شناسهٔ خبر: 72674582 - سرویس اقتصادی
نسخه قابل چاپ منبع: آنا | لینک خبر

یادداشت

قبل از وقوع بحران پیشگیری کنیم؛ درسی که از بندر شهید رجایی گرفتیم

یکی از مشکلات مزمن در برخی بنادر، تبدیل محوطه‌های بندری به انبار‌های طولانی‌مدت کالا است. دلایل این امر متعدد است از پیچیدگی‌های فرآیند‌های گمرکی و ترخیص کالا گرفته تا کمبود ظرفیت حمل‌ونقل داخلی (ریلی و جاده‌ای) برای انتقال سریع کالا‌ها به مقاصد داخلی، و گاهی نیز احتکار یا نگهداری کالا توسط صاحبان آن به امید تغییرات قیمت یا شرایط بازار. نتیجه این انباشت، صرف‌نظر از دلیل آن، کاهش شدید بهره‌وری بندر است.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری آنا؛  بهبود بشیری پژوهشگر مسائل اقتصادی-  یکی از مشکلات مزمن در برخی بنادر، تبدیل محوطه‌های بندری به انبار‌های طولانی‌مدت کالا است. دلایل این امر متعدد است از پیچیدگی‌های فرآیند‌های گمرکی و ترخیص کالا گرفته تا کمبود ظرفیت حمل‌ونقل داخلی (ریلی و جاده‌ای) برای انتقال سریع کالا‌ها به مقاصد داخلی، و گاهی نیز احتکار یا نگهداری کالا توسط صاحبان آن به امید تغییرات قیمت یا شرایط بازار. نتیجه این انباشت، صرف‌نظر از دلیل آن، کاهش شدید بهره‌وری بندر است.

انفجار مشکل اصلی بنادر کشور فراتر از یک حادثه منفرد، ریشه در فرهنگی دارد که شاید «انباشت» را به جای «جریان» به عنوان اصل پذیرفته و «واکنش پس از بحران» را جایگزین «پیشگیری پیش از بحران» کرده است. بیایید عمیق‌تر به این چالش‌ها نگاه کنیم. 

فرهنگ انباشت و گلوگاه‌های لجستیکی

یکی از مشکلات مزمن در برخی بنادر، تبدیل محوطه‌های بندری به انبار‌های طولانی‌مدت کالا است. دلایل این امر متعدد است از پیچیدگی‌های فرآیند‌های گمرکی و ترخیص کالا گرفته تا کمبود ظرفیت حمل‌ونقل داخلی (ریلی و جاده‌ای) برای انتقال سریع کالا‌ها به مقاصد داخلی، و گاهی نیز احتکار یا نگهداری کالا توسط صاحبان آن به امید تغییرات قیمت یا شرایط بازار. نتیجه این انباشت، صرف‌نظر از دلیل آن، کاهش شدید بهره‌وری بندر است. کانتینر‌هایی که باید به سرعت جابجا شوند تا فضا برای کالا‌های جدید باز شود، هفته‌ها و گاه ماه‌ها در محوطه‌ها باقی می‌مانند. این امر باعث ایجاد گلوگاه‌های شدید لجستیکی، افزایش زمان انتظار کشتی‌ها در لنگرگاه (دموراژ)، بالا رفتن هزینه‌ها برای صاحبان کالا و خطوط کشتیرانی، و در نهایت کاهش جذابیت بنادر ایران برای تجارت بین‌المللی می‌شود. این انباشت، فضا را برای مانور تجهیزات بندری محدود کرده و خود می‌تواند ریسک برخورد‌های عملیاتی را افزایش دهد.

مدیریت پرخطر کالا‌های خطرناک (HazMat):

خطرناک‌ترین وجه انباشت کالا، مربوط به مواد حساس، اشتعال‌زا، منفجره، سمی یا خورنده است که تحت عنوان کلی کالا‌های خطرناک (HazMat) طبقه‌بندی می‌شوند. نگهداری این مواد در نزدیکی اسکله‌ها، سکو‌های عملیاتی، انبار‌های کالا‌های معمولی، و بدتر از آن، در مجاورت مناطق اداری یا مسکونی، مانند نگه داشتن یک بمب ساعتی است. هرگونه خطای کوچک در جابجایی، شرایط نامناسب نگهداری (دما، رطوبت، تهویه)، عدم جداسازی صحیح مواد ناسازگار، یا وقوع یک حادثه خارجی (مانند آتش‌سوزی کوچک یا برخورد تجهیزات)، می‌تواند منجر به واکنش‌های زنجیره‌ای فاجعه‌بار، انفجار‌های مهیب، انتشار گاز‌های سمی، و آلودگی‌های گسترده زیست‌محیطی شود.

مدیریت ایمن HazMat نیازمند یک زنجیره کامل و دقیق از اقدامات است:

۱. شناسایی دقیق: اطلاع کامل از ماهیت، خطرات و الزامات نگهداری هر محموله خطرناک قبل از ورود به بندر.

۲. اظهارنامه صحیح: ارائه اطلاعات دقیق و کامل توسط فرستنده کالا طبق استاندارد‌های بین‌المللی (مانند کد IMDG).

۳. بررسی و راستی‌آزمایی: کنترل اظهارنامه‌ها و در صورت لزوم، بازرسی فیزیکی محموله‌ها توسط مقامات بندری و گمرکی.

۴. جداسازی (Segregation): رعایت دقیق قوانین مربوط به جداسازی مواد ناسازگار از یکدیگر در زمان حمل، تخلیه و نگهداری.

۵. مناطق نگهداری ویژه: تخصیص محوطه‌ها یا انبار‌های خاص با طراحی ایمن (سیستم‌های اطفاء حریق، تهویه، سد‌های مهار نشت، فاصله ایمن) برای نگهداری انواع مختلف HazMat. این مناطق باید تا حد امکان دور از مناطق عملیاتی اصلی، تأسیسات حیاتی و مراکز تجمع انسانی باشند.

۶. پایش مستمر: نظارت بر شرایط نگهداری (دما، فشار، نشتی) با استفاده از سنسور‌ها و بازرسی‌های منظم.

۷. آمادگی و واکنش اضطراری: داشتن طرح‌های عملیاتی دقیق، تجهیزات کافی و تیم‌های آموزش‌دیده برای مقابله با هرگونه حادثه مرتبط با HazMat (آتش‌سوزی، نشت، انفجار). ضعف در هر یک از این حلقه‌ها می‌تواند کل سیستم ایمنی را به خطر بیندازد. انفجار اخیر، فارغ از علت دقیق آن، این سؤال جدی را مطرح می‌کند که آیا تمامی این استاندارد‌ها به طور کامل و دقیق در بنادر ما رعایت می‌شوند؟ آیا از ظرفیت بنادر کوچک‌تر یا اسکله‌های مکمل، با فاصله مناسب از مراکز جمعیتی و عملیاتی اصلی، برای نگهداری ایمن‌تر این مواد استفاده می‌شود؟

محدودیت‌های مدیریت سنتی و فقدان دید جامع

بسیاری از شیوه‌های مدیریتی رایج در بنادر، هنوز بر پایه فرآیند‌های دستی، ارتباطات کاغذی یا سیستم‌های اطلاعاتی جزیره‌ای و نامرتبط بنا شده‌اند. در چنین فضایی، دستیابی به یک دید جامع و لحظه‌ای از وضعیت کل بندر (موقعیت دقیق کالاها، وضعیت تجهیزات، جریان ترافیک، سطح ریسک‌ها) تقریباً غیرممکن است. تصمیم‌گیری‌ها اغلب بر اساس تجربه فردی یا اطلاعات ناقص و دیرهنگام صورت می‌گیرد. این امر، احتمال خطا را افزایش داده و واکنش به تغییرات یا حوادث را کند می‌کند. به عنوان مثال، بدون یک سیستم ردیابی هوشمند، ممکن است موقعیت دقیق یک کانتینر حاوی مواد خطرناک در میان هزاران کانتینر دیگر به سرعت قابل تشخیص نباشد، که در شرایط اضطراری می‌تواند فاجعه‌بار باشد.

پدافند غیرعامل از مفهوم سنتی تا رویکرد نوین

مفهوم پدافند غیرعامل (Passive Defense) که بر کاهش آسیب‌پذیری زیرساخت‌های حیاتی بدون استفاده از اقدامات نظامی متمرکز است، در مدیریت بنادر اهمیت ویژه‌ای دارد. اصول سنتی پدافند غیرعامل مانند پراکندگی (اجتناب از تمرکز بیش از حد تأسیسات و کالاها)، استتار و اختفا (پنهان کردن مراکز حساس)، فریب (گمراه کردن دشمن یا عامل خطر)، و مقاوم‌سازی (افزایش استحکام سازه‌ها) همچنان معتبر هستند. انباشت کالا، به‌ویژه کالا‌های استراتژیک یا خطرناک در یک نقطه، دقیقاً برخلاف اصل پراکندگی است و آسیب‌پذیری را به شدت افزایش می‌دهد.

اما پدافند غیرعامل نوین، فراتر از این اقدامات فیزیکی رفته و به شدت به فناوری و هوشمندی وابسته است. استفاده از سیستم‌های پایش و هشدار سریع مبتنی بر سنسور و هوش مصنوعی برای شناسایی تهدیدات (طبیعی یا انسان‌ساز)، به‌کارگیری سامانه‌های اطلاعاتی امن و یکپارچه برای مدیریت بحران، استفاده از مدل‌سازی و شبیه‌سازی برای ارزیابی آسیب‌پذیری و برنامه‌ریزی واکنش، و ایجاد زیرساخت‌های ارتباطی تاب‌آور، همگی جزئی از پدافند غیرعامل مدرن هستند. آیا بنادر ما به این سطح از آمادگی رسیده‌اند؟ آیا پدافند غیرعامل تنها به معنای ساخت دیوار‌های بتنی تلقی می‌شود یا به عنوان یک رویکرد جامع مدیریتی و فناورانه برای افزایش تاب‌آوری در برابر انواع تهدیدات دیده می‌شود؟

حادثه اخیر باید ما را به تأمل وادارد که چگونه می‌توانیم از این سایه سنگین خطر عبور کنیم. راه حل، نه در انکار ریسک‌ها، بلکه در شناسایی دقیق آنها، به‌کارگیری بهترین تجارب جهانی و داخلی، و حرکت قاطع به سمت مدیریت هوشمند، داده‌محور و پیشگیرانه نهفته است. اینجاست که مفاهیم نوینی، چون "دریا ۴.۰" وارد صحنه می‌شوند.

