شناسهٔ خبر: 72664807 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: خبرنامه دانشجویان ایران | لینک خبر

دولت ترامپ در ۱۰۰ روز فعالیت خود، ۱۸۲ تحریم جدید علیه افراد و نهادهای ایرانی اعمال کرده است؛

هر ۱۳ ساعت، یک تحریم آمریکایی جدید علیه ایران

در حالی که تنها ۱۰۰ روز از آغاز دور جدید دولت ترامپ در آمریکا گذشته، واشنگتن با اعمال ۱۸۲ تحریم تازه علیه ایران، عملاً نشان داده که نه‌تنها اراده‌ای برای توافق ندارد، بلکه فشار حداکثری را با چهره‌ای بزک‌شده و ژست دیپلماتیک پی گرفته است؛ مسیری که یک بار دیگر ضرورت تکیه بر راهبرد «مقاومت فعال» و نه ساده‌لوحی در برابر لبخندهای پرهزینه را یادآور می‌شود.

صاحب‌خبر -

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ تنها ۱۰۰ روز از آغاز رسمی دومین دوره ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ در ایالات متحده می‌گذرد، اما حجم اقدامات خصمانه و تحریمی علیه جمهوری اسلامی ایران به سطحی کم‌سابقه رسیده است. به گزارش منابع رسمی، دولت آمریکا در این مدت کوتاه، ۱۸۲ مورد تحریم جدید علیه اشخاص حقیقی و حقوقی ایرانی و حتی غیرایرانی وضع کرده است؛ تحریم‌هایی که به وضوح نشان می‌دهد در پس لبخندهای دیپلماتیک، چماق فشار و تهدید نه‌تنها همچنان پابرجاست، بلکه شدت یافته است.

آخرین بسته تحریمی در دهم اردیبهشت ۱۴۰۴، توسط وزارت خزانه‌داری آمریکا اعلام شد. بر اساس این بیانیه، هفت نهاد دیگر – از جمله شرکت‌هایی مستقر در امارات متحده عربی، ترکیه و ایران – به‌دلیل «همکاری در تجارت نفت و پتروشیمی ایران» به فهرست تحریم‌ها افزوده شدند. حتی دو کشتی نیز، صرفاً به‌خاطر حمل بار نفت ایران، توقیف و بلوکه شده‌اند. این میزان از سرعت و شدت در اعمال تحریم‌ها، خود به‌تنهایی بیانگر پیام روشنی است: آمریکا – و شخص ترامپ – نه‌تنها آمادگی‌ای برای توافق ندارد، بلکه قصد دارد مسیر دیپلماسی را با فشار، تخریب و تحمیل خواسته‌های یک‌طرفه هموار کند.

تحریم؛ زبان آشکار بی‌اعتمادی

در روابط بین‌الملل، زبان کشورها گاه از طریق گفت‌وگو بیان می‌شود و گاه از طریق اقدام. در مورد ایالات متحده، زبان اصلی، نه در کلمات مقامات کاخ سفید، بلکه در لیست‌های تحریم وزارت خزانه‌داری نمایان است. تحریم‌هایی که صرفاً ابزار اقتصادی نیستند، بلکه بخشی از یک راهبرد فراگیر برای تضعیف اقتدار، عزت و استقلال ملت ایران به شمار می‌روند.

سؤال این‌جاست: با وجود این حجم از اقدامات خصمانه، چه نیازی به هشدار یا تردید درباره «عدم حسن نیت آمریکا» باقی می‌ماند؟ اگر ۱۸۲ تحریم در ۱۰۰ روز زبان روشنی برای ابراز سوءنیت و دشمنی نباشد، پس چه چیزی هست؟ و اگر هنوز عده‌ای در داخل، این زبان صریح را نمی‌فهمند یا نادیده می‌گیرند، باید پرسید در چه دنیای خیالی‌ای زندگی می‌کنند؟

چماق در دست، لبخند بر لب؛ ژست دیپلماتیک یا نقاب مزورانه؟

نکته مهم در این میان، هم‌زمانی اعمال تحریم‌ها با پیام‌های ظاهراً دیپلماتیک آمریکا است. به‌واقع، واشنگتن از یک‌سو پیام مذاکره می‌فرستد و از سوی دیگر، در همان روز، شرکت‌ها و نهادهای بیشتری را هدف قرار می‌دهد. این پارادوکسِ آشکار، نه تناقض، بلکه ترجمان دقیق و هدفمند یک استراتژی غربی است: «دیپلماسی چماق». به عبارت دیگر، دیپلماسی آمریکایی، نوعی ترکیب از لبخند تاکتیکی و تهدید راهبردی است.

همان‌طور که رهبر معظم انقلاب بارها تأکید کرده‌اند، آمریکا به‌دنبال گفت‌وگو برای رسیدن به تفاهم نیست، بلکه مذاکره را ابزاری برای تحمیل اراده، گرفتن امتیاز و دیکته‌کردن مطالبات خود می‌داند.

نه خوش‌بینی ساده‌لوحانه، نه انفعال دیپلماتیک

در چنین شرایطی، پاسخ تهران چگونه باید باشد؟ وزارت امور خارجه در بیانیه‌ای در ۱۲ اردیبهشت، ضمن اعلام پایبندی به مسیر دیپلماسی، به‌صراحت اعلام کرد که «ایران هیچ‌گونه تهدید و فشاری را نمی‌پذیرد» و تأکید کرد که «تکرار تجربه‌های شکست‌خورده گذشته، ثمره‌ای جز شکست دوباره برای آمریکا ندارد.»

