شناسهٔ خبر: 73199544 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

با ترجمه محمدرضا پارسایار؛

شعرهایی از آرتور رمبو و فیلیپ ژاکوته به بازار کتاب ایران رسیدند

با ترجمه محمدرضا پارسایار گزیده‌ای از اشعار آرتور رمبو، شاعر مشهور فرانسوی در کتابی با نام «زورق مست» و نمونه‌ شعرهایی از فیلیپ ژاکوته، شاعر سوئیسی در مجموعه‌ای با عنوان «وهم سبز» منتشر شدند.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا «زورق مست» منتخبی‌ست از اشعار آرتور رمبو که با ترجمه محمدرضا پارسایار در نشر نو منتشر شده است. ژان نیکلا آرتور رَمبو، چنانکه در مقدمه مترجم بر ترجمه فارسی کتاب «زورق مست» از قول ایو بون‌فوا، شاعر فرانسوی درباره او نقل شده، «زود به آستانه بزرگسالی گام نهاد اما کودکی‌اش به درازا کشید». او شاعری مبتکر و نوگرا بود که بر قافیه‌پردازان می‌تاخت. او شاعر را «دزد آتش» می‌دانست و معتقد بود که هدف شاعر دست‌یافتن به ناشناخته‌هاست تا برای دیگر انسان‌ها بارقه‌ای از آتش ممنوعه را بیاورد. از دیدگاه او نخستین درس برای کسی که می‌خواهد شاعر شود، شناخت کامل خویش است. باید روح خود را بکاویم، وارسی کنیم، بیازماییم و همین که آن را شناختیم بارورش سازیم.

هنگامی که رمبو کودکی بیش نبود ویکتور هوگو او را شکسپیر کوچک خواند و بعدها نیز شاعران بزرگی او را ستودند و به او تأسی جستند؛ شاعرانی همچون استفان مالارمه، ژول لافورگ، آندره بروتن، لویی آراگن، فیلیپ سوپو، رنه شار و ایو بون‌فوا؛ در نخستین اشعار رمبو تأثیر هوگو و پارناسین‌ها به‌خوبی نمایان است اما پس از چندی به سمبولیسم روی آورد و آثارش به‌تدریج ساختار تازه‌ای یافتند. او را به حق «بنیادگذار شعر نو» در فرانسه می‌خوانند.

در کتاب «زورق مست» در بخش اشعار، متن اصلی و ترجمه شعرهای «احساس»، «کولیانه»، «خفته در دره»، «واکه‌ها»، «جویندگان شپش»، «کودکان هراسان»، «اوفلیا»، «کلاغان»، «رویایی برای زمستان»، «حاضرجوابی دلدار» و «زورق مست» گنجانده شده، در بخش بیت‌های نو و نغمه‌ها نیز عنوان‌های «رویای مرد بینوا»، «لوای اردیبهشت»، «شرم» و «ترانه بلندترین برج» گنجانده شده و در بخش «فصلی در دوزخ» اشعار حافظه‌ام اگر یاری کند، بدگهر، کیمیای سخن، به دور از پرندگان، اندیشه نیک بامداد، گرسنگی و ابدیت آمده است.

در نوشته پشت جلد کتاب، بخشی از شعر «زورق مست» آمده است:

به‌راستی اما بس گریستم! سپیده‌دمان غم‌انگیز است،

هر ماه موحش است و هر خورشید جانگزاست،

عشق گزنده مرا از رخوت مستی‌بخش آ کنده است.

کاش از هم بگسلم! کاش به دریا فروروم!

شعر زورق مست را می‌توان مهمترین اثر رمبو دانست. برخی این قطعه را تنها توالی تصاویری می‌دانند ساخته و پرداخته ذهن نوجوانی که رمان‌های پرماجرا می‌خوانده و برخی دیگر اثری شگفت و پررمزوراز که کلید نمادهایش را باید در آثار هگل و شوپنهاور جست‌وجو کرد. زورق مست نماد انسانی است که میل به رهایی دارد. پس از مرگ دریانوردان زورق از هر قید و بند رها می‌شود و به دریای آزاد می‌رسد که هولناک و طوفان‌خیز اما ناب و خالص است.

نشر نو اخیراً «زورق مست» را با ترجمه محمدرضا پارسایار در ۱۵۲ صفحه و با شمارگان ۵۵۰ نسخه عرضه کرده است.

کتاب دیگری که با ترجمه محمدرضا پارسایار توسط نشر نو عرضه شده، «وهم سبز» است که گزیده‌ای از اشعار فیلیپ ژاکوته، شاعر سوئیسی را دربردارد.

در این اثر هنر شاعری را بازمی‌یابیم که با شور و اشتیاق و تواضعی پرغرور به نغمه جهان گوش می‌سپارد اما نگاهش که به گذر نور و خفیف‌ترین لرزش در جهان هستی حساس است به جنبه دیگری از جهان رومی‌کند.

:این کتاب نخستین اثری است که از این شاعر به زبان فارسی منتشر شده است. آن‌چه می‌خوانید نمونه‌ای‌ست از اشعار این کتاب

می‌سوزانمت جوانی

با این هیمه که سبز بود،

در روشن‌ترین دود

که برده باشد باد

ای روح که به اندک چیز هراسان می‌شوی،

خاک پایان زمستان

گوری‌ست فقط برای زنبوران

نشر نو «وهم سبز» را در ۲۰۷ صفحه و در شمارگان ۵۵۰ نسخه عرضه کرده است.

برچسب‌ها: