شناسهٔ خبر: 72968243 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: آنا | لینک خبر

گفت‌وگوی یک موزیسین با خبرگزاری آنا

مخاطب موسیقی باید به خودش احترام بگذارد/ بعضی خواننده‌ها نان نامشان را می‌خورند،‌ نه هنرشان!

علیرضا شیرین‌فرد آهنگساز، تنظیم‌کننده و نوازنده موسیقی ایرانی که به فعالیت در عرصه خوانندگی نیز می‌پردازد، به چالش‌های موسیقی امروز، نقد برنامه‌های استعدادیابی و لزوم بازگشت به خلاقیت اصیل در موسیقی ایران پرداخت.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا ـ زهره سعیدی: علیرضا شیرین‌فرد، با بیش از دو دهه فعالیت در عرصه موسیقی، به عنوان آهنگساز، تنظیم‌کننده و نوازنده شناخته می‌شود. او علاوه بر تولید آثار برای سینما، تلویزیون، تئاتر و آلبوم‌های مستقل، در حوزه خوانندگی نیز فعالیت می کند و اخیرا کتاب موسیقی او و آلبوم موسیقیاییش روانه بازار موسیقی شد. شیرین‌فرد از علاقمندان به موسیقی تلفیقی بوده و در استفاده از نوآوری‌های مدرن و خلاقانه در بازنویسی آثار اصیل موسیقی ایرانی، ترکیبی منحصر‌به‌فرد از خلاقیت و ذوق هنری بی‌نظیر را به تبلور رسانده است. وی دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته‌های مدیریت و موسیقی بوده، به عنوان مدرس فعالیت می‌کند و پژوهشگر فعال در حوزه موسیقی با مدرک دکتری تخصصی در رشته علوم شناختی است. بخش او گفت‌وگو با او از اینجا قابل مشاهده و خواندن است و بخش دوم گفت‌و‌گویش با خبرگزاری آنا نیز در ادامه منتشر می‌شود.

خیلی‌ها معتقدند که یک موزیسین باید ذاتاً موزیسین به دنیا آمده باشد. این تز درستی است؟

نبوغ ذاتی مهم است، اما بخش زیادی از آن دستاورد‌های اکتسابی است، یعنی همان دانش پذیرفته‌شده در دنیا. امروز به نرم‌افزار‌های موسیقی، سمپل‌ها و سینت‌سایزر‌ها وابسته شده‌ایم؛ بنابراین این درست نیست که بگوییم موسیقی دهه هفتاد به خاطر وجود سینت‌سایزر‌ها خوب بوده. اینها فقط ابزار هستند. مثلاً قطعه “دیروز” از بیتلز با هر سازی درست اجرا می‌شود، چون پشتش دانش و هارمونی وجود دارد، نه صرفاً نبوغ ذاتی یا ابزار.

نظرتان درباره برنامه‌های استعدادیابی موسیقی که این روز‌ها باب شده چیست؟ آیا اثرگذار هستند؟

من مخاطب این برنامه‌ها نیستم، ولی چند برنامه را اتفاقی دیدم. به‌نظرم در این برنامه‌ها اعمال سلیقه زیاد است؛ که البته در تمام دنیا هم همین‌طور است. ممکن است نوازنده یا خواننده خوبی در این برنامه‌ها شرکت کند، ولی از نظر فنی ماجرا فرق می‌کند. از بزرگان موسیقی مثل باخ و بتهوون هم می‌شود ایراد فنی گرفت، ولی آنها دانش موسیقی داشتند. ما امروز دانش و پیشینه را کنار گذاشته‌ایم و فقط به زیبایی توجه می‌کنیم.

در نهایت این برنامه‌ها بیشتر جنبه سرگرمی دارند و اتفاق خاصی در آنها نمی‌افتد. البته بعضی نکاتی که چهره‌های شناخته‌شده مطرح می‌کنند، جالب و مهم است، چون این برنامه‌ها قدری هم فرهنگ‌ساز هستند. اما به‌نظرم اگر از جنبه سرگرمی این برنامه‌ها کم شود و هدف‌گذاری جدی‌تری صورت بگیرد، بهتر است. تبلیغات این برنامه‌ها هم می‌تواند فرهنگی باشد.

از طرفی، این برنامه‌ها فرصتی برای دیده‌شدن نوازنده‌ها هم هستند. نوازنده‌ها همیشه در حاشیه بوده‌اند. من خواننده‌هایی را می‌شناسم که آواز خوبی دارند، اما دیده نشده‌اند. در مقابل، کسانی را هم می‌شناسم که فقط به خاطر یک نام خانوادگی خاص معروف شده‌اند. اگر هدف برنامه‌ها دقیق‌تر تعریف شود، می‌توانند مفیدتر باشند.

