شناسهٔ خبر: 72616996 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: ایکنا | لینک خبر

حجت‌الاسلام مسجد جامعی تبیین کرد

زمینه‌های شکل‌گیری شخصیت پاپ و رویکرد واتیکان در انتخاب رهبر جدید

سفیر پیشین ایران در واتیکان گفت: پاپ فرانسیس در آرژانتین به عنوان بخشی از جهان سوم رشد کرد و بزرگ شد و دوران زندگی او با رهبری فیدل کاسترو، رهبر انقلاب کوبا هم‌زمان بود.

صاحب‌خبر -

حجت‌الاسلام والمسلمين محمد مسجدجامعی، سفیر پیشین ایران در واتیکان در گفت‌‌وگو با مؤسسه مطالعات راهبردی اسلام معاصر به مناسبت درگذشت پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیک‌های جهان به سؤالاتی در این زمینه پاسخ داد که بخش اول آن در ایکنا منتشر شد و در آن وجه تمایز وی با پاپ‌های سابق واتیکان، روش زندگی پاپ، مواضع این شخصیت برجسته جهان مسیحیت درباره غزه، دفاع او از حقوق بشر و مسائل بشردوستانه و سفر وی به عراق و دیدار با آیت‌الله سیستانی، مرجع شیعیان در عراق تبیین شد، اکنون بخش دوم این گفت‌و‌گو که نسخه‌ای از آن در اختیار ایکنا قرار گرفته است، از نظر می‌گذرد:

مهم‌ترین ابعاد شخصیتی و منش و رفتار پاپ‌های مختلف واتیکان به‌ویژه پاپ فرانسیس را در چه چیزی می‌بینید و زمینه‌های شکل‌گیری این نوع شخصیت و جلوه‌های آن چگونه بود؟

اینکه می‌گویند پاپ‌ها همگی شبیه هم هستند؛ در واقعیت این گونه نیست و تفاوت‌های خیلی زیادی با هم دارند، نکاتی را از شخصیت‌های مذهبی کلیسای کاتولیک و واتیکان در این باره شنیده‌ام، ژان بیست و سوم که در سال 1958 به پاپی رسید و در 1963 درگذشت، تقریباً محبوب‌ترین پاپ قرن بیستم به‌ویژه در داخل ایتالیا بود، او انسانی مردمی و مبتکر کار بزرگی معروف به «شورا و مجمع واتیکان 2» بود که اسناد خیلی مهمی از آن منتشر شد و اصولاً کلیسای کاتولیک را همین اسناد هدایت می‌کند؛ در میان پاپ‌های قرن بیستم تنها پاپی که دیپلمات بود، ژان بیست و سوم بود که در ترکیه و فرانسه سفیر بود.

همه کسانی که در زمینه شورای واتیکان 2 و اسناد آن مهارت داشتند و در این زمینه صاحب‌نظر هستند این مسئله را همیشه می‌گفتند که این سابقه دیپلماتیک، با ارائه رهنمودهایی به او یاد داد که باید تغییراتی را در مدیریت و هدایت مجموعه کلیسای کاتولیک انجام داد، تغییراتی که حدود سه سال طول کشید و در زمان پاپ بعدی هم ادامه یافت.

پاپ‌ها به دلیل ارتباط مستمر با اساقفه کل جهان، نسبت به مسائل مذهبی بخش‌های مختلف جهان آگاهی دارند؛ اما این تجریه دیپلمات‌بودن برای ژان بیست و سوم این فرصت را برای او فراهم کرد که دست به ابتکارات مهمی بزند.

مقامات آمریکای لاتین، انسان‌هایی بدون تشریفات، به دور از پیش داوری و دو رویی هستند و زمانی که اظهار صمیمیت می‌کنند، این صمیمیت واقعی و قلبی است، پاپ فرانسیس عمیقا چنین حالتی داشت.

لذا اینکه شخصی که به عنوان پاپ انتخاب می‌شود، چه تجربیاتی دارد و در چه زمینه‌هایی رشد یافته است، خیلی مهم است.