دریا ۴.۰ و انقلاب هوشمندسازی در اقتصاد دریایی

همانطور که انقلاب صنعتی چهارم (Industry ۴.۰) در حال دگرگون کردن صنایع تولیدی در خشکی است، همتای دریایی آن، موسوم به "دریا ۴.۰" (Sea ۴.۰ یا Maritime ۴.۰)، در حال ایجاد یک تحول بنیادین در کل اکوسیستم دریایی – از ساخت کشتی و ناوبری گرفته تا عملیات بندری، لجستیک و زنجیره تأمین – است. دریا ۴.۰ صرفاً یک شعار جذاب نیست؛ بلکه مجموعه‌ای از فناوری‌های دیجیتال همگراست که پتانسیل افزایش چشمگیر کارایی، ایمنی، شفافیت و پایداری را در این صنعت سنتی فراهم می‌کند. درک عمیق این مفهوم و فناوری‌های زیربنایی آن، برای ترسیم آینده بنادر ایران ضروری است.

دریا ۴.۰ چیست

دریا ۴.۰ به معنای ادغام سیستم‌های سایبری-فیزیکی (Cyber-Physical Systems)، اینترنت اشیاء (IoT)، هوش مصنوعی (AI)، تحلیل داده‌های کلان (Big Data)، رایانش ابری (Cloud Computing)، بلاکچین (Blockchain) و رباتیک پیشرفته در تمامی جنبه‌های صنعت دریایی است. هدف نهایی، ایجاد یک اکوسیستم دریایی هوشمند، متصل و خودبهینه‌ساز است که در آن، داده‌ها به صورت لحظه‌ای جمع‌آوری، تحلیل و برای تصمیم‌گیری بهتر استفاده می‌شوند. این تحول، بسیار فراتر از اتوماسیون صرف (مانند جرثقیل‌های خودکار) است و به سمت ایجاد هوشمندی در کل سیستم حرکت می‌کند.

فناوری‌های کلیدی دریا ۴.۰ و کاربرد آنها در بنادر

۱. اینترنت اشیاء (IoT - Internet of Things): این فناوری به معنای اتصال اشیاء فیزیکی (کانتینرها، جرثقیل‌ها، کشتی‌ها، کامیون‌ها، زیرساخت‌های بندری) به اینترنت از طریق سنسور‌ها و جمع‌آوری داده‌های لحظه‌ای از آنهاست.

کاربرد در بنادر:

ردیابی هوشمند کانتینر: نصب سنسور بر روی کانتینر‌ها برای ردیابی دقیق موقعیت، دما، رطوبت، ضربه و وضعیت در (باز/بسته). این امر برای کالا‌های حساس (دارویی، غذایی، شیمیایی) حیاتی است.

پایش وضعیت تجهیزات (Condition Monitoring): نصب سنسور بر روی جرثقیل‌ها، AGV‌ها و سایر تجهیزات برای پایش پارامتر‌هایی مانند لرزش، دما، فشار روغن و پیش‌بینی زمان نیاز به تعمیر و نگهداری (Predictive Maintenance)، جلوگیری از خرابی‌های ناگهانی و کاهش زمان توقف عملیات.

پایش زیرساخت‌ها: سنسور‌هایی برای نظارت بر وضعیت اسکله‌ها، کانال‌ها (عمق‌سنجی)، و شرایط محیطی (باد، موج، جریان) برای افزایش ایمنی ناوبری و عملیات.

مدیریت انرژی هوشمند: پایش مصرف انرژی در بخش‌های مختلف بندر و بهینه‌سازی آن.

۲. هوش مصنوعی و یادگیری ماشین (AI & Machine Learning): این فناوری‌ها به سیستم‌ها امکان می‌دهند تا از داده‌ها بیاموزند، الگو‌ها را شناسایی کنند، پیش‌بینی انجام دهند و تصمیمات هوشمندانه بگیرند.

بهینه‌سازی عملیات یارد: الگوریتم‌های AI می‌توانند بهترین محل برای قرار دادن هر کانتینر در یارد را بر اساس زمان خروج پیش‌بینی‌شده آن تعیین کنند تا جابجایی‌های اضافی به حداقل برسد (Yard Optimization).

تخصیص بهینه منابع: AI می‌تواند در تخصیص بهینه جرثقیل‌ها، اسکله‌ها و نیروی انسانی به کشتی‌های ورودی بر اساس اولویت‌ها و شرایط لحظه‌ای کمک کند.

تشخیص ناهنجاری (Anomaly Detection): شناسایی الگو‌های غیرعادی در داده‌های عملیاتی یا امنیتی که می‌تواند نشان‌دهنده یک مشکل بالقوه (مانند نقص فنی، تلاش برای نفوذ امنیتی، یا وضعیت خطرناک یک کانتینر) باشد.

مسیریابی هوشمند AGV‌ها و کامیون‌ها: بهینه‌سازی مسیر حرکت وسایل نقلیه در محوطه بندر برای جلوگیری از ترافیک و افزایش سرعت جابجایی.