از برنامه‌های خودتان برایمان بگویید. چه فعالیت‌هایی در دست دارید؟

سال‌هاست آثارم را آرشیو کرده‌ام و هیچ‌کدام را منتشر نکردم. حدود ۴۰ تا ۵۰ قطعه پاپ دارم که در قالب چهار آلبوم دسته‌بندی‌شان کرده‌ام. اولین آلبوم قرار است ۹ اردیبهشت در فرهنگسرای ارسباران رونمایی شود. خیلی از قطعات این آلبوم برای دهه هشتاد است و اولین ترک آن مربوط به سال ۸۹ است.

بعد از آن، شهریورماه یک مجموعه بی‌کلام منتشر می‌کنم که در مرحله میکس و مستر است. همچنین یک مجموعه عاشقانه هم دارم که بیشتر ترانه‌هایش برای خودم است. البته شاید ترانه‌سرایی را ویرایش کنم و به نام او منتشر شود. این مجموعه را برای پایان سال در نظر دارم. برای سال آینده هم می‌خواهم برگردم به کار اصلی‌ام؛ موسیقی‌های دهه چهل، پنجاه و شصت، مخصوصاً موسیقی کلاسیک ایرانی که سلیقه شخصی من است و آنها را بازتنظیم کرده‌ام.

فکر می‌کنید موسیقی امروز ما به چه چیز‌هایی نیاز دارد؟

اول اینکه همه باید کار کنند. من، چون استادم کار ارائه نداد، من هم از سر احترام ارائه نکردم. خدا رحمت کند ناصر چشم‌آذر را؛ در منزلش قطعه‌ای برایش اجرا کردم، گفت یک بار دیگر اجرا می‌کنی؟ همین جمله انرژی زیادی به من داد. یک قطعه ساده پیانویی بود که کمتر از دو دقیقه زمان برد، ولی همین که آن استاد از موسیقی من لذت برد، برایم بسیار باارزش بود.

نکته دوم اینکه نظارت در عرصه موسیقی باید تغییر کند. چطور در تلویزیون برای دیده شدن بلاگر اینستاگرامی می‌آورند، اما استاد موسیقی نمی‌آورند؟ موسیقی که هیچ، حتی استادان هنر‌های تجسمی یا مجسمه‌سازی هم حضور ندارند. فقط یک منتقد سینمایی خاص است که برنامه بر محور او ساخته می‌شود!

بازار موسیقی ما نیاز به کسی دارد که بی‌تعارف موسیقی بسازد، نه اینکه ادا دربیاورد. خیلی‌ها حتی موسیقی خودشان را هم گوش نمی‌دهند. با لباس خاص و ژست‌های عجیب فقط نمایش اجرا می‌کنند. این فضا نیاز به همت جمعی دارد تا مسیر درست شود. هر کسی می‌تواند سهم خودش را ایفا کند.

نکته پایانی؟

هر کسی که صدای من را می‌شنود یا تصویرم را می‌بیند، باید به خودش احترام بگذارد. برای غذا بهترین رستوران را انتخاب می‌کنی، برای پوشش بهترین لباس را، اما چرا بهترین موسیقی را گوش نمی‌دهی یا بهترین کتاب را نمی‌خوانی؟

اگر فیلم تخت‌حوضی در سینما ساخته می‌شود، من باید به خودم احترام بگذارم و به دیدنش نروم. وقتی مخاطب ندارد، تهیه‌کننده و کارگردان دیگر سراغ چنین کاری نمی‌روند. منِ مخاطب باید مسئولیت‌پذیر باشم تا کار خوب تولید شود.

یکی از بزرگان موسیقی تعریف می‌کرد که در کشوری قرار بود عود عراقی اجرا کند. یک خانم مسن در سالن بلند می‌شود، بلیتش را به سن می‌کوبد و خارج می‌شود. پیگیری کردند و متوجه شدند که او ویولونیست ارکستر بوده. گفته بود که آمده موسیقی عراقی بشنود، اما باخ و بتهوون شنیده و سالن را ترک کرده. این یعنی مخاطبی که به خودش احترام می‌گذارد.

اگر ما هم به خودمان احترام بگذاریم، خیلی‌ها از صحنه حذف می‌شوند و انحصار در موسیقی از بین می‌رود. مثل آنچه باید در مورد صنعت خودروسازی‌مان هم رخ بدهد. باید کمی سختی بکشیم تا کیفیت بالا برود. اگر من مخاطب کنسرت شما نباشم و ببینی فقط دو نفر بلیت خریده‌اند، یا کارت را عوض می‌کنی یا کیفیت کارت را بالا می‌بری.

ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.

انتهای پیام/