی، سازمانهای مردمنهاد و بخشهای مختلف شهرداری همکاری نزدیک دارم و آنها حمایت بسیار زیادی از زنان میکنند و این به من کمک میکند که تنها نباشم و بتوانم به اهدافم دست پیدا کنم.
ایمنا: شما بهعنوان رئیس کمیسیون خانواده شورای اسلامی شهر اصفهان در دوره ششم، چقدر در طول هفته برای خانواده خود وقت میگذارید؟
کلاهدوزان: نمیتوانم ساعت و زمان دقیقی برای این موضوع بیان کنم، چون شرایط کاری در شورا خاص است و همانطور که میدانید، کار در شورای اسلامی شهر، یک کار مردمی و پاسخگو به نیازهای جامعه است.
از همان روز اول که وارد شورا شدم، به دخترانم، پسرم و همسرم گفتم که اولویت اصلی من در این مدت مردم هستند؛ هرچند که شما در درجه بالایی از اهمیت قرار دارید، اما وظیفهام نسبت به مردم را نمیتوانم نادیده بگیرم و باید به حرف مردم گوش دهم و به آنها کمک کنم.
واقعیت این است که خانوادهام خیلی خوب این مسئله را درک کردهاند؛ گاهی شبها تماسهایی دارم، تماسهایی که دیر وقت گرفته میشود و من همیشه سعی کردهام پاسخگو باشم و دوست داشتهام به مردم کمک کنم.
به نظر من شورای اسلامی شهر دو لبه دارد؛ یک لبه مردمی و مشخص و لبه دیگر مرتبط با سیستم اداری و مدیریتی است که باید بتواند مشکلات را درست منتقل کند و در حد توان، آنها را حل کند. این لبه مردمی برای من اهمیت بالایی دارد و تمام تلاشم را کردهام که به وظایفم به بهترین نحو ممکن عمل کنم، نمیدانم چقدر موفق بودهام، اما خانواده من میدانند زنها بهخاطر ساختار فیزیولوژیک خاصی که خداوند در وجودشان قرار داده است، میتوانند چندین کار را همزمان انجام دهند؛ من نیز این فرصت را داشتهام که در کنار خانواده باشم و مسئولیتهای شورا را مدیریت کنم؛ بهطور قطع کاستیهایی بوده است، چون شورا و وظایف آن برای من اهمیت ویژهای دارد و شاید بعضی اوقات به آن اولویت بیشتری دادهام.
ایمنا: تجربیات همسرتان، آقای فولادگر که عضو اسبق شورای اسلامی شهر بودهاند، چقدر طی این چهار سال برای شما مفید بوده است؟
کلاهدوزان: واقعیت این است که خیلی وقتها فرصت دیدار با همسرم را ندارم، چون در مدت این چهار سال بیشترین زمانم را در شورا گذراندهام و در این مدت او نقش بسیار مهمی در تنظیم برنامهها، حفظ فضای خانه، آرامش خانواده و همراهی بینظیری با من داشت.
از تجربیات و تحلیلهای او در مواقع مناسب بهره میبرم، چرا که همسرم فردی بسیار تحلیلگر و عمیقنگر است که در آرامش ذهنی خود به تحلیلهای بسیار دقیق و مفیدی میرسد؛ او شخصیت مکمل من است و این تحلیلها و تعمقها همیشه برای من بسیار کمککننده بوده است.
ایمنا: چطور شد که با آقای حاجرسولیها آشنا و خویشاوند شدید؟
کلاهدوزان: آشنایی با آقای حاج رسولیها مربوط به این دوره شورای اسلامی شهر نیست، بلکه پیش از آن وجود داشت و از قبل یکدیگر را میشناختیم و خانوادهها با هم آشنا بودند؛ در واقع این آشنایی ریشه در سنتهای خانوادگی داشت و همچون دیگر مراسمهای خواستگاری و ازدواج که در خانوادهها مرسوم است، انجام شد؛ این مسیر سنتی و خانوادگی را طی کردیم که در نهایت منجر به ازدواج یکی از فرزندانم با فرزند آقای حاجرسولیها شد.
ایمنا: در دورهمیها و جمعهای دوستانه شما بهطور معمول چه حرفهایی مطرح میشود؟
کلاهدوزان: در دورهمیهای ما بهدلیل اینکه عضو شورا هستم، دغدغههای زیادی مطرح میشود و حتی خانوادههایی که با ما هستند، مسائل و مشکلاتی را مطرح میکنند که ربطی به شورا یا مسائل شهری ندارد، اما انتظار دارند که حل شود.