۳. تحلیل داده‌های کلان (Big Data Analytics): توانایی پردازش و تحلیل حجم عظیمی از داده‌های متنوع که توسط سنسور‌ها و سیستم‌های مختلف تولید می‌شود، برای استخراج بینش‌های ارزشمند.

شناسایی گلوگاه‌ها: تحلیل داده‌های عملیاتی برای شناسایی نقاطی که باعث کندی فرآیند‌ها می‌شوند.

بهبود مستمر عملکرد: اندازه‌گیری شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPIs) و مقایسه آنها با بهترین‌های جهانی برای یافتن زمینه‌های بهبود.

مدیریت ریسک پیشرفته: تحلیل داده‌های حوادث گذشته و شرایط عملیاتی برای شناسایی الگو‌های ریسک‌زا و اتخاذ اقدامات پیشگیرانه.

پیش‌بینی تقاضا: تحلیل روند‌های تجاری برای پیش‌بینی حجم کاری آینده بندر و برنامه‌ریزی ظرفیت.

۴. بلاکچین (Blockchain): یک دفتر کل توزیع‌شده و تغییرناپذیر که می‌تواند برای ثبت امن و شفاف تراکنش‌ها و اطلاعات استفاده شود.

زنجیره تأمین شفاف: ردیابی کالا از مبدأ تا مقصد به صورت امن و قابل اعتماد برای تمام ذی‌نفعان.

ساده‌سازی اسناد: کاهش کاغذبازی و تسریع فرآیند‌های گمرکی و تجاری با استفاده از اسناد دیجیتال امن مبتنی بر بلاکچین (e-Bill of Lading, e-Customs declarations).

افزایش امنیت: جلوگیری از تقلب و دستکاری در اطلاعات مربوط به محموله‌ها و مالکیت آنها.

۵. اتوماسیون و رباتیک پیشرفته: استفاده از ربات‌ها و سیستم‌های خودکار برای انجام وظایف فیزیکی.

جرثقیل‌های خودکار (AQCs, ASCs): افزایش سرعت، دقت و ایمنی در تخلیه، بارگیری و انبارش کانتینرها.

وسایل نقلیه هدایت‌شونده خودکار (AGVs): جابجایی کانتینر‌ها در محوطه بندر بدون نیاز به راننده.

پهپاد‌ها (Drones): برای بازرسی زیرساخت‌ها، نظارت امنیتی، و حتی تحویل قطعات کوچک یا اسناد.

سیستم‌های مهاربندی خودکار (Automated Mooring Systems): کاهش زمان و افزایش ایمنی در فرآیند پهلوگیری و جداسازی کشتی‌ها.

۶. دوقلوی دیجیتال (Digital Twin): ایجاد یک کپی مجازی و پویا از بندر فیزیکی که با داده‌های لحظه‌ای به‌روز می‌شود.

شبیه‌سازی و بهینه‌سازی: تست سناریو‌های مختلف عملیاتی (مانند تغییر چیدمان یارد یا افزودن تجهیزات جدید) در محیط مجازی قبل از اجرای واقعی.

آموزش پرسنل: آموزش اپراتور‌ها و مدیران در یک محیط مجازی امن و واقع‌گرایانه.

مدیریت بحران: شبیه‌سازی سناریو‌های بحرانی (مانند آتش‌سوزی یا نشت مواد) و ارزیابی اثربخشی طرح‌های واکنش اضطراری.

نگهداری پیش‌بینانه: تجسم وضعیت سلامت تجهیزات در مدل مجازی و برنامه‌ریزی دقیق‌تر تعمیرات.

مزایای کلیدی دریا ۴.۰ برای بنادر

افزایش چشمگیر کارایی: کاهش زمان چرخه کانتینر، افزایش توان عملیاتی بندر، کاهش زمان انتظار کشتی‌ها.

ارتقای سطح ایمنی: کاهش خطا‌های انسانی، امکان پایش دقیق شرایط خطرناک، بهبود مدیریت HazMat، واکنش سریع‌تر به حوادث.

کاهش هزینه‌ها: صرفه‌جویی در مصرف انرژی، کاهش هزینه‌های نگهداری، کاهش خسارات ناشی از حوادث و ناکارآمدی.

افزایش شفافیت و قابلیت ردیابی: دید کامل بر روی جریان کالا و عملیات برای همه ذی‌نفعان.

بهبود پایداری زیست‌محیطی: بهینه‌سازی مصرف انرژی، امکان مدیریت بهتر ترافیک برای کاهش آلایندگی.

افزایش تاب‌آوری: توانایی بهتر برای مقابله با اختلالات و بازگشت سریع‌تر به شرایط عادی پس از بحران.

چالش‌های پیاده‌سازی دریا ۴.۰

پیاده‌سازی این فناوری‌ها بدون چالش نیست. نیاز به سرمایه‌گذاری اولیه بالا، پیچیدگی‌های فنی و یکپارچه‌سازی سیستم‌های مختلف، نیاز به نیروی انسانی متخصص و ماهر، مقاومت در برابر تغییر در فرهنگ سازمانی، و مهم‌تر از همه، نگرانی‌های مربوط به امنیت سایبری (Cybersecurity) از جمله چالش‌های اصلی هستند. حفاظت از این زیرساخت‌های دیجیتال در برابر حملات سایبری، خود یک اولویت حیاتی است.