درباره پاپ فرانسیس همان‌طور که می‌دانید او پدر و مادری ایتالیایی داشت و در آرژانتین متولد شد، در اینجا زمینه‌های آرژانتینی و آمریکای لاتینی آقای فرانسیس باید توضیح داده شود، بیش از نیمی از جمعیت بخش‌های توسعه یافته‌ این منطقه از جمله آرژانتین، ریشه اروپایی و جمعیت بومی کمی دارند، شهروندان آمریکای لاتین از جمله آرژانتین از نظر فکری، ادبی، فکری، اجتماعی و فعالیت‌های ضد امپریالیستی، بیش از دیگر جاهای جهان سوم، تحت تأثیر ادبیات ضد امپریالیستی اروپایی هستند، اروپایی که قبل و بعد از انقلاب فرانسه متفکران بزرگی داشت که در زمینه سیاسی و اجتماعی مطالبی را نوشته یا در این زمینه تفکراتی داشته‌اند.

آن مقدار که آمریکای لاتین تحت تأثیر اندیشه‌های ترقی‌خواهانه اروپاست، دیگر بخش‌های جهان سوم این‌گونه نیست و این به دلیل نزدیکی فرهنگی، آشنایی با زبان و مفاهیم مشترک است، لذا آمریکای لاتین با وجود جهان سوم بودن، در این زمینه با دیگر بخش‌های جهان سوم تفاوت‌هایی دارد.

آرژانتین در میان کشورهای آمریکای لاتین در این زمینه در اوج است و پاپ فرانسیس در این کشور متولد می‌شود، آمریکایی‌ها به ویژه شرکت‌های چند ملیتی آنان از اوایل قرن بیستم به عنوان یک قدرت نوظهور، نفوذ خود را در آمریکای لاتین گسترش می‌دهند، پس از جنگ دوم جهانی آقای فرانسیس 17 تا 18 سال داشت و مدتی بعد شاهد ناآرامی‌های سیاسی ـ اجتماعی شدیدی در آمریکای لاتین به ویژه آرژانتین بود و این شرایط هیجانی و انقلابی بر بخش‌های مختلف از جمله دینی اثر گذاشت و زمینه‌های پیدایش الهیات آزادی‌بخش را ایجاد کرد.

پاپ فرانسیس در شرایطی متفاوت از دیگر بخش‌های جهان سوم رشد کرد و بزرگ شد و دوران زندگی او با رهبری فیدل کاسترو، رهبر انقلاب کوبا که فردی بود که تعاملات مردمی بسیار خوبی داشت و افراد و شخصیت‌ها را به راحتی به حضور می‌پذیرفت، هم‌زمان بود و دوران جوانی او هم‌زمان با خوان پرون، رئیس‌جمهور وقت آرژانتین هم‌زمان بود، او فردی ناسیونالیست با اندیشه ایجاد رفاه اجتماعی به ویژه در طبقات زیردست و کارگر بود.

تجربیات قبلی پاپ تا چه میزان در نحوه عملکرد و فعالیت‌های او تأثیرگذار بود؟

دوران کشیشی، اسقفی و کاردینالی پاپ فرانسیس در آرژانتین سپری شد، مقامات آمریکای لاتین، انسان‌هایی بدون تشریفات، به دور از پیش داوری و دو رویی هستند و زمانی که اظهار صمیمیت می‌کنند، این صمیمیت واقعی و قلبی است، در حالی که در اروپا این گونه نیستند.

پاپ فرانسیس عمیقاً چنین حالتی داشت و در فیلم دو پاپ، تا مقدار زیادی به این نکته توجه شده است، با مردم عادی از قاره‌های مختلف جدای از رنگ و نژاد تعاملات بسیار خوبی داشت و متواضع‌ بود؛ در حالی که در آمریکای لاتین به طور طبیعی مردم این‌گونه هستند، فهم پاپ نسبت به کتاب مقدس و حضرت عیسی(ع) در بستر آمریکای لاتین شکل گرفت و آن را در چارچوب مسائل تئولوژیکی و الهیاتی نمی‌فهمید، بلکه آن را راحت و به دور از این مسائل درک می‌کرد.

داشتن ذهن باز، فقرا را به حضور پذیرفتن و با آن‌ها زیستن، زندگی بدون تشریفات و بدون تکلف و بدون سانسور عمل کردن از ویژگی‌های مردم آمریکای لاتین است که در پاپ نمود یافته بود.