خیلی وقتها مردم یا بستگان میگویند که میدانیم این مسائل مربوط به شما نیست، اما چون در شورا هستید، دوست داریم حرفهایمان را با شما در میان بگذاریم.
در گفتوگوهای خویشاوندی و قومی نیز این موضوعات در شهر ما بسیار رایج است و وقتی در جمعهای مختلف حضور دارم، همین مسائل مطرح میشود؛ شاید به خاطر زن بودنم فکر میکنند که باید بتوانم اعتماد آنها را جلب کنم و مشکلاتشان را بشنوم، بسیاری از آنها حتی مسائل خانوادگی و مشکلات شخصی خود را تعریف میکنند و من سعی میکنم به سخنان مردم گوش دهم.
من مشاور تخصصی نیستم، اما مردم را راهنمایی میکنم که به چه مشاوری مراجعه یا چه راهکارهایی را دنبال کنند و اگر دعوای خانوادگی دارند، سعی میکنم آنها را به مراکز و سیستمهای مرتبط معرفی کنم و تا حد توانم راهنمایی و کمکشان میکنم و انتظارم این است که همیشه امیدوار و پیگیر باشند.
اشتغال جوانان یکی از مهمترین و کلانترین مسائل شهر، استان و حتی کشور است؛ واقعیت این است که جوانان زیادی بهدنبال کار هستند و انتظارات از ما زیاد است و مدل من اینگونه نیست که بگویم کاری انجام نمیشود، بلکه سعی میکنم فکر کنم و راهحلهایی پیدا کنم.
در شبکه ارتباطی خود با شرکتها و سازمانهای مختلف در ارتباطم، البته بیشتر خارج از حوزه شهرداری هستند، زیرا فضای شهرداری و شرکتهای وابسته فضای خاص خود را دارد و من بهعنوان عضو شورا توصیههای مستقیم نمیکنم، اما رزومهها را جمعآوری میکنم و به شرکتهای خصوصی و بخشهای مرتبط میفرستم.
گاهی با افراد صحبت میکنم که باید روی توسعه فردی و مهارتهای خود کار کنند و پیشنهاد میدهم چگونه پیش بروند؛ پیش از این نیز، در فضای مرکز رشد، مرکز مهارتها و کارآفرینی فعالیت داشتم و در این زمینه تخصص دارم، بنابراین راهنماییهای لازم را انجام میدهم، البته شاید خیلی کم به نتیجه برسد،، اما بهطور قطع کمک میکنم و پیگیر هستم.
ایمنا: کار در دانشگاه علوم پزشکی بهتر بود یا شورا؟
کلاهدوزان: هر کدام از این فضاها ویژگیها و چالشهای ویژه خود را دارد و نمیتوان گفت کدام بهتر است، هر کاری مزایا و نقاط ضعف خود را دارد؛ نکته مهم این است که هر فرد باید بتواند چالشها را بشناسد و از تجربیات خود استفاده کند.
من در دانشگاه علوم پزشکی کار و تجارب زیادی کسب کردهام که گاهی در شورا ارائه میدهم، در دانشگاه بیشتر و سریعتر تصمیمگیری میشود و مدل کار بیشتر اجرایی است، اما در شورا تحلیلها عمیقتر و جامعتر و بررسیها بسیار دقیقتر است، در شورا در حوزه تصمیمگیری ممکن است چالشهایی وجود داشته باشد و گاهی تصمیمات قاطع یا نهایی نباشد و برگشت بخورد، پس هر دو فضا ویژگیهای خود را دارد؛ در دانشگاه بیشتر جلو رفتن و اجرای برنامهها مهم است و در شورا تحلیل و بررسی مسائل اهمیت زیادی دارد.
ایمنا: سختی کار شورای اسلامی شهر کجاست؟
کلاهدوزان: شورا سختیهای خاص خود را دارد؛ شاید سختترین بخش این باشد که وقتی مردم با امید و انتظار به شما مراجعه میکنند و شما بهصورت چهره به چهره با آنها صحبت میکنید، اما قانون دست شما را بسته است یا موضوع به شما مربوط نیست، نمیتوانید کاری برای آنها انجام دهید و وقتی چنین اتفاقی میافتد، برای من سخت است.