حادثه انفجار اخیر، دقیقاً بر نقاطی انگشت می‌گذارد که دریا ۴.۰ می‌تواند در آنها راه‌گشا باشد. تصور کنید اگر سیستمی مبتنی بر IoT و AI به طور مداوم شرایط نگهداری آن مواد خاص را پایش می‌کرد و هرگونه ناهنجاری (افزایش دما، فشار یا نشت گاز) را بلافاصله هشدار می‌داد. تصور کنید اگر یک سیستم مدیریت یارد هوشمند، از ابتدا اجازه انباشت بیش از حد یا قرارگیری نامناسب آن مواد را نمی‌داد. تصور کنید اگر یک دوقلوی دیجیتال، امکان شبیه‌سازی پیامد‌های بالقوه نگهداری آن مواد در آن مکان خاص را فراهم می‌کرد. شاید با وجود چنین سیستم‌هایی، این حادثه قابل پیشگیری بود یا حداقل دامنه خسارات آن بسیار کمتر می‌شد.

حرکت به سمت دریا ۴.۰ برای بنادر ایران، دیگر یک انتخاب لوکس نیست، بلکه یک ضرورت استراتژیک برای بقا و رقابت در عرصه جهانی و مهم‌تر از آن، برای تضمین ایمنی و پایداری این شریان‌های حیاتی است. این گذار نیازمند یک نگاه جامع، برنامه‌ریزی دقیق و اراده‌ای قوی برای تغییر است؛ تغییری که ما را به سمت حکمرانی هوشمند و داده‌محور هدایت می‌کند.

نقشه راه گذار به حکمرانی نوین داده‌محور در بنادر ایران

حادثه اخیر، هرچند ناگوار، می‌تواند نقطه عطفی برای یک تحول عمیق در نگرش و عملکرد مدیریت بنادر ایران باشد. دیگر نمی‌توان به راه‌حل‌های مقطعی یا مدیریت واکنشی بسنده کرد. زمان آن فرا رسیده که با نگاهی به آینده و با الهام از تجارب جهانی و فناوری‌های نوین، به سمت یک "حکمرانی نوین داده‌محور" حرکت کنیم. این مدل حکمرانی، به معنای استفاده سیستماتیک از داده‌ها و تحلیل‌ها برای اتخاذ تصمیمات بهتر، بهینه‌سازی عملیات، مدیریت پیشگیرانه ریسک‌ها و افزایش شفافیت و پاسخگویی در تمامی سطوح مدیریت بندر است. اما چگونه می‌توان به این مدل دست یافت؟

اصول کلیدی حکمرانی داده‌محور در بنادر

۱. داده به مثابه دارایی استراتژیک: اولین قدم، تغییر نگرش نسبت به داده‌هاست. داده‌های عملیاتی، مالی، ایمنی و محیطی بندر، دیگر یک محصول جانبی فرآیند‌ها نیستند، بلکه یک دارایی ارزشمند و استراتژیک محسوب می‌شوند که باید به دقت جمع‌آوری، مدیریت، تحلیل و حفاظت شوند.

۲. جمع‌آوری جامع و یکپارچه داده: ایجاد زیرساخت‌های لازم (سنسور‌های IoT، سیستم‌های اطلاعاتی متصل) برای جمع‌آوری داده‌های دقیق، به‌موقع و جامع از تمامی بخش‌های عملیاتی بندر (جرثقیل‌ها، کشتی‌ها، کامیون‌ها، کانتینرها، انبارها، گمرک و...).

۳. ایجاد پلتفرم داده مرکزی (Data Lake/Warehouse): تجمیع داده‌های مختلف از منابع گوناگون در یک مخزن داده مرکزی که امکان دسترسی و تحلیل یکپارچه را فراهم کند.

۴. تحلیل پیشرفته و هوش مصنوعی: استفاده از ابزار‌ها و تکنیک‌های تحلیل داده‌های کلان و هوش مصنوعی برای استخراج الگوها، پیش‌بینی روندها، شناسایی ناهنجاری‌ها و ارائه بینش‌های کاربردی برای تصمیم‌گیری.

۵. تجسم‌سازی داده‌ها (Data Visualization): ارائه نتایج تحلیل‌ها به صورت داشبورد‌های مدیریتی قابل فهم و کاربردی که به مدیران در سطوح مختلف امکان می‌دهد وضعیت لحظه‌ای بندر را رصد کرده و تصمیمات آگاهانه بگیرند.

۶. فرهنگ تصمیم‌گیری مبتنی بر شواهد: ترویج فرهنگی در سازمان که در آن تصمیمات، حتی‌الامکان، بر پایه داده‌ها و شواهد عینی اتخاذ شوند، نه صرفاً بر اساس شهود یا تجارب گذشته.

۷. امنیت و حریم خصوصی داده‌ها: پیاده‌سازی پروتکل‌های امنیتی قوی برای حفاظت از داده‌ها در برابر دسترسی‌های غیرمجاز، حملات سایبری و نقض حریم خصوصی.

۸. همکاری و اشتراک‌گذاری داده (در چارچوب امن): ایجاد سازوکار‌هایی برای اشتراک‌گذاری امن و کنترل‌شده داده‌های مرتبط بین ذی‌نفعان مختلف بندر (اداره بندر، پایانه‌ها، گمرک، خطوط کشتیرانی، شرکت‌های حمل‌ونقل) برای افزایش کارایی کل اکوسیستم (مانند Port Community Systems).

