شناسهٔ خبر: 73166808 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

ادبیات اقلیم‌ها- ۲۲

استان مرکزی؛ اقلیم واژگان محلی و اصیل/ ادبیات بومی پل پیوند میان دیروز و امروز

مرکزی– استاد ادبیات و زبان فارسی از ادبیات بومی و محلی به عنوان پلی برای پیوند نسل گذشته و نسل امروز یاد کرد و گفت: فرهنگ و ادبیات، چه بومی و چه فرابومی، نقش بزرگی در ایجاد حس تعلق، همدلی‌ و انسجام اجتماعی دارند.

صاحب‌خبر -

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): روند صنعتی شدن اراک و مهاجرپذیری بالای این شهرستان، تأثیر چشمگیری بر مسائل فرهنگی و گویش‌های محلی این منطقه گذاشته است. در گذر زمان، توسعه صنعتی چنان شتاب گرفت که از حرکت آرام و عمیق فرهنگ پیشی گرفت و ساختار فرهنگی این شهر را به‌تدریج دگرگون ساخت. این تغییرات به‌ویژه در میان مردم بومی و ساکنان قدیمی شهر، به‌وضوح قابل مشاهده است.

در همین راستا با مرتضی لطیفی، استاد زبان و ادبیات فارسی و پژوهشگر فرهنگ محلی در استان مرکزی (اراک)، گفت‌وگویی انجام دادیم. وی در این گفت‌وگو، از چگونگی تحولات فرهنگی، نقش زبان و ادبیات بومی در حفظ هویت محلی و دغدغه‌های خود درباره آینده این گنجینه فرهنگی سخن گفت.

به نظر شما استان مرکزی ادبیات بومی دارد؟

اگر منظور شما از ادبیات بومی، ادبیاتی است که بازتاب‌دهنده مفاهیمی چون زبان، گویش‌ها، آداب و رسوم، باورهای مردمی، شیوه‌های زندگی و ویژگی‌های محلی و سرزمینی باشد، بله، استان مرکزی نیز بی‌تردید دارای ادبیات بومی است.

در این بخش از کشور با فرهنگی چهل‌تکه و غنی روبه‌رو هستیم که چون موزاییکی از تنوع زبانی و فرهنگی، در شهرها و روستاهای مختلف نمود یافته است. تا جایی که می‌دانم، این نمودها در شهرهای اراک، تفرش، ساوه و محلات پررنگ‌تر هستند. در ادبیات بومی، شاعران و نویسندگان تلاش می‌کنند عناصر فرهنگی هم‌پیوند با سرزمین خود را در آثارشان بازتاب دهند؛ عناصری چون گویش، ضرب‌المثل‌ها، واژگان بومی، جغرافیا، معماری، شخصیت‌ها، آیین‌ها، و مسائل اجتماعی و از پیشگامان فرهنگ و ادبیات بومی اراک، می‌توان از ابراهیم دهگان و محمدرضا محتاط یاد کرد که تلاش‌های بسیاری در بازنمایی فرهنگ استان داشتند.

آثار ادبی برجسته استان چه تأثیری بر فرهنگ و زبان منطقه گذاشته‌اند؟

با وجود سلطه منابع فرهنگی فرا استانی مانند رسانه‌های سراسری، اینترنت و شبکه‌های مجازی، بدون شک کتاب‌ها و فعالیت‌های ادبی محلی نیز بر فرهنگ و زبان منطقه تأثیر گذاشته‌اند.

افرادی بوده‌اند و هستند که بی‌آنکه در پی دیده شدن باشند، کوشیده‌اند در حفظ گویش‌ها و مؤلفه‌های فرهنگ بومی شهر یا روستای خود نقشی ایفا کنند. منظورم از این پاسخ، تأکید بر اصالت است، نه نمایش. دست‌کم یکی از نتایج ارزشمند این تلاش‌ها، پیوند زدن گذشته به اکنون و ایجاد حس غرور و تعلق فرهنگی است. این فعالیت‌ها سبب می‌شوند مردم چهل‌تکه بودن فرهنگ خود را بپذیرند و بدان افتخار کنند.

آینده ادبیات استان را چگونه می‌بینید؟ چه پیشنهادی برای نهادینه‌سازی ادبیات بومی دارید؟

فرهنگ و ادبیات، چه بومی و چه فرابومی، نقش بزرگی در ایجاد حس تعلق، همدلی و انسجام اجتماعی دارند. اگر نهادهای فرهنگی واقعاً به دنبال تحقق این اهداف هستند، باید فرهنگسراها و خانه‌های فرهنگ را به دست افراد متخصص، تحصیل‌کرده، و دارای سابقه بسپارند؛ نه کسانی که تنها از سر علاقه یا برای مطرح شدن، به این حوزه وارد شده‌اند.

چگونه است که برای شغل‌هایی چون نانوایی یا سلمانی، مدرک، تجربه و آزمون لازم است، اما برای فعالیت در عرصه فرهنگ و ادبیات نه؟

ایجاد بانک اطلاعاتی از استادان رسمی، نویسندگان، شاعران و فعالان فرهنگی که سه ویژگی تخصص، تحصیلات مرتبط و سابقه دارند و حمایت جدی از آن‌ها در آموزش، اجرا و اثرگذاری، تأسیس نهادی پژوهشی - تخصصی در خانه فرهنگیِ آبرومند و مجهز، با حضور زبان‌شناسان، مردم‌شناسان و متخصصان تولید فرهنگ می‌تواند در این زمینه اثرگذار باشد.

در اراک، چرا نباید خانه فرهنگ که ویترین فرهنگی شهر است، حداقل امکانات سرمایشی، گرمایشی و صوتی مناسب وجود داشته باشد؟

تأثیر انجمن‌ها و نشست‌های ادبی بر تحول ادبیات استان را چگونه می‌بینید؟

همان‌طور که پیش‌تر گفتم، فعالیت‌های فرهنگی و ادبی زمانی مؤثرند که به دست اهل‌فن سپرده شوند. در غیر این صورت، تنها نوعی سرگرمی یا تکرار بی‌محتوا خواهند بود.

دخالت علمی و نظارتی نهادهای فرهنگی استان، همراه با مشورت از افراد متخصص و باسابقه، اهمیت حیاتی دارد. امیدوارم این سخنان شنیده و جدی گرفته شوند.