ایمنا: نظر شما درباره حضور بانوان در ورزشگاهها چیست؟
کلاهدوزان: ورزشگاهها نیز همچون سایر مکانهاست و من قبول ندارم که این مسئله را فقط به بانوان محدود یا آن را حذف کنیم؛ با هر دو حالت مخالفم، زیرا ورزشگاهها باید فضایی برای همه باشد.
شاید ورزشگاههای کشور ما از نظر ساختار و فضای موجود برای بانوان و حتی نوجوانان مناسب نباشد، من خودم چندان ورزشکار نیستم و زیاد به ورزشگاه نرفتهام، اما مشخص است که گاهی اتفاقاتی در ورزشگاهها میافتد که ممکن است کرامت بانوان خدشهدار شود.
من نمیگویم بانوان نباید به ورزشگاهها بروند، بلکه میگویم باید فضا را درست کنیم تا شرایط حضور بانوان فراهم شود؛ در اصفهان این کار با همکاری استانداری بهخوبی انجام شده و تمهیدات مناسبی اندیشیده شده است که امیدوارم بهدرستی اجرا و کرامت بانوان حفظ شود.
ایمنا: آیا خودتان تاکنون به ورزشگاه رفتهاید؟
کلاهدوزان: یک بار رفتم، اما دقیق یادم نیست کدام بازی بود، من بههیچوجه فوتبالی و طرفدار تیمی نیستم، البته بهخاطر اینکه اصفهانی هستم، موفقیت تیم سپاهان برایم مهم است و وقتی سپاهان برنده میشود، خوشحال میشوم و هویت اصفهان برایم اهمیت دارد، اما فوتبال را زیاد دنبال نمیکنم.
ایمنا: آخرین بار کی به سینما رفتید؟
کلاهدوزان: بهدلیل محدودیت زمانی، دقیق یادم نیست.
ایمنا: نظر شما درباره سریال پایتخت ۷ چیست؟
کلاهدوزان: پایتخت ۷ به نظرم سریال خوبی بود که توانست به جزئیاتی بپردازد که برای خانواده ایرانی مهم است؛ این سریال خانوادهمحور و طنز آن بر پایه احترام و تکریم بود.
در پایتخت ۷ طنز به شکلی فاخری ارائه شد، بهطوری که همه با هم میخندیدند نه به همدیگر؛ این سریال نکات مهمی درباره احترام و تکریم خانواده داشت که پیامهای غیرمستقیم خوبی به کودکان و بزرگسالان منتقل میکرد و خانوادهها میتوانستند این سریال را کنار هم ببینند و از محتوای آن نگران نبودند؛ صحنههای نامناسب یا خشونتآمیز نداشت و در عین حال پیامهای مثبت و سازندهای داشت.
ایمنا: آخرین کتابی که خواندید چه بود؟
کلاهدوزان: در حال حاضر کتاب خاطرات «تاکسی دایموند ۵۷» از دکتر شیرازی را میخوانم، من بسیار کتاب میخوانم و کتاب برایم اهمیت زیادی دارد؛ کتابهایی با موضوعات اجتماعی همچون کتابهای آقای امیرخانی را خیلی دوست دارم و اگر او کتاب جدیدی منتشر نکند، کتابهای قبلیاش را دوباره مطالعه میکنم. کتاب «رهش» آقای امیرخانی که درباره شهر است را بهتازگی دوباره مطالعه کردم.
ایمنا: مهمترین دغدغه شما برای اصفهان چیست؟
کلاهدوزان: مهمترین دغدغه من این است که اصفهان بهعنوان یک شهر زیبا باقی بماند و تمدن چندهزارساله آن حفظ شود و از بین نرود، در حال حاضر شرایطی در اصفهان داریم که نگرانکننده است و برای من مهم است که نه فقط مردم اصفهان، بلکه همه مردم ایران، اصفهان را اصفهان بدانند، زیرا اصفهان بخشی از تمدن ایران است و باید برای همه کشور مهم باشد؛ این موضوع دغدغه اصلی من بهعنوان یک عضو شورای اسلامی شهر است.
ایمنا: به نظر شما زایندهرود دوباره زنده میشود؟
کلاهدوزان: اگر بپذیریم تهران پایتخت ایران است، من اصفهان را «مادر ایران» میدانم؛ مادران بسیار فداکارند و سلامت و زندگی خود را برای خانواده میگذارند، اما گاهی خانواده متوجه مشکلات او نمیشود، هماکنون اصفهان چنین وضعیتی دارد.