کاربرد‌های عملی حکمرانی داده‌محور در حل چالش‌های بنادر ایران

مدیریت پیشگیرانه ریسک HazMat

ایجاد یک پایگاه داده جامع از تمامی کالا‌های خطرناک ورودی/خروجی با اطلاعات دقیق (نوع، مقدار، الزامات نگهداری، موقعیت فعلی).

استفاده از سنسور‌های IoT برای پایش لحظه‌ای شرایط محیطی (دما، رطوبت، نشت گاز) در انبار‌های HazMat و ارسال هشدار فوری در صورت بروز شرایط ناایمن.

تحلیل داده‌های مکانی برای اطمینان از رعایت فواصل ایمن و قوانین جداسازی مواد ناسازگار.

مدل‌سازی پیامد‌های حوادث احتمالی (مانند انفجار یا نشت) برای برنامه‌ریزی بهتر واکنش اضطراری و تعیین مناطق تخلیه.

مقابله با انباشت و رسوب کالا

تحلیل داده‌های مربوط به زمان ماندگاری کانتینر‌ها برای شناسایی دلایل اصلی رسوب (گمرکی، لجستیکی، صاحب کالا).

پیش‌بینی حجم ورودی کالا و برنامه‌ریزی بهینه ظرفیت انبارش و حمل‌ونقل داخلی.

 ایجاد سیستم‌های هشداردهنده برای کالا‌هایی که بیش از حد مجاز در بندر مانده‌اند.

بهینه‌سازی فرآیند‌های گمرکی با استفاده از اسناد دیجیتال و تحلیل ریسک مبتنی بر داده برای تسریع ترخیص کالا‌های کم‌خطر.

بهینه‌سازی عملیات و افزایش بهره‌وری:

تحلیل داده‌های عملکرد جرثقیل‌ها و تجهیزات برای شناسایی ناکارآمدی‌ها و برنامه‌ریزی نگهداری پیش‌بینانه.

بهینه‌سازی چیدمان یارد و تخصیص اسکله با استفاده از الگوریتم‌های هوش مصنوعی.

پایش و مدیریت هوشمند ترافیک کامیون‌ها و قطار‌ها در داخل و مبادی ورودی/خروجی بندر.

ارائه پیش‌بینی‌های دقیق‌تر ETA به خطوط کشتیرانی و پایانه‌ها.

تقویت پدافند غیرعامل نوین

استفاده از تحلیل داده‌ها برای شناسایی آسیب‌پذیرترین نقاط بندر در برابر انواع تهدیدات.

به‌کارگیری سیستم‌های پایش و هشدار سریع هوشمند برای شناسایی تهدیدات طبیعی (طوفان، زلزله) و انسان‌ساز (امنیتی).

مدیریت بهینه منابع و زیرساخت‌های پشتیبان در شرایط بحرانی بر اساس داده‌های لحظه‌ای.

شبیه‌سازی سناریو‌های مختلف بحران برای ارزیابی و بهبود طرح‌های واکنش.

نقشه راه گذار

دستیابی به حکمرانی داده‌محور یک فرآیند تدریجی است و نیازمند یک نقشه راه مشخص است:

ارزیابی وضعیت موجود: بررسی دقیق زیرساخت‌های فناوری اطلاعات، کیفیت داده‌های موجود، فرآیند‌های کاری و سطح مهارت‌های دیجیتال در بندر.

تعیین چشم‌انداز و اهداف: مشخص کردن اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت برای هوشمندسازی و پیاده‌سازی حکمرانی داده‌محور.

ایجاد ساختار سازمانی: تعیین واحد یا افرادی که مسئولیت راهبری این تحول دیجیتال را بر عهده خواهند داشت.

سرمایه‌گذاری در زیرساخت: نوسازی و توسعه زیرساخت‌های جمع‌آوری، ذخیره‌سازی و پردازش داده.

اجرای پروژه‌های پایلوت: شروع با پروژه‌های کوچک و هدفمند در حوزه‌هایی که بیشترین تأثیر را دارند (مانند ردیابی HazMat یا بهینه‌سازی یک ترمینال خاص) برای کسب تجربه و نشان دادن ارزش افزوده.

توانمندسازی نیروی انسانی: آموزش مدیران و کارکنان برای استفاده از ابزار‌های جدید و درک مفاهیم تحلیل داده.

توسعه تدریجی: گسترش پروژه‌های موفق به سایر بخش‌های بندر و حرکت به سمت یکپارچگی کامل.

پایش و ارزیابی مستمر: اندازه‌گیری نتایج و اصلاح مسیر بر اساس بازخورد‌ها و تجارب کسب‌شده.

گذار به حکمرانی داده‌محور، فقط یک انتخاب فناورانه نیست، بلکه یک ضرورت مدیریتی و استراتژیک است. این مدل، قطب‌نمایی خواهد بود که بنادر ایران را در دریای متلاطم رقابت جهانی و چالش‌های پیش‌رو، به سمت ساحل امن کارایی، ایمنی و پایداری هدایت خواهد کرد. انفجار اخیر باید آخرین زنگ خطری باشد که ما را به این بیداری ضروری فرا می‌خواند.