در صحبت‌های خود به زمینه‌های اجتماعی و فرهنگی و محل رشد و پرورش پاپ فرانسیس اشاره داشتید، اکنون بفرمایید از نظر فکری ایشان تحت تأثیر چه اندیشه‌هایی بود و از کجا تغذیه می‌شد؟

سؤال بسیار خوبی است؛ چرا که فردی که روحانی به‌ویژه در مقام کاردینالی و پاپی باشد، چارچوبی ذهنی دارد و رفتار او صرفاً ناشی از محیط نیست، به اندازه‌ای که من او را می‌شناسم و آثارش را دیده‌ام و طی صحبت‌هایی که با افراد نزدیک به او داشته‌ام، باید بگویم که با ادبیات اروپایی در معنای اومانیستی خود و ادبیات محیط زیستی در معنای جدید خود به خوبی آشنا بود و این مسئله در سخنان و رساله‌هایی که در زمان پاپی نوشت، کاملا مشهود است.

اینکه چرا محیط زیست این‌گونه شده است و دلایل آن چیست، این‌که این تمدن مصرف‌گرا که اصل آن مبتنی بر مصرف هر چه بیشتر و تولید هر چه بیشتر است و عدم رعایت مسائل زیست محیطی از سوی کمپانی‌های بزرگ و نگاه آنان به این مسئله در راستای حفظ منافع و مصالح خود، دلیل مشکلات و چالش‌های مربوط به محیط زیست است، بسیار مهم است.

پاپ برای شکست چارچوب الهیات واتیکانی سنت‌شکنی کرد، درباره فساد جنسی کلیسا و سوء استفاده از کودکان، کلیسا سعی می‌کرد آن را پنهان کند، اما پاپ موضع محکم و بدون ملاحظه‌ای درباره آن اتخاذ کرد

اینکه تمدن موجود هیچ نوع قواعد الزام‌آوری برای محدودکردن فعالیت بخش‌های صنعتی، مالی، تولیدی، افراد صاحب‌نفوذ و ثروتمندان در موضوع استخدام منابع طبیعی، گازهای گلخانه‌ای و گازکربنیک ندارد، مسئله بسیار مهمی است و پاپ فرانسیس این مسئله را به خوبی درک می‌کرد و از این‌که سوء استفاده مالی و صنعتی چنین مشکلاتی را ایجاد می‌کرد، به خوبی اطلاع داشت و تصور نسبتا دقیق و علمی فارغ از شعار زدگی نسبت به این مسائل داشت و مثلا می‌دانست که کارخانه‌های اسلحه‌سازی چگونه بحران ایجاد می‌کنند و برای اینکه محصولات خود را بفروشند و به فعالیت خود ادامه دهند، چه اقداماتی را انجام می‌دهند.

پاپ فرانسیس از کاردینال مارتینی(از آزادی خواه‌ترین و مصلح‌ترین کاردینال‌های کاتولیک) تأثیر پذیرفت و در شرایط آرژانتین پرونیستی(پرونیسم؛ ایدئولوژی و جنبش سیاسی آرژانتینی برگرفته از نام خوآن پرون، رئیس‌جمهور سابق آرژانتین) رشد کرد و در نتیجه اندیشه ضد امپریالیستی را در تفکرات خود داشت، در زمان دوره اول ریاست‌جمهوری ترامپ در یک مورد که مربوط به دیوارکشی مرز مکزیک بود، سخنان تندی به زبان آورد که بیانگر ویژگی ضد امپربالیستی و جهان سومی او بود و این سخنان او متأثر از تفکرات پرونیستی نیز بود.

مارتین لوتر(آغازگر جنبش پروتستان) از دیگر افرادی بود که پاپ از او تأثیر پذیرفت، پاپ در مراسم پانصدمین سالگرد لوتر در سوئد شرکت و حتی سخنرانی کرد که این مسئله با انتقاد کاتولیک‌های متعصب مواجه شد، از نظر الهیاتی عقایدی مانند کشیش‌شدن زنان، ازدواج کشیشان و آزادی زنان مطلقه در گرفتن نان عشای ربانی را داشت، هر چند که به صراحت در این باره سخن نمی‌گفت.

پاپ به شدت در مقابل فساد مالی و جنسی کلیسا ایستاد؛ هر چند این نوع فساد، یک جریان قدیمی در کلیساست، اما از زمان ژان پل دوم مخالفت با آن آغاز شد.