اصفهان در دوران دفاع مقدس بیشترین شهید را نسبت به جمعیت خود داشته و در بازسازی کشور نقش مهمی ایفا کرده است، همه اینها بدون هیچ چشمداشت بوده است؛ در حال حاضر که اصفهان بیمار شده است، انتظار دارم همه کشور این مشکل را بفهمند و مراقب باشند که این بیماری به بیماری بدخیم تبدیل نشود، زیرا اگر چنین شود، کل خانواده ایران آسیب میبیند. امیدوارم دولتمردان و همه مردم ایران به مشکلات اصفهان توجه و به آن کمک کنند.
ایمنا: چقدر اهل فضای مجازی هستید و اخبار را چطور دنبال میکنید؟
کلاهدوزان: پیش از ورود به شورای اسلامی شهر کمتر در فضای مجازی فعال بودم و بیشتر به یک خط فکری خاص و موضوعات مربوط به خانواده و زنان توجه داشتم و کانالهایی را دنبال میکردم که به این حوزهها مرتبط بود، اما پس از ورود به شورا، مجبور شدم هر شب فضای مجازی را رصد کنم، البته حرفهای نیستم و به شکل آماتور این کار را انجام میدهم، چون ما همچون مهاجران به فضای مجازی هستیم و جوانترها در آن مقیم هستند، اما من نیز سعی میکنم آن رصد کنم.
ایمنا: سختترین روز کاری شما در شورای ششم چه زمانی بود؟
کلاهدوزان: روزهای سخت زیاد داشتیم، اما شاید سختترین روز کاری من در شورای اسلامی شهر، روز انتخاب شهردار بود.
ایمنا: چه نمرهای به عملکرد خودتان در شورای اسلامی شهر میدهید؟
کلاهدوزان: از ۲۰ به خودم نمره ۱۸ میدهم؛ دو نمره دیگر را نگه داشتم، چون ما انسانیم و همیشه میتوانیم بهتر عمل کنیم؛ امیدوارم تا پایان دوره بتوانم عملکردم را به ۲۰ برسانم.
ایمنا: خوشحال شدید که شورای ششم تمدید شد؟
کلاهدوزان: تا حدی بله، از یک نظر خوشحال شدم چون فرصت کردم کارهای نیمهتمام را جلو ببرم و به پایان برسانم، اما از طرف دیگر فکر میکردم دوره شورا تمام میشود و فرصتی برای استراحت و رسیدگی بهتر به خانوادهام پیدا میکنم.
ایمنا: مهمترین دستاورد شورای ششم از نظر شما چیست؟
کلاهدوزان: به نظر من شورای ششم کار تیمی بسیار خوبی انجام داده است؛ شورای اسلامی شهر یک نهاد کاری است که اعضای آن باید با هم همکاری کنند و همراه باشند تا پروژهها پیش برود و موفق شود، اگر این همکاری نباشد، ضرر میکنیم. در شورای ششم شاهد همدلی و کار تیمی خوبی بودم، حتی با وجود اختلاف سلیقهها و نظرها، اعضا پای مسائل مردم ایستادند و کار کردند تا مصلحت مردم و شهر حفظ شود.
ایمنا: حرف دلتان با مردم چیست؟
کلاهدوزان: دلم میخواهد بهترینها برای اصفهان اتفاق بیفتد، من نیز تمام توانم را گذاشتهام. از مردم میخواهم کمکاریها و کاستیهایم را ببخشند و برایم دعا کنند تا در مدت باقیمانده بتوانم آنچه شایسته و برازنده مردم است را انجام دهم؛ شأن و شخصیت مردم اصفهان بسیار والاست و امیدوارم روزی برسد که مردم به حق و جایگاهی که لایق آن هستند، برسند.
ایمنا: چند نفر را نام میبرم اولین چیزی که به ذهنتان میرسد را بفرمائید.
سید امیر سامع: مرد مقتدر شورا
علی صالحی: جوان خوشفکر
احمدرضا مصور: برادر بزرگ شورا
مجید نادرالاصلی: مرد مناطق کمبرخوردار
محمد نورصالحی: رئیس صبور
مصطفی نباتینژاد: جوان خلاق
احمد شریعتی: مردی آشنا به تمام ایران
رسول میرباقری: انسانی صادق
حجتالاسلام منوچهر مهرویپور: روحانی شورا
عباس حاجرسولیها: مردی برای تمام فصول
ابوالفضل قربانی: مردی فکور
برای مشاهده فیلم این گفتوگو روی لینک http://imna.ir/x9rRy کلیک کنید.