اکنون که اهمیت استراتژیک بنادر، درس‌های جهانی، خطرات نهفته در وضع موجود، پتانسیل عظیم فناوری‌های نوین (دریا ۴.۰) و لزوم حرکت به سمت حکمرانی داده‌محور را بررسی کردیم، پرسش نهایی این است: چگونه این تحول بزرگ را در عمل کلید بزنیم؟ پاسخ، در گرو یک اقدام ملی، هماهنگ و مبتنی بر نوآوری است؛ اقدامی که نیازمند همکاری تنگاتنگ دولت، سازمان بنادر و دریانوردی، بخش خصوصی و به‌ویژه، بهره‌گیری از ظرفیت عظیم شرکت‌های دانش‌بنیان کشور است.

حادثه اخیر نشان داد که فرصتی برای تعلل نیست. مدیریت ریسک و هوشمندسازی بنادر باید به اولویت اصلی در برنامه‌ریزی‌های کلان کشور تبدیل شود. این امر نیازمند تخصیص منابع مالی کافی، اصلاح قوانین و مقررات دست‌وپاگیر، و مهم‌تر از همه، ایجاد یک اراده سیاسی قوی برای عبور از مقاومت‌های احتمالی در برابر تغییر است. سازمان بنادر و دریانوردی به عنوان متولی اصلی، نقش راهبری این تحول را بر عهده دارد، اما موفقیت آن در گرو همکاری مؤثر با سایر دستگاه‌ها (گمرک، وزارت راه، وزارت صمت، سازمان محیط زیست، نهاد‌های امنیتی و دفاعی) و بخش خصوصی (اپراتور‌های ترمینال، خطوط کشتیرانی، شرکت‌های حمل‌ونقل) است.

تشکیل کارگروه مشترک فناوری‌های دانش‌بنیان برای بنادر هوشمند:

برای ترجمه ایده‌ها به اقدامات عملی، پیشنهاد می‌شود یک "کارگروه مشترک راهبردی-فنی برای هوشمندسازی و ارتقای ایمنی بنادر" با ترکیبی از بازیگران کلیدی تشکیل شود:

نمایندگان عالی‌رتبه از سازمان بنادر و دریانوردی (معاونت‌های عملیات، فنی و مهندسی، فناوری اطلاعات، ایمنی و پدافند غیرعامل).

نمایندگان سایر دستگاه‌های مرتبط (گمرک، راه‌آهن، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، سازمان پدافند غیرعامل).

متخصصان و اساتید دانشگاهی در رشته‌های مهندسی دریا، حمل‌ونقل، لجستیک، هوش مصنوعی، مدیریت ریسک و فناوری اطلاعات.

نمایندگان بخش خصوصی فعال در حوزه بنادر و لجستیک.

نقش محوری: نمایندگان منتخب از شرکت‌های دانش‌بنیان فعال در زمینه‌های مرتبط با دریا ۴.۰، از جمله:

شرکت‌های توسعه‌دهنده نرم‌افزار‌های مدیریت بندری (Port Management Information Systems - PMIS) و سیستم‌های جامعه بندری (Port Community Systems - PCS).

شرکت‌های فعال در زمینه اینترنت اشیاء (IoT)، طراحی و تولید سنسور‌های صنعتی و پایش از راه دور.

شرکت‌های متخصص در هوش مصنوعی، یادگیری ماشین و تحلیل داده‌های کلان، با تجربه در بهینه‌سازی و پیش‌بینی.

شرکت‌های فعال در زمینه اتوماسیون صنعتی و رباتیک.

شرکت‌های ارائه‌دهنده راهکار‌های بلاکچین برای لجستیک و تجارت.

شرکت‌های متخصص در امنیت سایبری (Cybersecurity) برای حفاظت از زیرساخت‌های دیجیتال بنادر.

 شرکت‌های فعال در زمینه مدل‌سازی، شبیه‌سازی و ایجاد دوقلو‌های دیجیتال.

شرکت‌های سازنده پهپاد‌های صنعتی و ارائه‌دهنده خدمات مبتنی بر پهپاد.

۱. تدوین نقشه راه ملی بنادر هوشمند و ایمن: بر اساس ارزیابی دقیق وضعیت موجود، تعیین اولویت‌ها، اهداف کمی و کیفی، و زمان‌بندی مشخص برای گذار به نسل جدید مدیریت بنادر.

۲. شناسایی و تعریف پروژه‌های کلیدی: تعریف پروژه‌های مشخص و قابل اجرا در حوزه‌هایی مانند:

ایجاد سامانه ملی یکپارچه ردیابی و مدیریت کالا‌های خطرناک (HazMat Tracking & Management System).

پیاده‌سازی پایلوت ترمینال‌های نیمه‌خودکار یا تمام‌خودکار در بنادر منتخب.

توسعه پلتفرم دیجیتال جامعه بندری (PCS) برای تسهیل تبادل اطلاعات و فرآیندها.

ایجاد مرکز داده متمرکز و پلتفرم تحلیل داده‌های کلان برای بنادر کشور.

طراحی و پیاده‌سازی سیستم‌های پایش هوشمند زیرساخت‌ها و محیط زیست بندری.