او برای شکست چارچوب الهیات واتیکانی سنت‌شکنی کرد، درباره فساد جنسی کلیسا و سوء استفاده از کودکان، کلیسا سعی می‌کرد آن را پنهان کند، اما پاپ موضع محکم و بدون ملاحظه‌ای درباره آن که در کشورهای مختلفی از جمله شیلی، بلژیک، اتریش، ایرلند و آمریکا روی داد، اتخاذ کرد. با فساد مالی که در مقایسه با فساد جنسی چندان زیاد نبود، نیز مخالفت کرد.

او یک ژزوئیت(یسوعی) بود که به نظر من پیروان آن، سیستم عصبی کلیسای کاتولیک هستند، آن‌ها مجموعه خاصی هستند و ویژگی‌هایی دارند، اولاً در عضویت افراد برای کلیسا خیلی سخت‌گیر هستند و قوانین و آموزش‌های خیلی سختی را پس از عضویت دارند و با این سخت‌گیری‌ها آدم‌های باهوش می‌توانند در کلیسا عضو شوند و غیر از آن نمی‌توانند به عنوان عضو در کلیسا فعالیت داشته باشند. ژوزئیت‌ها مجموعه‌ای ترقی‌خواه هستند و در آمریکای لاتین نیز چنین سابقه‌ای دارند.

پیش‌بینی شما درباره پاپ آینده واتیکان چیست و به نظر شما پاپ جدید چه ویژگی‌هایی خواهد داشت و کلیسای کاتولیک نیاز به چگونه پاپی خواهد داشت و چه پاپی انتخاب خواهد شد؟

کلیسای کاتولیک بدنه بیش از دو هزار ساله و بسیار پیچیده، منسجم، متنوع و ثروتمندی دارد، هسته مرکزی این مجموعه با توجه به شرایط مقاطع زمانی مختلف تصمیم می‌گیرد چه کسی پاپ شود و این را به صورت‌های مختلف از کارشناسان مسائل کلیسای کاتولیک و شخصیت‌های مذهبی این کلیسا شنیده‌ام.

هسته مرکزی واتیکان برای انتخاب پاپ تصمیم می‌گیرد، در حال حاضر انتخاب پاپ جدید بسیار سخت است، اوضاع در زمان انتخاب پاپ فرانسیس خیلی از هم پاشیده بود و او توانست کلیسا را یک بار دیگر به صحنه بیاورد

زمانی که شرایط به نوعی است که فرانسیس را نیاز دارند، او را روی کار می‌آورند و انتخاب‌ها تصادفی و محاسبه نشده نیست که این خود از نکات مثبت و درست کلیسای کاتولیک است و هسته مرکزی تصمیم می‌گیرد و فردی را برای حفظ تعادل بدنه سنگین کلیسا و مسائلی از جمله ارتباط با قدرت‌های مهم جهان و ادیان دیگر انتخاب می‌کند.

در حال حاضر انتخاب پاپ جدید بسیار سخت است و گزینه‌های احتمالی برای این مسئولیت «پیترو پارولین»، نخست‌وزیر کنونی واتیکان که از نظر فکری به پاپ فرانسیس نزدیک است، ماتئو زوپی (۶۹ ساله)، رئیس کنفرانس اسقف‌های ایتالیا و اسقف اعظم شهر بولونیا، کاردینال «تاگله» از فیلیپین و کاردینالی از کشورهای آفریقایی برای تصدی این سمت نامزد شده‌اند، هر چند که هسته مرکزی پاپ را انتخاب خواهد کرد و این بخش خیلی براساس خویشاوندی عمل نمی‌کند؛ بلکه بر این مسئله تمرکز دارد که کلیسا در حال حاضر با فردی با چه خصوصیاتی برای فعالیت به عنوان پاپ نیازمند است.

اینکه واتیکان چه فردی را با چه خصوصیاتی  برای فعالیت به عنوان پاپ نیاز دارد، در روند انتخاب پاپ فرانسیس خیلی صادق بود؛ زیرا اوضاع در آن زمان خیلی از هم پاشیده بود و کلیسای واتیکان مشکلاتی داشت که منزوی شد و نیاز به فردی داشت که کلیسا را یک بار دیگر به صحنه بیاورد که پاپ فرانسیس در سال‌های اول فعالیت خود، این کار را انجام داد؛ هر چند بعدها نتوانست در این باره موفق باشد؛ زیرا بخش‌های متدین اروپا به ویژه کلیسا به عناوین مختلف با او به مشکل برخورده بودند.

انتهای پیام