همزمان، علی بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه، از تعویق دور جدید گفت‌وگوها خبر داد و گفت این تعویق به پیشنهاد وزیر خارجه عمان انجام شده است. از سوی دیگر، تحلیلگران بین‌المللی نظیر مارک فیتزپاتریک نیز اعتراف کرده‌اند که تحریم‌های جدید و فشار بر برنامه موشکی ایران، عامل اصلی بن‌بست مذاکرات است.

رهبر انقلاب: نباید آینده کشور را به میز مذاکره گره زد

در همین زمینه، موضع راهبردی رهبر انقلاب اسلامی بسیار کلیدی است. ایشان در دیداری رسمی تصریح کردند: «مسائل کشور نباید به این گفت‌وگوها گره زده شود. اشتباهی که در برجام انجام شد و همه چیز کشور را به پیشرفت مذاکرات منوط کرد، نباید تکرار شود.» این سخن، در دل خود تجربه‌ای خونبار را حمل می‌کند: گره‌زدن معیشت و اقتصاد مردم به وعده‌های بی‌پشتوانه غرب.

بر همین اساس، احسان صالحی، دبیر شورای اطلاع‌رسانی دولت سیزدهم، در پیامی در شبکه اجتماعی «ایکس» نوشت: «تعویق مذاکره می‌تواند برای کشور فرصت باشد، اگر طبق راهبرد "مذاکره یکی از ده‌ها کار وزارت خارجه است" عمل کنیم و تور دیپلماسی خود را بی‌وقفه ادامه دهیم.»

دانش بومی، هدف اصلی دشمنی

در یکی دیگر از اظهارات خصمانه، مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا، بار دیگر مدعی شد ایران «نباید اورانیوم غنی کند» زیرا این فناوری به ادعای او، می‌تواند به سلاح ختم شود! این در حالی است که ایران نه‌تنها عضو معاهده NPT است و بیشترین همکاری‌ها را با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی دارد، بلکه همواره تأکید کرده است که برنامه هسته‌ای‌اش صلح‌آمیز است.

واقعیت آن است که نگرانی غرب نه از غنی‌سازی، بلکه از «استقلال علمی» ایران است. غنی‌سازی برای آن‌ها نه یک فناوری، که یک نماد است؛ نماد کشوری مستقل، مقاوم، مسلمان و ضدصهیونیست که الگویی برای سایر ملت‌های تحت سلطه نیز هست.

بازرسی از مراکز نظامی؛ وقاحت یا طنز تلخ؟

روبیو همچنین با ادعایی سخیف، خواستار «بازرسی از مراکز نظامی ایران» شد. چنین درخواستی، علاوه بر آنکه فاقد هرگونه مبنای حقوقی و عرفی در نظام بین‌الملل است، توهینی آشکار به استقلال و امنیت ملی کشورهاست. آیا آمریکا حاضر است درِ پنتاگون یا پایگاه‌های ناتو را برای بازرسی باز کند؟ آیا اسرائیل اجازه بازدید از زرادخانه هسته‌ای‌اش را می‌دهد؟

واضح است که چنین خواسته‌هایی نه از سر نگرانی صادقانه، بلکه با هدف جاسوسی، نفوذ اطلاعاتی و تضعیف ساختار دفاعی جمهوری اسلامی ایران مطرح می‌شود.

تجربه تاریخی: مذاکره، آری؛ ولی نه به هر قیمتی

۱۸۲ تحریم در ۱۰۰ روز یعنی هر ۱۳ ساعت، یک اقدام خصمانه تازه. این عدد، فقط آمار نیست؛ سندی است محکم بر تداوم دشمنی ساختاری آمریکا با ملت ایران. تجربه‌های گذشته، از برجام تا مکاتبات محرمانه، نشان داده که هرگاه ایران عقب‌نشینی کرده، آمریکا جلوتر آمده؛ و هرجا ایستادگی کرده، آمریکایی‌ها وادار به تجدیدنظر شده‌اند.

امروز نیز، ایران باید بر اساس راهبرد عزتمندانه رهبر انقلاب حرکت کند: مذاکره، آری؛ اما نه مذاکره از موضع ضعف. توافق، بله؛ اما نه به هر قیمتی. حفظ اصول، خطوط قرمز و حقوق ملی، باید فصل مشترک همه دستگاه‌های مسئول در عرصه سیاست خارجی باشد.

ادامه راهبرد مقاومت هوشمندانه راهکار است

امروز بیش از هر زمان دیگر، کشور به مقاومت هوشمندانه نیاز دارد. تیم مذاکره‌کننده، به ریاست سید عباس عراقچی، تاکنون با ایستادگی بر اصولی چون حفظ حق غنی‌سازی، رد ورود به موضوعات موشکی و تقویت چارچوب‌های ملی، نشان داده که می‌تواند در برابر زیاده‌خواهی‌های غرب بایستد. این راهبرد باید ادامه یابد. آینده کشور را نباید به دست وعده‌های پرزرق و برق ولی توخالی غرب سپرد.

جمهوری اسلامی ایران، با تکیه بر اقتدار داخلی، پشتوانه مردمی و رهنمودهای رهبری، راه خود را یافته است. آمریکا و متحدانش باید بفهمند که با زبان تهدید، نمی‌توان با ایران سخن گفت. اگر زبان تحریم را انتخاب کرده‌اند، باید پیام مقاومت را نیز دریافت کنند.

گزارش از امیر صفره