تدوین استاندارد‌های ملی امنیت سایبری برای بنادر.

۳. تسهیل همکاری بین سازمان بنادر و شرکت‌های دانش‌بنیان: ایجاد سازوکار‌هایی برای تعریف نیاز‌های فناورانه بنادر و اتصال آنها به توانمندی‌های شرکت‌های داخلی، حمایت از تحقیق و توسعه مشترک، و تسهیل فرآیند به‌کارگیری نوآوری‌های داخلی در بنادر.

۴. پیشنهاد اصلاح قوانین و مقررات: شناسایی موانع قانونی و ارائه پیشنهاد برای به‌روزرسانی قوانین در راستای تسهیل هوشمندسازی و افزایش ایمنی.

۵. نظارت بر اجرا و ارزیابی نتایج: پایش مستمر پیشرفت پروژه‌ها و ارزیابی اثربخشی آنها.

ایران از ظرفیت علمی و فناورانه قابل توجهی در قالب شرکت‌های دانش‌بنیان برخوردار است. این شرکت‌ها می‌توانند نقش کلیدی در بومی‌سازی فناوری‌های پیشرفته دریا ۴.۰، کاهش وابستگی به خارج، ایجاد اشتغال برای نخبگان و توسعه صادرات خدمات فنی و مهندسی ایفا کنند. حمایت از حضور فعال آنها در پروژه‌های هوشمندسازی بنادر، یک بازی برد-برد است که هم به ارتقای بنادر کمک می‌کند و هم باعث رشد و شکوفایی این شرکت‌ها می‌شود. باید از توان داخلی برای حل چالش‌های داخلی استفاده کرد و بنادر می‌توانند یکی از بهترین عرصه‌ها برای نمایش این توانمندی باشند.

در کنار تشکیل کارگروه، برخی اقدامات باید به صورت موازی و با قید فوریت در دستور کار قرار گیرند:

۱. بازنگری و تشدید فوری پروتکل‌های ایمنی HazMat: انجام ممیزی‌های دقیق ایمنی در تمامی بنادر، به‌ویژه در خصوص نحوه نگهداری و جابجایی کالا‌های خطرناک، و اجرای فوری اقدامات اصلاحی لازم، از جمله انتقال این مواد به مناطق امن‌تر و دورتر از مراکز عملیاتی و جمعیتی، حتی با استفاده از اسکله‌ها یا بنادر کوچک‌تر مجاور.

۲. تسریع در توسعه حمل‌ونقل ترکیبی: سرمایه‌گذاری جدی در توسعه زیرساخت‌های ریلی متصل به بنادر و ایجاد مشوق‌هایی برای انتقال کالا از جاده به ریل، به منظور کاهش زمان ماندگاری کالا در بنادر و روان‌سازی جریان لجستیک.

۳. آموزش و توانمندسازی نیروی انسانی: برگزاری دوره‌های آموزشی فشرده برای مدیران و کارکنان بنادر در زمینه مدیریت ریسک، ایمنی HazMat، مفاهیم دریا ۴.۰ و کار با سیستم‌های جدید.

نتیجه گیری

صدای آن انفجار، هرچند گوش‌خراش بود، اما نباید اجازه دهیم پیام حیاتی آن در هیاهوی روزمرگی گم شود. آن حادثه، آینه‌ای بود که کاستی‌ها، ریسک‌ها و ضرورت تغییر را به ما نشان داد. بنادر ایران، این قلب‌های تپنده اقتصاد ملی و دروازه‌های اتصال ما به جهان، شایسته بهترین و ایمن‌ترین شیوه‌های مدیریتی هستند.

ما در برابر یک دوراهی تاریخی قرار داریم: یا می‌توانیم به مسیر گذشته ادامه دهیم، با ریسک‌های انباشته‌شده و مدیریت سنتی، و منتظر بحران بعدی بمانیم؛ یا می‌توانیم این حادثه تلخ را به نقطه عطفی برای یک تحول بنیادین تبدیل کنیم. تحولی که ما را به سمت بنادری هوشمند، ایمن، کارآمد و تاب‌آور رهنمون شود. تحولی که با بهره‌گیری از دانش جهانی، فناوری‌های نوین دریا ۴.۰، و توانمندی‌های داخلی، به‌ویژه شرکت‌های دانش‌بنیان، یک حکمرانی نوین داده‌محور را در شریان‌های آبی کشور مستقر سازد.

پیشنهاد تشکیل کارگروه مشترک فناوری، گامی عملی در این مسیر است. اما موفقیت نهایی، نیازمند اراده‌ای جمعی، عزمی ملی و باوری راسخ به ضرورت این تغییر است. باید بادبان‌های کشتی تحول را با هم برافرازیم، قطب‌نمای خود را بر اساس داده‌ها و آینده‌نگری تنظیم کنیم و با شجاعت، به سمت افق روشن اقتصاد دریایی حرکت کنیم. افقی که در آن، دیگر صدای انفجار و غبار بحران شنیده نشود، بلکه صدای رونق، ایمنی و پیشرفت در کرانه‌های ایران طنین‌انداز باشد. زمان اقدام، همین امروز است. بیایید از این فرصت تاریخی برای ساختن آینده‌ای بهتر برای بنادر و اقتصاد ایران استفاده کنیم.

انتهای پیام/